بحث ویکیپدیا:دستور خط
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] «است» بیفاصله یا جدا
در ویکیپدیا:دستور خط که برگرفته از دستور خط فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی جمهوری اسلامی ایران است. در مورد شیوهٔ نگارش جملات داری «است» ایراداتی وارد است که سعی میکنم آن را نشان دهم. در دستور خط آمده است:«مصدرها، حاصلمصدرها، اسممصدرها و صفتهای فاعلی مرکب با فاصلهٔ مجازی و فعلهای مرکب با فاصله معمولی نوشته میشوند.» در مورد است هم آمده است:«است همواره به صورت است (با الف آغازین) و جدا از کلمه (با فاصله) نوشته میشود، جز در موارد زیر که با فاصله مجازی نوشته میشود:» و بعد سه استثنا را طرح کرده است. برای تمرکز روی بحث یکی از آنها را تحلیل میکنم. «کلمات مختوم به های ناملفوظ: «خستهاست»» اگر اعتقاد داشته باشیم «شدهاست» درست است یعنی داریم میگوییم فعل مرکب «شدهاست» یک کلمه است که از ترکیب دو کلمهٔ «شده» و «است» ساخته شده است مانند «آبگرمکن» که از سه واژه «آب» و «گرم» و «کن» تشکیل شده است اما یک کلمه محسوب میشود که نام شی خاصی است و از نظر دستوری فرقی با «کلنگ» ندارد! اما وقتی افعال ترکیبی را یک کلمه نمیدانند استثنا قایل شدن برای «است» در حالتی که کلمهٔ قبل از است «کلمهٔ مختوم به های بیان حرکت» باشد بهجای نگاه سیستماتیک مبتنی بر زبانشناسی همان نگاه سنتی کاتبان و خطاطها را به خط تحمیل میکنند. یعنی کار ندارند واحد شماره متن بر اساس کلمه است و با نابود کردن مرز کلمات کار را بهجایی میکشانند که «فلسفهاست»[1] میشود یک کلمه! و بعد «فلسفه نیست» دو کلمه! اگر تصور میکنیم چون همزه «است» در «فلسفه است» خوانده نمیشود پس باید آن را بیفاصله نوشت معلوم نیست چرا «ه» را برنمیداریم چون عملا در هنگام خواندن «ه» بیان حرکت حذف میشود و «همزه»ی «است» بهصورت «فتحه» بر سر کلمهٔ ماقبل«ه» تلفظ میشود و میگوییم:«فلسفست» به هر حال فراموش نکنید «متن» با «گفتار» متفاوت است. کلمهها در حالت نوشتاری باید استقلال خود را حفظ کنند و نقششان در جمله مشخص باشد. زبان فارسی در گذشتهٔ تاریخیاش هرگز زبان علمی نبوده است. زبان علمی زبان عربی بوده است و زبان فارسی زبان شعر و شاعری به همین دلیل ریاضیدان برجستهیی مانند عمر خیام رسالههای ریاضیاش را به عربی مینوشت اما زیباترین و عمیقترین رباعیهای فارسی را سروده است. اکنون که زبان فارسی قرار است به عنوان زبان علمی مورد استفاده قرار گیرد سنتگرایان اجازه نمیدهند که زبان فارسی به عنوان زبانی علمی شکل بگیرد. نظر شما چیست؟ آیا میتوان این شیوهٔ نگارش نادرست را درست کرد؟ یا حداقل توصیه کرد به مقالهٔ دیگران کار نداشته باشیم اجازه دهیم نویسندهگان مقالات در این مسایل جزئی آزاد باشند. با سپاس. تکمله: زمانی که در [اینجا] به جناب بهآفرید متذکر شدم که در ویکیپدیا:دستور خط نوشته شده است:«(در صورتی که نخواهیم با سکون و مجزا تلفظ شوند)» ایشان بهجای پاسخ دادن به سوآل من رفتند و [دستور خط] را عوض کردند! عزيزی ۰۸:۵۵, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
-
- آن قسمت توسط ایرناواش نوشته شده بود و در دستور خط فرهنگستان نبود. لطفاً قبل از اظهار نظر کمی تحقیق کنید. مثلاً تاریخچهٔ مقاله را ببینید و خلاصهٔ همان ویرایشی که مثلاً در تقبیح کار من آوردهاید. بهآفرید ۰۹:۰۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- در ضمن بهتر است این ایرادات به فرهنگستان گوشزد کنید نه به ما. به نظر من هم دستور خط فرهنگستان صدتا ایراد دارد. ولی راه حل را تکروی نمیدانم بهآفرید ۰۹:۰۴, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- علاو بر این ظاهراً اساس ویکینویسی را نمیدانید. مقالهها بیرحمانه ویرایش میشوند کسی هم به شما نگفتهاست چرا است را به ه نمیچسبانید که نگران بستهشدن دست و پای مقالهنویسان باشید. شما کار خودتان را انجام دهید و اجازه بدهید بقیه ویرایشهای لازم را در کار شما انجام دهند. بهآفرید ۰۹:۰۷, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- نیازی به تحقیق نبود. شما بهجای پاسخ دادن رفتید آن جمله را حذف کردید. میتوانستید توضیح دهید و بعد بروید حذف کنید. این که من اساس ویکیپدیا را میدانم یا نمیدانم تغییری در بحث نمیدهد موضوع این نیست که من نگران این باشم که کسی بیاید مقالهیی که من آغاز کنندهی آن هستم را ویرایش کند و اطلاع جدیدی به آن بیافزاید اما اگر قرار است من بنویسیم و شما بیایید تغییر بدهید برای آن که زحمت شما کم شود و (اگر کنایه تلقی نمیکنید) بتوانید به هزاران مقالهی بدون منبع و بدون لحن دانشنامهیی و با دهها غلط انشائی و املائی برسید میخواهم از شیوهیی استفاده کنم که حداقل مدیران ویکیپدیا دست به ویرایشاش نزنند. نکته آخر کدام قانون و سیاست ویکیپدیا میگوید فرهنگستان یکی از کشورهای فارسی زبان به عنوان مرجع ویکیپدیای فارسی انتخاب شود؟ فرهنگستانی که ناشران معتبر داخل کشور ایران هم دستورش را اجرا نمیکنند. عزيزی ۱۱:۲۲, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- آن قسمت توسط ایرناواش نوشته شده بود و در دستور خط فرهنگستان نبود. لطفاً قبل از اظهار نظر کمی تحقیق کنید. مثلاً تاریخچهٔ مقاله را ببینید و خلاصهٔ همان ویرایشی که مثلاً در تقبیح کار من آوردهاید. بهآفرید ۰۹:۰۳, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- این بحث اینطور به جایی نمیرسد. شما از موضع خصمانه حرف میزنید. من به هیج وجه دنبال شما راه نمیافتم. من همهٔ مقالههای جدید را کنترل میکنم و برچسب میزنم و اگر بتوانم تغییری در راستای شیوهنامه و دستور خط اعمال کنم، هرچند کوچک، این کار را میکنم. در مورد آن حذف در توضیح ویرایش گفتهام که مورد حذف شده در دستور خط فرهنگستان نیست. اول نگاه کنید بعد متهم کنید. فرهنگستان از افغانستان و تاجیکستان هم نماینده دارد. در ضمن شما نگران زحمت من نباشید با این بحثهای فرسایشی بیشتر ایجاد زحمت میکنید تا اینکه من متن شما را منطبق با شیوهنامه کنم. بهآفرید ۱۱:۳۰, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- بحث شخصی را کنار میگذارم و به قسمتی که به بحث اصلی مربوط است میپردازم. عضو تاجیک و افغان در فرهنگستان جمهوری اسلامی ایران بودن موجب نمیشود این فرهگستان مرجع فارسینویسها و فارسیخوانها شود. شیوهی انتخاب اعضا و غیرسیاسی بودن آن و مورد پذیرش قرار داشتناش توسط اهل فن به آن مرجعیت میدهد. عزيزی ۱۳:۰۱, ۱۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- همیشه باید همین کار را کنید. اما در مورد فرهنگستان قضیه این است که مرجع معتبرتری وجود ندارد. این دستور خط هم برای جلوگیری از همین بحثهای فرسایشی مطرح شد. پس از روزها جنگ و دعوا و سرانجام کوتاه آمدن طرفهای درگیر. خلاصهٔ آن هم در بایگانی بحث شیوهنامه موجود است. کسی هم دیگری را برای عدم رعایت شیوهنامه بازخواست نمیکند. از ملت خواسته شدهاست که تا هرکجا یادشان بود و توانستند عمل کنند و کمال مطلق هم لازم نیست. از دید پراگماتیک هم هزاران مقاله تا کنون به این شیوه ویرایش شدهاست. بهآفرید ۰۰:۴۴, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- بهآفرید عزیز راه درستتر از نظر من این است که توصیه شود بهجای ویرایش جزئیات و وقتگذاشتن روی این موضوع به ویرایش محتوایی دست زده شود. مطمئن باشید خود به خود شیوهی درست و منطقی قالب میشود. اما شیوههای نادرست وقتی با اجبار تحمیل میشود تاثیر منفی و مخرب میگذارد. فراموش نکن همبن فرهنگستان تا وقتی که شاملو و کابلی و دیگران بحث درستنویسی خط فارسی را در آدینه پینگرفته بودند اصلا توجهی به این مسایل نداشتند بعد از آن بحثها در مورد بیفاصلهنویسی بود که فرهنگستان تکانی خورد و اول اکثرت مصوبات آن شورا را پذیرفت و بعد عقبنشینی کرد و به این آش هفتجوش رسید که البته میپذیرم یک گام به پیش است و مطمئن هستم این انتقادات جدی که به فرهنگستان وارد است با توجه به این که توسط بهترین و معتبرترین نویسندهگان و ناشران نقض میشود فرهنگستان را مجبور به عقبنشینی میکند و احساس میکنم ویکیپدیای فارسی اگر حساسیتاش را در موارد جزئی به کنار بگذارد و به مسایل اصلی ویکیپدیا که فقر مقالهی خوب و معتبر است بپردازد بهتر است. عزيزی ۱۸:۱۹, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- نمیتوان گفت کسی به چیزی دست نزند. اگر کسی مقاله بنویسد شاید به نظر شما از وقتش بهتر استفاده شود ولی یک جور یکدستی در شیوهٔ خط یک دانشنامه لازم است. صاحبان نشر هم در نهایت حرف آخر را راجع به شیوهٔ ویرایش خودشان میزنند! ولی در جایی مثل ویکیپدیا طبیعیاست که حرف یک نهاد رسمی متولی زبان فارسی ساری باشد. بهآفرید ۱۰:۳۴, ۱۷ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] تلفظ همزه
«در میان جمله تلفظ کردن یا نکردن همزهی آغاز واژهها اختیاري است، یعنی مثلا جملهی چهار همزهیي من امروز از اصفهان آمدم را میتوان به شانزده صورت تلفظ کرد.»[۱] دلیل این را که بخواهیم فقط در مورد «است» وقتی کلمهی قبل از آن به های بیان حرکت ختم میشود استثنا قایل شویم و بگوییم این دو کلمه را باید به همچسباند و به یک کلمه تبدیل کرد با کشف و شهود و حدس و احتمال هم به ذهن خطور نمیکند. ضمنا سوآل اساسی این است که تکلیف جملهیی که ایرواناش به شیوهنامه اضافه کرد و توسط بهآفرید به دلیل که در دستور فرهنگستان نیست حذف شد چه میشود؟[۲] یعنی اگر نویسنده الزام داشت که همزهی «است» تلفظ شود چه کند؟ نکتهی دوم این است که اگر تلفظ نکردن همزه است ملاک بیفاصلهنویسی «فلسفه است» است چرا در «مرغ است» بیفاصله ننویسیم. تازه توجه داشته باشید مثلا در هنگام ادای این جمله:«این خروس نیست مرغ است.» همزه «است» میافتد و میگوییم:«این خروس نیست مرغست» اما اتفاقا در این جمله « تنها راه نجات، عقل و فلسفه است»[۳] گزیری از تلفظ همزهی «است» نیست چون با حذف «همزه» است پویند «است» با «عقل» قطع میشود و ضمنا با حذف همزهی «است» های بیان حرکت هم حذف میشود و «فلسفِ» به «فلسفَ» تغییر میکند این اتفاق در خواندن سریع جملهیی مانند این میافتد. «این علم نیست، فلسفه است» که خوانده میشود:«این علم نیست، فلسفَست» به هر حال تمام اینها حداقل این را نشان میدهد نباید این شیوهی نوشتن دستور شود و بهتر است توصیه شود چنین ویرایشی صورت نگیرد. عزيزی ۱۸:۴۱, ۱۱ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
- اینها استدلال کلامیاست. که ممکن است درست باشد ممکن است درست نباشد. این گونه اعتراضها را باید به فرهنگستان کرد. بهآفرید ۱۰:۳۵, ۱۷ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] پانویس
- ↑ ایرج کابلی ۲۲
- ↑ حتما چون علمای فرهنگستان فراموش کرده اند اسامی خاص را استثنا در استثنا کنند باید بنویسیم:«کتاب صادق هدایت در تار عنکبوت نوشتهٔ مصطفی فرازنهاست!» و یک «است» به نام جناب فرزانه اضافه کنیم!
- ↑ محمد زکریای رازی
[ویرایش] منابع
- کابلی، ایرج. «عروض». وزنشناسی و عروض. تهران: انتشارات آگه، ۱۳۷۶، xـ۰۵۵ـ۴۱۶ـ۹۶۴ISBN.