بصره/ترجمه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

]]تصوير: موقعيت_ بصره. پي ان جي|قابل كليك|موقعيت بصره[[

بصره (الگو:لنگ الگو:حرف به حرف نویسی} دومين ]]شهر بزرگ عراق با جمعيتي بالغ بر 2600000 در سال 2003[[ مي باشد. اين شهر بندر اصلي كشور مي باشد. بصره مركز ]]استان بصره مي باشد. بصره در تاريخ اوليه اسلام[[ نقش مهمي داشته است.

فهرست مندرجات

[ویرایش] نظر اجمالي

شهر در امتداد ]]شط العرب (اروند رود) يك مسير آبي نزديك به خليج فارس[[ واقع شده است. بصره در ]]1 E4 مايلي|55 كيلومتري خليج فارس و در 1 5E مايلي|545 كيلومتري[[ بغداد، مركز و بزرگترين شهرعراق مي باشد.


>!- - فهد الخلدي. وضعيت حکمرانی در بصره سنتي طايفه اي مي باشد. اين شهر داراي طوايف زيادي مي باشد. همچون، شمار، بني خالد، تميم، الجبور، الشوولات، بني اسد، بني سعد، السعدون، بني منصور، الزفير و سوباع و بسياري طوايف ديگر.برخي از آنها سني و بقيه از شيعه مي باشند. --< منطقه اطراف بصره داراي منابع مهم ]]نفتي با چاههاي نفت بسيار مي باشد. شهر همچنين داراي يك فرودگاه بين المللي مي باشد، كه اخيرا با خطوط هوائي عراق - خط هوائي پرچم ملي، شروع به اعاده سرويس به بغداد كرده است. بصره در يك منطقه حاصلخيز كشاورزي|وابسته به كشاورزي، با محصولاتي اصلي شامل برنج، ذرت|دانه ذرت، جو، ارزن، گندم، (ميوه) خرما|خرماها، و احشام مي باشد. پالايشگاه نفت شهر قابليت توليد حدود 140000 بشكه (واحد)|بشكه نفت (1 E4 متر مكعب|22300 متر مكعب[[) در روز را دارا مي باشد.

پيروان مسلمان منطقه عمدتا اعضاي فرقه شيعه جعفري مي باشند. همچنين تعداد قابل توجهي از فرقه اهل سنت و نيز تعداد كمي از مسيحيان در بصره زندگي مي كنند. همچنين در كنار ايشان بقايائي از فرقه ]]عرفاني پيش از اسلام از مندبنز[[، كساني كه مقر فرماندهي آنها منطقه اي بود كه سابقا ساك اش- شيخ ناميده مي شد، زندگي مي كنند .

شبكه ]]کانالهائي كه در ميان شهر جريان دارد، به آن نام مستعار "فهرستي از مكانهاي شناخته شده به عنوان 'ونیز دیگر| ونیز خاورميانه[[" دست كم در حد بالاي جزر و مد مي دهد. پائين آمدن جزر و مدها در بصره نزديك به حدود 9 پا (7/2متر) مي باشد. براي مدت زمان طولاني، بهترين خرماهاي جهان در بصره پرورش مي يافت.

]]تصوير:كانال-بصره.جی پی.جی|قابل كليك |كانالي در اطراف بصره سال 1950[[

[ویرایش] الهيات و دانش اسلامي

]]وائل هالاك تذكر مي دهد كه در مقابله با مدينه و در يك وسعت كمتر سوريه[[، در عراق جمعيت مسلمان غير متفرقي كه به زمان پيامبر بازگردد وجود ندارد. بنابراين درخواستهاي مالكي (و ازواعي) جهت تمرين ("عمل") اتحاد نتوانست مورد استقبال واقع شود. در عوض مردم عراق بر آن دسته از اصحاب پيامبر كه در آنجا ساكن شدند، و چنين فرقي از حجاز كه بسيار مورد احترام آنان بود اعتماد كردند.

"طبقات" شيرازي، كه وائل هالاك آن را "يك كار بيوگرافيكي مهم اوليه اهدا شده به حقوقدانان" خوانده است، 84 "شكل شاخص" از فقه اسلامي را پوشش داده؛ كه بصره 17 مورد آن را فراهم كرد. بنابراين بصره مركزي بود كه فقط مدينه با (22) مورد و كوفه با (20) مورد از آن پيش افتادند. از جمله اصحابي كه در بصره ساكن شدند ابوموسي و ]]انس ابن مالك بودند. در كنار حقوقدانان بصري، هالاك محمد ابن سيرين، ابو عبدالله مسلم ابن ياسر، و ابو ايوب ال-سختياني را بر مي گزيند. قتدا ابن ديعما[[ (]] سال 680 - تا 736) به عنوان يك محدث و مفسر قرآن احترام يافت. در اواخر سال 750، سووار ابن عبدالله جهت اطمينان از بيطرفي آنها، شروع به پرداخت حقوق به شاهدان و منشيان دادگاه نمود. حماد ابن سلاما (تاريخ. سال 784، مفتي شهر بصره، معلمي از ابو حنيفه بود. زفار ابن ال-هدي شاگرد ابو حنيفه ديرتر از كوفه به بصره حركت كرد. قوانین بصره اي و كوفي، تحت حمايت اوليه عباسيان، بخشي از فقه شد كه "مذهب[[ حنفي" نام گرفت؛ در نتيجه با ديگران، مثل تكرار در مدينه كه منجر به مذهب مالكي شد، به مخالفت برخاست.

]]سفيان ال- ثوري و معمر ابن رشيد بسياري از آموزشها و احاديث شرعي و غير شرعي در كتابها را جمع آوري نموده، و به يمن مهاجرت كردند،‌ در آنجا عبد الرزاق آنها را در طي قرن نهم CE در مصنف خويش قرار داد. در بازگشت به بصره، مسدد ابن مصرحد جمع آوريهاي خويش را كه به صورت "حديث مسند|مسند[[" مرتب كرده بود، تاليف نمود.

بصره همچنين زادگاه تفاسير مرتدي از اسلام شد. ]]ربيعه ال – عدويه ال-قيسيه، (متولد سال717)، در آنجا زندگي كردو به عنوان شاعر، متصوف، و معلم مشهور شد. او همچنين در زمره اركان اوليه قدريه (جنبش وابسته به علوم الهي)|قدريه[[ بود.

قدريسم در اسلام همانند عقيده آزادي اراده انسان در مسيحيت، در مخالفت با اين قبيل عقايد جبر و تفويض كه پيش از اين توسط اشخاصي، مانند، ]]جان كالوين،‌ ارائه شده بود، مي باشد . محدث يحيي ابن يعمر‌ ابداع عقايد قدري را در بصره به معبد ال-جوهاني[[ (تاريخ. سال 80) نسبت داده است.

]]الحسن (محقق) در "رساله[[" خود: خدا ممكن است فرمان داده، ممنوع كند، ادب نموده، و امتحان نمايد؛ اما عليرغم اين كه قدرت دارد انسانهاي عادي را به خير يا شر زور نمي كند؛ يك روش ميانه رو از قدريسم را گسترش داده است. بعقيده ]]الذهبي ("سيار اعلم ال- نوبالا" 858#6:330 )، شاگرد الحسن ابو عثمان عمر ابن عبيد (تاريخ. در حدود سال 144) تدريس سير و سلوك الحسن را ترك كرده و با اتخاذ بيشتر اين عقايد خويس را "در عزلت نگاهداشت". در سوريه، حكومت مروانيان جهت تصديق دستيابي آنان بر اجازه معنوي بر جبر و تفويض تكيه داشت. مقتدا مالك در كتاب مووتاي  خويش (با تصويب!) ثبت نموده است كه خليفه عمر عبدالعزيز[[ فرمان داده بود كه قدريه ها را بايد "به شمشير" سپرد. مخبران حديث سوري احاديثي از پيامبر جعل كرده اند مبني بر اين كه قدريسم را به عنوان يك بدعتكاري تقبيح نموده، و چنانكه در سوره پنجم يهوديان گفته شده بود، معتقدان آن و كلا همه بصره را  به عنوان "ميمونها و خوكها" برچسب زده است.                       

تحت تسلط ]]ابو الهزي ال- علاف (به تاريخ سال 841)، همچنين اهالی بصره جهت مدرسه طرفداران معتزلي، نوعي فلسفه عقل گرائي كه شامل اصول قدري الحسن و جلب حمايت خليفه عباسيان المامون[[ بوده، متهم گشته (يا سرزنش شده اند).

بنا به نظر آرتور جفري، بصره همچنين در ابتدا شيوه اي مخصوص از تلفظ قرآن را نگاهداشته، كه آنها به عنوان "]]لباب ال – كلوب[[" بر كاغذ قرار گرفته و به ابو موسي نسبت داده شده. براي مثال، نسخه قديمي استفاده شده "ابراهام" در مقابل"ابراهيم" كه به واسطه قافيه سوره بيست و يكم اجبارا تغييرداده شد، بسته به كتاب مقدس صحيح تر است؛ علاوه بر اين مغايرتهاي ثبت شده ابوموسي جهت سوره 21 وجود ندارد.همچنين استنباط ]]ابن ال – زبير[[ زماني كه به مكه آمد بدينگونه بود (اگرچه مغايرتهاي او كار بر روي سوره 21 را در بر مي گرفت). احتمالا راه حل اين است كه نص اوليه قرآن در بصره "ناقص" بوده، كه گفته مي شود فاقد نشانه هاي صدادار بلند بود؛‌ و اين كه بصره پيش تر از اين كه سوره هاي ديگر پذيرفته شود – به احتمال بسيار زياد در طي يا بعد از نيمه – سال 680، سوره 21 را به عنوان بخشي از قرآن پذيرفت.

[ویرایش] تاريخچه

[ویرایش] هزاره اول

[ویرایش] زمان تاسيس : سال 636

زيستگاهي قديميتر توسط يك ]]سرياني به نام پرت دي مايشان در همسايگي نزديك شناخته شده است. شهر كنوني در سال 636 به عنوان يك اردوگاه و پادگان جهت مردان عرب ايلياتي كه ارتش امير عمر بن – خطاب[[ را تشكيل مي دادند، در چند مايلي جنوب شهر كنوني تاسيس شد، جائي كه محل آن را هنوز يك



]]گفته مشخص مي كند. در زمان شكست نيروهاي ساساني[[ در آنجا، فرمانده مسلمان اتبع ابن غزوان ابتدا اردوگاهي را در آنجا بر روي محلي از يك زيستگاه قديمي پارسيان كه واهستاباد ارداسير ناميده مي شد برپا نمود، كه به واسطه هجوم اعراب ويران شد > عطف< نظر به "]]دائرة المعارف ايرانيكا" ، احسان يارشاتر|ا. يارشاتر، دانشگاه كلمبيا[[، صفحه 851 > عطف/< . نام ال – بصره، كه در زبان عربي به معناي "ديده باني برفراز" يا "ديدن هرچيزي"، به جهت نقش بصره به عنوان يك پايگاه نظامي در برابر پادشاهي ]]ساساني[[ به آن داده شده است. به هر حال ديگر منابع مي گويند مبدا پيدايش نام آن از كلمه فارسي بس – راه يا بسوراه به معناي "جائي كه بسياري راهها به يكديگر مي رسند" مي باشد > عطف< محمدي ملايري، م. "ديل – اي ايرانشهر" را ملاحظه نمائيد. > عطف/< .


[ویرایش] سال 639: ]]ابو موسي ال – اشعري[[

]]عمر اين اردوگاه را به عنوان شهري با پنج ناحيه بنا نمود، و ابو موسي ال – اشعري را به عنوان اولين فرماندار آن منصوب نمود. ابو موسي فتح خوزستان را از سال 639 تا سال 642 رهبري نمود. پس از اين، عمر به او دستور كمك به عثمان ابن العس را داد، سپس با ايران از يك منطقه شرقي تر جديد "مصر" در توواج[[ به جنگ پرداخت.


