نان و کوچه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

نان و کوچه عنوان فیلمی است ساخته عباس کیارستمی در سال 1349 خورشیدی. کیارستمی این فیلم را بر اساس طرحی از برادرش تقی نوشت. نان و کوچه در زمان ساخت با استقبال فراوان مخاطبان رو به رو شد. منتقدان مطبوعاتی نیز به این فیلم بسیار توجه نشان دادند، چنان که روزنامه کیهان در مقاله‌ای آن را فیلمی فوق‌العاده از ایران لقب داد. [1].

فهرست مندرجات

[ویرایش] خلاصه داستان

پسربچه‌ای با نان سنگکی در زیر بغل می‌خواهد از کوچه‌ای بگذرد اما حضور یک سگ مانع می‌شود. پسرک منتظر می‌ماند تا سگ کنار برود. در همین زمان جوانی سوار بر الاغ و پس از آن یک دوچرخه‌سوار از آن‌جا به راحتی عبور می‌کنند. سپس نوبت به پیرمردی می‌رسد که با سمعکی در گوش از کنار او می‌گذرد. پسر از فرصت استفاده می‌کند و در سایه پیرمرد به راه خود ادامه می‌دهد. در میانه راه پیرمرد وارد خانه خود می‌شود و پسربچه به ناچار ادامه مسیر را خود به تنهایی باید طی کند. سگ به طرف او می‌جهد و پسرک با پرتاب تکه‌ای نان او را آرام می‌کند. سگ همچنان او را دنبال می‌کند تا این که پسر وارد خانه می‌شود و سگ پشت در لم می‌دهد. لحظه‌ای بعد پسرکی دیگر با کاسه‌ای ماست به سگ نزدیک می‌شود. دروبین بر تصویر وحشت‌زده پسر در زمینه پارس سگ ثابت می‌شود.

[ویرایش] حاشیه فیلم

  • کیارستمی تا زمان ساخت این فیلم نزدیک به 150 فیلم کوتاه تبلیغاتی ساخته بود، ولی هنوز ابزار دوربین و شیوه کار با آن را نمی‌شناخت!
  • کیارستمی برای یافتن پسرک فیلم و خانه مورد نظر و نیز کوچه‌ پس‌کوچه‌های به هم پیوسته روزهای متوالی جست‌و‌جو می‌کند تا سرانجام در حوالی امامزاده صالح در منطقه شمیران آن را می یابد.
  • فیلم‌برداری صحنه مربوط به سگ (ورود پسر به خانه و سپس لم‌دادن سگ پشت در) 40 روز به طول انجامید، چون کیارستمی حاضر نبود از کات استفاده کند! صحنه مذکور بالاخره ضبط می‌شود، اما کیارستمی با خونسردی اعلام می‌کند که به برداشت دومی نیاز داریم چون ممکن است فیلم در لابراتوآر خراب شود! این مساله موجب می‌شود تا فیلم‌بردار (مهرداد فخیمی) گروه را ترک کند.
  • فخیمی در اوج بگومگو با کیارستمی نسخه‌ای از کتاب فیلم و کارگردان نوشته دان لیوینگستن را به کیارستمی نشان می‌دهد. کیارستمی با خواندن کتاب متوجه می‌شود نان و کوچه بر اساس فرمول‌های ارایه شده پر از اشتباه است. از این‌جا تردید‌های وی شروع می شود. اما به کار خود ادامه می‌دهد و در نهایت پس از تحسین هژیر داریوش در مصاحبه مطبوعاتی اعتماد به نفس او را بر‌می‌گرداند.

[ویرایش] پانویس‌ها

  1. ^  بنگرید به روزنامه کیهان شماره 8195 تاریخ 19 آبان 1349 نوشته هوشنگ حسامی

[ویرایش] منبع

  • عباس کیارستمی نوشته عباس بهارلو، (غلام حیدری)، انتشارات موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر