ویکی‌پدیا:دیدگاه بی‌طرف

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

سیاست ویکی‌پدیا این است که مقاله‌ها باید از دیدگاهی بی‌طرف نوشته شود و دیدگاه اکثریت و نیز اقلیتهای قوی منصفانه و بی‌تعصب پوشش داده شود. به گفتهٔ بنیانگذار ویکی‌پدیا جیمبو ویلز دبط (مخفف دیدگاه بی‌طرف)[1]* «اجباری و غیر قابل مناقشه است»

برای کسب راهنمایی پیرامون چگونگی بی‌طرف‌سازی مقاله‌ها به اینجا بروید: خودآموز دیدگاه بی‌طرف

این صفحه یکی از سیاست‌های رسمی ویکی‌پدیا شمرده می‌شود. این سیاست در نزد عدهٔ زیادی از ویرایشگران مقبولیت دارد و تفاهم بر آن است که همهٔ کاربران ملزم به پیروی از آن‌اند. اگر نیاز به تغییری در این صفحه حس می‌کنید بدان دست یازید ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی در مورد آنها استفاده کنید.
میان‌بُر:
وپ:دبط
سیاست‌های ویکی‌پدیا
استانداردهای یک مقاله

دیدگاه بی‌طرف
اثبات‌پذیری
تحقیق دست‌اول ممنوع
ویکی‌پدیا چه چیزی نیست
زندگی‌نامهٔ زندگان

همکاری با دیگران

قانون سه برگردان
نزاکت
حمله‌های شخصی ممنوع
حل اختلافات

فهرست مندرجات

[ویرایش] درآمد

مقاله‌ها باید بدون جانب‌داری نوشته شده و دیدگاههای اکثریت و اقلیت‌های قوی را منصفانه پوشش دهد. این سیاست دیدگاه بی‌طرف است.

سیاست دیدگاه بی‌طرف به سادگی مورد کژفهمی قرار می‌گیرد. این سیاست فرض نمی‌کند که می‌توان مقاله‌ای از یک دیدگاه ثابت، غیر جانب‌دارانه و عینی نوشت. بلکه در عوض می‌گوید باید منصفانه جوانب مختلف موضوع مورد مناقشه را با عدم اظهار مستقیم یا غیر مستقیم به صحت یک دیدگاه مشخص پوشش داد.

از افتخارات مهم ویکی‌پدیا آن است که ویکی‌نویسان در نوشتن مقالات بی‌طرف همکاری می‌کنند.

نوشتن مقالات غیرجانبدارانه نیاز به تمرین دارد. از ویکی‌نویسانی که در هنر دبط استاد شده‌اند دعوت می‌شود که در گسترش تمرین دیدگاه بی‌طرف همکاری کنند.

گاهی اوقات شخص وسوسه می‌شود که مقاله‌ای به ظاهر جانبدارانه را با نوشتن مقاله‌ٔ جانبدارانه‌ٔ دیگری در همان موضوع اما از دیدگاهی دیگر متعادل کند. به این مقاله‌ها معمولا POV FORK می‌گویند. لطفاً چنین نکنید. به جای آن سعی کنید در بحث مربوط به مقالهٔ جنابدارنه شرکت کنید و کمک کنید که دیدگاه‌های دیگر هم پوشش داده شود.

[ویرایش] قضیهٔ پایه‌ای بی‌طرفی

در ویکی‌پدیا اصطلاحات «غیرجانب‌دارانه» و «بی‌طرف» به طور دقیقی به کار می‌روند که ممکن است با مفهومی که به طور عادی از آنها مستفاد می‌شود تفاوت کند:

مقاله‌های بی‌طرف دیدگاه‌های مختلف پیرامون موضوع مورد مناقشه را، به جای جانب‌داری از یکی، توصیف می‌کنند. از آنجا که تمام مقاله‌ها توسط آدمیان ویرایش می‌شود این امر مشکل است چرا که انسانها بنا بر سرشت بی‌طرف نیستند!

