بحث:اقتصاد هخامنشیان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
سلام دوستان
من مدت زیادی هست که در اینجا فعالیت نمی کنم. چون که واقعا کار در اینجا اعتیاد آور است. ولی این مقاله را دیدم و کلی خندیدم، چون این یک مقاله نیست کمدی واقعی هست. از دوستان عزیز خواهش می کنم که مطالب زیر را بخوانند و لذت ببرند.
داريوش اول، سومین پادشاه هخامنشی بود كه در دوران حكومت خود، سیاستهای اقتصادی متعددی را بهكار گرفت. بسياری از این سیاستها در دنيای آن روز، سياستهایی مترقی و بديع محسوب میشدند. همچنین ضعفهایی كه اين سياستها در كنترل تورم و بالا نگه داشتن قدرت خريد مردم داشت، در افول هخامنشیان موثر بود. اولا سیاست اقتصادی و بحث آن از زمان آدام اسمیت شروع شد. تازه تا اواخر قرن 18 هم باور بر عدم دخالت دولت بوده.
دوما تورم با پول کاغذی بدون پشتوانه ممکن است چون طلا کالاست و قیمت آن هم نسبی هست و مارکوپولو پول کاغذی را اولین بار در چین دیده بوده (تازه با پشتوانه صددرصدی طلا) قدمت تورم کمتر از 100 سال هست.
سیاست اقتصادی سلاطین هخامنشی را هم بخوانید، لازم به ذکر است که آن موقع ماشین نبود و تجارت هم با کاروان انجام می شده و کاروان هم شامل شتر و اسب. تازه اگر گاری هم استفاده می شده گاریها بلبرینگ نداشتند و عمر گاری نمی تواند از ده کیل.متر بیشتر باشد تازه در راه هموار کامل. در تاریخ اقتصادی اول طلا و نقره بعدا آهن و چوب کالاهای گرانقیمتی بودند. اکثر جنگها هم به خاطر آهن (غنیمت) می شده.
واحدهای سنجش هم که شاهکار شده. به خصوص مزد کارگران.
تجارت و نظام دستمزد هم فرمودند که تجارت بیشتر پایاپای بوده.
شاهکار اثر نظام بانکی هست. عجب سیستمی بوده. بانک و وام. جالب نیست؟ این بانک از عملیات مربوط به حساب جاری و استعمال چک اطلاع داشت. عمر کاغذ جند ساله؟ پشت نویسی سکه؟ چک حساب جاری!!!!
سیاستهای مالی را هم کینز اشتباهی فرمودند. بدون تردید اگرسلاطین هخامنشی پولهای کلانی را که به نام مالیات از ملل خاورمیانه گرفته بودند، در راه عمران و آبادی و کمک به طبقات فعال جامعه به مصرف میرسانیدند، مؤدیان مالیاتی مجبور نمیشدند با نرخ صدی چهل از بانکداران پول قرض کنند. ادامةهمین سیاست غلط اقتصادی به شورش و قیام بابل و مصر د دیگر کشورهای خاورمیانه منتهی شد و زمینه را برای پیروزی سیاست اسکندر فراهم گردانید. احتمالا بورس اوارق قرضه سقوط کرده بوده وگرنه با افزایش پول نرخ بهره بالا نمی رود. نمی دانم این بانکداران به چه کسی وام می دادند؟ کارخانه داران؟
از دورة داریوش مداخلة دولت در امور اقتصادی و میزان مالیتها بتدریج فزونی میگرفت. سطح قیمتها که در آغاز شاهنشاهی بکندی و آرام بالا میرفت، از آغاز پادشاهی داریوش بسرعت رو به افزایش نهاد و همین بالا رفتن قیمتها و پایین آمدن قدرت خرید مردم، به از هم پاشیدگی اقتصادی حکومت هخامنشی در دورههای بعد کمک فراوان نمود.
فکر می کنم نویسنده کتاب سال اول اقتصاد را بخواند ضرر نمی کند. سیاست انقباظی (افزایش مالیات) موجب کاهش تورم هست. تازه در پول کالایی یا طلا نقره تورمی وجود ندارد.
به عقیدة امستد: «حساب کردن آن مبلغ به پول کنونی تا حدی غیر ممکن است ولی اگر آن را پیرامون 20 میلیون دلار بگیریم و ارزش خرید آن را چند برابر بیشتر، میتوانیم تصوری از ثروت پادشاه پارسی به دست آوریم. این امستد هم عجب اقتصاددانی هست اول تخمین می زند ارزش کنونی بعد هم قدرت خرید دلار را هم چندبرابر می داند. 20 میلیون دلار آن موقع؟؟؟ عجب!!! تازه گیریم 100 میلیون دلار کنونی، بانکی که پشت نویس هم می کند این مبلغی برایش نیست چه برسد به امپراتوری.
تورم هم که حرف ندارد. به عقیدة امستد، موجب پیدا شدن تورم و بالا رفتن قیمتها و فقر مردم زیر دست گردید. امستد عجب اقتصاددانی هست. خیلی مایلم با ایشان آشنا بشوم.
چنانکه دیده ایم اسکیلاکس از مردم کاریاندا به امر داریوش به مسافرتی اقدام کرد که دو سال و نیم طول کشید و از دهانة رود سند تا مصر سفر کرد. یک فرمانده ایرانی به نام ستاسپه درقرن 5. م. با کشتی تا ماورای ستونهای هرکول (جبلالطارق) پیش راند ملاحان یونانی. فنیقی و عرب ارتباط بین هند، خلیج فارس، بابل، مصر و بنادر بحرالروم را تأمین میکردند. هم که شاهکار شده. بیاد داشته باشیم که آذوقه حداقل دو نفر برای یک سال و نیم جقدر است و کشتیهای آن زمان وسعت این مقدار آذوقه (بدون یخچال) را داشتند؟ احتمالا جبلطارق را هم از آن کانال سوئز می رفتند.
ولی خودمانیم عجب طنزی شده این مقاله --Hakperest ۰۰:۲۵, ۲۸ مارس ۲۰۰۷ (UTC)