کشاورزی در کوخرد هرمزگان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
در دهستان کوخرد در بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران، از دیرباز مردم گندم و جو میکاشته اند، در آغاز هرسال تمام دشتهای كوخرد و روستاهای اطراف در زمينهای جوكار جنب وجوشی خواصی برپا بود ومردم منطقه برای كاشت جو و گندم در صبح زود رهسپار اين دشتها می شدند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] خشککار و تل کار
عادتا این جو یا گندم قبل از باریدن باران موسمی میکاشتند، بنا براین به آن میگفتند خشککار یعنی قبل از باریدن باران و در زمین خشک کاشته شده، همچنین همین کار که پس از باریدن باران انجام میدادند به آن میگفتند ((تل کار)) یعنی پس از باریدن باران وبعد اینکه زمین «تل» شده جو و گندم کاشته اند، و " تل " به لهجهٔ محلی یعنی ((خیس)) زمینی که بعد از باران با آب باران خیس شده است. جو یا گندمویا هردانهای که در چنین زمینی میکاشتند «تل کار» گویند. چه به صورت خشک کار و چه تَل کار، در پائیز و در پایان فصل گرما و در اول " مهیون تیر " که در کوخرد اول زمستان شروع میشود، مردم جو و گندم خُشک کار میکنند.
[ویرایش] كاشت وبرداشت
سالهای پیش یعنی سی تا چهل سال پیش کاشت گندم و جو به وسیله ألاغ و گاو انجام میگرفت، به وسیله گاو و الاغ نیز خرمنها را خرد میکردند، بعد از دِرُو کردن و جمع کردن خوشهها در مکان مسطحی که آن را جاخرمن مینامند میبرند که بعداً با گاو یا الاغ بروی آن خوشهها که خرمن مینامند میبرند و بطور دایره مانندی میچرخانند تا اینکه آن خوشهها خرد شود وبعداً آن را به وسیله ابزاری که آن را " اَوسِن " نام دارد به باد می دهند ودانه از کاه جدا میگردد.
[ویرایش] بونه
برای حمل خوشههای جو و گندم درو شده و نقل آن به جاخرمن از شبکهٔ بزرگی که به لهجه محلی آن را بُونُه میگویند، استفاده میکردند بطوریکه روی کمر الاغ قرار میدادند و به جاخرمن میرساندند. گندمها بادقت بُتَه بُتَه درو میکردند، کاشت و برداشت آنروزه گرچه پُرزحمت بود ولی بیش از چند برابر حالا بود که با تراکتور کشت میشود، کشت آنروزها با ویژه خاصی بر گزار میشد ولذت دیگری داشت برای کشاورزان وهمچنین افراد منطقه، امروزها براحتی کشت وبرداشت میشود، بطوریکه با تراکتور کشت میشود و با کمبا جمع میگردد، ولی رونق پیشین را ندارد. هرکس هرمـقدار بخواهد کشت مینماید، کارش هم تاحدی است که در بارندگی مواظبت نماید آب روی زمین تبار میشود اگر به موقع باران ببارد یعنی آذر ماه یک باران، دی ماه یک باران و بهمن ماه یک باران وچه بهتر اسفند ماه هم یک باران دیگر ببارد سال وایام خوبی خواهد بود و محصول وفیری بدست خواهد آمد.
