تاریخچه دانشگاه تهران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
دانشگاه تهران نخستین دانشگاه ایران است. دانشگاه تهران در زمان رضاشاه پایه گذاری و بنا شد و به اصرار شخص رضاشاه فرهنگستان زبان واژهٔ «دانشگاه» را بجای «اونیورسیته» برگزید.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] طرح تأسيس دانشگاه تهران
در بهمن ماه سال ۱۳۱۲ شمسی، جلسه هیات دولت وقت، پیشنهاد تأسیس دانشگاه مطرح شد. دربارهٔ این پیشنهاد، علی اصغر حکمت وزير معارف و مسئول اجراي طرح تأسيس دانشگاه تهران و نخستین رئيس اين دانشگاه، در كتاب خاطراتش چنین نوشته است [1]:
در يكي از شبهاي فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسة هيأت وزرا در حضور شاه در عمارتي كه اكنون مقر كاخ ملكه پهلوي است تشكيل شده بود. سخن از آبادي تهران و عظمت ابنيه و عمارات و قصور زيباي جديد در ميان آمد. مرحوم فروغي (ذكاءالملك) رئيسالوزرا در اين باب به شاهنشاه تبريك گفت ديگر وزيران نيز هريك به تحسين و تمجيد زبان گشوده بودند. نوبت به بنده نگارنده رسيد كه به سمت كفيل وزارت معارف در آن ميان حاضر بودم. گويا خداوند متعال به قلب من الهام كرد كه عرض كردم در آبادي و عظمت پايتخت البته شكي نيست ولي نقصي كه دارد اين است كه اين شهر هنوز عمارت مخصوص “اونيورسيته“ (دانشگاه) ندارد و حيف است كه اين شهر نوين از همه بلاد بزرگ عالم از اين حيث عقب باشد. شاه بعد از اندك تأملي يك كلمه گفتند “بسيار خوب آنرا بسازيد“.
در جلسه بعدِ هيأت وزرا در آغاز بهوزير ماليه مرحوم علياكبر داور، رو نموده و فرمودند در بودجه سال آينده مبلغ ۲۵۰۰۰۰ تومان به وزارت معارف اعتبار بدهيد كه به مصرف ساختمان مدرسه برسانند. چند روز بعد كه بودجه سال نو تدوين و تنظيم شد و به تصويب رسيد وزير ماليه اضافه براعتبار مقرر سال قبل مبلغ مزبور را جهت ساختمان مدارس در فصل مخصوص گنجانيده و قبل از نوروز 1313 به تصويب رسيد و بهوزارت معارف هم ابلاغ شد و من مأمور و مكلف شدم كه ساختمان دانشگاه را آغاز نمايم.
علی اصغر حکمت بی درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان یابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیره دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد. آنان پس از جستجوی بسیار در میان ابنیه، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند.
علی اصغر حکمت نوشته است:
از جمله زمينهايي كه عرضه شد در بهجتآباد بود كه آن وقت در اطراف باغ معروف آن عمارات و خانههايي بنا شده بود. مهندس وزارت معارف موسيوآندرهگدار آن را نپسنديد و كمي عرصه و قلت وسعت آن را خاطر نشان ساخت.
مالكين اراضي بهجتآباد كه از اين جانب مايوس شدند در نزد وزير ماليه كوشش كرده و خاطر آن مرحوم را بر رجحان زمين خود جلب كردند. يكي از شبهاي فروردين ماه همان سال كه پيشنهاد دو زمين جلاليه و بهجتآباد مطرح شد مرحوم داور، رجحان بهجتآباد را قوياً پشتيباني ميكرد و بالاخره اخذ رأي به عمل آمد و معلوم شد ايشان اكثريت داشتند و من بسيار دلشكسته و نوميد گشتم. در اين اثنا شاه به جلسه وزرا ورود فرمودند. پس از اندكي به رسم معمول از مرحوم فروغي نخست وزير سئوال كردند (چه ميكرديد؟) مرحوم فروغي عرض كرد “صحبت انتخاب زمين براي دانشگاه بود و دو محل پيشنهاد شده يك بهجتآباد و ديگري جلاليه“ شاه بعد از اندك تأملي فرموديد “باغ جلاليه را انتخاب كنيد. بهجتآباد شايسته نيست. عرصه آن كم و اراضي آن سيلگير است. من همه اين نواحي را با اسب گردش كرده و ديدهام“ مطلب تمام شد و من مشغول به كار شدم. در كتاب استاد عشق درخاطرات دكترمحمود حسابي اينگونه آمده است كه بنا به پيشنهاد واصرار دكتر حسابي به وزير فرهنگ وقت آقاي حكمت وراضي كردن ايشان وقت ملاقات با رضا شاه گرفته شد وپس از نيم ساعت مذاكره وتوجيه رضاشاه توسط دكتر حسابي ايشان دستوردادند كه آقاي حكمت لايحه تاسيس دانشگاه تهران را به مجلس ببرند وپس از تهيه طرح تاسيس دانشگاه توسط دكتر حسابي از روي قوانين دانشگاه فرانسه ونروژ، پس از بحثهاي فراوان در مجلس اين لايحه راي آورد. اطلاعات بيشتر در سايت دانشگاه تهران http://www.ut.ac.ir/fa/main-links/overview.htm
[ویرایش] آغاز ساختمان
باغ جلالیه در شمال تهران آنروز مابین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰.ق در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزادهای به نام جلال الدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود. به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعاً به مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان از این تاجر خریداری شد و موسیو گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد.
[ویرایش] نخستین ساختمان دانشگاه
تالار کالبدشکافی نخستین ساختمان دانشگاه بود. قرار شد كه ساختمان دانشگاه از دانشكده پزشكي آغاز شـود. در اوايل ارديبهشت اين ساختمان شروع شد. نقشه محل نگهداري اجساد در طبقه زيرزمين و تالارهای کالبدشکافی در دو طبقه و آمفیتئاتر ویژه آموزشهای نظري به مرحله اجرا گذارده شد و تا اواخر ديماه 1313 خاتمه پذيرفت. دكتر امیر اعلم كه رئيس كرسي تشريح بود و دكتر ابوالقاسم بختیار جراح و معاون دانشكده پزشکی و دكتر بلر جراح بيمارستان آمريكايي تهران كوشش فراوان در اين راه به خرج دادند. به نوشتهٔ حکمت، حتي براي اولین بار اجساد اموات بلاصاحب را مخفيانه دكتر بختيار از مريضخانههاي دولتي تحويل گرفته و در اتوموبیل شخصي خود به تالار تشريح ميآورد و در سالن زيرزمين در محفظههاي مخصوص مملو از محلول ضدعفوني قرار ميگرفت.
همزمان با گشايش تالار کالبدشکافی، در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳خ لوح یادبود تأسیس دانشگاه با حضور رضاشاه در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد.