مصراع
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مصراع یا مِصرَع کوچکترین جزء از کلام موزون (شعر) در شعر کلاسیک فارسیست. دو مصراع تشکیل یک بیت میدهد که حدّ اقلّ شعر است. از آن جا که لغت مصراع به معنی یک لنگه از در دولنگه است، بدان مشابهت، نصف هر بیت را مصراع نام کردهاند.
نمونۀ مصراع:
میازار موری که دانهکش است |
(فردوسی)
|
هرگاه که قافیه را در هر دو مصرع یک بیت رعایت کرده باشند، آن بیت مُصَرَّع و انجام این کار تصریع نام میگیرد.
[ویرایش] نمونۀ ابیات مصرّع
چنینم هست یاد از پیر دانا | فراموشم نشد هرگز، همانا | |
که روزی، رهروی در سرزمینی | به لطفش گفت رندی، رهنشینی | |
که ای سالک، چه در انبانه داری؟ | بیا دامی بنه، گر دانه داری | |
جوابش داد، گفتا دام دارم | ولی، سیمرغ میباید شکارم | |
بگفتا، چون بهدست آری نشانش؟ | که از ما بینشانست آشیانش | |
(حافظ)
|
[ویرایش] منابع
- همایی، استاد جلالالدّین. فنون بلاغت و صناعات ادبی، جلد اوّل (صنایع لفظی بدیع و اقسام شعر فارسی)، چاپ سوّم، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۴