[ویرایش] سال 650: عبدالله بن عمير=

در سال ]]650، امير عثمان[[ مرز فارسي را مجددا سازمان داد، عبداله ابن عمير را به عنوان فرماندار بصره منصوب نموده، و جناح جنوبي تهاجم را تحت مسئوليت بصره قرار داد.ابن عمير قواي خويش را تا پيروزي نهائي ايشان بر ]]يزدگرد سوم، پادشاه پارسي رهبري نمود. در نتيجه بصره نزاعهائي چند با عثمان داشت و بنابراين در سال 656 چند مرد را به نمايندگي در برابر او فرستاد. در قتل عثمان،‌ بصره به رسميت شناختن علي ابن ابوطالب را رد نموده، در عوض به حمايت از حكومت اشرافي مكه كه در آن هنگام توسط عايشه، ال – زبير، و طلحه رهبري شد پرداخت. علي اين قوا را در جنگ جمل[[ شكست داد.

[ویرایش] 6؟؟: عثمان ابن حنيف

امام علي در ابتدا عثمان ابن حنيف و سپس عبدالله ابن عباس را به عنوان فرماندار بصره منصوب نمود. اين مردان شهر را تا اواخر عمر در سال ]]661[[ براي علي نگاهداري نمودند.

[ویرایش] سال 661 : عبدالله بني اميه اي

]]سفيانيها بصره را تا مرگ يزيد[[ در سال 683 در دست داشتند. اولين فرماندار ايشان يك بني اميه اي به نام عبدالله بود، كسي كه ثابت كرد ارتشبدي بزرگ مي باشد (تحت فرماندهي او، كابل مجبور به پرداخت خراج شد) اما شهرداري ضعيف بود.

[ویرایش] سال 661 : ]]زياد ابن ابو سفيان[[

در سال ]]664 معاويه او را با زياد ابن ابو سفيان كه اغلب "ابن ابيهي" (پسري از خود او داراي پدري ]]ناشناخته[[)" ناميده مي شد [[، تعويض نمود، كه به جهت روشهاي بي رحمانه اش در نظم عمومي مشهور شد.

[ویرایش] سال 673 : ]]عبيد – الله ابن زياد[[

بعلت مرگ زياد در سال ]]673، پسر او عبيد – الله ابن زياد فرماندار شد. در سال 680، يزيد اول[[ به عبيدالله فرمان برقراري نظم در كوفه را در واكنش عمومي آنجا نسبت به حسين ابن علي داد؛ امام حسين پيش از اين بسرعت از شهر خارج شده بودند،‌ و بنابراين عبيدالله پسر عموي او ]]مسلم ابن عقيل[[ را اعدام نمود. (مترجم: مسلم بعنوان سفیر امام حسین و قبل از ایشان به کوفه فرستاده شده بودند که عبیدالله ایشان را شهید کرد)

[ویرایش] سال 648 : عبدالله ابن الحريث=

در سال ]]683، عبدالله ابن زبير به عنوان خليفه جديد در حجاز اعلام شد. در سال 684[[ اهالی بصره عبيدالله را مجبور به پناه دادن به مسعود العضدي نموده و عبدالله ابن الحريث را به عنوان فرماندار خود برگزيدند. ابن الحريث به سرعت دعوي ابن ال – زبير را تصديق نموده، و مسعود اقدامي نابهنگام و مهلك بابت عبيدالله انجام داد، و بنابراين عبيد الله مجبور به فرار شد.

ابن ال - حريث سال خويش را صرف اشتغال به سعي در خواباندن شورش خارجیت ]]نفيع ابن الرزاق[[ در خوزستان نمود. عرف اسلامي او را به عنوان بيگانه سست و فاسد در خانه محكوم نموده، اما به علت ماهيت عقيده و نمازخوان بودن او را مي ستايد.

[ویرایش] سال 648 : عمر ابن عبيدالله

در سال 685، ابن ال – زبير نياز به مردي اهل عمل داشت، و بنابراين عمر ابن عبيدالله ابن معمر را منصوب نمود >عطف< (ميدلانگ صفحه. 303-4) >عطف /<

[ویرایش] سال 684 : مصعب ابن ال – زبير

در نهايت ابن ال-زبير برادر خود مصعب را منصوب نمود. در سال ]]686، مختار كه مدعي پيامبري خويش بود شورشي را در كوفه رهبري كرد، و به كار عبيدالله ابن زياد در نزدیکی شهر موصل پايان داد. در سال 687[[، مصعب مختار را، به كمك كوفيهائي كه مختار را تبعيد كرده بودند شكست داد >عطف< (بروك صفحه. 66) >عطف /<

[ویرایش] سال 684 : ال – حجاج

]]عبدالمالك بصره را در سال 691 دوباره فتح نمود، و بصره در طول زمان تمرد ابن اشعث از سال 699 - 702 به فرماندار خويش الحجاج وفادار باقي ماند. به هر حال بصره از تمرد يزيد ابن ال – محلب در برابر يزيد دوم در طي سال 720 حمايت كرد. در سال 740، بصره به جهت ال – سفاح[[ از عباسيان سقوط نمود.

[ویرایش] سال 740 – 1660:؟

الگو:بخش-گسترده

[ویرایش] هزاره دوم

[ویرایش] سال 1668: امپراتوري عثماني

طي مدت زماني طولاني تا زمانيكه به وسيله ]]امپراتور عثماني در سال 1668[[ تسخبر شد، يك مركز آباد تجاري و فرهنگي بود، پس از اين از اهميت آن كاسته شد، اما توسط تركها و ]]فارسها[[ مورد جنگ واقع شد و صحنه تكرار سعي و تلاشها در مقاومت شد.

[ویرایش] سال 1911: امپراتوري عثماني=

در سال 1911، "دائرةالمعارف بريتانيكا" گزارش كرد كه برخي يهوديان و تعداد كمي مسيحي در بصره زندگي مي كنند، اما غير از افسران عثماني هيچ تركي زندگي نمي كند. "نقيب" يا سردسته طبقه نجبا (مثل اولاد خاندان پيامبر، كساني كه به پوشيدن عمامه سبز رنگ ملقب شده بودند)، ثروتمند ترين و بانفوذ قدرت ترين شخصيت در بصره بود. در سال 1884 عثمانيها به فشار داخلي ]]شيعيان[[ جنوب به واسطه جداسازي مرزهاي جنوبي ولايت بغداد و ايجاد يك ولايت جديد از بصره پاسخ دادند.

[ویرایش] سال 1914: جنگ جهاني اول

پس از ]]نزاع بصره در سال (1914) در طي جنگ جهاني اول توسط كشور متحده پادشاهي|انگلستان اشغال شد (كارهاي طراحي شده توسط آقاي (مهندس)جرج بوچانان|جرج بوچانان[[، بندر را به طرز نوين در آورد، كه بندر اصلي عراق شد.

[ویرایش] در سال 1939 : جنگ جهاني دوم

در طي ]]جنگ جهاني دوم بندري كاملا مهم بود كه بسياري از كالاها و تداركات از طريق آن توسط ديگر متحدانش به روسيه[[ فرستاده شد. در پايان جنگ جهاني دوم جمعبت در حدود 93000- نفر بود.


[ویرایش] سال 1945-1990: زمان صلح و جنگ ايران و عراق

]]دانشگاه بصره در سال 1967[[ تاسيس شد.

تا سال ]]1977 جمعيت این شهر به حدی بالا و در حدود 5/1 ميليون نفر رسيده بود. در طي جنگ ايران و عراق ميزان جمعيت كاهش پيدا كرد، دراواخر سال 1980 تا زير 900000 نفر رسيد، ممكن است در طي بدترين شرايط جنگ به يك حد پائيني تنها بالاي 400000 نفر رسيده باشد، شهر بارها توسط ايران گلوله باران شد و و محل بسياري از نزاعهاي سهمگين، همچون عمليات رمضان[[ بود، اما هرگز سقوط نكرد.

[ویرایش] سال 1991: جنگ خليج فارس=

پس از اولين ]]جنگ خليج فارس در سال 1991 بصره مكان شورشي گسترده در برابر صدام حسين[[ بود، كه به طور خصمانه اي با كشتار و خرابي بسياري كه به شهر ضربه وارد كرد سركوب شد.

[ویرایش] سال 1999: دومين شورش=

دومين شورش در سال 1999منتج به توقيف عده كثيري در داخل و اطراف بصره شد، متعاقبا دولت عراقي عمدا از شهر غفلت نمود و بيشتر تجارتها به ]]ام قصر معطوف شد. اين سوء استفاده هاي ذكر شده جهت نماياندن جمله اتهامات در برابر رژيم قبلي جهت درنظر گرفته شدن توسط ديوان عالي عراق اقامه شده به وسيله دولت موقت عراق[[ متعاقب تهاجم سال 2003 مي باشند.

