تاريخچه احزاب در ایالات متحده آمریکا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

شکل گیری احزاب در ایالات متحده آمریکا به نخستین روزهای تاسیس این کشور باز می گردد. در آن دوران گروه با دو نوع طرز تفکر برای اداره کشور رو دروی یکدیگر قرار گرفتند و از آنجا که این دو طرز تفکر هر یک در میان رهبران استقلال جایگاه مستحکمی داشتند، دو حزب جداگانه در این کشور بوجود آمد. درطول ۲۰۰ سال گذسته، مناسبات حزبی ۵ مرحله مشخص را پشت سر گذاشته که هر یک از ویژگی های خاصی برخوردار هستند.


دوره اول: نخستین سیستم حزبی ۱۸۲۴ ـ۱۷۹۶

در این دوران اختلاف دید گاه میان جان هامیلتون و توماس جفرسون دو عضو دولت جورج واشنگتن دو حزب اولیه ایالات متحده را بدنبال آورد. جان هامیلتون به عنوان نماینده نجبای ایالت های شمالی از تقویت دولت مرکزی و واگذاری یکسری اختیارات به آن برای اداره کشور جانبداری می کرد و راه حل خروج از بی ثباتی سیاسی نخستین ماههای استقلال را در گسترش ساختار و قدرت دولت مرکزی جستجو می کرد. به همین دلیل هامیلتون و یارانش به فدرالیست ها معروف شدند.

درمقابل ، توماس جفرسون وزیر خارجه دولت واشنگتن قرار داشت که از آزادی و حقوق شهروندان حمایت می کرد و تمام تلاش خود را به جلوگیری از ظهور یک دولت مطلقه معطوف ساخت. این دیدگاه جفرسون درتمایلات آزاد یخواها نه گریز از مرکزمناطق کشاورزی جنوب ریشه داشت ودر همین منطقه نیز هواداران بسیاری را به خود جلب کرد. حزبی که جفرسون با کمک مدیسون و مونروئه ، روسای جمهوری بعدی ایالات متحده آمریکا بنیان گذاشت به نام حزب جمهوریخواهان دموکرا تیک معروف گشت. سالها بعد واژه جمهور یخواهان از عنوان این حزب جدا شد وبه حزب دموکرات تبدیل گشت. حزب دموکرات کنونی ریشه در تفکرات لیبرالیستی جفرسون دارد و دنباله رو حزب جمهوریخواهان دموکرات شناخته می شود.

دوره دوم: جکسون ودموکرات ها ۱۸۵۶ ـ۱۸۲۸

درسال ۱۸۲۸ آندرو جکسون انشعاب جدیدی را در داخل حزب جمهوریخواهان دموکرات بوجود آورد و از همین طریق نیز در انتخاب ریاست جمهوری به پیروزی دست یافت. وی با شناسایی مهاجرین جدید درایالت های شمال شرقی و پرداختن به مشکلات ومسائل آنان توانست ارتباطی میان آنان و بزرگ ملاکین جنوب برقرار کند و یک حزب قدرتمند در سطح کشور بوجود آورد . بدین ترتیب حزب دموکرات متولد شد.

درمقابل دموکرات ها ، فدارلیست های سابق واشراف شمالی یک حزب محافظه کار و اشرافی به تقلید حزب و یگ انگلستان تاسیس کردند که در دو انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست یافت. حزب و یگ همانند حزب دموکرات از ۲ جناح صنعتگران شمالی و کشاورزان جنوبی تشکیل شده بود.

در این دوره نیز همانند دوره نخست ، دو حزب اصلی صحنه سیاسی کشور را جهت می دادند و همین میراث نیز تاکنون ادامه داشته است.

