ويكتوراميل فرانكل

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

ويكتور اميل فرانكل روان‌شناس، فيلسوف و عصب روان‌پزشك اتريشي در 26 مارس در وين ديده به جهان گشود و در دوم سپتامبر 1997 بر اثر بيماري قلبي درگذشت. او پايه‌گذار مكتب سوم روان‌درماني وين يعني معنا درماني است، مكتب اول و دوم روان‌درماني وين روان‌كاوي زيگموند فرويد و روان‌شناسي فردي آلفرد آدلر مي‌باشد. آشنايي فرانكل با روان‌شناسي به 15 سالگي برمي‌گردد. جايي كه در كلاس‌هاي شبانه روان‌شناسي كاربردي و تجربي شركت كرد. در سال 1924 مقاله‌اي از او تحت عنوان ”ريشة حركت‌هاي نشانگر رد و تأييد“ توسط فرويد در مجلة بين‌المللي روان‌كاوي به چاپ رسيد كه نخستين اثر وي محسوب مي‌شود. از آن پس 32 كتاب از فرانكل به‌جا مانده كه به 40 زبان دنيا ترجمه شده است. پژوهشگران زيادي در مورد معنادرماني يا لوگوتراپي دست به پژوهش و تأليف زده‌اند كه حاصل آن 145 كتاب، 154 رساله و بيش از 1400 مقاله است كه هر آن در حال افزايش است. عناوين آثار ترجمه شده فرانكل به انگليسي عبارتند از: - پزشك و روح: از روان‌درماني تا معنادرماني (1955).  - انسان در جستجوي معنا: مقدمه‌اي بر معنادرماني (1959).  - روان‌درماني و وجودگرايي: مقاله‌هاي برگزيده معنادرماني به قلم ويكتور فرانكل (1967). - اراده معطوف به معنا: پايه‌ها و كاربردهاي معنادرماني (1969). - خداي ناهشيار: روان‌درماني و يزدان‌شناسي (1975).  - فرياد ناشنيده براي معنا (1978).  - خاطرات ويكتور فرانكل: يك خود زندگي‌نامه (1997).  - انسان در جستجوي معناي نهايي (2000). كه از ميان آنها عناوين ترجمه شده به فارسي با علامت مشخص شده است. فرانكل افزون بر دو مدرك دكتري در فلسفه و عصب- روان‌پزشكي، 29 دكتراي افتخاري از دانشگاه‌هاي مختلف دنيا نظير ملبورن، بوينس‌آيرس، سيلان هند ولويولاي شيكاگو دريافت كرده است و كرسي استادي معنادرماني در دانشگاه بين‌المللي ايالات متحده، سن‌ديه‌گو، به افتخار او داير شد. همچنين، در 200 دانشگاه خارج از اروپا سخنران مهمان بود كه از ميان آن‌ها تنها 92 سفر در آمريكا بوده است. تاكنون، ترجمه انگليسي كتاب ”انسان در جستجوي معنا“ فرانكل حدود ده ميليون نسخه فروش داشته است. در 1991 كتابخانه كنگره ايالات متحده، براساس يك زمينه‌يابي انجام شده روي خوانندگان در جمعيت‌عمومي، آن را در رديف ده كتاب با نفوذ امريكا قرار داد. فرانكل چهار سال از عمر خود را در چهار اردوگاه نازي‌ها به‌سر برد: درزنشتات ، آشويتز ، كافرينگ و توركهايم . پدرش در اردوگاه درزنشتات بر اثر ذات‌الريه روي دست‌هايش جان سپرد. مادرش در اتاق گاز آشويتز و برادرش والتر در زير آوار يكي از معادن اردوگاه‌هاي فرعي آشويتز جان دادند. همسرش تيلي نيز در اردوگاه برگن- بلسن بر اثر گرسنگي در حالي‌كه تنها 24 سال داشت جان سپرد. از خانواده او تنها خواهرش استلا كه به استراليا مهاجرت كرده بود جان سالم به‌در برد. زنداني شماره 119104 در 27 آوريل 1945 توسط نيروهاي متفقين آزاد شد و در حالي كه چهل سال داشت به وين بازگشت. مردي كه سختي‌هاي زيادي را پشت‌سر گذاشته بود در بازگشت اصول نظري و كاربردي معنادرماني را پايه گذاشت. او با تنزل انسان به بُعد جسماني- رواني محض به‌شدت مخالف بود و بر اين باور بود كه بُعدي خردزاد وجود دارد كه تن به كاهش‌گرايي فرويدي نمي‌دهد. سخن انقلابي فرانكل اين بود كه روح انسان در سخت‌ترين شرايط زندگي بشر، نظير آن‌چه در آشويتز و داخائو گذشت، هم بيمار نمي‌شود. بر اين اساس بُعد خردزاد نوش‌دارويي است كه همواره در دسترس است.

منبع: محمدپور,احمدرضا.(1385).ويكتوراميل فرانكل:فراديدي بر روانشناسي و رواندرماني وجودي.تهران:نشردانژه.