فرهنگ ایرانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فرهنگ ایرانی ریشه در تاریخ دارد. عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می توان در امپراتوری پارس ها (هخامنشیان)، دوران ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.[1]
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی که از شاخصه های اصلی فرهنگ ایرانی است. ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳-مذهب تشیع و شاخه های مختلف آن ۴- دین ها و آیین های زرتشتی، مهرپرستی و بهاییت ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای کردی وآذربایجانی
فهرست مندرجات |
[ویرایش] افتخارات و امتیازات فرهنگی
فرهنگ ایرانی با داشتن سنن مخصوص خود همچون تقویم خورشیدی خاص خود، از بسیاری از فرهنگهای دیگر مجزا می شود. در حالی که تقریبا همه کشورهای دنیا از یکی از سه تقویم میلادی (خورشیدی)، هجری قمری (بر اساس ماه)و تقویم چینی (بر اساس ماه) استفاده می کنند، تقویم ایرانی به عنوان یکی از دقیق ترین این تقویم ها با داشتن نقطه شروع بسیار دلپذیر (آغاز بهار) از نقاط برجسته فرهنگی ایران می باشد.
ایرانیان چندین بار با تاثیر گذاشتن بسیار بر روی قوم مهاجم قدرت فرهنگ خود را به رخ قوم مهاجم کشانده اند. تاثیر شدید فرهنگ ایرانی بر اعراب و به وجود آمدن مذهب شیعه و تاثیر بسیار بر قوم بدوی مغول انکار ناپذیر است.
یکی از سمبل های فرهنگ ایرانی غذاهای متنوع ایرانی می باشد. با اینکه خورشت های ایرانی تا حدی شبیه به بعضی از غذاهای هندی است و کباب های ایرانی هم دارای شباهت هایی به کباب های یونانی و عربی است، غذای ایرانی دارای بسیاری عناصر منحصر به فرد خود می باشد.
[ویرایش] نقاط ضعف
در اثر حملات بسیار گسترده ای كه بر ایران در طول تاریخ وارد شده است و در كنار آن آب و هوای گرم و خشک ایران، فرهنگ ایران دچار مشكلات عدیده ای شده است كه از دیدگاهی ریشه عقب ماندگی فعلی ملت ایران است. منظور از حمله، تهاجمی است که به سلطه قومی خارجی با منافع متفاوت، و تامین اهداف آن قوم برای مدتی طولانی منتهی شده است (که حملات اعراب، تیمور و مغول از این دسته اند). حملاتی که به سلطه قوم خارجی با منافع متفاوت منجر می شود به صورت های گوناگون بر فرهنگ یک کشور تاثیر می گذارد که می توان به ایجاد ترس و روحیه محافظه کاری و در کنار آن افزایش خشونت در جامعه اشاره کرد. [2]
[ویرایش] عناصر اصلی فرهنگ ایرانی
نوروز و تقویم هجری شمسی: نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخشهای کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوريه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در افریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشنهای متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشنهای اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سين است.[4] در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم میشده است که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشتهاند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شدهاند ولی هم طول ماههایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است. [5]
زبان پارسی (دری، پشتو و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویشورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). رویهمرفته میتوان شمار فارسیدانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست. ولی قبل از استعمار انگلیس .زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند در زمان امپراطوری مغول بوده است. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو، (که در واقع "اسلامیشده" زبان هندی است) به شدت تحت تاثیر فارسی بوده است و واژههای فارسی بسیار زیادی در آن موجود میباشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تاثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملا به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته میشود. [6]
اسلام و مذهب تشیع و شاخه های مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به 89% ایرانیان شیعه می باشند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند.[7] در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظه ای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومت صفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای وحدت ملی استفاده نمودند. این مساله که ایرانیان به طور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگ هایشان جاری باشد اعتقاد داشته اند [3]، در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار موثر بوده است. به دلیل گسترش تشیع و شکل گیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.
زبان و فرهنگ آذربایجانی:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهی زبان آذری که بازمانده و متحول شدهی زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترکها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغولها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد. [9][10]
بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از آذربایجان بودند و ورود اقوام قزلباش و اقوام دگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تاثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بوده است، تاثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشته است.
زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی میماند 11]. آيينهاي ايراني، مانند نوروز، مهرگان، و سده، ميان كردان با شكوه بيمانندي برپا ميگردد و تا امروز هم در ميان گروههاي بزرگي از كردان كه به فرقههاي كهن ديني اين سرزمين منسوبند، ردپاي بسياري از باورهاي «مغاني»، «مزدكي»، «زرواني» و «مانوي» ديده ميشود كه نمادي از اعتقاد مشترك باستاني آنان با كيشهاي ملي ايراني ميباشد[12]. موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل میدهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان می باشند.
دین زرتشتی
آیین میتراییسم یا مهر پرستی: مِهرپرستی یا آیین مهر یا میترائیسم بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزش مندی آفتاب در این دین برخی نیز این دین را آفتاب پرستی دانسته اند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که آغاز آن تاریک است. اولین گروه آریایی هایی که وارد فلات ایران شدند در پیمان نامه های میان خود به میترا سوگند میخوردند. [12] بسیاری از جشن های و سنن ایرانی ریشه در میتراییسم دارد به طور مثال شب یلدا ریشه در اعتقاد ایرانیان به تولد میترا در این زمان دارد. روزها تا این شب کوتاه می شوند و بعد از این شب شروع به طولانی شدن می کنند. این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. [13]
هنر ایرانی
- شعر و ادبیات: شعر از جایگاه رفیعی در ادبیات فارسی برخوردار است. نخستین نمونههای به دست آمده از شعر در ایران، پیشینهشان به روزگار زرتشت پیامبر و سرودههایش در گاهان میرسد. این سرودهها به گویش گاهانی از زبان اوستایی است. همچنین از دوران پهلوانی (اشکانی) منظومههایی - مانند ایاتکار زریران (یادگار زریران) و درخت آسوریک - به زبان پهلوی اشکانی در دست است.[8]
- غذای ایرانی
[ویرایش] صفحات مرتبط
[ویرایش] منابع:
3. حقیقت چه قدر آسیب پذیر است؟ احمد شاملو
11. فر ایران