آریایی/ترجمه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

آريايي

”براي آشنايي با هندو ، زرتشتيسم زرتشتي و ديگر تيره ها به آريا مراجعه كنيد . براي دريافت اطلاعات در مورد فيلم باليوود با نام آريايي به آريايي (فيلم ) مراجعه نمایید . "آريايي "(الگو:IPA) كلمه اي در زبان انگليسي است كه از زبان هاي ايراني /ايراني و اصطلاحات سانسكريت “aryana”,“arya” ,“arya” ,”ari-” مشتق شده است. زبان هاي سانسكريت و فارسي قديم اين كلمه را به صورت (الگو:IPA) “arya” و آريايي تلفظ مي كنند. اين كلمه علاوه بر معناي اصلي آن كه همان هندو ايرانيان اوليه است، در زبان فارسي / فارسي و ]]سانسكريت به معناي " روحاني و نجيب " نيز به كار رفته است. در زبان شناسي هنوز اين واژه به زبان هاي هندو ايراني/ خانواده زبان هندو-ايراني اشاره دارد، اما در معناي اصلي اش به معناي زبان هاي هندو –آريايي / "هندو"–آريايي به كار مي رود كه زيرگروه هند/ هندی[[ شاخه هندو–ايراني است .

فهرست مندرجات

[ویرایش] ريشه شناسي

اصطلاح “arya-” در زبان هندو-ايراني از زبان ]]هندو- اروپایی هاي[[ اوليه (PIE) به عاريت گرفته شده كه در آن صفت “yo” به ريشه *ar اضافه شده كه اين ريشه به معناي " جمع آوري ماهرانه " است و در كلمات يوناني “aristos” , “Chariot”,”harma” يوناني ( همانند “aristocracy” و اصطلاحات لاتين “art”,”ars” و غيره ديده مي شود. به نظر مي رسد “*aryo-“ از حد و اندازه زبان هندو- اروپايي هاي اوليه بالاتر باشد و نتوان آن را به متكلمين ]]زبان هندي اروپايي اوليه[[ نسبت داد . همچنين گفته مي شود كه كلماتي مانند “Eire” ، نام ايرلندي كشور ايرلند و “ehre” )معادل آلماني كلمه “honor) به اين پيشوند مرتبط هستند ، اما اين ادعا پايه و اساس علمي ندارد ، و از آنجا كه الگو:PIE يك صفت PIE كامل و بي نقص است، هيچ مدركي دال بر استفاده از آن در قبايلي به جز تيره هند و- ايراني وجود ندارد .در دهه 1850 ]]ماكس مولر[[ ادعا كرد كه اين كلمه به طور مشخص به جمعيتي از مردم كشاورز اشاره دارد و براي استدلال گفته خود به الگو:PIE اشاره كرد كه به معناي " شخم زدن " است . ديگر نويسندگان قرن 19 مانند چارلز موريس از اين تفكر دفاع كردند و گسترش متكلمين PIE را به گسترش كشاورزي مربوط دانستند. امروزه اغلب زبان شناسان بين الگو:PIE و اين كلمه هيچ رابطه اي قائل نيستند. شكل فارسي قديم “*Aryana-“ در اوستايي به صورت Æryānam Väejāh "Aryan Expanse" ، در فارسي ميانه به صورت Ērān و در فارسي مدرن به صورت Īrānاست . در گذشته در شمال هند شكل آن به صورت tatpurusha Aryavarta "Arya-abode" بوده است .

[ویرایش] هند و ايراني

“مقاله اصلي: ]]هند و –ايراني.[[ “ به احتمال زياد هند و – ايراني هاي اوليه در حدود ]] 2500 سال قبل از ميلاد با هم متحد شدند. كلمه "آريايي" به يك معنا فرهنگي قديمي است كه قبل از فرهنگ هاي اوستايي وديك وجود داشته است. مجموعه هاي باستان شناسي آندرونوو و / یا اسروبنایا[[ در تلاش هستند تا اين فرهنگ هند و ايراني باستاني را شناسايي كنند. كلمه "آريايي " در زبان شناسي به ]]زبان هندو-ايراني / خانواده زبان هندو- ايراني[[ اشاره مي كند. براي جلوگيري از سردرگمي مخاطب در بين معاني مختلف كلمه معمولا امروزه از اين اصطلاح زبان شناسي استفاده نمي شود. به جاي آن از اصطلاحات مشخص وبدون ابهام "هند و – اروپايي اوليه " ،" هندو- ايراني اوليه" ،"هند و- ايراني " ،"ايراني" و "هندي– آريايي " استفاده مي شود. ]]زبان هندو- ايراني اولیه به خانواده زبان هاي هندو-ايراني تكامل يافت. از اعضاي قديمي اين خانواده مي توان به سانسكريت وديك، اوستايي[[ و زبان هندو-آريايي ديگري اشاره كرد كه براساس كلمات عاريتي اززبان با نام ميتاني معروف شده است .

[ویرایش] هندو– آريايي

تصويري مدرن از يك آريايي وديك

تصویر:Kshatriya.jpg
“همچنين مراجعه كنيد به

آریا، هندو-آریایی ها، زبان های هندو-آریایی، مهاجرت هندو-آریایی ها، نظریه هجوم آریایی ها، نظریه خروج از هند[["

با توجه به لهجه محلي ]]میتاني مربوط به قبيله هوري مي تواند مداركي دال بر وجود متكلمان هندو-آريايي در سال 1500 قبل از ميلاد / قرن 1500 قبل از ميلاد در منطقه بين النهرين را يافت؛ به نظر مي رسد متكلمان اين لهجه از قوانين زبان هندو-آريايي در زبان خود استفاده كرده اند . هندو-آريايي هايي را كه با تمدن وديك گره خورده اند، گاهي تمدن وديك / آريايي هاي وديك[[ مي نامند.

متكلمين فعلي زبان هاي هندو- آريايي در بخش وسيعي از مناطق شمالي ]]شبه قاره هند زندگي مي كنند. تنها شاخه اي از زبان هاي هندو-آريايي كه  درخارج از شبه قاره هند و هيماليا قرار دارند زبان رومی است كه زبان مردم روم[[ است .

همچنين از كلمه "آريا" به عنوان اسم دختر و اسم پسر در بسياري از زبان هاي ايراني و هندي استفاده مي شود.. همچنين نام خانوادگي آريا به صورت ]]آرورا هم به كار مي رود . ( فهرست نام هاي خانوادگي آرورا[[ را ببينيد .).

[ویرایش] ايراني

"همچنين رجوع كنيد به ]]مردم ايران، زبان هاي ايراني، امپراطور ايران[[ از زمان هاي قديم، ]] مردم پارس / پارسي ها از كلمه "آريايي" به عنوان يك كلمه با محتوا يادمي كرده اند واين كلمه ارتباط آنها با اجداد و نيكان/ اصل و نسب و زبان شان را توصيف مي كرده است؛ اين سنت تا امروز درميان ايراني‌هاي دنياي مدرن /مدرن باقي مانده است (دایره المعارف ایرانیکا[[، ص 681). در واقع ريشه كلمه ايران همان كلمه آريايي است و به معناي " سرزمين آريايي ها" است." [۱] [۲] [۳]

داريوش كبير
داريوش كبير

]]داريوش كبير، پادشاه امپراطوري پارس / پرشيا (521 قبل از میلاد تا 486 قبل از میلاد) در سنگ نوشته اي در نقش رستم در نزديكي شهرشيراز، ایران / شیراز درايران اين چنين خود رامعرفي ميكند:"من داريوش كبير، پادشاه ايران هستم ....، يك ايراني، پسر يك ايراني ، يك آريايي با اصل و نصب آريايي ....". همچنين وي زبانش را "زبان آريايي " معرفي مي كند كه امروزه بعنوان زبان پارسي قديم / پارسي قديم[[ شهرت دارد. مطابق دایره المعارف ایرانیکا، "از همين مفهوم قومي در قرن هاي بعد از آن هم استفاده شد" و اين مفهوم " نجابت و بزرگي " را تداعي مي كند(صفحه 681). اين كلمه به عنوان يك ]]اصطلاح هنري / اصطلاح فني در دين شناسي[] مكاتب دين شناسي ]]مكتب زرتشتي به كار مي رود، اما ايرانيها همواره از آن در معناي قومي وتيره اي آن استفاده كرده اند. در سال 1967 سلسله[[ ]]پهلوي درايران ( كه در انقلاب سال 1979 سرنگون شد ) عنوان آريامهر " خورشيد آريايي ها " را به سلسله سلطنتي خود افزود كه اين سلسله به سلسله شاه- نشاهي ( "شاه شاهان" ) معروف بود. خطوط هوايي كشور افغانستان خطوط هوایی آریانا[[ نام دارد كه به Airyanem Vaejah يعني سرزمين اصلي مردم ايران اشاره دارد.

