بحث:ییلماز گونی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

دوست عزیز کردهای ترکیه در جنوب ترکیه نیستند در جنوب شرقی زندگی می کنند جنوب ترکیه شامل آنتالیا و مناطق توریستی دیگر است. جنوب واژه ای برای نشان دادن قشر ظلم دیده است که بسیار گسترده تر است. به یاد داشته باشید که حامیان اصلی این کارگردان چپ ها بوده اند. مساله دعوی نیست بلکه درست نویسی است. در ثانی هر کسی که مخالف نظری است دلیلی برای دشمنی وی با آن نیست. این طرز تفکر فاشیستی است.--Democrat ۲۱:۰۱, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

1.طرز تفکر فاشیستی همان طرز تفکر حضرت نامبارک آتاتورک و حامیان بدبخت وی هستند که کورکورانه دنیا را وارونه می بینند و خود را مترقی و "دموکرات" منش وانمود می کنند نه کسانی که شجاعانه حقایق را آشکار می کنند

2. به علل مختلف, غیر از قسمت بزرگ کردنشین در جنوب سرقی و شرق ترکیه در جنوب ترکیه هم مناطقی هستند که کردنشین هستند مثل شمال خراسان ایران.Diyako ۲۱:۰۷, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

دیاکوی عزیز اینجا کسی از آتاترک حرف زده؟ چرا بحثها را به هم دخالت می دهید. در ثانی کسی نمی تواند به دیگری تهمت بدهد. هر کسی با شما مخالف بود حامی بدبخت آتاترک است؟ شما به جای ارایه مدرک دوست دارید ستیز کنید. دوست بسیار گرامی من نه کاری به آتاترک دارم نه به مخالفین او. من صحبتم این است که بدون مدرک ننویسیم. پیروز باشید. --Democrat ۲۲:۳۱, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

دوست بسیار بسیار عزیز من!!

1. شما می فرمایید مطالب مورد اختلاف را حذف نمائیم اما این پیشنهاد درستی نیست تا آنجا که من می دانم باید مطالب موفق و مخالف هر دو انعکاس داده شوند. 2. مدارک شما نیز اشاره فرمودید

A: ویکیپدیای انگلیسی:

Born in 1937 to a Kurdish family in a village near the southern city of Adana,

http://en.wikipedia.org/wiki/Yilmaz_guney


B: ویکیپدیای کردی : Hûnermendê Kurd Yilmaz Guney (1937-1984). Amadekarê Senaryoyê, derhêner û lîstikvanê fîlm. Bi navê xwe yê rast Yilmaz Pütün. Lê ew wek Yilmaz Guney tê naskirin. Yilmazê Başûr yanî Yilmazê Kurdistanê. Ango ew li hemberî zehmetiyan xwar nabe, nakeve bêhêvîtiyê de, naweste û serî naçemîne. Yilmaz bi Kurdî tê van wateyan.

http://ku.wikipedia.org/wiki/Y%C4%B1lmaz_G%C3%BCney

پاینده باشید. Diyako ۲۲:۳۴, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

با درود.

از آنجا که بر روی بند آخر نوشتار بحثی وجود دارد با اجازه دموکرات و دیاکوی گرامی کوشیدم تا هر دو نظر موجود درباره بند آخر را بدین صورت بازتاب بدهم:

" اما وی خود را ییلماز گونی (به فارسی "جنوبِ تسلیم ناپذیر ") نامید. برخی واژه جنوب در این لقب را اشاره‌ای به کردستان ترکیه و برخی آن‌را اشاره‌ای به مناطق فقیر و قشر محروم آن کشور بطور کل می‌دانند."

نظر شما دوستان در این باره چیست؟ پاینده باشید. --ماني ۲۳:۰۲, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

فهرست مندرجات

[ویرایش] با درود

بسیار عالی است. خیلی پربارتر با یک تیر 2 نشان!! Diyako ۲۳:۰۴, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

با سلام. عرض کنم که هدف من این نیست که چیزی را تحمیل نمایم. هدف من دقت در کلمات است. واژه جنوب واژه ای پر معنی در میان سوسیالیستهاست که شامل حقوق اقلیتها، زنان، فقر، بی عدالتی، ... می شود. متاسفانه من در جایی غیر از ویکی کردی به وجه تسمیه نام او برخورد نکردم. خیلی علاقمندم که نظر من غلط باشد. از شاهکارهای این کارگردان می توان به فیلم راه اشاره کرد که بر سنتهای غلط می شورد و چهره مظلوم زنان را نشان میدهد. راستی یک مقاله انگلیسی یافتم که نمی دانم روال ویکی فارسی لینک به انگلیسی هست یا خیر. اگر می شود مقالات انگلیسی هم لینک داد لینک زیر هم خیلی باارزش است. http://www.sensesofcinema.com/contents/directors/05/guney.html --Democrat ۲۳:۱۶, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

درود.

