بحث:افغانستان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] دستکاری در متن ها
مطالب مربوط به افغانستان، توسط یک نفر دستکاری شده و از شکل دانشنامه ای آن خارج شده است. مثلا در قسمت آموزش و پرورش، به آنچه "کمک شوروی به افغانستان"، "حکومت دموکراتها" و "بنيادگرایان اسلامی" خوانده شده، اشاره شده است که گمان می کنم بی طرفی ویکی پدیا را نقض می کند. من تلاش کردم تا حدودی این بخش را اصلاح کنم، اما کار زیادی نتوانستم بر روی آن انجام دهم.
در بخش توضیح اولیه افغانستان هم، بدون جهت و منطق، حرف "بنیادگرایان اسلامی" به میان کشیده شده است. اگر می شود، خواهش می کنم پیگیری کنید که این تغییرات توسط کدام کاربر ایجاد شده، و توضیح لازم به او داده شود تا متنها را با جهت گیریهای حزبی و عقیدتی خودش دستکاری کند.
با تشکرآریا ۱۵:۵۴, ۱۶ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] جمعیت
من در مورد اين رقم نفوس شخصا شك دارم چه كه در افغانستان تا كنون هيچ آمار دقيق صورت نگرفته است كه بتوان آنرا منبع مؤثق دانست. در اثر جنگهاي دوامدار داخلي بقول برخي از كارشناسان بيشتر از شش مليون افغان كشور را ترك نموده يا در كشورهاي همجوار يا در اروپا و امريكا بسر ميبرند. -حسینی
[ویرایش] پایتخت هخامنشیان
دقیق نمیدانم ولی فکر میکنم پایخت هخامنشیان که در تاریخچه به آن اشاره شده در آن زمان تیسفون نبوده باشد.مسعود
- تیسفون پایتخت هخامنشیان نبوده است. تیسفون اقامتگاه زمستانی اشکانیان و ساسانیان بوده است. روزبه 10:15, 18 آوریل 2004 (UTC)
- نخستين پايتخت هخامنشيان « پاسارگاد» بود و بعدها به فارس منتقل گشت و در برخي جاها آمده است كه ظاهرا » شوشتر» نيز يكي از پايتختهاي ايشان بوده است. 66.119.34.39 13:33, 2 مه 2004 (UTC)حسيني
[ویرایش] بستن
لطفا اين موضوع را نبنديد چون نا مكممل است و من ميخواهم كه آنرا تكميل نمايم.
موفق باشيد --66.119.34.39 03:04, 22 آوریل 2004 (UTC)حسيني
- خیالتان راحت باشد. صفحات فقط برای جلوگیری از خرابکاری بسته میشوند (آن هم معمولاً موقتی است). در صفحهی افغانستان کسی خرابکاری نکرده است تاکنون. اگر هم خدای ناکرده مجبور شویم صفحه را ببندیم یک صفحهی آزمایشی درست میکنیم که شما آن را ویرایش کنید، بعد در صفحهی مربوطه وارد میکنیم. روزبه 12:35, 22 آوریل 2004 (UTC)
[ویرایش] طرز نوشتن غزنه
من دیدهام غزنه را هم «غزنه» مینویسند، هم «غزنی» و «غزنین»، اگر دیگران موافقاند از «غزنه» که فکر میکنم نام امروزی آن هم باشد استفاده کنیم.مسعود
- املاي درست «غزنه» و يا «غزني» يا «غزنين». من با آقايان موافق كه در جاهاي مختلف به صورتهاي گوناگون آمده است ولي امروز اين استان بنام « غزني » معروف است. -- 66.119.34.39 13:33, 2 مه 2004 (UTC)حسيني
-
- نمیدانم در افغانستان امروز به چه ترتیب نوشته میشود ولی انگلیسیاش را دیدم که «Ghazni» نوشتهاند و برگردان «غزنی» است که با گفته جناب حسینی تطابق میکند. در ویرایشهای بعدی جاهایی که «غزنه» به کاربرده شده به «غزنی» تغییر میدهم.مسعود
- منظور آن نوشتههای انگلیسی هم شاید همان غزنه باشد. در اکثر جاها (غیر از ایران)، هنگام استفاده از الفبای لاتین بهجای الفبای فارسی-عربی، کسره را با i نشان میدهند. مثلا وقتی مینویسند Hamid ، منظورشان حامد است نه حمید (مانند Hamid Karzai یا Hamid Algar). محمود 16:12, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
- نمیدانم در افغانستان امروز به چه ترتیب نوشته میشود ولی انگلیسیاش را دیدم که «Ghazni» نوشتهاند و برگردان «غزنی» است که با گفته جناب حسینی تطابق میکند. در ویرایشهای بعدی جاهایی که «غزنه» به کاربرده شده به «غزنی» تغییر میدهم.مسعود
- با درود.
