ساتی برزن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

ساتی برزن از فرماندهان عصر داریوش سوم دوازدهمين و آخرين شاهنشاه هخامنشی ساتراپ (والی) هرات است. او مردى متهور و دلاور و حادثه‌جو و از متحدين بسوس والی باختر (بلخ) بود كه از يك طرف پنجه بخون دارا آلود و از طرف ديگر بعد از تسلط اسکندر مقدونی بر ضد مقدونیان قيام كرد و چند ماه در جنگ و گريز بود تا جان بر سر اين كار نهاد. بسال 331 ق. م. در سومين و آخرين جنگ دارا (داریوش) با اسكندر كه در گوگامل (در نزديك نینوای سابق و اربیل كنونی) روى داد. ساتى برزن فرماندهى سپاهيان هراتى را داشت. بعد از شكست قطعى دارا و فرار او بسوى مشرق عده‌اى از سرداران او به اشارت بسوس بر ضد او توطئه‌اى چيدند و شاهنشاه را بازداشتند. ساتى برزن نيز در اين توطئه شركت داشت و چون اسكندر بتعقيب آنان برخاست و بنزديكى آنان رسيد ساتى برزن بهمراهى سركردهٔ ديگرى بنام برازانت زخمهاى مهلكى به دارا زدند و او را در حال نزع گذاشتند و با 600 سوار گريختند. (330 ق.م.) بروايت آریان و کنت کورث مورخان یونانی سال بعد ساتى برزن در گرگان بحضور اسكندر رسيد و اعلام اطاعت و وفادارى كرد. اسكندر نيز او را بحكمرانى ايالت هرات كه در دورهٔ سابق داشت مجدداً منصوب كرد. ساتى برزن به هرات رفت و هنگام ورود اسكندر به آن ايالت به استقبال فاتح مقدونی شتافت و شرط خدمت بجاى آورد. اسكندر او را مورد لطف قرار داد و يكى از سركردگان خود را بنام اناکسیپ با 40 كماندار سوار مأمور كرد كه ولايت هرات را از آزار سپاه مقدونى بهنگام عبور از آن سامان محافظت كنند، و خود براى سركوبى بسوس سردستهء كشندگان داريوش سوم كه در باختر شوريده و خود را اردشير شاه خوانده بود حركت كرد. در راه خبر رسيد كه ساتى برزن اناكسيپ و سواران او را كشته و هراتيها را شورانيده است و آنان در پايتخت (كرسى) ولايت هرات كه آرتاکوان (= آرتاكاكنا = خورتاكان = آرتاكان = ارته كان= اردكان) نام داشت گرد آمده‌اند. نقشهٔ ساتى برزن اين است كه با بسوس همدست شود و بمحض اينكه اسكندر دور شد با تمام قوا متحداً به مقدونيها حمله كنند. اسكندر نزديك بود به بسوس برسد ولی تصميم گرفت اول كار ساتى برزن را يكسره كند. قسمتى از لشكرش را در محل گذاشت و خود با پياده‌نظام و سواره‌نظام سبك اسلحه تمام شب را به سوى هرات راند و به آرتاكوان رسيد و بطور ناگهانى بر سر ساتى برزن تاخت. ساتى برزن از سرعت حركت اسكندر بوحشت افتاد، دو هزار سوار برداشت و بباختر در پناه بسوس گريخت و باقى سپاهيان او در شهر آرتاكوان كه مستحكم شده بود آمادهء جنگ ايستادند، كسانى هم كه توانائى جنگيدن نداشتند بكوهى پناه بردند. اسكندر سردارى را مأمور محاصرهٔ پناهندگان كوه كرد و خود بتعقيب ساتى برزن پرداخت و چون شنيد او بسيار دور است و رسيدن به او آسان نيست برگشت تا كار پناهندگان را يكسره كند. بخت با اسكندر ياورى كرد و بعلت آتش گرفتن جنگلى كه كوه را پوشانيده بود، كار بر پناهندگان سخت شد. گروهى سوختند و گروهى گريختند و گروهى بزنجير كشيده شدند. آنگاه اسكندر آرتاكوان را گشود و آرزاسس نامى را بجاى ساتى برزن والی آنجا كرد، و خود بسوى سیستان شتافت. و پس از تمشيت امور آنجا بطرف مردم آریاسب (= اورگت = آگرياسپ) كه در حوالى گودرزه يا جنوب شرقى سيستان ميزيستند راند. پنج روز پس از ورود بدان جاى شنيد كه ساتى برزن با دو هزار سوار بهرات آمده است، بر اثر اين خبر سپاهى مركب از شش هزار پيادهٔ يونانى و 600 سوار بسردارى کارانوس واریگیوس و بمعاونت ارته باذ و آندرونیکوس بدانجا فرستاد و خود 60 روز در كشور آرياسپها براى تمشيت امور آنجا ماند. و نيز به فراتافرن والی پارت فرمان داد كه به آنان بپيوندد. در نبردى كه ميان يونانيان و سپاه ساتى‌برزن درگرفت ايرانيان دليريها كردند. ولی اريگيوس ضربتى بصورت ساتى‌برزن زد و او را بزمين افكند و تزلزل در سپاه هرات افتاد. ساتى‌برزن كلاه‌خود خود را از زمين برداشت و اريگيوس را بجنگ تن بتن طلبيد. دو مرد جنگجو داد مردى بدادند. سرانجام ساتى‌برزن بر زمين افتاد و اريگيوس اسلحه و لباس او را بعلامت پيروزى به باختر نزد فاتح مقدونی برد (328 ق. م.).


[ویرایش] جستارهای وابسته


[ویرایش] منابع

  • ایران باستان
  • ویکی پدیای انگلیسی
زبان‌های دیگر