بافتشناسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بافتشناسی بررسی میکروسکوپی تشکیل، ساختار و کارکرد بافتهاست.
دانشهای زیستی مرتبط با بافتشناسی از این قرارند:
- یاختهشناسی یعنی بررسی یاختهها، این دانش یک سطح پایینتر از بافتشناسی قرار دارد.
- کالبدشناسی: بررسی اندامها
- ریختشناسی: بررسی کلیه سازوارهها (ارگانیسمها)
[ویرایش] گونههای بافت
بافتهای بَخشینهای (مریستمی):
۱-مریستمهای انتهایی
۲-مریستمهای آوندی
۳-لایه زاینده (کامبیوم) چوب پنبه
۴-بخشینه (مریستم) میان-بافتی بافتهای غیر مریستمی:
- بافتهای ساده
۱-پارانشیم
۲-کلانشیم
۳-اسکلرانشیم
۴-بافتهای ترشحی
۵-روپوست
بافتهای مرکب:
۶-بافت چوب
۷-بافت آبکش
[ویرایش] بافتهای مریستمی
بافت بَخشینه (مریستم Meristem): شامل یاختههای جنینی است که میتواند به سلولهای بالغ تبدیل شود و تخصص پیدا نماید. که به این پدیده زیستی، اصطلاحا تمایز (differentiation) گویند.
مریستمها یا بافتهای مریستمی بافتهایی هستند که یاختههای آنها بطور فعال تقسیم میشوند. یاختههای تازهای که ساخته میشوند معمولاً کوچک بوده و ساختمانهای قوطی مانند و شش ضلعی تشکیل میدهند. هر کدام دارای هسته نسبتاً بزرگ در وسط بوده و کریچههای (واکوئلهای) ریز دارند و یا فاقد کریچه هستند. بتدریج که بالغ میشوند بر حسب نقش نهایی خود شکلها و اندازههای متفاوتی ایجاد میکنند.
مریستمهای انتهایی: مریستمهای انتهایی (نوک) در راس و یا نزدیک به راس ساقه و ریشه قرار گرفتهاند و با تولید یاختهی جدید رشد طولی میکنند. سه مریستم اولیه و همچنین برگهای جنینی و جوانه (پیش برگ) از هر کدام از مریستمهای نوک ایجاد میشوند. این سه مریستم
عبارتاند از: پیش-پوست (پروتودرم)، مریستم زمینهای و پروکامبیوم. بافتهایی که از آنها ایجاد میشود, بافتهای اولیه نامیده میشوند.
کامبیوم آوندی: کامبیوم آوندی به صورت استوانهای نازک و گاه منشعب در طول ساقه یا ریشه
بجز در نوک آنها امتداد دارد. کامبیوم در گیاهان چند ساله و تعدادی از گیاهان علفی یک ساله
حضور دارد و مسئول بافتهایی است که افزایش قطر گیاه را بر عهده دارند.سلولهای منفرد و
پایدار کامبیوم آوندی سلولهای بنیادی نامیده میشوند.
کامبیوم چوب پنبه (لایه زاینده پوست): کامبیوم چوب پنبه مانند کامبیوم آوندی به صورت
استوانه باریکی است که در طول ساقه یا ریشه گیاهان چوبی امتداد پیدا میکند. مکان آن بیرون
کامبیوم آوندی است, بطوری که در برش عرضی کامبیوم آوندی به شکل لولهای است که قطر آن
کمتر از کامبیوم چوب پنبه بوده و درون آن قرار دارد. عمل کامبیوم چوب پنبه تولید پوست
خارجی گیاهان چوبی است. بافتهایی که از تمایز کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه تولید می
شوند بافتهای ثانویه نام دارند. و پس از آن که بافتهای نخستین بالغ شوند, بوجود میآیند.
مریستم میان بافتی: گیاهان علفی هیچ کدام از کامبیومهای آوندی و چوب پنبه را ندارندولی دارای
مریستم انتهایی و مریستم دیگری بنام مریستم میان بافتی میان یقهای میباشند که در مجاور
محل گرهها و در فواصلی در طول ساقه قرار میگیرد. مریستم میان بافتی همانند مریستم انتهایی
باعث افزایش طول ساقه میشوند.
- بافتهای غیر مریستمی
بافتهای غیر مریستمی از یاختههایی تشکیل میشوند که خود از مریستمها تولید شده اند.آنها بر
حسب نقش وعمل خود دارای اشکال و اندازههای گوناگونی هستند. برخی از این بافتها شامل یک
گونه یاخته میباشند در حالی که بعضی دیگر ممکن است از ۲ یا چند نوع یاخته تشکیل شده باشند.
- بافتهای ساده
پارانشیم: سلولهای پارانشیمی فراوانترین گونه یاختهها هستند و تقریباً در بیشتر بخشهای گیاهان عالی مشاهده میشوند. شکل یاختههای پارانشیمی کم و بیش کروی است ولی به مرور که تعداد آنها زیاد شده و تحت فشار قرار میگیرند دیوارههای نازک آنها تحت این شرایط شکلهای گوناگونی را ایجاد مینمایند. این یاختهها دارای کریچههای درشت هستند و ممکن است دارای دانههای نشاسته، چربی، تانن، بلورها و مواد تراوشی (ترشحی) دیگری باشند. در میان یاختههای پارانشیمی معمولاً فضاهایی وجود دارد که در گیاهان آبزی این فضاهای بین یاختهای گسترش بیشتری پیدا کرده بطوریکه حالت شبکهای را به خود میگیرند. این نوع بافتهای پارانشیمی که دارای فضاهای هوایی زیادی هستند، آرانشیم (Aerenchyma) نام
دارند، در حالی که بافتهای پارانشیمی که محتوی تعداد زیادی سبزدیسه (کلروپلاست) هستند، کلرانشیم
نامیده میشوند. یاختههای پارانشیم فاقد سبزدیسه، نقش ذخیره مواد را بر عهده دارند.
کلانشیم:مانند یاختههای پارانشیم دارای درون-یاخته (پروتوپلاسم) زنده بوده و میتوانند برای مدت زیادی زنده بمانند. این یاخته ها، به واسطه دیواره ضخیم خود از یاختههای پارانشیمی قابل تشخیص هستند.
یاختههای کلانشیم غالبا زیر روپوست قرار میگیرند. آنها معمولاً درازند و دیواره آنها علاوه بر
این که محکم است قابل ارتجاع نیز میباشند و باعث استقامت اندامهای در حال رشد و همچنین
اندامهای بالغ مانند برگ و اجزای گل میشوند.
اسکلرانشیم: دارای یاختههایی با دیواره ضخیم میباشد که معمولاً با لیگنین آغشته شده اند.
یاختههای بالغ اسکرانشیم مرده بوده و تنها نقش آنها نگهداری و استقامت گیاه میباشد.
یاختههای اسکلرانشیم بر دو نوعند: اسکلریدها و فیبرها. اسکلریدها ممکن است به صورت
تصادفی در هر بافتی پراکنده باشند. به عنوان مثال، بافت کمی سخت و خشن گلابی حاوی
گروههایی از اسکلرید میباشد که به آنها یاختههای سنگی نیز گفته میشود. اسکلریدها تقریباً
ابعادی یک اندازه دارند و گاهی در مکانهای خاصی ظاهر میشوند(مثل حاشیه برگهای کاملیا) به
جای آنکه در بافتها پخش باشند.
فیبرها ممکن است در رابطه با بافتهای گوناگون اندامهای ریشه، ساقه، برگ و میوه یافت
شوند. طول آنها به مراتب بیشتر از پهنای آنهاست و دارای مجرای درونی نسبتاً کوچکی بنام
لومن میباشند که در وسط سلول قرار دارد.
بافتهای ترشحی: موادی را که در پروتوپلاسم سلول تولید شده به بیرون آزاد میکنند.ترکیبات
ترشحی غالبا مواد زایدی هستند که برای گیاه کاربردی ندارند، ولی بعضی از این مواد هورمون
ها هستند که برای فعالیتهای گیاه، حیاتی میباشند.
یاختهها یا بافتهای تراوشی (ترشحی) در جاهای گوناگون گیاه قرار دارند.، متداولترین بافتهای تراوشی
عبارتاند از شهد گلها، مواد روغنی در مرکبات، نعناع و بسیاری از برگهای دیگر، مواد
موسیلاژی که در پرزهای غدهای گیاهان حشره خوار تولید میشود، لاتکس و شیرابه که در
اعضای چندین خانواده نظیر فرفیون یافت میشود.
روپوست: یاختههایهای بیرونیترین لایه اندامهای جوان گیاه اپیدرم یا روپوست نامیده میشود؛ و
چون با محیط بیرون ارتباط مستقیم دارد، بنابراین ممکن است بر حسب تغییرات محیطی دارای
یاختههای گوناگونی باشند. روپوست معمولاً سلولهای کلفتی دارد و مواد چربی بنام کوتین ترشح می
کند. کوتین لایه حفاظتی بنام کوتیکول ایجاد مینماید. ضخامت کوتیکول و مهمتر از آن مومی که
بر سطح کوتیکول بهوسیله روپوست ترشح میشود میزان خروج آب را از طریق تبخیر از گیاه
مشخص مینماید. کوتیکول همچنین مقاومت شگرفی نسبت به نفوذ باکتریها و دیگر
موجودات بیماریزا دارد.
در ریشه، یاختههای روپوست زوایدی بنام تارهای کشنده (کرکهای ریشه) ایجاد میکنند که در
فاصله کمی از نوک ریشه قرار میگیرند. تارهای کشنده سطح جذب را به اندازه قابل ملاحظهای
افزایش میدهند.
روپوست برگها دارای منافذی بنام روزنه (Stomata) میباشند که
در دو سوی آنها دو یاخته بنام یاختههای نگهبان (Guard Cell) قرار میگیرد. یاختههای نگهبان
از نظر شکل با دیگر یاختههای روپوست تفاوت داشته و همچنین بواسطه داشتن کلروپلاست با
یاختههای روپوستی متفاوت هستند. بافتهای مرکب برخلاف بافتهای ساده بیش از
یک نوع یاخته تشکیل شده اند. دو نوع از بافتهای مرکب یعنی بافتهای چوب و آبکش عهده دار
نقش انتقال آب، یونها و مواد غذایی به صورت محلول در سرتاسر گیاه میباشند. بعضی از این
بافتها بهوسیله مریستم انتهایی تولید شده، لیکن بیشتر این بافتها در گیاهان چوبی بهوسیله کامبیوم
آوندی ایجاد شده که غالبا به آنها بافتهای هادی اطلاق میشود.
چوب (Xylem): یکی از اجزای مهم سامانه هدایت کننده در گیاهان است و آب و مواد محلول را
به تمام اندامها منتقل میکند. چوب شامل ترکیبی از یاختههای پارانشیمی، فیبرها، آوندهای
چوبی تراکئید و یاختههای پرتویی میباشد. آوندها لولههای بلندی هستند که از یاختههای
انفرادی بنام عناصر آوندی ساخته میشوند. این یاختهها در دو انتها باز بوده و گاه ایجاد انتهای
غربالی میکنند. تراکئیدها ی بالغ شبیه عناصر آوندی مرده هستند و در دو انتها دوکی شکل می
باشند ولی مانند آوندها باز نیستند. تراکئیدها بر هم منطبق نبوده و دیواره آنها با سلولهای
تراکئید دیگر، تشکیل روزنه میدهند و اجازه تبادل آب به سلولهای مجاور را میدهند.
آبکش(Ploem): یاختههای زنده آبکش، مواد غذایی مثل قندها را از طریق پلاسمادسماتا (plasmodesmata) به دیگر یاختهها و اندامهای گیاه منتقل مینمایند. بافت آبکش از عناصر
آوند آبکش و یاختههای همراه تشکیل شده است. آبکش از سلولهای مادر لایه کامبیوم که یاختههای
چوبی را نیز تولید میکنند بوجود میآید. آبکش مانند چوب دارای الیاف و سلولهای پارانشیمی
و یاختههای پرتوی میباشد. عناصر آوند آبکش شبیه عناصر چوبی از هر دو انتها بر هم
منطبق بوده و لولههای آبکش را بوجود میآورند. ولی بر خلاف عناصر چوبی دیواره انتهایی
کاملن باز نبوده ولی در عوض پر از منفذهای کوچکی هستند که از درون آنها میان-یاخته (سیتوپلاسم) از
یاختهای به یاخته دیگر منتقل میشود. این مناطق منفذدار آوند آبکش، صفحات آبکش نامیده می
شوند. عناصر آبکش هنگام بلوغ بدون هسته میباشند، ولی علیرغم این واقعیت میان یاخته آنها
برای انتقل مواد غذایی به صورت محلول در سراسر گیاه بسیار فعال است. ظاهراً یاختههای
همراه ارتباط خیلی نزدیکی با لولههای آبکش دارند و باعث انتقال غذا میشوند.
با سپاس از گروه زیستشناسی مجید ناطق
(در این نوشتار از برخی از برابرنهادههای فرهنگستان زبان و ادب پارسی بهره گرفته شده است).