بحث:شیخ زاید
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مرده خیلی کلمه ی ناپسندی است. همه از کلمه ی فقید استفاده می کنند. من تا به حال ندیده ام بگویند رئیس مرده یا رهبر مرده!
- فقید هم در فارسي خیلی طرفدارانه بود، مرده در واكنش من به همان كلمه بود! از واژه دیگری مثل فوت شده استفاده کنید. ديگر اينكه مطالب خود را با چهار مد امضا كنيد. در ضمن لزومي هم نمي بينم كه تغييرات خود را قبل از انجام با كس ديگري مورد بحث قرار دهم. --رستم ۱۶:۲۳, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] وجه مثبت؟
راستی یک نکته ای که یادم آمد اینکه به نظرم آمد بعضی واژه ی فقید رو دارای بار مثبت ارزیابی می کنند در صورتیکه اینطور نیست. فقید یعنی از دست رفته. به هیچ عنوان هیچ سمپاتی ای را انتقال نمی دهد. از اونجا که شما نگفته اید مشکل شما با کلمه ی فقید چیست، من این جور دارم گمانه زنی می کنم.
Big Deal!
- مهم این است که فارسی زبان با خواندن آن چه برداشتی میکند نه آنکه معنی واقعیش در عربی چیست--رستم ۱۶:۲۵, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] دوباره
متاسفانه نقطه نظر شما رو منطقی نمی بینم. وانگهی همان طور که گفتم فقید وجه مثبتی ندارد. حدسم درست بود. فقید یعنی فقید و از دست رفته. از بین رفته.
یکی از ملزومات موفقیت جنبش منبع آزاد، از نظر من، تکیه بر عقل جمعی است. به نظر من فقید تا موقعی که به صورت اجماع با آن مخالفتی کارشناسی نشده درست می باشد. miladini
- گفتم که فقید بار بسیار مثبتی در فارسی معیار کنونی دارد. اصلا هم مهم نیست که از ریشه فقد عربی است، در ضمن این حاکم ضد ایرانی هم (البته به نظر من) شایسته این القاب نیست. --رستم ۱۸:۴۶, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)