تخلص
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
تَخَلُّص نام یا کنیهای هنری است که شاعران برای خود انتخاب میکنند. بسیاری از شاعران بزرگ زبان فارسی به تخلص خـود معروف هستند. مانند نظامی (که نام او الیاس بن یوسف بود)، سعدی (که نام او به احتمال زیاد مشرفالـدین بود)، حافظ (کـه نام او شمس الدین محمد بـود). ولی مولوی تخلص شخصیاش «خمش» یا «خاموش» بود و بسیاری از مواقع نیز به خاطر ارادت به شمس تبریزی «شمس» تخلص میکرد. به هرحال به تخلصش معروف نیست.
بسیار پیش مـیآید که طـول تاریخ چندین شاعر با یک تخلص داریم. مثلاً چندین عطار یا چندین حافظ داریم. گاهی هم شاعرانی داریم که دو یا سه تخلص دارند: مثل خاقانی که گاه «خاقانی» و گاه «حقایقی» تخلص میکرد.
تخلص بیش از هرچیز در غزل کاربرد دارد و معمولاً شاعران التزام دارند که تخلص خود را در آخر غزل به نحوی بیاورند. (سنایی ظاهراً نخستین کسیاست که خود را ملزم به آوردن تـخلص در غزل کردهاست.(در چهل درصد از غزلهایش)[1]
گاه تـخلص (یعنی خود لفظ تخلص) به معنای اصلی و نه برای اشاره(ی لااقل مستقیم) به شخص شاعر به کار میرود. مثلاً هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر با تخلص «سایه» در بیت آخر یکی از غزلهایش به نام کهربا (۱۳۶۲) میگوید:
سایهٔ او شدم، چون گریزم از او | در پیاش میروم تا کجا میکشد |
فهرست مندرجات |
[ویرایش] پانویس
- ^ شفیعی کدکنی. «روانشناسی اجتماعی شعر فارسی».
[ویرایش] فهرست منابع و مآخذ
- شفیعی کدکنی، «روانشناسی اجتماعی شعر فارسی (در نگاهی به تخلصها)»،مجلهٔ بخارا شمارهٔ ۳۲
- «ه. ا. سایه»، مجله اینترنتی کاپوچینو شماره ۱۱۰
[ویرایش] جستارهای وابسته
- فهرست تخلصهای شاعران