جامعه شناسی صوری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جامعهشناسی صوری زیمل
چکیده:
در این مقاله ابتدا جامعه از منظر زیمل به عنوان کلیت تعاملهای میان افراد معرفی میشود و با تعریف ۳ رویکرد وی به جامعه شناسی، موضوع مورد نظر رویکرد جامعهشناسی صوری، یعنی مطالعه صور جامعه پذیری تشریح میگردد. پس از آن با تعریف صورت و محتوا به انواع تقسیم بندیها و طبقه بندیها از صور اجتماعی زیمل از نظر جامعهشناسان مختلف پرداخته، متغیرهای کلیدی زیمل در تحلیل صور اجتماعی معرفی میگردد. در انتها با بیان تمایز میان ساخت و صورت، اشاره مختصری به تداوم کار زیمل در مکتب تعامل گرایی نمادین میشود.
جامعهشناسان کلاسیک قرن نوزده هر یک شیوهای متمایز و رویکردی خاص به جامعه و علم جامعهشناسی داشته اند. نگرش پوزیتیویستی دورکیم، رویکرد تفهمی ماکس وبر، درک دیالکتیک مارکس و چشم انداز صورت گرای زیمل، هر یک منجر به پارادایمهای خاصی در حوزه جامعهشناسی میشوند که در مکاتب جامعه شناختی قرن بیست مشهود است.
زیمل از زمره جامعهشناسانی است که با اقبالی کمتر از دیگر جامعهشناسان معاصرش در اروپا مواجه شد؛ هر چند بیش از آنان در جامعهشناسی آمریکا به ویژه مکتب شیکاگو مورد توجه قرار گرفت؛ چنانچه پیشگامان جامعهشناسی آمریکایی نظیر پارک حامل میراث علمی زیمل به جامعهشناسی این کشور بوده اند(ریتزر، جورج،۱۳۷۷: ۷۰). با این وجود تکثر و تنوع مطالب و موضوعات مورد علاقه زیمل باعث گردیده تا نسبت دادن سبک و شیوهای معین در مطالعه جامعهشناسی به او دشوار باشد و حتی وی را سنت گریز تلقی کنند.
زیمل سه رویکرد به جامعهشناسی را معرفی میکند:
۱- جامعهشناسی صوری که به سطح خرد تعلق دارد و به ترکیب متغیرهای روانی با صورتهای تعامل که با انواع(types) افراد درگیر در تعامل سر و کار دارد؛ نظیر فرمانبری، مبادله، تضاد، و رقابت، خست، ولخرجی، غریبه و ....
۲- جامعهشناسی عمومی که به سطح میانی تعلق دارد و به محصولات فرهنگی اجتماعی تاریخ انسان میپردازد. در این رویکرد توجه به امور وسیعتر نظیر گروه، ساختار، تاریخ جوامع و فرهنگها صورت میگیرد.
۳- جامعهشناسی فلسفی که به سطح کلان تعلق دارد و موضوع آن سرشت و طبیعت نوع بشری است.( ریتزر، جورج،۱۳۷۳: ۱۴۷)
در این میان آنچه بیشتر در آثار زیمل نمود و ظهور دارد و به عبارتی لب و محور جامعهشناسی اوست، جامعهشناسی صوری یا محض است. زیمل جامعه را کلیت حاصله از تعاملهای الگوداری میداند که افراد به هنگام پیوند با یکدیگر به منظور دست یابی به هدفهای گوناگون میآفرینند(لوین، دونالد ان.، ۱۳۸۱: ۸۴). از این رو در عین حالی که جامعه را سنتزی از تعاملهای افراد با یکدیگر میداند که به نوعی دارای وجودی عینی است(زیمل، جورج، ۱۸۹۶: ۲۳۳ به نقل از فریزبی، دیوید، ۱۳۷۴: ۷۸) لیکن جوهر چنین جامعهای را قابل درک نمیداند(فریزبی، دیوید، ۱۳۷۴:۷۵) و لذا اینچنین عینی موضوع مناسبی برای جامعهشناسی نخواهد بود. از این رو وی در گام اول تعامل میان افراد جامعه را به عنوان موضوع جامعهشناسی بر میگزیند، منتها چنانچه جامعهشناسی بخواهد موضوع خود را همه تعاملهای درون جامعه و به عبارتی همه آنچه در جامعه به وقوع میپیوندد(فریزبی، دیوید، ۱۳۷۴: ۷۵) قرار دهد، آنگاه جامعهشناسی در برگیرنده چندین رشته علوم اجتماعی نظیر علوم سیاسی، آموزش و پرورش و اقتصاد میشود(لوین، دونالد ان.، ۱۳۸۱: ۸۴). بنابراین در گام دوم به منظور تعیین حیطهای مستقل برای موضوع جامعه شناسی، او به جای تعریف جامعهشناسی بر حسب محتواهای زندگی اجتماعی، بر مبنای تجرید صورتهای جامعه، شکلهای جامعه پذیری و تعامل میان افراد را موضوع واقعی جامعهشناسی در نظر گرفت(فریزبی، دیوید، ۱۳۷۴: ۷۵). این تمایز میان صورت و محتوا، حاکی از تأثیر سنت کانت در فلسفه است که بر تفاوت میان صورت و محتوا تکیه دارد(ریتزر، جورج،۱۳۷۳: ۱۵۵). از نظر بودون منظور از طرح جامعهشناسی صوری عبارت است از «تحلیل ساختارها در تراز کلان به شیوه اقتصاد دانان، به عنوان یکپارچه شدگی آثار»(بودون، ریمون، ۱۳۸۳: ۲۱۱)
در واقع او به تناظر علم هندسه که با انتزاع شکل و صور اشیای مادی از محتوای تشکیل دهنده آن تعریف میشود، علم جامعهشناسی را مطالعه جامعه به لحاظ صور جامعه پذیری(sociation) تعریف مینماید(Turner, Jonathan H. ۱۹۹۸: ۲۰۲, Ashley, David et all. ۱۹۹۸:۳۲۶) و تا بدانجا پیش میرود که میگوید: « اگر ما میتوانستیم کلیت شکلهای ممکن مناسبات اجتماعی را در سلسله مراتب و گوناگونی شان نشان دهیم، میتوانستیم دانش جامعه فی نفسه را تکمیل کنیم(زیمل، جورج به نقل از فریزبی، دیوید، ۱۳۷۴: ۸۱).
بودون معتقد است جامعهشناسی صوری زیمل از نوع الگوهای کلان اقتصادی است که معلول تعدیل و تعادل میان آثار کنشهای فردی است. از نظر او ایده زیمل این است که «شرایط و موقعیتهایی داریم که در آنها منافع و گزینشهای افراد را به آسانی میتوان بازسازی کرد»(بودون، ریمون، ۱۳۸۳: ۱۷۸) بدون اینکه نیاز به دانستن وضعیتهای و محتواهای خاص کنش باشد.
منظور از محتوای جامعهشناسی آن جنبههایی از زندگی انسانی است که افراد را به سمت معاشرت با دیگران میکشاند؛ نظیر: سوائق، اهداف و نیات کنشگران(کرایب، یان، ۱۳۸۲: ۱۱۴). در مقابل صورتها آن الگوهایی هستند که محتویات اجتماعی در قالب آنها نمود و بروز مییابند.
فهرست قابل توجهی از صور گوناگون و متنوع اجتماعی که او در مقالات خود بدانها پرداخته است وجود دارد؛ نظیر: غریبه، ولخرج، خسیس، رابطه فرمان دهی و فرمان بری، تضاد و رقابت. لوین این صور را به ۴ دسته کلی تقسیم میکند:
۱- روابط یا فرآیندهای تعامل، مانند رابطه فرمانبری و فرماندهی و یا فرایند تضاد
۲- نقش- موقعیت ها، مانند غریبه، ولخرج، خسیس و فقیر
۳- جمعیت ها، نظیر اجتماع سری
۴- الگوهای توسعه ای، همچون انکشاف گروهی و توسعه فردیت(لوین، دونالد ان.، ۱۳۸۱: ۸۶).
ترنر تقسیم بندی عام تری ارائه میدهد که شامل فرآیندهای اجتماعی عام (نظیر تضاد و مبادله) و روابط نقش ساخت یافته (مانند غریبه) است(Turner, Jonathan H. ۱۹۹۸: ۲۰۴). از سوی دیگر کرایب به طور کلی صورت را به چهار طبقه کلی تقسیم نموده است؛ خردترین سطح انتزاعی به شکلهایی میانجامد که مربوط به روابط اجتماعی افراد با یکدیگر است و کلانترین سطح انتزاع، جامعه به عنوان یک شکل کلی است. در این میان دو سطح دیگر وجود دارد که یکی از آنها اشکال نهادهای قابل رؤیت و هدفمند اجتماعی نظیر دولت، اتحادیههای تجاری و کلیسا است و دیگری صوری هستند که به عنوان یک صورت بسط و توسعه مییابند، مانند رقابت و تضاد(کرایب، یان، ۱۳۸۲: ۱۱۴). البته آنچه به عنوان صورت در جامعهشناسی صوری زیمل مطرح است مربوط به خردترین سطح روابط اجتماعی و صور توسعه یافته هستند و نهادهای اجتماعی و جامعه به عنوان یک صورت کلی مطرح نیستند.
در نهایت میتوان به متغیرهای تحلیلی مهم به کار رفته در ساخت صور اجتماعی اشاره کرد. مهمترین این متغیرها، اعداد و فاصله میباشند. توجه زیمل در تأثیر تعداد افراد بر کیفیت تعامل در بحث تفاوت میان گروههای دو نفره و سه نفره عنوان شده است و نقش فاصله بیشتر در تحلیل روابط و نقشهای اجتماعی نمایانگر است. چنانچه غریبه نمونه صورتی اجتماعی است که نه آنچنان به گروه نزدیک است که خودی به حساب آید و نه آنقدر دور که عضو گروه به حساب نیاید(ریتزر، جورج، ۱۳۷۳: ۱۵۶). لوین به این دو چهار متغیر موقعیت، ظرفیت، خود درگیری و تقارن را میافزاید. موقعیت به تفاوتهای عمودی اجتماعی اشاره دارد؛ منظور از ظرفیت، احساسات منفی و مثبت دخیل در صور تعامل است؛ خود درگیری به میزان درگیری شخصییی اشاره دارد که صور مختلف همبستگی طلب میکنند و تقارن جوهره صور خاصی را که رابطه متقابل کامل را بیان میکنند، مشخص مینماید(لوین، دونالد ان.، ۱۳۸۱: ۸۷).
مساله دیگری که میتوان بدان اشاره کرد رابطه صورت و ساختار است. در حالیکه صورت از تجرید محتواهای اجتماعی نمود یافته حاصل میشود، ساختار از رابطه نسبتاٌ پایدار میان اجزای جامعه انتزاع میگردد. به عقیده هیبرل مفهوم شکل برای زیمل همان معنا را متبادر به ذهن میکند که مفهوم ساخت برای ساخت گرایان(ابوالحسن تنهایی، حسین، ۱۳۷۷: ۳۲۶). در ساختارگرایی، منظور از ساختار یا روابط پایدار میان نهادهای اجتماعی است که بیان گر ساختار کلانی است که کلیت روابط اجتماعی بر اساس آن تنظیم شده اند(نظیر نظامهای اجتماعی پارسنز یا آلتوسر) و یا به ساختارهای ذهن بشر اشاره میشود که نهادهای اجتماعی بر اساس این ساختارهای ذهنی که در تمامی انسانها مشترک هستند شکل مییابند. لیکن در صورت گرایی به انواع نمودهای روابط، فرآیندها یا نقشهای اجتماعی توجه میشود که قابل مشاهده در تک تک روابط هستند. نظامهای اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی را نمیتوان مستقیما مشاهده کرد، بلکه تنها قابل انتزاع از روابط میان اجزاء اجتماعی هستند؛ ولی رقابت، تضاد و نقش- موقعیت ولگرد یا غریبه را میتوان در اشخاص و روابط روزمره دید و صرفاً بایستی این ویژگیهای مشترک را از مشاهدات روزمره تفکیک نمود. به علاوه در حالیکه ساختارگرایی به جامعهشناسی کلان تعلق دارد، صورت گرایی متعلق به جامعهشناسی خرد میباشد.
جامعهشناسی صوری زیمل، با وجود تغییر واژگان آن تداوم یافته است و شاید بتوان نمودارترین این تداوم را در مکتب تعامل نمادین و به ویژه در کار اروین گافمن دید. «متصدی پمپ بنزین» که عنوان رساله کارشناسی ارشد گافمن را تشکیل میدهد و حتی نظریه دراماتورژیک او، همگی نمونههایی از انتزاع صور اجتماعی از محتواهای متکثر آن میباشند. در این نظریه ما شاهد آن هستیم که موقعیتهای اجتماعی جلوی صحنه، پشت صحنه و خارج از صحنه تعیین کننده شیوههای متمایزی از رفتار در افراد با نیتها و مقاصد متفاوت هستند. از این رو میبینیم که فهم عمیق مکاتب نوین جامعهشناسی در گرو ریشه یابی آن در آثار جامعه شناسان کلاسیک و فهم صحیح آن میباشد.
مراجع:
۱- ابوالحسن تنهایی، حسین، ۱۳۷۷،درآمدی بر مکاتب و نظریههای جامعه شناسی، گناباد، نشر مرندیز
۲- بودن، ریمون، ۱۳۸۳، مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک ۱، ترجمه: باقر پرهام، تهران، نشر مرکز
۳- ریتزر، جورج، ۱۳۷۳، نظریههای جامعه شناسی، ترجمه: احمد رضا غروی زاد، تهران، ماجد
۴- ریتزر، جورج، ۱۳۷۷، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی
۵- فریزبی، دیوید و سهیر، درک، ۱۳۷۴، جامعه، ترجمه: احمد تدین و شهین احمدی، تهران، نشر آران
۶- کرایب، یان، ۱۳۸۲، نظریه اجتماعی کلاسیک، ترجمه: شهناز مسمی پرست، تهران، نشر آگه
۷- لوین، دونالد ان.، آینده بنیانگذاران جامعه شناسی، ترجمه: غلامعباس توسلی، تهران، نشر قومس
۸. G.simmel, zur methodic der sozialwissenschaften, Jahrbuch fur Gesetzgebung, verwaltung und volkswirtschaft,۲., ۱۸۹۶
۹. Ashley, David Mechael Orenstein, David, ۱۹۹۸, Sociological Theory, allyn & bacon
۱۰. Turner, Jonathan H. et all, ۱۹۹۸, The Emergence of Sociological Theory, wadsworth