دوره سوم: دوران ۲ حزب جمهوریخواه ۱۹۲۸ ـ۱۸۶۰

موضوع برده داری و اختلاف نظر میان ایالت های شمالی و جنوبی در طی این دوره به موضوع اصلی کشور تبدیل شده بود و به همین دلیل در هر دو حزب دموکرات و ویگ انشعاب بروز کرد. در دهه ۱۸۵۰ آبراهام لینکلن به عنوان مخالف سرسخت نظام برده داری، حزب جمهوریخواه را بنیان گذاشت ودر سال ۱۸۶۰ در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید. با ورود لینکلن به کاخ سفید، جنگ میان شمال و جنوب اجتناب ناپذیر شد و سرانجام ایالات متحده آمریکا برای اولین و آخرین بار وارد نبرد خونین داخلی شد. پیروزی ایالت های ضد برده داری شمال بر کنفدراسیون جنوب، حاکمیت مقتدارنه جمهوریخواهان بر کشور را بدنبال آورد و عملاْ به حذف دموکرات های طرفدار برده داری جنوب به مدت ۶۰ سال از صحنه سیاسی ایالات متحده آمریکا انجامید .

در انتخابات سرنوشت ساز سال ۱۸۹۶ ، نسل جدیدی از جمهوریخواهان به قدرت رسیدند که بیش از جناح راستگرای جزب، مسائل طبقه کارگر و مهاجرین تازه وارد را مد نظر قرار دادند . مک کینلی به عنوان رهبر این جناح در سال ۱۸۹۶ به کاخ سفید راه یافت و بدین ترتیب دو نگرش متفاوت ازحزب جمهوریخواه قدرت را در کشور در دست گرفت. این وضعیت تا زمان بروز بحران اقتصادی در سال ۱۹۲۹ ادامه داشت.

دوره چهارم:احزاب بزرگ نیودیل ۱۹۶۴ –۱۹۳۲

بحران بزرگ اقتصادی و سقوط سرسام آور بازار سهام در سال ۱۹۲۹، هنگامی آغاز شد که هربرت هوور، یک جمهوریخواه مخالف دخالت دولت در اقتصاد، در کاخ سفید حضور داشت. وی معتقد بود که دولت حق ندارد برای حل بحران در اقتصاد دخالت نماید. درحالیکه دموکرات ها با تفکر دخالت اقتصادی دولت، طرح های جدیدی را برای حل بحران اقتصادی ارائه کردند.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۳۲، فرانکلین روزولت با شعار حل بحران اقتصادی، افزایش اشتغال و کمک به فقرا به قدرت رسید. وی حزب قدرتمندی میان طبقه متوسط، اقلیت ها، کشاورزان و مهاجرین کم درآمد و لشکر عظیم فقرا ایجاد کرد . با اقدامات گسترده روزولت ، دوران حاکمیت دموکرات ها در ایالات متحده آغاز شد. در این دوران جامعه تحت تاثیر روش اقتصادی “ نیودیل “ و همچنین اقتصاد جنگی در طول جنگ جهانی دوم قرار داشت. پس از آن نیز تحولات اجتماعی وانتظارات طبقه متوسط از دولت رفاهی موجب استمرار حاکمیت دموکرات ها تا اواخر دهه ۱۹۶۰ شد.

دوره پنجم: دوران تقسیم حکومت ۱۹۶۸ تا حال

تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۸ همواره یک حزب بر کاخ سفید و کنگره حاکم بود و اگر حزبی ریاست جمهوری را از دست می داد ، کنگره را نیز به رقیب واگذار می کرد. لیکن در سال ۱۹۶۸ برای نخستین باز جمهوریخواهان در شرایطی در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسیدند که اکثریت کنگره در اختیار حزب دموکرات بود .

از آن هنگام به بعد نوعی تقسیم قدرت میان جمهوریخواهان ودموکرات ها صورت گرفت که جمهوریخواهان عمدتاً ریاست جمهوری را در دست داشتند و کنگره اغلب به طور کامل در اختیار دموکرات ها بود . تا آغاز قرن بیست و یکم در طول چهار دهه تنها در مدت ۶ سال حزب حاکم بر کاخ سفید با حزب حاکم بر کنگره هماهنگ بود که به ۴ سال ریاست جمهوری کارتر و ۲ سال ابتدایی دولت کلینتون مربوط است. از ویژگی های این دوره می توان به اختلاف نظر عمیق میان روسای جمهور و کنگره د رخصوص مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی اشاره کرد .