[ویرایش] فرمول‌بندی اصلی دبط

یک دانشنامهٔ عمومی مجموعه‌ای مرکب از آگاهی‌هاست که از دیدگاهی بی‌طرف بیان شده‌است. تا جای ممکن نگارش دانشنامه‌ای باید از سوگیری چز جانب بی‌طرفی بپرهید. دیدگاه بی‌طرف سعی می‌کند که نظریات و واقعیات را به گونه‌ای نمایش دهد که هم طرفداران و هم مخالفان بر سر آن توافق داشته باشند. مسلم است که توافق ۱۰۰٪ ممکن نیست. ایدئولوژیهای هستند که به هیچ چیز جز بیان قهر‌آمیز دیدگاه خود قانع نمی‌شوند. مسلما ما به دنبال گونه‌ای از نوشتار هستیم که مورد قبول انسانهای منطقی (با دیدگاه‌هایی چه بسا متفاوت) افتد. شاید چند مثال به فهم مطلب کمک کند:

  1. یک مقالهٔ دانشنامه‌ای نباید ادعا کند که شرکتها مجرم‌اند! حتی اگر نویسنده معتقد است که چنین است. به جای آن باید به این واقعیت اشاره کند که بعضی مردم چنین اعتقادی دارند و دلایل آنها را ذکر کند و آنگاه باید نظریات طرف مقابل را منعکس کند.
  2. یک مقالهٔ دانشنامه‌‌ای نباید ادعا کند که کاپیتالیسم بهترین شیوهٔ اقتصادی است. بلکه به جای آن باید استدلالهای موافقان این دیدگاه را بیان کند و سپس استدلال مخالفان این دیدگاه را.
شاید راحت‌ترین راه برای دانشنامه‌ای ساختن نوشتارهایتان این باشد که راجع به آنچه مردم اعتقاد دارند بنویسید تا اینکه راجع به آنچه هست. اگر به نظرتان این شیوه بیش از حد فردی[2]* یا جمع‌گرایانه[3]* یا امپریالیستی می‌آید به من بگویید، چرا که به نظرم در اشتباهید. آنچه مردم اعتقاد دارند یک واقعیت عینی است پس ما خیلی راحت می‌توانیم آن را از دیدگاهی بی‌طرف بیان کنیم.

جیمبو ویلز.

[ویرایش] چرا ویکی‌پدیا باید غیرجانب‌دارانه باشد

ویکی‌پدیا یک دانشنامهٔ عمومی است. این به این معنی است که ارائه‌دهندهٔ دانش بشری در حدی از عمومیت است. اما آدمیان بر سر موضوعاتی خاص باهم مخالفند. برای هر موضوعی که دیدگاه‌های متخاصم وجود دارد هر دیدگاه نمایشگر نظر مختلفی پیرامون حقیقتی است که هست و تا آنجا که با دیدگاه‌های دیگر در تضاد است صاحبان آن معتقدند که دیدگاه‌های دیگر اشتباه‌اند از این رو دانش به حساب نمی‌آیند. هر کجا که اختلافی بر سر واقعیت است، اختلافی هم بر سر این است که چه چیز دانش (آگاهی) به حساب می‌آید. ویکی‌پدیا موفق است چرا که یک تلاش دست‌جمعی است. اما در عین همکاری چطور می‌توانیم مشکل جنگهای ویرایشی بی‌پایان را حل کنیم؟: جنگهایی که در آن یک نفر می‌گوید الف و دیگری آن را به ناالف تغییر می‌دهد.

یک راه حل این است که، برای کار کردن در ویکی‌پدیا، بپذیریم که دانش بشری دربردارندهٔ تمامی نظریه‌های مختلف بااهمیت است. از این رو هدف ما این است که دانش بشری را در چنان معنایی ارایه دهیم. یک چنین چیزی مسلماً یک معنای تثبیت شده از دانش (آگاهی) است. در چنین معنایی آنچه دانسته است دائم با گذر زمان تغییر می‌کند. و هنگامی که واژهٔ دانستن را به کار می‌بریم آن را داخل «گیومه» گذاشته و به معنایی خاص استعمال می‌کنیم. عوام در عهد باستان «می‌دانستند» که جن‌زدگی باعث دیوانگی است. ما امروزه «می‌‌دانیم» که چنین نیست.

ما به این معنا می‌توانیم دانش بشری را به شیوه‌ای جانب‌دارانه گرد آوریم: تعدادی نظریه پیرامون موضوع م ردیف می‌کنیم و بعد ادعا می‌کنیم که حقیقت در مورد م فلان است و فلان. اما از سوی دیگر در نظر بگیرید که ویکی‌پدیا یک دانشنامهٔ بین‌المللی و دست‌جمعی است. تقریبا هر دیدگاهی پیرامون هر موضوعی بالاخره در نزد یکی یافت می‌شود. برای جلوگیری از جنگهای ویرایشی پایان‌ناپذیر می‌توانیم با هم توافق کنیم که هر یک از نظرات بااهمیت را منصفانه ارائه کرده و در مورد صحت هیچ‌یک ادعایی نکنیم. اینگونه است که مقاله‌ای «غیرجانب‌دارانه» یا «بی‌طرف» می‌شود (با معنی‌ای که ما از بی‌طرفی مستفاد می‌کنیم). برای نوشتن از دیدگاه بی‌طرف فرد دیدگاه‌های بحث‌انگیز را مطرح می‌کند بدون آنکه هیچ‌کدام را درست بشمارد. برای ارایهٔ بی‌طرفانهٔ موضوع غالباً کافی است که دیدگاه‌های متخاصم به گونه‌ای مطرح شوند که طرفداران هر یک از این دیدگاه‌ها با طرز ارایهٔ دیدگاهشان موافق باشند. نیز باید دقت شود که هر دیدگاه به صاحبان آن دیدگاه نسبت داده شود. مناقشات در ویکی‌پدیا توصیف می‌شوند نه اینکه یکی بر دیگری ارجح دانسته شود.

خلاصهٔ دلایل اصلی برای اتخاذ این سیاست به شرح زیر است: ویکی‌پدیا یک دانشنامه است؛ یک گردآوری از دانش بشری. اما از آنجا که ویکی‌پدیا یک منبع بین‌المللی با مشارکتی همگانی است نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که ویکی‌نویسان بر سر تمام یا حتی تعداد زیادی از موارد چه چیز واقعاً دانش به حساب می‌آید توافق داشته باشند. بنابراین می‌توانیم تعریفی کمتر دست و پاگیر از دانش ارایه دهیم که بنا بر آن مجموعهٔ نظریات متخاصم با دامنه‌ای گسترده تشکیل چیزی را می‌دهند که ما آن را «دانش» می‌نامیم. ما باید به طور فردی و دست‌جمعی بکوشیم که دیدگاه‌های متخاصم را منصفانه ارائه کنیم بدون آنکه یکی را بر دیگری برتری دهیم. این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که نظریاتی که منحصر به اقلیت کوچکی‌‌اند نباید به گونه‌ای مطرح شوند که گویا نظریات اقلیت قوی هستند یا حتی اصلا نباید مطرح شوند.

دلیل دیگری هم هست که خود را به رعایت این سیاست ملزم کنیم. و آن اینست که وقتی بر خوانندگان روشن است که ما نمی‌خواهیم دیدگاه بخصوصی را اتخاذ کنیم، این امر دست آنان را باز می‌گذارد تا آزادنه تصمیم بگیرند و به این وسیله استقلال فکری تشویق می‌شود. اگر ما در التزام به سیاست بی‌طرفی موفق شویم دولتهای تمامیت‌خواه[4]* و نهادهای جزم‌اندیش در همه جا ممکن است بهانه بیابند که با ویکی‌پدیا بنای مخالفت بگذارند: ارایهٔ تعداد زیادی از نظریه‌های رقیب و متخاصم در مورد موضوعات گوناگون نشان می‌دهد که ما، آفرینندگان ویکی‌پدیا، به توانایی خوانندگان در تصمیم‌گیری مستقل باور داریم. متنهایی که چندین دیدگاه را منصفانه مطرح می‌کنند بدون آنکه از خواننده بخواهند که دیدگاه بخصوصی را بپذیرد، رهایی‌بخشند! بی‌طرفی ملغی‌کنندهٔ جزم‌اندیشی است و تقریباً هرکس که در ویکی‌پدیا فعالیت می‌کند اذعان می‌کند که چیز خوبی است.

[ویرایش] دیدگاه بی‌طرف چیست؟

منظور ما به هیچ روی بدیهی نیست و به آسانی می‌تواند مورد کژفهمی قرار گیرد. تفاسیر معتبر زیاد دیگری نیز از «غیرجانب‌دارانه» و «بی‌طرف» وجود دارد. در ویکی‌پدیا (بر طبق این سیاست) منظور از «نوشتار غیرجانب‌دارانه» نوشتاری است که در آن «نظریات متخاصم بیان شوند بی آنکه بر یکی صحه گذاشته شود.» این احتیاج به توضیح بیشتری دارد.

نخست و مهمتر از همه، ببینیم که منظور از بیان نظریات متخاصم بی صحه گذاشتن بر یکی چیست. یک نوشتار بی‌طرف تنها محبوب‌ترین دیدگاه را بیان نمی‌کند همچنین بعد از مطرح‌کردن چندین دیدگاه نمی‌گوید که محبوب‌ترین دیدگاه درست است. نیز نمی‌گوید که یک جور دیدگاه میانی (میانگین) از میان چندین دیدگاه (یا تلفیق چندین دیدگاه) درست است. مطرح کردن تمامی دیدگاه‌ها تقریباً معنی‌اش چنین چیزی می‌شود: الف-گرایان می‌گویند الف و ب‌-گرایان می‌گویند ب، و در حال حاضر وضعیت مناقشه چنین است. درحالت آرمانی مطرح‌کردن تمام دیدگاه‌ها توام با دادن اطلاعات پیشزمینه‌ای فراوان پیرامون موضوع است که چه کسانی می‌گویند الف و چه کسانی می‌گویند ب و چرا و طرفداران کدام‌یک بیشترند (دقت کنید که محبوبیت را هم‌ارز با حقانیت نگیرید). مقاله‌های مفصل می‌توانند قسمتی داشته باشند که احتجاج‌های طرفهای درگیر مطرح شده و قوی‌ترین استدلال‌هایشان آورده شود. اما باید سعی بلیغ به عمل آید که طرفی برنده «اعلام» نشود.[5]*.

نکته‌ای در اینجا احتیاج به توضیح دارد.گفتیم که دیدگاه بی‌طرف، برخلاف آنچه که از ظاهر عبارت برمی‌آید، این نیست که یک دیدگاه بخصوص میان دیدگاه‌های موجود بی‌طرف یا میانه است. این یکی از معانی‌ای است که از دیدگاه بی‌طرف فهم می‌شود. اما در ویکی‌پدیا منظور ار دیدگاه بی‌طرف دیدگاه بی‌دیدگاهی است. بنا بر این فهم وقتی کسی نوشته‌ای بی‌طرفانه می‌نویسد احتیاط زیادی می‌کند که هیچ دیدگاه بخصوصی را درست نخواند (چه به طور مستقیم و چه به طور تلویحی).

نکتهٔ دیگری نیز نیاز به توضیح دارد. می‌توان گفت نوشتن بی‌طرفانه ارائه و مطرح کردن موارد اختلاف است تا درگیر شدن در آنها. به بیان دیگر می‌توان گفت که نوشتن بی‌طرفانه یعنی ارائهٔ خشک و خالی موارد بحث و جدل. البته ممکن است که در این که می‌توان بدون جانب‌داری (حتی غیر مستقیم) و طرفداری از دیدگاه خاصی این کار را انجام داد، شک کرد. اما دانشگاهیان با تجربه و نویسندگان جدلی [6]* و منتقدان در تشخیص جانب‌داری چه از جانب خود و چه از جانب دیگران توانایند. بنابراین معمولا می‌توانند مواردی را که در آن در توضیح مناقشه سوگیری شده‌است تشخیص دهند و در اگر بخواهند با صرف اندکی خلاقیت آنها را برطرف کنند.

[ویرایش] ارزش ناحق

اینک یک شرط صلاحیت مهم. لازم نیست مقاله‌هایی که به مقایسهٔ دیدگاه‌های مختلف می‌پردازند، همان اندازه به دیدگاه‌های محبوب بپردازند که به دیدگاه‌های در اقلیت. حتی ممکن است که اصلا به دیدگا‌ههای خیلی در اقلیت نپردازند. ما نباید سعی کنیم به گونه‌ای بنویسیم که گویی دیدگاههای در اقلیت همانقدر شایستهٔ توجه‌اند که دیدگاه‌های اکثریت. حتی دیدگاه‌های خیلی در اقلیت نباید در مقالهٔ اصلی مطرح شوند و فقط در مقالهٔ مربوط به خود بیان می‌شوند. ارزش بیش از حد دادن به دیدگاه یک اقلیت برجسته یا گنجاندن آرای یک اقلیت بسیار کوچک ممکن است در توضیح وضعیت مناقشه گمراه‌کننده باشد. اگر می‌خواهیم مناقشه را منصفانه مطرح کنیم باید به دیدگاه‌های رقیب و متخاصم به نسبت میزان طرفدارانشان در میان اهل فن یا طرفهای مربوط(درگیر) بپردازیم. هیچ‌کدام از این حرفها به این معنی نیست که آرای اقلیت‌های کوچک نباید در مقاله‌های مربوط به خودشان مورد توجه قرار گیرد. در ویکی‌پدیا مشکل جا نیست. اما حتی در آن صفحات، دیدگاه‌ها نباید به گونه‌ای بیان شوند که گویی حقیقت‌اند! گرچه ممکن است به تفصیل پیرامون آنها سخن رفته باشد.

جیمبو ویلز در سپتامبر ۲۰۰۳ در یک mailing list:
  • اگر دیدگاهی در اکثریت است پس خیلی ساده می‌توان با ارجاع به منابع معروف و معتبر آن را مستدل کرد.
  • اگر دیدگاهی مورد قبول اقلیتی قوی است آنگاه می‌توان از طرفداران مطرح و معروف آن نام برد.
  • اگر دیدگاهی مورد قبول اقلیتی فوق‌العاده کوچک است، در آن صورت به ویکی‌پدیا تعلق ندارد (مگر شاید در یک مقالهٔ فرعی) چه حق باشد و چه ناحق. چه بتوانید اثباتش کنید و چه نه.

[ویرایش] جانبداری

جانبداری لزوماً آگاهانه نیست. مثلاً کسی که در زمینه‌ای تازه‌کار است، اغلب از درک این نکته بازمی‌ماند که آنچه به نظرش بدیهی و منطقی می‌آید درواقع طرفداری از یک جانب خاص است.(از این رو ما معمولا برای کاملاً غیرجانب‌دارانه کردن مقاله‌ها به یک متخصص نیاز داریم). در مثالی دیگر: گاهی اوقات ممکن است نویسندگان دچار جانب‌داری «جغرافیایی» شوند. مثلاً قضیه را آنطوری بازتاب دهند که در کشور خودشان بازتاب یافته‌است در حالی که در کشوری دیگر ممکن است بازتاب قضیه به گونه‌ای متفاوت باشد.

سیاست داشتن دیدگاهی بی‌طرف به معنای پنهان‌کردن دیدگاههای مختلف نیست، بلکه نشان دادن گوناگونی دیدگاههاست. در صورت وجود مناقشه، جنبه‌های قوی و ضعیف هر دیدگاه نشان داده خواهد شد بدون اینکه به نفع دیدگاه خاصی سوگیری شود. دیدگاه بی‌طرف یک نوع سیاست «جدا ولی برابر» نیست. واقعیات به خودی خود خنثی هستند ولی ارائهٔ آنها در کنار هم و به نحوی خاص دیگر برخاسته از دیدگاهی بی‌طرف نیست. اگر در مقاله‌ای تنها واقعیات دلخواه و مثبت (یا غیردلخواه و منفی) پیرامون یک دیدگاه خاص بیان شود دیگر آن مقاله بی‌طرفانه نیست.


