خوشنویسی در ایران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
- خط اوستایی
- خط پهلوی
[ویرایش] ورود اسلام به ایران و تحول خط
خطوط اصلی و متداول عصر حاضر در ایران
- 1- کوفی
- 2- خط محقق
- 3- خط ریحان
- 4- خط ثلث
- 5- خط نسخ
- 6- خط تعلیق
- 7- خط دیوانی
- 8- خط رقعه
- 9- خط نستعلیق
- 10- خط شکسته نستعلیق
[ویرایش] تحول و نوآوری در دنیای معاصر
خط و خوشنویسی در ایام گذشته و دنیای سنتی، پیوسته با تحول و نوآوری همراه بوده است اما در جهان سنتی، به دلیل عدم نیاز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نیازهای تجاری و انتشاراتی و تبلیغاتی، اهداف خوشنویسی ترکیبی بوده است از زیبایی بصری آسانی، سرعت و سهولت نگارش و خوانایی تا درنهایت، بتواند روند مراسالات و مکاتبات و امور دیوانی و تا حدودی نیز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف دیگر، هم در نظام سنتی و هم در دنیای معاصر و مدرن، انگیزههای کارکردی عاملی مهم و درجه اول، در تحولات خط محسوب میشود. اگر چه زیبایی بصری نیز بدون شک مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و یک دستی و متحدالشکلی مکاتبات، این بعد عملکردی خطاطی را به حداقل رسانده و در کنار آن جنبههای دیگر خطاطی اهمیت یافته است. لهذا نوآوری، مهمترین خاستگاه تحولات خط در یکصدو پنجاه سال اخیر میباشد. تحولات فرهنگی هنری و سیاسی اجتماعی و فناوری که زمینه ساز نوآوری متفاوتی در خط شدهاند در ایران، طی دو حرکت در دورههای قاجار و پهلوی خطاطی و خوشنویسی را تحت تأثیر قرار دادهاند که اینک بدان اشاره میشود.
[ویرایش] الف دوره اول قاجاریه (دوره نوآوری در جامعه سنتی)
جامعه قاجاری جامعهای سنتی بود اما در این دوران از عهد عباس میرزا پسر فتحعلی شاه و پس از جنگهای ایران و روس و شکستهای ایران با جمع بندی از دلایل شکست و با حرکتی عبرت گیرانه توسط عباس میرزا تحولاتی در روند نوآوری انجام گرفت که حاصل آن نوسازی قشون ورود صنعت چاپ و ورود برخی کارخانجات و تأسیس مدارس سبک جدید و فرستادن دانشجو به خارج از کشور برای کسب علم و هنر بوده است. اما شاه بیت این نوآوری بعدها در ظهور و روزنامهها و نشریاتی تحقق یافت که به نحوی اطلاع رسانی و آگهیهای جدید را به عهده گرفتند. خط و خوشنویسی نیز در پرتو این تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگی بسیار کند حرکت نمود تا بتواند نشریات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نماید به عنوان نمونه نخستین نشریاتی که خوشنویسی جدیدی را میطلبیدند عبارت بودند از:
- کاغذ اخبار در 1253 به سردبیری میرزا صالح شیرازی
- وقایع اتفاقیه 1267 –1264 به سردبیری امیرکبیر
- قانون 1295-1290 به سردبیری میرزاملکم خان
به طور تفصیلی تر و جهت تشریح نوآوری و تأثیر آن بر خطاطی یکصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستین روزنامههای ایران قابل بررسی است.
