چلیپاسنگ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

یک چلیپاسنگ در اچمیادزین
یک چلیپاسنگ در اچمیادزین

چلیپاسنگ[1] یا خاچکار (به ارمنی: "Խաչքար") نام سنگهایی است که بر روی آنها نقش صلیب کنده شده و هزاران عدد از آنها در سراسر ارمنستان پراکنده است. خاچ به ارمنی یعنی صلیب یا چلیپا (واژه خاج که ما در ورق بازی بکار میبریم وامواژه‌ای ارمنی است در فارسی) و کار یعنی سنگ، پس خاچکار را می‌توان در فارسی به چلیپاسنگ ترجمه نمود. پیشینه چلیپاسنگهای ارمنی بقولی به روزگار پیش از مسیحی شدن ارمنیان برمیگردد. در آن زمان نقش اژدها و دیگر موجودات افسانه‌ای را بر روی چوب می‌کندند. نخستین چلیپاسنگهای مسیحی بر روی چوب و سنگ هر دو کنده کاری می‌‌گشت و از سده نهم میلادی به این سو در سراسر سرزمین ارمنستان چلیپاسنگهایی برپا گشت. آنها بیشتر به‌عنوان یادمان برای رویدادهای کهن و مهم مسیحی ساخته می‌شدند. بر روی برخی از آنها شرح آن رویدادها نگاشته شده است. مردم ارمنستان به دور برخی از چلیپاسنگ‌ها زیارتگاه‌هایی برپا کرده‌اند و برخی هم معجزاتی را به آنها نسبت می‌‌دهند. چلیپاسنگ برای ارمنیان حکم همان پیکر مقدس کاتولیکها و شمایل ارتودوکسهای یونانی را دارد. بجز نقش صلیب این سنگها نماد رنج مسیح و برخاستن او نیز هست. بعلاوه چلیپاسنگها نماد درخت زندگی نیز هستند و این جنبه با آذینهای برگ مانند روی آنها مشخص تر می‌گردد. باور توده مسیحی بر آن بوده که جنس چوب چلیپایی که عیسی در گُلگُتا بر آن میخکوب شد از جنس چوب درخت زندگی در باغ عدن بود.

واپسین گروه چلیپاسنگهای ارمنی هزاران خاچکاریست که در سده‌های ۱۶ تا ۱۸ میلادی در گورستان شهر جلفا (به ارمنی: هین جوغا) ساخته و پرداخته گشته است. منطقه جلفا به یک کانون بازرگانی میان غرب و ایران تبدیل شده بود و تأثیر هنر ایرانی بر چلیپاسنگهای جلفا کاملاً هویداست. این تأثیر باعث شد تا چلیپاسنگها شکل ستون مانند و باریکتری پیدا کنند، صلیب میانی در میان یک محراب باریک قرار گیرد و بخش بالای محراب به یک کمان نوک تیز ختم شود که از ویژگیهای هنری ایران و شرق است.

[ویرایش] پانویس

^ یکی از اولین مطالبی که به زبان فارسی درباره این موضوع نوشته شد مطلب چلیپاسنگ توسط مانی پارسا در وب‌نوشت ارمنستان بود. اصطلاح چلیپاسنگ ترجمه واژگانی خاچکار ارمنی است که توسط مانی پارسا پیشنهاد شد. این ترجمه فارسی آن نام، امروزه در محافل پژوهنده فرهنگی ارمنی به زبان فارسی، رواج بیشتری یافته چنانکه مقاله مربوط به این موضوع در سی و سومین شماره فصلنامه فرهنگی پيمان (فصلنامه فرهنگ ارمنی) چاپ پاييز ۱۳۸۴ عنوان خود را چلیپاسنگ قرار داده.

[ویرایش] منابع

با استفاده از داده‌هایی در: