راگناروک
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.

راگناروک یا Ragnarok یا Ragnarök، فرجام خدایان و یا گوتردامرونگ نبرد نهایی و آخرالزمانی و پایان کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نشانههای راگناروک
راگناروک را نشانههاییست: نخستین نشانه فیمبولوتر، زمستان زمستانها است. سه زمستان پیاپی، بدون تابستانی در میانه. نزاع و شرارت افسارگسیختهای در میان انسانها پدید میآید، حتی در میان اعضای خانوادهها، و هر آنچه نیکی است به فراموشی سپرده خواهد شد. این شروعی است بر پایان همه چیز.
تعقیب همیشگی خورشید توسط گرگ اسکول به نتیجه می رسد و گرگ خورشید را خواهد بلعید. برادرش هاتی نیز ماه را فروخواهد داد و بدین ترتیب زمین در تاریکی فرو می رود. ستارگان از آسمان به زیر می افتند. فیالار خروس بر ژیانها و خروس طلایی گولینکامبی بر خدایان بانگ می زند و رسیدن زمان معهود را اعلام می کند. خروس سومی نیز با بانگ خویش مردگان را بر می انگیزد.
زمین بر اثر زلزله های شدید در آستانه متلاشی شدن قرار می گیرد و هر چه بند و زنجیر در جهان هست، از هم خواهد پاشید. بدین ترتیب گرگ سهمگین فنریر و همچنین پدر منحوسش لوکی از بند رها خواهند شد و برای مقابله با خدایان برخواهند خاست. یورمونگاند برای رساندن خود به ساحل به خود پیچ و تابهای هولناکی می دهد که در اثر آن موجهای عظیم در در دریا پدید میآیند. با هر نفس، افعی شوم زمین و آسمان را به سم خویش میآلاید.
بر اثر موجهای ناشی از حرکت یورمونگاند، کشتی ناگلفار از خشکی رها میشود و ژیانها به فرماندهی هیمیر به سوی میدان نبرد آخرین عازم میشوند. در هلهایم نیز ساکنان دنیای مردگان به فرماندهی لوکی بادبان میکشند. از موسپلهایم در جنوب غولهای آتشین به فرماندهی سورت به مقابله با خدایان برمیخیزند. سورت شمشیری به دست خواهد داشت که به مانند خورشید میدرخشد و سطح زمین را سوزانده و تاولدار میکند.
[ویرایش] خدایان برای نبرد آماده میشوند
در همین اثنا، هایمدال، نگاهبان همیشه بیدار بیفروست در شیپور خود خواهد دمید و فرزندان اودین، خدایان و قهرمانان را به نبرد فراخواهدخواند. اودین برای مشورت به سراغ سر میمیر می رود ولی وقت تنگ است و اودین سوار بر سلیپنیر به سوی میدان نبرد میتازد. از هر کدام از پانصد و چهل دروازهی والهالا، در هر لحظه هشتصد اینهریار، شانه به شانه خارج میشوند تا در نبرد نهایی در کنار خدایان بجنگند.
از گوشه گوشهی جهان، انسانها، خدایان، الفها، دورفها و ژیانها همه و همه به سوی واگروند (یا ویگرید) میدان نبرد نهایی حرکت میکنند.
[ویرایش] فرجام کار خدایان
نبرد آغاز می شود. در نخستین ساعات نبرد، فریر، خداوندگار باروری، از آنجا که شمشیر جادویی خود را به اسکرنر داده تا به عنوان هدیه خواستگاری به گرد بدهد، سلاح مناسبی ندارد و به راحتی در مقابل سورت به خاک میافتد. او اولین قربانی خدایان در این نبرد خواهد بود.
ثور قدرتمند، خداوند آذرخش بر یورمونگاند خواهد تاخت. در این نبرد ثور موفق به از پای در آوردن فرزند لوکی می شود، اما هنوز سه قدم نرفته است که سم مهلک افعی او را خواهد کشت.
فرزند دلیر اودین، خدای یک دست، تیر دلاور در مقابل گارم، هیولای سگ شکلی که نگاهبان دروازه هلهایم است می ایستد و در نبردی شکوهمند هیولا را از بین می برد، اما او نیز بر اثر زخمها جان می بازد.
لوکی و هایمدال، دشمنان قدیمی برای آخرین بار در مقابل هم صف آرایی خواهند کرد و هیچ یک از این نبرد جان به در نمی برند تا شاهد پیروزی را در آغوش کشند.
طولانی ترین نبرد آن روز، نبرد اودین والا در برابر دشمن دیرینه خود، گرگ عظیمالجثه فنریر خواهد بود. نبرد بین این دو بسیار طولانی خواهد شد اما سرانجام گرگ بر خداوند یک چشم حمله می آورد و او را می بلعد. ویدار، فرزند اودین انتقام پدر را خواهد ستاند. او با دست خالی به گرگ حمله ور شده، فک گرگ را گرفته و او را از میان به دو نیم می کند.
پس از آن سورت بر سراسر جهان آتش می پراکند و دوست و دشمن را با هم نابود خواهد ساخت. هر نُه جهان در آتش خواهند سوخت و زمین (میدگارد) در دریا فرو خواهد رفت.
[ویرایش] پردیسی نو و زمینی نو
ایگدرازیل، درخت جهان، از همه سوزی سورت جان به سلامت خواهد برد و یک زن و مرد را نیز از مرگ نجات خواهد داد: لیف و لیفتراسیر.
بالدر در حالی که دروپنیر را در دست دارد از دنیای مردگان به همراه برادرش هودر باز خواهد گشت. بعضی از خدایان چون ویدار، والی، هرمود و هونیر از نبرد جان به در خواهند برد و بقیه نیز دوباره زاده می شوند. جهانی عاری از پلیدی و شر، جهانی آرمانی و ایده آل از دریا سر برخواهد آورد. جهانی که در آن فراوانی خواهد بود و غم و اندوه را در آن راهی نیست. خدایان و انسانهای نسل لیف و لیفتراسیر در آن جهان به شادی در کنار یکدیگر خواهند زیست.
[ویرایش] معنای لغوی راگناروک
راگناروک، بر خلاف تصور بیشتر افراد، به معنی شامگاه خدایان نیست. این اصطلاح نتیجهی یک ترجمه اشتباه به زبان انگلیسی است. معنای اصلی راگناروک «فرجام کار خدایان» و یا «تباهی خدایان» است.
[ویرایش] در فرهنگ عامه و آثار متاخر
- چهارمین اپرا از مجموعه اپرای حلقه نیبلونگها، اثر ویلهلم ریچارد واگنر، گوتردامرونگ نام دارد، هر چند که داستان این اُپرا با داستان اساطیری راگناروک تفاوت فاحشی دارد.