[ویرایش] کاغذ اخبار
نخستین روزنامه که حاکی از سرآغاز نوآوری در جامعه سنتی است حدود 72 سال قبل از مشروطه منتشر شد اگر چه درباره روز تولد و تاریخچه دقیق اولین روزنامه فوق که با سردبیری میرزا صالح شیرازی کازرونی منتشر شده اطلاع زیادی در دست نیست جز این که به تقریباً در طی چند جمله گفته شود که نخستین روزنامه ایران تحت عنوان کاغذ اخبار و به فرمان محمد شاه منتشر شده است و نخستین شماره در 25 محرم 1253 انتشارات یافته است. روزنامه وقایع اتفاقیه تأثیر پذیری خط و خوشنویسی از نوآوریهای دوره قاجار، در روزنامه وقایع اتفاقیه نیز به نحو چشمگیرتری ظاهر میشود این روزنامه از زمان ناصرالدین شاه و به سردبیری وزیرنظر امیرکبیر منتشر شد و بعدها با تغییراتی به اسمهای ایران سلطانی و ایران مواجه شد و اکنون نیز ادامه دارد. نخستین شماره آن با تصویر شیر و خورشید و با جمله یا اسدالله الغائب به نحو خاص طراحی شده که الله بالای اسد قرار گیرد اسدالغالب و همچنین جمله روزنامه اخباردارالخلافه طهران را در فضای گرافیکی ویژهای به صورت غیر متداول خطاطی و خوشنویسی رایج سامان داده است.
[ویرایش] روزنامه قانون
اما روزنامه قانون به سردبیری میرزاملکم خان ناظم الدوله از دیگر نشریات نوگرا و نوپرداز دوران قاجاریست. البته بررسی نوآوری و تأثیرآن بر خطاطی که در رابطه با روزنامه قانون انجام میگیرد جدای از وجوه و گرایشهای فراماسونری میرزاملکم میباشد نوآوری این نشریه با شعاری که بر سر نشریه چاپ خودنمایی میکند شعار مذکور چنین است: اتفاق عدالت ترقی این شعار به نحو خاصی بین دو گرایش نو و سنتی مشاهده میشود در سرلوح نقطه گذاری واژه قانون به نحوی متفاوت از نقطه گذاریهای رایج بر سر یکدیگر نه در کنار یکدیگر قرار دارد و درآغاز واژه قانون واژه آدمیت به نحو خاصی طراحی شده و به صورت «ا د م ی ت» نوشته شده. سپس در پایین، سرلوح به سه قسمت تفکیک گردیده که گویای سنت و تجدد در کنار یکدیگر است. نمونههای فوق، نخستین تکاپوهای نوآورانه در عصر قاجار است که خوشنویسی در مطبوعات را از خود متأثر نموده، اما در عصر پهلوی یعنی دوره دوم تحولات نوآوری روند تکاپو بسیار سریعتر است.
[ویرایش] ب- دوره دوم – پهلوی (دوره نوسازی)
در سراسر قرن چهارده شمسی تاریخ خط و خوشنویسی در ایران مواجه با سرعت و نوآوری شگفتی است تا بتواند نیازهای معاصر تجارت و تبلیغات و فناوری را پاسخگو باشد. از سوی دیگر در سراسر قرن بیستم مکاتب بینالمللی که پس از تولید در خاستگاه خود به سرعت جهانی میشدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسیم گردند: نخستین دسته هنرمندانی بودند که در هماهنگی کامل با سبکهای بینالمللی قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمندانی تشکیل میشد که گرایشهای بومی و ملی را در فضایی جهانی جستجو میکردند. نقش این هنرمندان بر تولد خطاطی نوین از چنان اهمیتی برخوردار است که جایگزینی برای آن نمیتوان یافت. شاید بتوان گفت مکتب سقاخانه خاستگاه اصلی زیباشناسی و نوآوری معاصر، در خوشنویسی خط بوده است.
