رده:مکتبهای پزشکی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ريكي يك روش درماني قديمي است كه با استفاده از دست انجام ميگيرد و تصور ميرود كه هزاران سال قدمت داشته باشد . ريكي توسط دكتر ميكائو اوسوئي ، بزرگمرد ژاپني در اوايل قرن بيستم ، احياء شد . هر كسي بدون در نظر داشتن شرايطي مانند سن و مذهب ميتواند ريكي را بياموزد . اما اين روش براي كودكان زير هفت سال پيشنهاد نميشود . • ريكي كمك مي كند تا تعادل بدن مجددا برقرار شود . • ريكي بر كل وجود انسان ؛ فكر ، بدن و روان تاثير ميگذارد . • يادگيري و اجراي ريكي بسيار ساده است . • هر كسي ميتواند ريكي را ياد بگيرد . ريكي در سرتاسر جهان با سرعتي حيرت انگيز گسترش يافته است . از ميان روش هاي شفابخشي كه با استفاده از دست انجام ميگيرد ، ريكي بيشترين شهرت را به دست آورده است . يكي از دلايل اين امر ، سادگي آن است. در يك كلاس آموزشي دو يا چند روز تمام قوانين آن آموزش داده ميشود. از دلايل ديگري كه ميتوان براي شهرت ريكي نام برد ، اين است كه بسيار لذتبخش است ، فشارهاي عصبي را از بين ميبرد . مواد سمي را بدون درد از بدن دفع ميكند . شخص را سرشار از آرامش ميكند و نيروي مفيد و سازنده اي را به وجود مي آورد . هنگام درمان ، نيروي ريكي در بدن شخص انتقال دهنده ، جاري شده و از دستانش خارج ميشود و زماني كه به بدن شخص گيرنده انتقال مييابد خود را به صورت احساسي از گرما يا سوزش خفيف نشان ميدهد . معمولا از درمان شونده خواسته ميشود تا روزي سه يه چهار مرتبه و اگر لازم باشد به دفعات بيشتري در روز درمان ريكي را انجام دهد . با اين عمل نيروي لازم براي ريشه كن كردن مشكلات فراهم شده و تاثير گذاري آن بر بدن افزايش مييابد . ريكي بر ابعاد مختلف وجود انسان تاثير ميگذارد ، و باعث تعادل فكر ، بدن و روان ميشود . اين نيرو موجب تسكين و آرامش بسيار زيادي ميشود ، به گونهاي كه اشخاص با دريافت اين نيرو در مييابد كه هيچ فكر و دغدغهي خاصي ندارند ، به همين دليل به آرامش عميقي دست پيدا ميكنند و حتي گاهي به خواب ميروند . لازم نيست كه اعتقاد داشته باشيد كه ريكي بر روي شما تاثير گذار خواهد بود . ريكي اثر خود را بر روي شما خواهد گذاشت . بخصوص ريكي بر روي كودكان بسيار موثر است . شما نميتوانيد ريكي را بيش از حد منتقل كنيد ، چرا كه وقتي نيرو به اندازهي كافي به شخص برسد ، خود به خود متوقف ميشود.
پيشينه ريكي در اواسط قرن نوزدهم ميلادي ،شيوه كهن شفاي ريكي توسط دكتر ميكائو اوسويي يافت شد . او تجديد اين شيوه را نيز بعهده گرفت . در اين سطور ، استاد اعظم هاوايو تاكاتا ( 1980-1900 ) داستان پژوهش دكتر ميكائو اوسوئي را در راه رسيدن به اين دانش اسرار آميز نقل مي كند : ميكائو. اوسوئي مدير مدرسهي علوم دين مسيحي در توكيو ، ژاپن بود . روزي ، چندتن از شاگردان اين جماعت مذهبي از او پرسيدند ، چرا از روشهاي شفابخشي كه عيسي مسيح بكار مي برده ، چيزي نميشنوند ، و آيا دكتر اوسويي قادر است دردهاي آنها را شفا بخشد ؟ از آنجاييكه دكتر اوسويي توان پاسخ به چنين پرسشهايي را نداشت ، تصميم گرفت از مقام خود استعفا كرده و براي رسيدن به پاسخ اين پرسشها ، مسيحيت را در كشوري مسيحي مطالعه كند . سفر اوسويي او را به آمريكا هدايت كرد و در دانشگاه شيكاگو حضور يافت . او به اخذ دكتراي دين شناسي نائل آمد . با اين وجود ، نتوانست در متون مسيحيت ، پاسخي رضايت بخش بيابد ، و در متون مذهبي نيز چيزي نيافت . او به شمال هند سفر كرد ، تا بتواند نوشته هاي مقدس را مطالعه كند . دكتر اوسويي نه فقط به زبانهاي ژاپني ، چيني و انگليسي تسلط داشت ، بلكه به زبان سانسكريت نيز مسلط بود . پس از اين سفر ، به ژاپن بازگشت ، آنجا برخي از نشانه ها و نمادهاي سانسكريت را در سوتراهاي كهن ( سوتراها كلمات يا عبارات كليدي هستند كه فرد مراقبه كننده پس از آرام يافتن ذهن خود ، به كار مي برد تا تجربه هاي ذهني اش را عينيت بخشد . ) بودايي كشف كرد . به نظر ميرسد آنها پاسخي مناسب براي پرسشهاي او بودند . در آن زمان ، در ديري واقع در كيوتو زندگي مي كرد . پس از آنكه با سرپرست دير صحبت كرد ، عازم كوهستان مقدس (( كوري ياما )) Kuriyama در شانزده كيلومتري آنجا شد . او تصميم گرفت ، در عزلت كوهستان بيست و يكروز به مراقبه بپردازد و روزه بگيرد . با اين اميد كه براي رسيدن به حقيقت نمادهاي مدون سانسكريت ، با آن سطح از آگاهي ارتباط برقرار كند . در ورد به كوهستان ، بيست و يك سنگ در پيش رو نهاد و به نشانهي تقويم ، هر روز يكي از آنها را كنار مي گذاشت . در اين دوران سوتراها را مطالعه مي كرد ، به آواز مي خواند و با آنها مراقبه مي كرد . تا طلوع آفتاب آخرين روز ، هيچ حادثهي غير مترقبهاي اتفاق نيفتاد . هنوز هوا كاملا تاريك بود . اما او نوري درخشان را ديد ، كه با سرعت زيادي به سويش حركت مي كند . نور وسيعتر و وسيعتر مي شد ، تا سرانجام به وسط پيشاني او اصابت كرد . هنگامي كه ميليونها حباب كوچك به رنگهاي آبي ، بنفش روشن ، صورتي و رنگهاي قوس و قزح را ديد ، تصور كرد در حال جان سپردن است . اما ، ناگاه نور سفيد عظيمي ظاهر شد و او نماد مشهور سانسكريت را در مقابل خود ديد ، كه به رنگ طلايي شفاف مي درخشيد ، اوسويي گفت : ((بله به خاطر مي سپارم)). و اين زمان ، لحظه تولد سيستم ريكي اوسويي بود . هنگامي كه به وضعيت عادي آگاهي بازگشت ، خورشيد در آسمان بود . اوسويي در حالي كه خود را سرشار از انرژي و قدرت احساس مي كرد ، شروع به پايين آمدن از كوهستان كرد . زماني كه با شتاب از كوه سرازير شد ، پنجه اش آسيب ديد . او چند لحظه آن را با دستانش نگاه داشت ، در نتيجه ، خونريزي متوقف شد و درد از ميان رفت . اين نخستين شفا بود . او به علت گرسنگي در مهمانخانهاي ميان راه توقف كرد و دستور صبحانهي مفصل ژاپني داد . مسافرخانه چي به او گوشزد كرد ، كه پس از روزه اي چنين طولاني ، نبايد غذاي حجيمي بخورد . اما دكتر اوسويي قادر بود بي هيچ مشكلي آن صبحانهي مفصل را بخورد و اين هم اتفاق عجيبي بود . نوهي مهمانخانه دار دندان درد سختي داشت و روزها بود كه از آن رنج مي برد . دكتر اوسويي دستش را بر روي صورت متورم دخترك گذاشت و او فورا احساس آرامش كرد . دخترك نزد پدربزگش دوي و گفت كه اين مهمان يك راهب معمولي نيست . اين شفاي بعدي در آن روز بود . دكتر اوسويي به صومعه اش بازگشت ، اما پس از چند روز به محله ي پر جمعيت گدايان در توكيو رفت ، تا آنها را درمان و به زندگي بهتري هدايت كند . او هفت سال در اين نوانخانه زندگي كرد و بيماران بسياري را درمان نمود. با اين وجود آنها به موقعيت قبلي خود بازگشتند . هنگامي كه اوسويي از آنها پرسيد چرا زندگي جديدي را شروع نكرده اند ، پاسخ دادند كه كاركردن خيلي دشوار بوده و گدايي كردن بهتر است . دكتر اوسويي به شدت متاثر شد و گريست . او متوجه شد كه مساله مهمي را در شفادهي خود فراموش كرده است ، براي مثال ، آموزش قدرشناسي به گدايان . فرداي آن روز ، به چند جمله قصار انديشيد ، كه در صفحات ديگر بعنوان اصول آرماني يا شعارهاي ريكي آمده است . پس از آن ماجرا ، به سرعت نوانخانه را ترك گفت و به توكيو بازگشت . در آنجا مشعل بزرگي افروخت و در خيابان ايستاد . هنگامي كه عابران علت اينكار را پرسيدند . پاسخ داد در جستجوي مردماني است ، كه در پي نور حقيقت اند . اين حركت آغاز بخش نويني از زندگي او بود ، كه به سر در اطراف و اكناف و آموزش ريكي گذشت . دكتر اوسويي در معبد كيوتو به خاك سپرده شد و داستان ززندگيس بر سنگ مزار او حك شده است . گفته ميشود كه امپراطور ژاپن نيز مزار او را تعزيز داشته است .
يكي از نزديكترين همكاران دكتر اوسويي دكتر چي جيرو هاياشي ( Chijiro Hayashi ) جايگزين او شد و دومين استاد اعظم ريكي در خط اين سنت گرديد . او تا سال 1941 ، كلينيك خصوصي ريكي را در توكيو اداره مي كرد . در آنجا ، بيماريهاي وخيم را با ريكي ، به همراه بعضي از روشهاي طب جامع ، درمان مينمود . غالبا ، يك بيمار هم زمان از چند درمان كننده ي گوناگون ، ريكي را دريافت مي كرد . تاثيرات جنگ جهاني دوم و مرگ دكتر هاياشي ، در دهم ماه مه 1941 ، پايان موقت اين كار بود .
اما بعدها ، خانم هاوايو تاكاتا جانشين دكتر هاياشي شد . سال 1900 ، او جزيره هاوايي از پدر و مادري ژاپني ، كه تبعه آمريكا بودند . به دنيا آمد . پس از آنكه با د بچهي كوچك بيوه شد ، نيروي جسمي و روحي او كاملا تحليل رفت . در سال 1935 ، زندگي او را به سوي ريكي سوق داد . در آن زمان ، از چند بيماري جدي رنج مي برد ، تا اينكه ندايي درون او را به ژاپن هدايت كرد ، تا شفايش را در آنجا جستجو كند .
با ورود به ژاپن ، در شرف جراحي بود ، كه همان صدا دوباره ندا داد ، نيازي به جراحي نيست . او از پزشك خود درباره ي ديگر شيوه هاي درمان سئوال كرد و آن پزشك ، كلينيك ريكي دكتر هاياشي را به او توصيه كرد . هنگامي كه هاوايو به آنجا رفت ، روزانه دو درمانگر به او انرژي مي دادند . پس از چند ماه ، سلامتش را كاملا بازيافت . پس از بهبود ،هاوايو شاگرد دكتر هاياشي شد . سپس در 1938 ، با دخترانش به هاوايي بازگشت . حالا او ديگر يك معلم بود . در 1941 ، پس از مرگ دكتر هاياشي ، هاوايو جانشين وي شد . در آنجا سالها به زندگي و درمان پرداخت . در هفتاد سالگي ، خود شروع به تعليم معلمين ريكي كرد . در 11 دسامبر 1980 ، هاوايو با پرورش 22 معلم ريكي در آمريكا و كانادا ، جهان را ترك گفت. مدت كوتاهي پس از مرگ هاوايو تاكاتا ، چند تن از معلمان ريكي جامعه آمريكايي ريكي را در آگوست 1980 ، جهت شازماندهي و هماهنگي در انتقال دانش ريكي ، بنيان گذاردند . امروزه ، ريكي توسط دو سازمان عرضه مي شود ، كه موفقيت چشمگيري بدست آورده اند و هر دو در آمريكا پايه گذاري شده اند . يكي از آنها (( جامعه بين اللملي ريكي در آمريكاست )) ( A.I.R.A ) كه هم اكنون ( T.R.T.A ) خوانده مي شود و ديگري (( پيمان ريكي )) است . پيمان ريكي در 1981 ، توسط فيليس لي فيوروموتو ، نوهي هاوايو تاكاتا و گروهي متشكل از بيست و يك معلم ريكي ، در شكل يك (( بنياد آزاد )) بنيان گذاري شده است. (( پيمان آزاد )) از 1981 ، در آمريكا بعنوان موسسه اي غير انتفاعي ، به رياست فيوروموتو اداره ميشود . از آغاز سال 1987 ، حدود صد معلم ريكي ، كه برخي از آنها در اورپا زندگي مي كنند ، به عضويت اين پيمان در آمده اند . غالب استاداني كه هاوايو تاكاتا آنها را تعليم داده ، متعلق به اين سازمان اند . پيمان ريكي برخوردي معنوي با گسترش ريكي دارد و حافظ تعاليم سنتي است . اين پيمان معتقد است كه حقيقت ، خود راه خود را در قلب آناني مي يابد ، كه بر آن گشوده اند و آماده دريافت آن هستند . از اين رو ، آنها به ندرت تبليغ مي كنند . جامعه بين المللي ريكي در آمريكا( A.I.R.A ) توسط دكتر باربارا وبرري در 1982 تاسيس شد . دكتر ري نيز از دست پروردگان هاوايو تاكاتا است . او كه رياست اين جامعه را بر عهده دارد ، اين دانش را تا حد استادي به ديگران منتقل مي كند . ( A.I.R.A ) توجه زيادي به جنبه هاي علمي ريكي كرده است و به سبب تلاشهايي در جهت سازماندهي مطلوب تبليغات ، در حد وسيعي شناخته شده است . اين موسس مركز اسناد ريكي تاسيس نموده و به تشكيل نشستها ، كنفرانسها و اجراي نمايشهايي مي پردازد و در برنامههاي اجتماعي فعال است . اين جامعه معلمين ريكي را نيز تعليم ميدهد . ما بر اين اعتقاديم كه سازمانهاي نامبرده در تلاش خود جهت تعليم و گسترش انديشهي ريكي مكمل يكديگرند . اگر شما علاقمند پيوستن به يكي از سازمانها هستيد ، به قلب خود رجوع كنيد ، و با اتكا به شهود خود ، به سازماني بپيونديد كه بهترين پاسخهاي مورد نيازتان را به شما مي دهد . اما براي تعليم ريكي ، نيازي نيز به پيوستن به هيچ سازماني نيست .
ريكي چيست ؟
همواره در سراسر تاريخ بشريت و در سراسر دنيا شيوه هاي شفابخشي، مبتني بر انتقال انرژي جهاني وجود داشته است. همان انرژي كه قوت همه هستي است و جهان را شكل مي دهد. از هزاران سال پيش, تبتي ها درك عميقي از سرشت روح، انرژي و ماده داشته اند و اين دانش را براي شفاي بدن، هماهنگي و هدايت روحشان به سوي تجربه وحدت بكار گرفته اند. بعدها با همين دانش نيز در هند برخورد مي كنيم و اشكال گوناگوني از آنرا به فرهنگ ژاپن، چين، مصر، يونان و روم مي يابيم. ريكي ( با تلفظ ري – كي ) يك تكنيك ژاپني است براي كاهش استرس، دستيابي به آرامش و در نتيجه شفا مورد استفاده قرار مي گيرد. اين روش مجددا در اوايل دهه 1900 توسط دكتر ميكائو اوسويي كشف و احيا شد. ريكي را با(( قرار دادن دستها )) روي موضع مورد نظر انجام مي گيرد و چنين تكنيكهايي از هزاران سال پيش مورد تجربه قرار گرفته است . واژه ريكي از دو كلمه (( ري )) و (( كي )) تشكيل شده است .
ري – آگاهي معنوي
كلمه (( ري )) به معناي كل است ، و اين پذيرفته ترين تفسير از اين كلمه است . البته ، اين تفسير بسيار كلي است . نمادهاي ژاپني سطوح معنايي گوناگوني دارند . اين معاني از معاني ديوي تا معاني بسار معنوي متفاوت اند از اين رو ضمن وجود اين واقعيت كه ري مي تواند يك كل تفسير شود كه در همه جا حضور دارد ، تعريف معنادارتري براي آن هست كه شايسته بررسي است .
بررسي معناي اسرار آميز الفباي كانجي ژاپني براي كلمه ري ، درك بسيار عميقتري از اين نماد به ما داده است . كلمه ري آنگونه كه در ريكي به كار برده شده به معناي خرد برتر يا آگاهي معنوي است . اين خردي است كه از سوي خداوند يا ضمير برتر مي آيد و آگاهي الهي است كه همه چيز را مي داند . اين آگاهي الهي هر انسان را كاملا مي شناسد ، دليل تمام مسائل و مشكلات را ميداند و مي داند چگونه تمام آنها را شفا بخشد . كي – انرژي زندگي
كلمه (( كي )) مترادف چي در زبان چيني ، پرانا در سانسكريت و تي يا كي به زبان هاوايي است . كلمه نيروي اوديك ، اروگون ، و بيوپلاسما نيز ناميده شده است . در فرهنگهاي مختلف نامهاي گوناگون دگري به آن داده شده است .
كي انرژي زندگي يا نيروي حيات ، يا نيروي حيات كل است ، انرژي غير ماديي است كه به تمام موجودات زنده حيات مي بخشد . هر موجودي تا وقتي زنده است انرژي حياتي دارد كه در درون و اطراف آن در گردش است ؛ و زماني كه مي ميرد ، انرژي حيات او را ترك مي كند . اگر انرژي حياتي شما كم و يا اختلالي در جريان آن وجود داشته باشد ، بيشتر نسبت به بيماري آسيب پذير هستيد . وقتي انررژي حياتي زياد است و به راحتي جريان دارد ، كمتر در معرض بيماري هستيد . انرژي زندگي در تمام كارهايي كه انجام مي دهيم نقش مهمي ايفا ميكند . اين انرژي به بدن حيات مي بخشد و سطوح برتر تجلي دارد . كي همچنين انرژي اصلي احساسات ، افكار و زندگي معنوي ماست . چيني ها به نيروي زندگي يا چي بسيار اهميت مي دهند . آنها هزاران سال است درباره آن تحقيق ، و كشف كرده اند كه چي انواع گوناگوني دارد . در كتاب (( شاهكار طب داخلي امپراطور زرد )) كه حدود چهار هزار سال قدمت دارد ، فهرستي هست كه در آن به سي و دو نوع كي يا چي مختلف اشاره شده است . انرژي زندگي تحت هدايت معنوي
در ريكي آگاهي الهي كه ري ناميده مي شود ، انرژي زندگي را كه كي ناميده ميشود هدايت مي كند . از اين رو ريكي را ميتوان انرژي زندگي تحت هدايت معنوي تعريف كرد ، كه تفسير كاملي از واژه ريكي است . اين برداشت به تجربه اكثر افراد از ريكي بسيار نرديك است ؛
(( ريكي خود را با آگاهيش هدايت مي كند ؛ به هدايت درمانگر نيازي ندارد )) .