[ویرایش] یک فرمول‌بندی ساده

گاهی یک فرمول‌بندی دیگر از سیاست بی‌طرفی ارائه می‌دهیم: واقعیات را بیان کنید و این واقعیات شامل نظرات هم هست. ولی فقط نظرات را ارائه نکنید. مسلما حالتهایی هستند که حالت مرزی محسوب می‌شوند. و این هنگامی است که بر سر صحت صحت مطلبی که به عنوان واقعیت بیان می‌شود مناقشه است اما ما نمی‌دانیم که آیا باید این مناقشه را جدی بگیریم یا کجا تمایز میان واقعیت و ارزش لزوما جزو مناقشه است. هر چه هست، خیلی از دعاوی کاملا بیانگر یک واقعیت‌اند و بسیاری دیگر تنها بینانگر یک نظر یا ارزش. اینکه یک نظرسنجی حاکی از فلان نتیجهٔ به چاپ رسیده است یک واقعیت است. اینکه سیاره‌ای به نام مریخ وجود دارد یک واقعیت است. اینکه افلاطون یک فیلسوف بود یک واقعیت است. هیچ‌کس اساساً منکر اینها نیست. بنابراین می‌توانیم با خیال راحت هر تعداد از آنها را که بخواهیم در نوشتارمان بیاوریم. از سوی دیگر اینکه دزدی کار غلطی است یک ارزش یا نظر است. اینکه علی دایی بهترین فوتبالیست تاریخ ایران است یک نظر یا ارزش است . هر گاه بخواهیم نظری را در نوشتار بیاوریم باید آن را با نسبت دادن به کسی تبدیل به واقعیت کنیم. پس مثلا به جای اینکه بگوییم «علی دایی بهترین بازیکن فوتبال در تاریخ ایران است» می‌توانیم بگوییم «اکثر ایرانیان بر این باورند که علی دایی بهترین بازیکن فوتبال در تاریخ ایران است» که واقعیتی است که فرضا با رجوع به فلان نظرخواهی قابل اثبات است. یا اینکه می‌توانیم بگوییم «فدراسیون فوتبال ایران در فلان بیانیه وی را بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران دانست». در حالت نخست ما یک نظر را بیان می‌داریم ولی در حالتهای دوم و سوم این نظر را با نسبت دادنش به کسی تبدیل به واقعیت می‌کنیم. در اینجا باید توجه شود که این فرمول بندی بسیار با فرمول‌بندی «بعضی از مردم معتقدند...» که خیلی هم در دعواهای سیاسی کاربرد دارد متفاوت است. این ادعا باید به بتواند به یک جمعیت معین و قابل اندازه‌گیری ارجاع دهد یا چه بهتر که یک نام(شخص).

علاوه بر این هنگام ارائهٔ یک نظر، مهم است که به خاطر بسپاریم که بر سر اینکه بهترین صورت بیان یک نظر چیست اختلاف عقیده وجود داد. گاهی اوقات لازم می‌شود که چندین صورت‌بندی از مسئله ارائه داهیم برای اینکه تمام جوانب امر را منصفانه توضیح دهیم.

اما در توضیح سیاست بی‌طرفی ویکی‌پدیا کافی نیست بگوییم که واقعیات را بیان کنید و عقاید را نه. وقتی واقعیتی را راجع به یک عقیده بیان می‌کنید خیلی مهم است که واقعیات پیرامون عقاید مخالف و رقیب را هم بیان کنید. این امر کمک می‌کند که تلویحاً عقیده‌ای درست دانسته نشود. همچنین مهم است که دلایل پشت عقاید هم بیان شود و نیز به‌وضوح گفته شود که چه کسانی چنین عقایدی دارند. بهتر است که معمولا صاحبان برجستهٔ‌ یک عقیده نامشان ذکر شود.

[ویرایش] یک جزء حیاتی: پژوهش خوب

معمولا با پژوهشی خوب می‌توان از عدم توافق بر سر اینکه با مسئله از دیدگاهی بی‌طرف برخورد شده است جلوگیری کرد. واقعیات (آنگونه که در بند پیش توضیح داده شد) به خودی خود دیدگاه نیستند.(در اینجا دیدگاه در مقابل دیدگاه بی‌طرف به کار رفته است). یک روش خوب برای دست‌یافتن به دیدگاهی بی‌طرف اینست که منابعی معتبر برای مطلبی که می‌خواهید به ویکی‌پدیا بیفزایید، بیابید و به آنها ارجاع دهید. این بهترین روش برای صورت‌بندی یک جنبهٔ بحث است بدون اینکه وجود جنبه‌های دیگر بحث انکار شود. لم قضیه این است که باید بهترین و معتبرترین مأخذی را که می‌توانید استفاده کنید. برای همین به کتابخانه سری بزنید و به دنبال کتابهای خوب ژورنالها و مجله‌های مفید باشید. همچنین در پی منابع خوب برخط باشید. کمی پژوهش و کار پایه‌ای هنگامی که می‌خواهید نکته‌ای را در آینده به اثبات برسانید باعث صرفه‌جویی زیادی در زمان می‌شود.

تنها نکتهٔ مهم دیگری که باید مد نظر قرار دهید این است که منابعی که از شهرت تقریباً یکسانی برخوردارند ممکن است حرفهای متناقضی بزنند. در چنین حالتی عصارهٔ دبط این است که بگذارید که این دیدگاه‌های گوناگون در صفحه‌ای یکسان در کنار هم وجود داشته باشند: سعی کنید توازن برقرار کنید: یعنی بنا به شهرت و معروفیت منابع به دیدگاه‌های متخاصم فضای لازم را اختصاص دهید. و هر گاه ممکن است اولویت را به منابعی بدهید که بهتر از دیگران واقعیات را به شیوه‌ای متوازن و متعادل بیان می‌کنند.