[ویرایش] مکتب سقاخانه و تأثیر آن بر نوآوری در خطاطی
در دهه چهل در ایران – در بحبوهه نوسازی و درگیریهای سنت گرایان و نوگرایان در حالی که مکتب رایج در سپهر بینالمللی، هنر مردمی یا پاپ آرت در حال عبور و انقضای دوره خود بود عدهای از هنرمندان نوآور ایرانی، مکتب جدیدی را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر تحولات خط، از خود باقی گذاشت، این مکتب بعدها، سقاخانه، نام گرفت. در رأس این هنرمندان – پرونیزتناولی، ژازه طباطبایی و حسین زنده رودی در جستجوی تعریف دربارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند. و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس نمایند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی به عمل آید و در سامانی دهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود … عناصر مورد علاقه این هنرمندان در نماز، قفلها و کلیدها - ضریح های اماکن متبرکه و سقاخانهها، نگینهای انگشتری و حرزها و کاسهها و الواح شمایلهایی بود که در مجموع از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتی بوده است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند. در حقیقت زیبایی با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتی عجین شده و مصرفکنندگان غرق در آن بودند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساخت و ساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
[ویرایش] خط و تبلیغات
نیازهای جامعه، در مقطع زمانی مذکور نیز خود محل بررسی است. رقابتهای تجاری، تبلیغات، اعم از آگهیها و پوسترها و همچنین، روزنامهها و کتب و سایر نشریات به هنرمندان فرصتی بخشیدند که با هوشیاری خاص خود این هنر تازه پا به عرصه گذاشته را در روندی جدید به کار گیرند، نیازهای تبلیغاتی تجاری، سینماها، کتابها، روزنامهها و مسابقات، بیان جدید بصری را طلب میکردند. خط و خوشنویسی میتوانست این نیازها را برآورده نماید. این بار وظیفه بصری خط بر وظیفه مراسلاتی و مکاتباتی رجحان یافت و به معنای دیگر در روند رقابت زیبایی و سودمندی (در زمینه مراسلات) زیبایی گوی سبقت را ربود.
[ویرایش] سنت شکنی در ارتباط شکل و محتوی
در روند خلاقیتهای نوآورانه، هنرمندان به چنان ابداعاتی در خط دست یافتند که میتوان آن را مجموعهای از سنت شکنیها، نام نهاد، شاید بتوان گفت مهمترین سنت شکنی در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنیای سنتی، خط وظیفه داشت که مفهوم را به آسان ترین، سهل ترین، سریعترین و خواناترین وجهی بیان نماید تا در نگاه اول فرم و محتوی و شکل و مفهوم یک جا به بیننده و خواننده القاء شود. اما اینک وظیفه مهم خط زیبایی و تبلیغ است. لهذا، هنرمندان در حالی که بدیع بودن و شگفتی را همراه زیبایی از اهداف مهم بصری تعیین نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوری یعنی، تغییر شکل (دفرماسیون) در حروف اغراق در حروف (اگزجریشن) و ساده سازی (استیلزیشن) آن چنان تحولاتی در حروف ایجاد نمودند تا بتوانند زیبایی و قدرت ارایه و روح تبلیغ گرای آن را بالا ببرند. از این روی، خط در نگاه اول نه میتوانست و نه میخواست که در روند این تغییرات مفاهیم را همراه با شکل، یکجا القا نماید. در نقاشی، از این هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامی رابطه مفهوم و شکل از هم گسیخته گردید و خط در کنار رنگ و سایر اشکال به جزیی از ترکیب بندی تبدیل گردید و تغییر شکل و تکرار حروف فقط به قصد زیبایی از اهداف مهم هنر خط تلقی گردید. هنرمندانی چون زنده رودی خط را در مرز جنبشی پیش بردند و تناولی خط را در مجسمههای هیچ یا نقاشی «هیچ» بر روی کاسه بشقاب ها، متحول نمود و به دنبال آنان پی آرام آنچنان تغییر شکلهایی در حروف به وجود آورد که به کلی رابطه فرم و محتوی را از هم گسست و خط در آثار او به مجموعهای از حرکت حروف در بطن سطوح رنگی تبدیل گردید. مافی نیاز با سیاه مشقهای خود این سنت شکنی را ادامه داد تا نوبت به احصایی رسیدکه در آخرین تحولات هنری خود فقط به یک مجموعهای از حرکت حروف دست یافت و نام آن را بسم ا… نهاد…
پس از آن افجهای با خط، نقاشی کرد و بالاخره جلیل رسولی از خط و چسباندنیها به یکدیگر سعی نمود ضمن احترام به رابطه فرم و محتوی در خط، از طریق چسباندن ترمهها و نمدها و نظایر آن به تابلوی خط، غنای ملی و زیبایی سنتی ببخشد... و این روند ادامه داشته است تا آخرین دست آورد خط به نام مُعَلی توسط عجمی پا به صحنه نهاد. این خط نیز تلاش میکند رابطه فرم و محتوا را حفظ نماید. توسل به نام علی الهام بخش هنرمند، در تحول حروف و ترکیب بندی بوده است. اینک که خطاطی، در روند تحولات جدید، وظیفه خود را خوانایی و سهولت نگارش و سرعت مراودات و مراسلات نمیداند کم یا بیش به فرمی زیبا تبدیل شده است که در درجه اول معنای خود را نه فقط القا نمیکند بلکه ادعایی نیز دارد در دورههای معاصر، در نقاشی ارایه فرم محض، نه تنها جرم نیست بلکه مطلوب نیز هست زیرا مخاطب مختار است که هر چه میخواهد ببیند و هر طور دوست دارد.قرائت کند اما در گرافیک، به ویژه در روند کاربردهای زندگی روزمره هنرمند ناچار است زیبایی را با سودمندی و گویایی ترکیب کند انبوه مخاطبان خود را که اغلب عامه مردمند، نه نخبگان، راضی نماید… لهذا، تمهیدات نوینی، به یاری خطاطی جدید آمده است. این تمهیدات جدید، عبارتاند از: ترکیب بندی، رنگ عناصر خیال و رمزهای تصویری که به حوزه و قلمرو مربوطه نزدیکند (مثلاً سینما یا تبلیغ قالی). اما همه شگردهای بالا، هنگام مفید میافتد که بینده و مخاطب با مشارکت فعال خود در فهم و خواند خط جدید تلاش نماید…. و این یکی از مهمترین ویژگیهای تحول خوشنویسی در خط معاصر است.
[ویرایش] نوگرایان و اقلام قدیم
از آنجایی که مدرنیستها از دشواری خط و ناخوانایی آن واهمه نداشتهاند جسورانه و بی دریغ در روند این نوآوری از اقلام قدیم استفاده نمودند. ظرفیت بالای نوآوری خط کوفی که از ثلث قرن دوم و سوم تا «معلی» در قرن پانزدهم هجری ادامه داشته و حتی گسترش یافته است به هنرمندان فرصت داد که تمامی اقلام خط توجه نمایند نه تنها تعلیق و نستعلیق و شکسته، که خطهای خوانایی هستند بلکه شکلهای قدیم تر و گمنام تر خط را نیز چون رقاع و محقق و ریحان و در شکلهای هندسی، کوفی را چون خط بنایی (معقلی) و حتی کوفی گیاهی را نیز به عنوان مواد خام آثار خود تلقی نمایند. نکته مهم اینست که از تکنیکهای ساده با قلم نی و مرکب، تا قلم و مو و رنگ روغن و حتی امروزه رایانه دیجیتال آرت، هیچیک از اقلام خط سنتی با خطوط مدرن در تضاد قرار نگرفتهاند چرا که ظرفیت بالای خط کوفی، با همه تحولاتش توانسته است فرصت همزیستی خط و فناوری و هنر معاصر را به بهترین وجهی ایجاد نماید.
[ویرایش] فهرست منابع
1- لغت نامهٔ دهخدا 2- نشریهٔ علمی پزوهشی دانشکدهٔ هنرهای زیبا 3- وبگاههای www.moala.net و www.qoqnoos.com
برگرفته از وبگاه ترنج
- در آن وبگاه آمده "توجه: هرگونه کپی برداری از مطالب مندرج در این مقاله با ذکر منبع بلامانع است."