[ویرایش] كاشت جو و گندم در دوران قديم
در زمانهای قدیم تمام مناطق کوخرد جو و گندم کاشته میشده، آثار بجا مانده نشان دهنده فعالیتی بی نظیر بوده و مردم کوخرد در امور کشاورزی مخصوصاً کاشت جو و گندم فعالیت چشم گیری داشتهاند و تمام زمینهای دشت پاراو و حتی زمینهای که در کوه واقع شده است نیز زیر کشت قرار داده شده است و تمام پشتخهها ی واقع در کوه مانند: پشتخه باپیر، پشتخه مد کمدین، پشتخه بست گز، پشتخه او شیرینو،، پشتخه پاراو، پشتخه چتی، پشتخه مرخاو، پشتخه دیوونی، پشتخه چُک تَونِه مصلی، وحتی در بون کوه مانند: پشتخه شاه حسینی و پشتخه کنار ودیگر پشتخههای موجود در بون کوه زیر کشت میبردند، وهمچنین در گری ها مانند: گری مد یوسفی و گری مد عبدالرحیمی و در لاورها مانند: مانند لاور کالون و لاور مد اودلی و تمام خور وخَرَها کوهستانی جو و گندم کاشته میشده است. در تمام مناطق ذکر شده آثار لنِگار (گاو آهن) هنوز و بعد از مرور این سالیان دور باقی مانده است ونشان میدهد که مردم کوخرد در تمام این پشتخهها جو و گندم میکاشته اند، اما حالا دیگر مردم حوصله این کار پر زحمت ندارند وتمام این پشتخهها متروک ومهجور ماند است، فقط آثار ی از شخم لنِگار آن زمان دور در این پشتخهها باقی مانده است که نشانی از فعالیتهایی کشاورزی و مردان زحمت کش آن دوران در کوخرد و روستاهای توابع برجای مانده است.
[ویرایش] قيمت غذائی جو
جو از قیمت غذائی خاصی بر خوردار است، ولاکن بعلت نقص در ماده " الجلوتین " خودش به تنهایی برای ساخت نان مناسب نیست، مگر آنکه با گندم مخلوط شود، گویند بهتر است سه چیز باهم مکس شود و به آرد تبدیل شود: جو، و گندم، و ذُرَه، یک ثلث آن جو و ثلث دیگر گندم و ثلث سوم ذُرَه باشد. آنگه به آرد تبدیل شود مناسب تر است برای ساخت نان، در زمان قدیم خوراکیهای زیادی از جو میساختند مانند: سوپ و غیره، یک نوعی از این سوپهای در زمان قدیم عربها میساختند که آن را: " التلیین " یا (التلیینه) نام داشت و آن خیلی مفید و سودمند بود مخصوصا برای کسانی که بیماری شکم داشتند. در کوخرد مردم جو و گندم میکاشتند و بعد خرُد کردن خرمنها و جمع دانههای جو و گندم، زنها دانههای جمع شده به وسیله آسیاب (آش) آن را به آرد تبدیل میکردند برای ساخت نان و از دست رنج خودشان نان تهیه میکردند، اما حالا مردم این کار پر زحمت را رها کردهاند وآرد آماده و بیشتر اوقات نان آماده از نانوائی خرید میکنند. اما هنوز جو و گندم میکارند در موسم کشت وکار، در ابتدای هرموسم جُنب وُجُوش زیادی در دشتها و زمینهای کشاورزی دیده میشود و مردم برای کشت جو و گندم خودشان آماده میکنند. چنانکه شاعر محلی میگوید:
از رحمت پَروردگار
این نعمت پُر افتخار
واجب بتون بش شکر گذار
هردم بگو لیل و نهار
رحمت کند برما نثار
این مهیونه فصل بهار
بَرون شُروُع اُشکهِ فُر فُروُ
از تِکهِ دِه تا بون کوه
تِکهِ لَمبیر و پَس رُو
صحرا اَچِن گُروُه گُروُه
باز زارعین پُر خُروُش
صحرا اَچِن لنِگار بَدوش
دنیا چو باغ دِلگُشاء
به به که چندین با صفاء
لنِگار (گاو آهن) آلتی آهنین که طرف اول آن را بگردن الاغ یا گاو میبندند وقسمت اصلی آن بدنبال حیوان روی زمین قرار دارد و با آن زمین را شُخم میزنند، که در کوخرد و منطقه به لهجه محلی آن را " بَشکار " میگویند.
[ویرایش] منبع
- محمدیان، کوخری، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج2. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی.
- نگارهها از: محمد محمديان و عبداللطيف حيدريپور.