[ویرایش] هزاره سوم==

كارگران در صنعت نفت بصره در سازماني گسترده و منازعات كارگري گرفتار شده اند. آنها در آگوست سال 2003 يك ]]اقدام اعتصابي|اعتصاب دو روزه برگزار نمودند، و در ژوئن 2004 يك هسته مركزي مستقل تشكيل دادند اتحاديه كل كارگران نفت[[ (جي يو او اي). اتحاديه در جولاي 2005 يك اعتصاب يك روزه برگزار كرد، و به طور عمومي طرحهائي را جهت خصوصي كردن صنعت ارائه داد.

[ویرایش] سال 2003:جنگ عراق و اشغال=

از ابتداي مارس تا انتهاي ماه مي سال 2003، در ]]تهاجم سال 2003 عراق حومه بصره صحنه نزاعي سنگين بود. نيروهاي انگليسي، توسط ائتلافي از هفتمين تيپ مسلح انگليسي|هفتمين تيپ مسلح رهبري شد، در 6 آوريل سال 2003 شهر گرفته شد. ُاين شهر در طي تهاجم عراق در سال 2003، اولين مكان توقف آمريكا و انگليس[[ بود.

[ویرایش] سال 2004: بمب گذاري در ماشين

در ]]21 آوريل [[ ]]سال 2004، يك سري از بمب گذاريهاي بصره در 21 آوريل 2004|انفجارهاي بمب[[ در ميان شهر به صدا درآمده فضاي شهر را شكافته، تعداد قابل توجهي از مردم را كشت.

]]بخش چند مليتي (جنوب – شرق) (عراق)، تحت فرمان انگليسها، به طور جاري متعهد امنيت و ثبات نيروهاي اعزامي صلح به فرمانداري بصره[[ و نواحي اطراف شد.

[ویرایش] سال 2005=

[ویرایش] ژانويه: انتخابات

عليرغم ضديت ]سنيهاي عراقي وكردهاي مادی تر ، گزارش داده شده است گروههاي سياسي وايدئولوژي آنها كه در بصره قدرت دارند ارتباطات نزديكي با احزاب سياسي پيشين در قدرت در حكومت عراق|حكومت عراقي[[، دارند. در انتخابات ژانويه سال 2005 ديده شد كه چند سياستمدار افراطي، كه توسط احزاب مذهبي حمايت مي شدند، قدرت را به دست آوردند.

[ویرایش] منازعات داخلي

تا نيمه اول سال 2005، بصره به عنوان يك هسته مركزي روياروئيهاي فرهنگ عراقي عامه و مسلمانان ]]شيعه[[ مورد توجه واقع شده بود. >عطف [1] >عطف</. در مارس 2005، گروهي از دانشجويان دانشگاه بصره جهت نواختن موسيقي و رقصيدن، و به جهت سرگرم شدن به آنچه كه روابط بدون قيد ميان زن و مرد تصور مي شود مورد ضرب و شتم قرار


گرفتند. تصاوير ويدئويي اخيرالذكر كه درست پيش از زد و خورد گرفته شده نشان مي دهد كه مردان با يكديگر

مي رقصيده اند، و زنان در كناري ايستاده بودند.

افراد شبه نظامي،‌ احتمالا از ]]نظاميان مهدي از مقتدا صدر[[ چند دانشجو را زده، و يك زن جوان را چنان به شدت زدند كه گزارش شده است كه بينائي خويش را از دست داده است.بر خلاف گزارشهاي اخير، هيچ دانشجوئي عملا نمرده است. يكي از بحثها راجع به اين ماجرا اين بود كه افراد ]]پليس عراقي[[ ( آی پی ها) ايستادند بدون اينكه كاري انجام دهند. اين در بصره كاملاعادي بوده و باقي است، هر دو به دليل اين كه به شدت در داخل پليس عراق توسط گروههاي شبه نظامي گوناگون نفوذ وجود دارد، و عمل به تنهائي يا در قالب گروههاي كوچك بي نهايت براي افراد پليس خطرناك مي باشد.

طرفداران]]صدر| ال – صدر[[ فعاليتهاي شبه نظاميان را مورد ستايش قرار داده اند >عطف< [2] >عطف /<. نواختن موسيقي و فروشگاههاي لوازم موسيقي غالبا هدف گروههاي شيعه مي باشد، كساني كه معتقدند موسيقي مخالف اصول ]]اسلام[[ است. چند فروشگاه لوازم موسيقي بمب گذاري شده است. [3] >عطف /<.

[ویرایش] ماه آگوست: استيون وينسنت

در سوم آگوست سال 2005، يك روزنامه نگار آمريكائي در بصره به قتل رسيد. ]]استيون وينسنت نويسنده اي آزاد براي نيويورك تايمز و كريستين ساينس مانيتور[[ بود، و به صورت ناشناس در آن زمان در بصره فعاليت مي كرد. اوكتابي درباره تاريخ بصره مي نوشت، و با افراد محلي مصاحبه مي كرد. او و مترجمش توسط افرادي كه اعتقاد بر اين بود كه احتمالا از افراد نيروي ]]پليس عراقي[[ باشند ربوده شدند. صبح بسيار زود روز بعد،‌ او را مرده يافتند، سه گلوله به او اصابت كرده بود. مترجم او زنده مانده بود، رها شده بود تا بميرد. تنها چند روز پيش از آن آقاي وينسنت مقاله اي بسيار هشدار دهنده راجع به فساد و نفوذ شبه نظاميان در دولت محلي و نيروي پليس بصره در نيويورك تايمز منتشر كرده بود.

[ویرایش] =سپتامبر: نزاع انگلستان با پليس عراقي

الگو:تاريخ پاک کردن الگو:ويكينيوز ]]تصوير:2 سرباز انگليسي.جي پي جي|قابل كليك كردن|دو سرباز انگليسي توسط پليس عراق دستگير شدند. ]])عكس (]] آسوشیتد پرس [[

در ]]19 سپتامبر، سال 2005، در ادامه تعقيب يك ماشين دو سرباز انگليسي در بصره توسط پليسعراقي[[ دستگير شدند. مقامات رسمي پليس آنها را به كشتن يك پليس و مجروح كردن ديگري در حالي كه ملبس به لباس غير نظاميان بودند كردند. طبق گزارشات دو سرباز پس از قرار گرفتن در دسترس پليس عراقي، به روي پليس آتش گشودند ، پس از اين كه آنها توقيف شدند که باعث بروز درگیری هائی شد که در آن دو خودرو زرهی مورد حمله قرار گرفتند. بنا به گزارش واصله دو غير نظامي كشته شده و سه سرباز انگليسي مجروح شدند. توقيف دو مقام بلندپايه ]]ارتش مهدي[[ ]]مقتدا صدر[[ بازداشتهائي را در پي داشت.

مقامات رسمي ]]وزارت دفاع (انگلستان)|وزارت دفاع[[ انگلستان جهت تامين هدف آزادي مردان، كه طبق گزارشات تحت پوشش كار مي كردند،‌ اصرار به مذاكره با مقامات عراقي داشتند. عضو ارتش انگليسي كه در عكسهاي مربوطه به نظر مي رسيد زخمي شده باشد تنها جهت جراحتهاي جزئي مورد درمان قرار گرفت. اما آنها اعتراف كردند كه در حالیکه نیرو های انگلیسی سعی در "دستگیری" مردان داشتند، يك ديوار منفجر شده است. به هرحال، منابع داخلی وابسته به وزارت خارجه به عراق گفتند در عمليات نجات، شش تانك جهت درهم شكستن ديوار مورد استفاده قرار گرفته اند. شاهدان به ]]آسوشيتد پرس[[ گفتند در طي عمليات حدود 150 زنداني فرار كردند؛ مقامات رسمي عراقي اخيرا فرار هر زنداني را تكذيب كردند.

دو]]خودرو زرهی مورد تعقیب مبارزان مسلح| مبارزان اي اف وي اس انگلیسی كه توسط بمبهاي بنزيني[[ متعدد در تصادمات مورد اصابت گلوله قرار گرفت، به ايستگاه پليس جائي كه سربازان نگهداري مي شدند فرستاده شدند. مقامات رسمي انگليسي این موضوع را اعلام نکردند که دو مرد تحت پوشش انجام می شده است. جمعيت معترضان خشمگين بمبهاي بنزيني و سنگهائي پرتاب كردند كه موجب مجروح شدن سه نظامي و چند غير نظامي شد. تصاوير تلويزيوني سربازان را در ميان ادوات جنگي در حال بالا رفتن از يكي از ای اف وی های شعله ور و نجات خودشان نشان مي دهد. به عبارتي، وزير دفاع ]]جان ريد (سياستمدار)|جان ريد[[ اظهار داشت سربازاني كه از خودروها فراركردند جهت جراحتهاي جزئي درمان شدند. آقاي ريد افزود كه مطمئن نيست چه چيزي باعث آشوب شده بود. اين مقام سياسي افزود "ما جهت كمك به حكومت عراقي به اعزام نيرو ادامه خواهيم داد براي يك مدت طولاني آنان تشخیص خواهند داد كه حضور يك ائتلاف جهت تامين امنيت لازم است،". گزارشهاي اخير خبرگزاري انگليسي ام او دی اظهار داشت سربازان عليرغم دستورات وزارت داخله عراق، توسط افراد پليس عراقي به دست شورشيان عراقي افتادند. از آنجائي كه نيروهاي پليس در استان بصره به نفوذ شديد توسط شبه نظاميان معروف شده اند اين گزارش كلا عين حقيقت مي باشد. سطح نفوذ آنقدر بالا بود كه حتي ايستگاههاي پليس اختصاصي جهت گروههاي خاص، بيشتر ]]گروههاي بدر[[ ]]مجلس اعلاي انقلاب عراق (اس سي آي آر آي) يا شاخه بصري شبه نظاميان مهدي[[ ]]مقتدا صدر[[، خويشاونديها را حفظ كرده بودند.

]](سرباز) تيم كولينز، فرمانده سابق يگانهاي عراق، حادثه ازدحام جمعيت را همچون يك "شب شلوغ در بلفاست[[ توصيف كرد >عطف< "[4]


[ویرایش] 2006

[ویرایش] فوريه: انگليسيها نوجوانان را مورد ضرب و شتم قرار دادند

الگو:اصلي در فوريه سال 2006 نمايش ويدئويي گروهي از سربازان انگليسي در حال زدن چند نوجوان عراقي روي اينترنت، و كمي پس از آن، روي شبكه هاي تلويزيوني مهم سراسر دنيا فرستاده شد.

[ویرایش] جزئيات

در ]]هزار و يك شب تحت نام بس راه شهر ذكر شده است، و گفته شده سندباد ملوان[[ سفر دريائي خويش را از اينجا شروع كرده است.

همچنين "بصرا" نام يك نوع بازی – ماهيگيري ]]گيم كارد مي باشد كه در خاور ميانه[[ در قهوه خانه ها بازي مي كردند.


[ویرایش] شرح تاريخچه كتابها

  • حلاك، وائل. اصول و تكامل قانون اسلامي. چاپ دانشگاه كمبريج، سال 2005
  • هاتينگ، جرالد آر. اولين خاندان اسلامي.
  • ميدلانگ، ويلفرد. "عبدالله بي. ال – زبير و مهدي" در روزنامه نيير ايسترن استاديز 40. سال 1981. صفحه 291- 305 .
  • وينسنت، استيفن. "به سوي منطقه قرمز: سفري به روح عراق". آي اس بي ان 0-57-890626-1

[ویرایش] همچين ملاحظه كنيد

  • ]]فهرست قصرها در عراق[[
  • ]]فرودگاه بين المللي بصره[[
  • ]]دوآ کمیل[[

[ویرایش] پیوندهای (لینک) خارجي

نقشه بصره (ان آي ام اي)

  • [5].گيم كارد بصره
  • [6].شهر صنعتي بصره
  • [7].محمد و گسترش اسلام توسط سندرسون بك
  • [8].وابسته به علوم الهي
  • [9].قدريه، معتذلي، و شيعه
  • [10]. تاريخچه نص قرآن، آرتور جفري، سال 1946
  • [11].نسخه قديمي ابوموسي الاشعري، آرتور جفري، سال 1936

الگو:Coor title dm ]] شهرها و روستاها در عراق[[

انتها: بصره