جستجویی که در گوگل داشتم نشان می دهد که در نوشته های فارسی بیشتر غزنه بکار می رود و غزنی بیشتر در پشتو و عربی کاربرد دارد. بنابراین شخصاً غزنه را ترجیح می دهم.
--ماني 16:46, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- موافقم. ظاهرا این موضوع به تفاوت رسمالخط فارسی و پشتو برمیگردد (مشابه چنین تفاوتی بین رسمالخط فارسی و کردی نیز وجود دارد). در این دانشنامه باید از رسمالخط فارسی استفاده شود. محمود 17:05, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] استان یا ولایت
بهتر است برای تمام استانهای افغانستان، نوشتار اصلی زیر عنوان "ولایت ..." باشد، نه استان. با توجه به آنکه این دانشنامه به فارسیزبانان افغانستان نیز مربوط است، بهتر است از اصطلاحات آنجا در عنوانهای اصلی مربوط به افغانستان استفاده شود (بقیه REDIRECT شود). محمود 15:56, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
- با درود.
به نظر من باید در واژه ها و اصطلاحات یکدستی داشته باشیم. اگر برای استانهای کشورها اصطلاح استان بکار رفته به نظر من درست نیست که برای یک کشور اصطلاح دیگری بکار ببریم.
از سوی دیگر مردم افغانستان با اصطلاح استان آشنایند و آن را دقیق می فهمند ولی واژه «ولایت» برای بسیاری از ایرانیان شبههآمیز است و کابرد آن، از درک دقیق عنوان توسط اکثریت بازدیدکنندگان میکاهد.
پاینده باشید. --ماني 16:46, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- در متن تمام آن نوشتارها از لفظ استان نیز استفاده شده است. بنابراین مشکل اشتباه پیش آمدن وجود ندارد. در ضمن استفاده از دو اصطلاح متفاوت برای یک مفهوم مشکل خاصی ندارد. مثلا در کانادا، استانها عملا همان نقش و اختیارات مشابه ایالتهای آمریکا را دارند ولی در مورد اولی از لفظ Province استفاده میشود و در دومی از لفظ state (این تفاوت الفاظ در ترجمههای فارسی نیز به کار میرود).
- دلیل دیگر حرف من، احترام گزاردن به فارسیزبانان افغانستان است. آنها ویکی جداگانهای ندارند و این دانشنامه از آنان نیز محسوب میشود. محمود 17:01, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظر من اگر یک ایرانی در فهرست نوشتارها که تنها، عناوین در آن آمده اند به عبارت «ولایت لغمان» بربخورد موضوع، کمتر برایش واضح است تا هنگامی که به عبارت «استان لغمان» بربخورد.
ولی از جنبه احترام گذاشتن به فارسیزبانان افغانستان با حرف شما موافقم و نکته درستی را اشاره کردید.
بنابراین شخصاً با نقل و انتقالاتی که انجام دادید مشکلی ندارم.
سپاس از پاسخ.
بهکام باشید. --ماني 17:12, ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] درصدها
برای درصد جمعیت و گویشوران زبانها فعلاً مستندترین منبع همان «کتابچه اطلاعات سیا» است که آمار افغانستان را اینگونه می آورد:
Pashtun 42%, Tajik 27%, Hazara 9%, Uzbek 9%, Aimak 4%, Turkmen 3%, Baloch 2%, other 4%
- Religions:
Sunni Muslim 80%, Shi'a Muslim 19%, other 1%
- Languages:
Afghan Persian or Dari (official) 50%, Pashtu (official) 35%, Turkic languages (primarily Uzbek and Turkmen) 11%, 30 minor languages (primarily Balochi and Pashai) 4%, much bilingualism
میخواستم این آمارها را جانشین نوشته های فعلی بکنم ولی مرورگرم با باز کردن صفحه افغانستان مشکل دارد. بعداً باید این کار انجام شود. --ماني 21:52, ۲ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] توجه
من با این استدال موافق نیستم، آنچه مانی از کتابچه سیا نقل کرده، درصد اقوام مختلف در افغانستان است، نه زبانها. کتابچه سیاه، در مورد درصد گویشوارن زبانها در افغانستان، آمار دیگری ارایه داده که فارسی زبانان را پنجاه درصد نشان میدهد.
.آریا ۱۵:۵۵, ۱۶ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] زبانهای رسمی افغانستان
"در قانون اساسی جديد افغانستان، که حاصل تحولات پس از طالبان است، هشت زبان پشتو، دری (فارسی)، ازبکی، ترکمنی، بلوچی، پشه ای، نورستانی و پاميری رسميت يافته و دولت موظف شده است در تقويت آنها بکشود." بی بی سی[1] و اصل ۱۶ قانون اساسی افغانستان . جدول اطلاعات و متن مقاله نیازمند اصلاح است. کامران 08:59, ۲۳ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] منبع
به مقالهای که منبعی دارد، برچسب بیمنبعی نچسبانید. اگر بخشی از آن به منبع نیاز دارد، جلوی آن اشاره به نیاز به منبع کنید. محمود 15:52, ۲۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
در زمان شوروی ها در افغانستان آموزش و پرورش 100 مرتبه بهتر از کشور های همسایه بود تنها در مناطق که مجاهدین سر قدرت بودن مکاتب را آتش میزدن که بعداً در زمان قدرتشان در کابل هم چنین کاری را کردن.
[ویرایش] چرند؟
خطاب به کاربر مسعود رستمی: (مگر شکی وجود دارد که هرات تا ۱۵۰ سال قبل جز ایران بوده! چرند نگویید) این جواب شما در پاسخ به عبارتی است که من به ابتدای پاراگراف افغانستان جزیی از ایران بوده است، اضافه کردم. صرف نظر از اینکه این ادعا، نیاز به ارایه مدرک دارد، گمان نمی کنم جواب شما، مودبانه باشد.
بیرون کردن حریف از صحنه، با توهین (چرند نگویید) روش خوبی نیست.
عبارتی که من اضافه کرده بودم، نه منافاتی با ادعای شما مبنی بر تعلق بخشی از افغانستان به ایران قدیم دارد، و نه باعث رنجش کسانی می شود که با این نظر مخالفند.
درست است، همانگونه که شما می گویید، ممکن است شکی دراین وجود نداشته باشد که نه تنها بخشی از افغانستان کنونی، بلکه تمام سرزمینی که امروز افغانستان خوانده می شود، در هزاران سال پیش، بخشی از سرزمین آریانای باستان، یا ایران بزرگ بوده است.
این دو نام (آریانای باستان و ایران بزرگ) ربطی به مرزهای سیاسی ایران امروز و اندیشه های افراطی که حریف را با توهین (چرند) از صحنه بیرون می کند ندارد.
من به عنوان یک کاربر جزء، اصلا این برخورد شما را نپسندیدم و بی مناسبت نمی بینم که از مخاطبان مقاله افغانستان، عذرخواهی کنید.
گذشته از آن، من شناختی از شما و شخصیت تان ندارم، اما گمان نمی کنم به کار بردن این عبارت، در خور شان شما باشد. به این لحاظ است که فکر می کنم با عذرخواهی از مخاطبان، می توانید خود را از این گمان نا مناسب مبراکنید. _آریا ۲۱:۱۴, ۳۱ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] راجع به تغییرات اخیر
افغان در منابع کهنتر اوغان بودهاست. برای من مسلم نیست که این هم به معنی ناله و فریاد باشد. اگر مدرکی دارید لطفاً ارائه دهید. وپ:طفره را هم برای مورد دیگر ببینید. همچنین مدرک باید معتبر و دانشنامهای باشد. بهآفرید ۲۲:۵۲, ۳۱ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)
اوغان، فقط یک تلفظ کلمه افغان است. در برخی لهجه ها، در ایران و افغانستان، حرف "ف"، "و" خوانده می شود. مانند مشهدی ها در ایران، که کفش را کوش (Kowsh) تلفظ می کنند. (مراجعه کنید به سیر تطور نثر فارسی، از ملک الشعرای بهار). بنابراین، با افزودن این ادعای بی مدرک که "افغان در منابع کهن تر اوغان بوده است"، چیزی ثابت نمی شود.
همچنین در پاسخ به این که گفته اید "برای من مسلم نیست که این (افغان) هم به معنای ناله و فریاد باشد"، مراجعه کنید به لغت نامه دهخدا، و معنای لغوی عبارت افغان را مشاهده کنید. بر این اساس، من عبارت "افغان در لغت به معنای ناله و فعان است" را باز می گردانم. لطفاً اگر اصل بر ارایه دلیل و مدرک، و نگه داشتن جانب حق و استدلال است، از روشهای دیکتاتورمآبانه حذف استفاده نکنید.آریا ۲۲:۱۵, ۱ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
-
- نه دوست عزیز. منظور این است که در (حداقل بعضی) مدارک قدیمی نام کلمهٔ افغان به معنی قوم نیامدهاست. هرجا آمدهاست اوغان است. بنده هم میدانم که معنی افغان ناله و فریاد است ولی شباهت لفظ میتوان باشد و به قوم ربطی ندارد. تازه شما حرف مرا درست نخواندید من نوشتم: «برای من مسلم نیست که این افغان هم به معنای ناله و فریاد باشد». یعنی اینکه میدانم که افغان در استعمال عادی به معنی ناله و فغان است. حرف شما ممثل این است که بگویید پارس در لغت به معنی نباح سگ است. بله پارس به معنی نباح سگ هم هست ولی نام قوم پارس از آن گرفته نشدهاست. لطفاً در اطلاق دیکتاتور به افراد کمی درنگ کنید.بهآفرید ۰۰:۰۶, ۲ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- اما در مورد استعمال کلمهٔ اوغان در متون کهن به جای افغان (که قبول دارم به خاطر لهجهٔ خراسانیاست): چند بیت از حماسهٔ کک کوهزاد نقل میشود. این حماسه احتمالاً در قرن ششم هجری به تحریر در آمدهاست و راجع است به شکست دادن رستم کک کوهزاد را و فتح قلعهٔ او.
- نه دوست عزیز. منظور این است که در (حداقل بعضی) مدارک قدیمی نام کلمهٔ افغان به معنی قوم نیامدهاست. هرجا آمدهاست اوغان است. بنده هم میدانم که معنی افغان ناله و فریاد است ولی شباهت لفظ میتوان باشد و به قوم ربطی ندارد. تازه شما حرف مرا درست نخواندید من نوشتم: «برای من مسلم نیست که این افغان هم به معنای ناله و فریاد باشد». یعنی اینکه میدانم که افغان در استعمال عادی به معنی ناله و فغان است. حرف شما ممثل این است که بگویید پارس در لغت به معنی نباح سگ است. بله پارس به معنی نباح سگ هم هست ولی نام قوم پارس از آن گرفته نشدهاست. لطفاً در اطلاق دیکتاتور به افراد کمی درنگ کنید.بهآفرید ۰۰:۰۶, ۲ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
راجع به کک کوهزاد:
به دژ در یکی بد کنش جای داشت | که در رزم با اژدها پای داشت | |
نژادش ز اوغان سپاهش هزار | همه ناوکانداز و ژوبینگزار |
(صفا: حماسهسرایی در ایران ۳۲۲)بهآفرید ۰۰:۲۵, ۲ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
تشکر از توضیح تان دوست عزیز.