[ویرایش] انصاف و لحن مشفقانه

اگر قرار است که مناقشات را منصفانه صورت‌بندی کنیم باید دیدگاههای متخاصم را همواره با لحنی مثبت و مشفقانه بیان کنیم. خیلی از مقاله‌ها علی‌رغم اینکه هر دو دیدگاه را بیان کرده‌اند باز به صورت یک نوشتار متعصبانه در‌می‌آیند. حتی هنگامی که یک مقاله بر اساس واقعیات و نه عقاید نوشته می‌شود باز ممکن است از آن بوی جانبداری به مشام برسد. این امر می‌تواند از طریق انتخاب واقعیات ارائه شده (بخشی از واقعیات به جای همهٔ واقعیات)، یا حتی زیرکانه‌تر، یعنی شیوهٔ بخش‌بندی مقاله باشد. در توضیح دومی، مثلا آوردن استدلال‌ها در رد دیدگاه مخالف در جای جای متن می‌تواند دیدگاه طرف مقابل را خیلی بدتر از حالتی که در آن دیدگاه مخالفان در بخشی جداگانه آمده است، جلوه دهد.

ما باید مقاله‌ها را با لحنی بنویسیم که با آن تمام مواضع دست‌کم به نظر امکان‌پذیر و منطقی بیایند. البته باید نکات مربوط به اقلیت‌های خیلی کوچک را هم در نظر داشت. پس بیاییم مقاله‌هایی بنویسیم که دیدگاههای پراهمیت و متخاصم را مشفقانه بیان کنند. می‌توانیم با این رویکرد بنویسیم که فلان و فلان نظر خوبی است جز اینکه مخالفان آن می‌گویند، موافقان این عقیده بهمان نکته‌ها را نادیده گرفته‌اند.

[ویرایش] صورت‌بندی نظرات پیرامون آثار مردم

یک مثال خاص بیان عقاید زیباشناختی است. آن دسته از مقاله‌های ویکی‌پدیا که پیرامون هنر و هنرمندان و سایر فعالیتهای خلاقیتی‌اند(مثل موسیقیدانان، هنرپیشگان، کتابها و ...) متمایل به نوشته‌های پر شورحرارت گشته‌اند. چنین نوشتارهایی برای یک دانشنامه مناسب نیست. ممکن است که ما نتوانیم بر سر این عقیده توافق نظر حاصل کنیم که فلانی بهترین گیتاریست تاریخ است، اما مهم است که در شرح مطلب بیاوریم که واکنش مردم یا منتقدان نسبت به فلان کس یا فلان اثر چگونه بوده است. آوردن کلیاتی پیرامون اثر و تفسیرهای معمول از آن (بهتر است با ذکر مأخذ و آرای افراد مهمی که صاحب آن نظر یا تفسیرند باشد) پیشنهاد می‌شود. مثال: شکسپیر به عنوان یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان انگلیسی زبان معروف است. این آگاهی‌ای است که یک شخص باید با مراجعه به دانشنامه کسب کند. اما بنا به سیاست بی‌طرف به این نکته هم باید اشاره شود که بعضی از محققان معروف این احتمال قوی را داده‌اند که خیلی از کارهای شکسپیر متعلق به یکی از معاصرانش به نام کریستفر مارلو است. توجه داشته باشید اینکه واکنش منتقدان یا توده نسبت به یک اثر هنری چگونه بوده است ممکن است نیاز به پژوهش داشته باشد. اما پس از تثبیت، چگونگی واکنش باید به صراحت بیان شود و اهمیت دارد. (این جز از یک نظر مبتنی بر خودمحوری یک ویکی‌نویس است).

[ویرایش] یک مثال

آوردن نمونه‌ای از یک متن جانبدارانه و نشان دادن چگونگی تغییر آن توسط ویکی‌نویسان به متنی نسبتاً غیرجانبدارانه، ممکن است به فهم مطلب کمک کند.

بهتر است در این قسمت نمونه‌هایی موفق از ویکی‌پدیای فارسی آورده شود تا از ویکی‌پدیای انگلیسی.