همچنين اين كلمه به طور وسيعي در اسامي ايرانيها ( دختر و پسر ) به كار مي رود . در اسامي مانند " آريا " و " آرين " ( اسامي دختر وپسر) ، " آريانا " ( نام خانوادگي متداول در ايران ) ، " ايران دخت " (" دختر آريايي ، نام دختر ")، آرين زاي " ( پسر آريايي در زبان پشتو ) ،آريانپور ( نام خانوادگي ) ، "آريارامن" اين كلمه ديده مي شود .

[ویرایش] آريا در زبان سانسكريت

الگو:اصلی / آریا طبق نظر]]پال تيم (1938)، اصطلاح "آريا" در زبان وديك در معناي اوليه خود "بيگانه" است اما " بيگانه " به معناي " مهمان ناخوانده " در مقابل " فردبربر" (ملچا، داسا[[) كه بدين ترتيب "آريا" به قوم هندو-ايراني آن زمان اشاره دارد ."آريا" در ريگ ودانقطه مقابل كلمه " Dasyu " است ( " مثلا RV 1.51.8, الگو:IAST که شما را به ياد Dasyus , Aryas مي اندازد "). اين شرايط معادل ]]شرايط اسامي يوناني / هلن در يونان باستاني است . ميانه وند هندی میانه[[ arē!, rē! " توآنجايي "! از كلمه محاوره اي arí! "stranger!" به معناي "بيگانه " گرفته شده است . لغت نامه سانسكريت با نام ]]آماراكوشا (450 بعد از ميلاد ) كلمه "آریا[[" را به صورت الگو:IAST "از يك خانواده نجيب " و الگو:IAST " داراي رفتار و شخصيت پاك و نجيب " ، الگو:IAST " نجيب زاده و شايسته احترام " و الگو:IAST " متقي، شايسته و درستكار" تعريف مي كند. <-- در واقع همه اين تعاريف با يكديگر مترادف هستند؛ महाकुल कुलीनार्य सभ्य सज्जन साधव: -->

در مكتب هند و ]]برهما ، شاتريا ووايشيا[[ داراي لقب "آريا" بودند؛ عنواني افتخاري كه به عده اي خاص كه رفتاري شايسته داشتند، داده مي شد.
بر اساس برخي از منابع درودای هندي كلمه Arya يا Aryan هرگز در مفهوم ]]قومي يا قبيله اي به كار نرفته اند . اين كلمه هنوز هم در مكاتب هندو، بودايي و زرتشتي[[ به معناي "نجيب" و"روحاني " است:
[۴].

[ویرایش] هندو-اروپايي

]]ماكس مولر و برخي از زبان شناسان قرن 19 بر اين عقيده اند كه اصطلاح "*آريا" توصيف كننده هندو-اروپايي هاي بدوي است كه امروزه آنها را " آريايي هاي اوليه " نيز مي نامند. بعدها اين كلمه معنايي عام يافت و درغرب به عنوان توصيف كننده مطالعات هندو- اروپايي / مردم هندو-اروپايي زبان[[ به كار رفت. علاوه برمولر چاوي در سال 1867 از كلمه “aryaque” استفاده مي كند كه درزبان شناسي كاربرد خاصي پيدا نمي كند، چراكه قبلا كلمه "هندو-اروپايي " در زبان شناسي به كار مي رفته است. در سال 1854 آسكولي از كلمه “arioeuropeo” استفاده كرد كه در واقع كلمه تركيبي “Aryo – Europenn” بود كه منطق ساخت كلمه “Indo – Europenn” را فراهم كرد كه از سال 1830 درزبان شناسي كاربرد وسيعي پيدا كرد. به هرترتيب استفاده از كلمه آريايي به عنوان كلمه مترادف براي اصطلاح هندو-اروپايي در متون غير زبان شناسي و عام در اواخر قرن نوزدهم شايع شد. استفاده از "آريايي " به جاي "هند و- اروپايي " در سطح آكادميك در دهه 1910 منسوخ شد: ليست در سال 1888 از عنوان " Alt-Arisches Jus Gentium " ( آريايي قديم [ در معناي هند و- اروپايي و نه هندوايراني ] Ius Gentium) استفاده كرد. برادكه در سال 1890 از عنوان Methode und Ergebnisse der arischen (indogermanischen) Altterthumswissenschaft استفاده كرد كه در آن از كلمه "آريايي " استفاده شده بود، با اين تفاوت كه اين كلمه در پرانتز قرارداشت . اتوشريدر در سال 1918 در عنوان Reallexikon der indogermanischen Altertumskunde تحت مدخل “Arier” به هندو-ايراني ها اشاره مي كند و احتمال گسترده تر بودن اين معنا را ناديده مي گيرد.

طبق نظر ]]ميشل  وتيزل[[ كه در مقاله اي با نام                               Autochthonous Aryans? The Evidence from Old Indian and Iranian Texts مطرح شده، " استفاده از كلمه آريا يا آرين براي توصيف متكلمان زبان هاي هند و اروپايي يا " قبيله اي" خاص فقط به نويسندگان اواخر قرن 19 واوايل قرن 20 تعلق داشته و بايد از آن اجتناب شود. " 

[۵]

[ویرایش] برداشت هاي قبيله اي

[[Image:Hart aryan.gif|right|thumb| تصوير مربوط به سال 1916 كه در آن ويليام هارت به عنوان يك "آريايي" ( دراينجا " آنگلوساكسون ") معرفي شده كه درآن همبستگي قومي وي با يك زن باعث مي شود وي اين زن را كه آريايي و از " قبيله من " بود از خطر محافظت کند. [[

الگو:اصلی / نژاد آریایی

در ]]زبان شناسي تيره اي ارتباط ميان اين ارزشهاي فرهنگي و مردم به تصوير كشيده مي شود و درآن "آريايي ها " از سميتيك ها تفكيك شده اند. در پايان قرن نوزدهم اين كاربرد آنقدر وسعت يافت كه كلمه "آريايي " به عنوان كلمه مترادف[[ با كلمه "Gentile" به كار رفت وحتي اين كاربرد با وجود مقاومت انديشمندان با استفاده از اين كلمه در معنايي به جزمعناي "هندو- ايراني" ادامه يافت . در بين ]]سوپر ماسيست هاي سفيد اين كلمه به عنوان مترادف با كلمه سفيد پوست[[ غير يهودي شهرت دارد. "تيره آريايي " كلمه اي است كه در اوايل قرن20 توسط نظريه پردازان اروپايي كه معتقد به تفاوت فاحش ميان انسان ها براساس تيره و قبيله شان بودند به كار رفت. اين افراد عقيده داشتند كه هندو- اروپايي هاي بدوي تيره اي خاص بودند كه در اروپا ، ايران و آسيا پراكنده شدند. اين مفهوم هنوز هم در نظريه هاي برتري نژادي كه توسط ]]نازي[[ ها در آلمان بنا نهاده شدند رواج دارد . دراين كاربرد دو مفهوم اوستايي – سانسكريتي "نجيب " و "مقرب" با نظريات مبتني بر رفتار نژادي براساس پراكندگي زبان تركيب شده اند. دراين ديدگاه تيره آريايي برترين تيره انسان ها و خالص ترين نوادگان هندو-اروپايي هاي بدوي محسوب مي شوند. در اواخر قرن 19 تعدادي از نويسندگان استدلال كردند كه هندو-اروپايي هاي بدوي منشا اروپايي دارند .اين ديدگاه در ابتدا با مخالفت هايي روبرو شد اما در اواخر قرن 19 به صورت گسترده مورد پذيرش قرار گرفت در سال 1905 ]]هرمان هيرت[[ در مقاله "Die Indogermanen" (كه در آن براي اشاره به هندو- اروپايي ها به جاي كلمه “Arier” از كلمه “Indogermanen” استفاده شده بود )، ادعا كرد كه عده زيادي اين عنوان را مي پذيرند و نواحي شمال آلمان "Urheimat" ( صفحه 197) را محل شكل گيري تيره هندو-اروپايي دانست و نژاد موطلايي (blond) را نژاد هندو- اروپايي "خالص " ناميد. در سال 1902 ]]گوستا وكوسينا[[، هندو- اروپايي ها را ساكنان شمال آلمان Corded Ware دانست و اين نظر وي تا دو دهه مقبوليت خاصي داشت، تا زمان گوردون چيلده ( كه تحت تاثير نظرات ]]ماركسيستي[[ بود ) كه در سال 1926 در مقاله " آريايي ها: مطالعه منشا هندو–اروپايي ادعا كرد كه " برتري نورديك ها در فيزيك باعث شده كه آنها از زبان برتري طلبي با بقيه سخن بگويند " (وي بعدها از ابراز اين كلمات اعلام تاسف كرد).