اگر در بازتاب دادن نظر دموکرات گرامی در آن بند آخر هنوز کم و کاستی وجود دارد بد نیست در آن باز تغییری داده شود. درباره روال پیوند به بیرون، تا الان به این صورت بوده که پیوند به وبگاه های انگلیسی هم داده می‌شود البته در جلوی پیوند در میان پرانتز ذکر می‌شود (به انگلیسی). شادکام باشید. --ماني ۲۳:۲۴, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

[ویرایش] دوست عزیز

اگر یادتان ناشد من قبلا نیز عرض کردم که خوشبختانه وی چپ بوده! من به این موضوع افتخار میکنم. و از دیدگاه من اهمیت موضوع اینجاست! اما مشکل اینجاست که دشمن همین شخص مبارز و چپ، کمالیست هایی بودند که با کلیه افکار و مبانی چپ مخالفند. متأسفانه فکر کنم من و شما هنوز از دیدگاه های همدیگر به صورت دقیق با خبر نیستیم. [حرف من این است: ییلماز چپ بود، و هر چپی (و حتی هر غیر چپی) می داند در ترکیه مناطق محروم کجاست! به هر حال من در آنجا با نظر شما مخالفت می کنم که شما از وی نه آن شخصیت واقعی خودش بلکه چپی که منکر مشاکل (جمع مشکل: اقتصادی، فرهنگی، ملی حتی انکار هوئیت و غیره..) کرد باشد. شاید قویترین مدرک، خود سخنان ییلماز عزیز باشد کا با "کریس کوچرا" انجام داده و من آن را در قسمت "پیوند به بیرون" آورده ام. امیدوارم نسبت به دیدگاه من بیشتر واقف شوید.

با سپاس. پاینده باشی!Diyako ۲۳:۳۶, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

[ویرایش] راستی دوستان!

امید وارم اخرین مصاحبه ییلماز عزیز و گرامی و مبارز و چپ را با "کریس کوچرا"ی معروف بخوانید! http://www.chris-kutschera.com/A/Yilmaz%20Guney.htm

خوشحال می شوم اگر نظر نهایی شما بزرگواران را بدانم.

با سپاس. Diyako ۲۳:۴۳, ۲۸ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)


با سپاس. من خودم عاشق کارهای این هنرمند هستم. اعتراض من به وجه تسمیه او بود شاید هم منظورش همان بوده ولی من سندی نیافتم باور کنید اگر منظور وی از تسمیه اش همانی باشد که شما فرمودید من بیشتر خوشحال خواهم شد. دوست عزیز من رشته حقوق خوانده ام و به کلمات حساسیت دارم و معتقدم که هر واژه باید براساس مدرکی باشد (به غیر از اظهار نظرها). دوست عزیز هر نظری با میزان مخالفانش ارزش پیدا می کند اگر با نظری مخالفت نشود مطرح کردنش هم چندان باارزش دیده نمی شود به خصوص نظرات انقلابی که یلماز گونی داشت. دوست عزیز بهتر است عرض کنم که آتاترک هم چپی بوده و اغلب طرفداران ترک نژاد حرکتهای کردها و مشوقانشان چپهای طرفدار آتاترک هستند. برای نمونه عبدالله اوجالان و یلماز گونی از طرفداری حزب کمونیست ترکیه برخوردار بوده اند. خلاصه عرض کنم که نباید صرف مخالفت افرادی با افراد دیگر طرف مقابل را بدبخت و غیره بنامیم. راجع به کلمه فاشیست هم عرض کنم که منظورم حرف موسیلینی که هرکس دوست ما نیست دشمن ماست بوده و اگر اشتباهی در نوشتارم بوده به حساب بی سوادیم بگذارید و عذر می خواهم. در این میان از آشنایی با شما و دوست عزیز مانی خوشبختم. امیدوارم در ویکی فارسی نیز بتوانم با هم و با انتقاد از هم نوشتارهای خوب و علمی بنویسیم. از راهنماییهای مانی هم متشکرم. --Democrat ۰۰:۱۱, ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)


[ویرایش] دوست جدید و عزیز من!

من هم خیلی خوشحالم که افتخار آشنایی با شما را داشتم. اما واقعا نمی دانم شما در پی اثبات چه موضوعی هستید و اینکه می خواهید چه موضوعی را انکار کنید شما شفاف حرف نمیزنید. من تمام حرف های خودم را زده ام و مدرک که سهل است برهان آوردم که این ییلماز مبارز چپ و کمونیست همان کسی است که خود ادعا می کند و من سخنان خودش را در وبگاهی معتبر به شما عرض نمودم.

و اما من با این دیدگاه که اتاتورک چپ است شوکه شدم؟؟؟؟!!شاید یک طنز سیاسی باشد!!! من هرگز چنین چیزی را نمیتوانم باور کنم البته اگر شما مدرک بیاورید چرا! ولی آخر اتاتورک را همه می شناسند در ضمن من هم همچین نسبت به چپ و کمونیسم بی اطلاع نیستم که آقای مصطفی کمال آتاتورک برای من چپ از آب دربیاد. من نمیدانم شما چپ به چه می گویید. از دیدگاه من چپ تعریف خاص خودش را دارد. من هرگز آتا تورکها خاتمی ها و خامنه ای ها و صدام حسین ها را چپ نمی دانم. Diyako ۰۰:۳۸, ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

سلام دوست عزیز من هم آشنایی با شما خوشحال شدم. اول عرض کنم که من به استدالال شما مبنی بر معنی جنوب اعتراض داشتم و اصلا به کرد بودن وی اعتراض ندارم و برعکس معتقدم که باید نوشته شود. بحث سر معنی جنوب است که من معتقدم کلی است و یکی از آنها توده های ستم دیده من جمله کردها هستند ولی شما معتقدید که فقط منظورش کردستان بوده. راجع به آتاترک هم عرض کنم که بهتر است در مقاله خودش بحث کنیم. کمکهای نظامی شوروی به آتاترک در جنگ او با انگلیس، یونان و ایتالیا. همچنین روند حزب وی که تا کنون هم چپ مانده است و دین زدایی و عزل خلافت عثمانی و نیز رفتارهای شخصی بسیاری سندی از چپی بودن اوست که تاکنون اغلب احزاب چپ ترکیه خود را منتصب به او می نامند.مباحث آن دوره در مورد واژه ترک هم شاهد این مدعاست. جالب است که احزاب راستی هم به نوعی خود را به او پیوند می دهند. پیمان اولیه مبارزین آن موقع تاسیس کشوری که شامل کرکوک هم بود و نام آن ترک - کرد باشد ولی انگلیس تسلیم نشده و فقط ترکیه با مرزهای کنونی تشکیل شد. در این زمینه من هم باید مطالعه کنم و بهتر است این بحث در صفحه مربوطه اش ادامه دهیم.

[ویرایش] با سلامی دگرباره

1.در مورد قسمت اول حرف هایم را که زده ام و مدارک را آورده ام و خیلی هم منطقی به نظر می رسد. (این نظر شخصی من نیست خیلی ها از جمله خود ملت کرد ترکیه چنین معتقدند)

2. راجع به آتاتورک هیچ سند، مدرک، دلیل، برهان، نشانه، اثر، علامت، رد و حتی بویی از چپ وجود ندارد. من می توانم بگویم که یکی از عجیب ترین حرفهای زندگیم را می شنوم. متأسفم که رک حرف می زنم اتاتورک چپ نبود!!! همین! آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است!! Diyako ۰۱:۲۹, ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

[ویرایش] با درود جناب مانی عزیز

با توجه به این گفته ییلماز من مناسب می دانم که نوشته ها اندکی بییشتر تعدیل شوند: این جمله در قسمت پیوند به بیرون مقاله دوم وجود دارد.

“The Herd, in fact, is the story of the Kurdish people, but I was not able to use the Kurdish language in the film. If Kurdish had been used, everyone who had collaborated on the film would have been thrown into prison”

با سپاس پاینده باشید. Diyako ۱۰:۰۲, ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)

با درود. دیدم که ترجمه این بند هم به نوشتار افزوده شده. منهم با این کار موافقم.

پاینده باشید. --ماني ۱۴:۴۲, ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ (UTC)