مازیار
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مازیار، پسر قارن، یکی از اسپهبدان طبرستان پیشوای فرقهای از خرمیان بود(محل تولد اودرشهرياركوه نواحي شمالي سمنان امروزي بوده است) که به سود کشاورزان زمین ها را از فئودال ها گرفته و بین کشاورزان تقسیم کرد. در سال 224 ه. ق. علیه خلفا قیام نمود و پس از چندی گرفتار و در شهر "سامره" مقتول گردید. در همین سال افشین که در سرکوب خرمدینان خدمت بزرگی به خلفای عباسی کردهبود، در زمان خلیفه العتصم زندانی و در سال 226 مقتول گردید. گویند افشین با مازیار روابط و قرارهای پنهانی برای سرنگون کردن حکومت خلفا در ایران داشت. نام مازیار دیگرگونشده نام مهزیار است. جدای از آنکه نام مازیار دیگرگون شده از مهزیار است - خود مهزیار نیز دیگرگون شده از « مه ایزد یار » به مفهوم ماه واری که از جانب ایزد یاری میشود است. مازیار پسر قارن هم همانطور که در بالا آمده، یکی از بزرگترین آزادیخواهان ایرانی در قرنهای اخیر بود که البته در میان تمام آن مبارزان لااقل از یک جهت بسیار شاخص است و آن مبارزهی او با « دین اسلام » میباشد ، چرا که در آن زمان به اسلام به خاطر لباس سیاه پیروانش، دین سیاه و به زرتشتی به خاطر سپیدپوش بودن کاهنان دین سپید میگفتند و مازیار با تکیه بر همین مسئلهی ملی ، قصد آن داشت که اعراب را از خاک ایران بیرون کند که تا حدودی هم موفق شد. مازیار والی طبرستان شد از جانب خلیفهی وقت عباسی که پس از چندی به جای اطاعت از وی، دستور داد مسلمانان را اسیر کردند و بسیاری را کشتند، آوردهاند که در آن هنگام بسیاری از زنهای زرتشتی که شوهر عرب داشتند، شوهر خود را با ریش به کوچه آوردند و به تیغ سپردند و در همان زمان گنجی از دارایی آن اعراب به دست آمد که مازیار دستور داد در حفره و شکاف کوهی در مازندران آن را بیاندازند که این مهم میسر نشد مگر به همت یکی از دلیرترین سربازان و از آن پس مازیار اطمینان داشت که در صورت شکست هم گنجهایش به دست اعراب باز نخواهد افتاد. مازیار به هنگامی که آمادهی جنگ با خلیفه بود، با بابک خرمدین قراری مبنی بر حمله داشت که به خاطر سهلانگاری بابک این قرار میسر نشد و در همان هنگام اوج قدرت، زمانی که مازیار قسمتی از دژ خود را به برادر کوچکتر سپرد، برادر به خاطر کینه و حسدی که در ارتباط با عشق به وجود آمدهبود به مازیار خیانت کرد و این خیانت منجر به مرگ هر دو گردید.
[ویرایش] منابع
- صادق هدایت، "مازیار" به همراه یک نمایشنامه درام تکپرده و نقشههای قدیمی،تهران: ۱۳۱۲.