تصویر:What is an aryan.jpg
پوستري از سا 1941 كه در آن بوريس افيسموف

ژوزف گوبلز[[ را كه طرفدار " آريايي ها " بود مسخره مي كند. [[


از اين نظريه در محفلهاي علمي كشور آلمان به عنوان يك افتخار ملي ياد مي شد و به عنوان حربه اي در دست نازي ها به كار گرفته شد . طبق نظر ]]آنود روزنبرگ[[ ]]نژاد نورديك / نورديك – آريايي[[ (arisch-nordisch ) يا "نورديك آتلانتايي " (nordisch-atlantisch ) ]]نژاد برتر بود و در راس هرم نژادها قرار مي گرفت و بر سرنژاد يهودي – سميتيك[[ (jüdisch-semitisch)سايه مي افكند اين نژاد براي تمدن آريايي همگن آلمان خطر بزرگي بود كه در نهايت باعث به وجود آمدن نازيسم آنتي سميتيك شد . نازيها "نژاد آريايي "را تنها نژاد صاحب فرهنگ و تمدن وشايسته آن مي دانستند و در ديدگاه آنها بقيه نژادها تنها مي توانند فرهنگ را دچار اضمحلال و نابودي كنند. اين استدلال ها برپايه هرم هاي نژادي اواخر قرن نوزدهم شكل گرفت . همچنين برخي از نازي ها تحت تاثير ]]هلناپتروفنا بلاواتسكي و نظريه Secret وي كه در سال 1888 ارائه شده بودند و طبق نظروي "آريايي ها" را رده پنجم از نژاد آتلانتيس[[ مي دانستند كه در يك ميليون سال قبل زندگي مي كرده اند . اين افراد همچنين بر نظريات روزنبرگ تحت عنوان Thule Society تاكيد داشتند. نازي ها از اين نظريه ها براي توجيه قوانين نورمبرگ /" قوانين آريايي" استفاده مي كردند و افراد "غير آريايي " را فاقد حقوق شهروندي دانسته و ازدواج بين آريايي و غير آريايي را ممنوع كرده بودند. اگر چه مكتب ]]فاشيسم[[ ]]موسيليني[[ در ابتدا بر اساس نظريات ضد سميتيسم شكل نگرفته بود، اما وي قوانيني را بنا نهاد كه تحت تاثير نظريات هيتلر شكل گرفته بود و ازدواج بين "آريايي ها " و "يهوديان " را ممنوع مي كرد. معناي واقعي كلمه " آريايي " در فرهنگ نازي ها دگرگون شد. ]]كوليها كه از نژاد هندي بودند غيرآريايي شناخته شدند اما ژاپنيها در طي جنگ جهاني دوم[ عنوان افتخاري "آريايي " را از آلماني ها دريافت كردند. در واقع معناي "آريايي " چيزي نبود جز "ملي گرايي ناقص ". استفاده نژاد پرستانه از كلمه "آريايي" و به خصوص استفاده از "نژاد آريايي " در تبليغات نازي ها باعث شد كه اين كلمه در غرب دچار دگرگوني معنايي شود به همان شكلي كه نماد ]]سواستيكا[[ معناي واقعي اش را از دست داد. در زبان انگليسي كلمه " آريايي " در معناي يك تيره يا نژاد ديگركلمه اي تخصصي وفني نيست و استفاده از آن به عنوان فرد " سفيد پوست " در دهه 1930 منسوخ شد چرا كه انگليسي ها و آمريكايي ها آلماني ها را به علت سرگرم شدن با اين واژه به تمسخر گرفتند. در ايالات متحده اصلاح نژاد ]]قفقازي / قفقازي[[ كه در مورد آن اتفاق نظر بيشتري بود و چالش برانگيز نبود در مراودات رسمي مورد استفاده قرار گرفت . همچنين رجوع كنيد به : ]]*نژاد آریایی[[ ]]*آریایی شدن[[ ]]*آریاوارتا[[ ]]*تمدن ودیک[[ ]]*آیرانم وجاه[[ ]]*تاریخ هند[[ ]]*تاریخ ایران[[ ]]*تاریخ پاگستان[[ ]]*تاریخ افغانستان[ ]]*هند[[ ]]*ایران[[ ]]*پاکستان [[ ]]*زبان های هندو-آریان [[ ]]*مردم هندو-آریان[[ ]]*زبان های ایران[[ ]]*مردم ایران[[ ]]*هندو-ایرانی ها[[ ]]*جفتیک[[ ]]*کورگان[[ ]]*امپراطوری کوشان[[ ]]*زبان هندو-اروپایی بدوی[[ ]]*هندو-اروپایی های بدوی[[ ]]*توکاریان[[

[ویرایش] نكات

[ویرایش] مراجع

  • Paul Thieme, Der Fremdling im Rigveda. Eine Studie über die Bedeutung der Worte ari, arya, aryaman und aarya, Leipzig (1938).

[ویرایش] لینک های خارجی

الگو:Wiktionary

زبان‌های دیگر