اگر در به کار بردن کلمه دیکتاتور، به شما توهین شده است، پوزش می خواهم. بسیار خوشحالم که سوء تفاهمها، اینگونه با تفاهم و گفتگو حل می شود.آریا ۱۸:۰۳, ۲ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] یادداشتی درباره تغییر اخیر
شکل و شمایل جدید صرفا جهت هرچه دانشنامه ای تر شدن این نوشتار درست شده است.برخی قسمت ها که مربوط به چشم انداز آینده افغانستان بود حذف شده است بخش جدایی از ایران نیز به نحو بی طرفانه ای در بخش تاریخ مطرح شده است صرفا جهت ایجاد فرهنگ گفتگو و مدارا. من خود شخصا هراتی هستم و ایرانی یا افغان برایم فرقی ندارد چون مرز های سیاسی فقط خطوطی قراردادی هستند که انسان ها را از هم جدا کردند. به امید همدلی --Hariva ۱۵:۵۸, ۱۸ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] آریا
دوباره خواستم تذکر دهم، از کلمه آریا و مشتقات آن سعی شود کمتر استفاده شود. (چه در مقالات ایران چه در مقالات افغانستان چه ...) آریا در فارسی یعنی شریف، آریایی که هیتلر استفاده میکرد از نظر لغوی از همین ریشه است ولی مفهوم کاملا متفاوتی از آن برداشت میکنند که علت عدم استفاده افراطی از این کلمه همین مطلب است. --رستم ۰۱:۱۶, ۱۳ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
چون بخشی از تاریخ افغانستان است از آن به شکلی که در مقاله آمده استفاده شده است و شکل افراطی ندارد. لذا ربطی به معنایی که هیتلر از آن داشته ندارد. در ضمن صرف به خاطر اینکه هیتلر از نام آریایی استفادهء نژادی می کرده است دلیل بر عدم استفاده از آن نیست.گرچه به باور من این افسانه آریایی و آریا معنایی ندارد. هروی ۰۳:۱۲, ۱۳ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] زبان
یکی از بخشهای مقاله افغانستان که مورد اختلاف است، زبان است. بعضی از کاربران یا مراجعه کنندگان به مقاله، که گویا علاقه مند زبان پشتو هستند، آمار را به خواست خودشان تغییر می دهند.
در این مقاله، به نقل از کتابچه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) درصد فارسی یا دری زبانان افغانستان 50 و پشتو زبانان 35 درصد ذکر شده است و این هم مستند آن : https://www.cia.gov/cia/publications/factbook/geos/af.html#People
دقت داشته باشیم که منظور از پشتو زبان، درصد پشتونهای افغانستان نیست. به احتمال زیاد تهیه کنندگان این کتابچه (که مانند بعضی از کاربران ما قصد و غرضی نداشته اند)، به این مهم آگاهی داشته اند که فارسی زبانان افغانستان، شامل تمام افرادی می شود که به زبان فارسی دری سخن می گویند، صرف نظر از قومی که به آن تعلق دارند. حتی درصد زیادی از پشتونهای افغانستان هم به فارسی سخن می گویند. حتی در شهرهایی که مرکز ولایات پشتون نشین هست، مانند جلال آباد و قندهار. بنابراین خواهش می کنم با این مساله، قدری حرفه ای تر و غیر احساسی برخورد کنید. حتی من پیشنهاد می کنم یک نفر از کاربران که دانش بیشتری در این زمینه دارد، مقاله ای تحقیقی و مستند در مورد زبان مردم افغانستان تهیه کند.آریا ۱۱:۵۳, ۳ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)
[ویرایش] ایران طرف درگیر با روسها در آسیای مرکزی
من همین چندوقت پیش خاطرات یکی از اسرای ایرانی در جنگهای ایران در آسیای میانه را میخواندم. میرزا محمود تقی آشتیانی (عمادالدفتر). عبرتنامه: خاطراتی از دوران پس از جنگهای هرات و مرو بهآفرید ۲۳:۳۱, ۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC) همچنین عهدنامهٔ آخال میان ایران و روسیه امضا شدهاست که به موجب آن قسمتهایی از آسیای مرکزی مثل خانات بخارا و غیره از ایران جدا شد. بهآفرید ۲۳:۳۶, ۸ فوریه ۲۰۰۷ (UTC) پیوند به عهدنامهٔ آخال در ویکی انگلیسی: [2]
- البته این هم در ویکی فارسی خودمان هست: قرارداد آخال بهآفرید ۰۲:۴۲, ۹ فوریه ۲۰۰۷ (UTC)