بحث ویکیپدیا:شیوهنامه/موارد خاص در عنوانگزینی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
موردی که تازگیها به آن برخورد کردهام در مورد عنوانگزینی برای مقالاتی است که مثلاً در مورد یک بازی رایانهای نوشته میشوند. چون بازیها مثل فیلمها (در مقیاس وسیع) در مطبوعات نقد و بررسی نمیشوند، معمولاً نام فارسیای برای آنها وجود ندارد. آیا باید ترجمهای انجام شود؟ یا اینکه در کل برای مواردی مانند این باید استثنایی قائل شویم؟ (موارد دیگر که در همین دسته میگنجند:نام سایتها، نام نرمافزارها و...)--شروین افشار 14:13, ۱۶ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظر من:
- در مورد بازیها باید ترجمه انجام شود و عنوان با الفبای لاتین به ترجمه تغییر مسیر داده شود.
- عنوانهای نرمافزارها با الفبای فارسی حرفنویسی شود و از عنوان لاتین به آن تغییر مسیر داده شود.
- نام سایتهای کلهگنده (که ارزش آمدن در ویکیپدیا را دارند) معمولاً با نام شرکت مرتبط است. مثلاً yahoo.com وبگاه شرکت یاهو است. برای عنوان شرکتها به نظر من حتماً باید آن را به فارسی حرفنویسی کرد و آدرس سایت را به نام شرکت ارجاع داد. مثلاً میتوان yahoo.com را به «یاهو» یا «شرکت یاهو» تغییر مسیر داد. در ویکیپدیای انگلیسی هم این کار را انجام میدهند. در موارد دیگر هم میتوان نام وبگاه را با پیشکلمهٔ وبگاه آورد. مثلاً «darepit.com» را به «وبگاه درپیت» تغییر مسیر داد.
بهآفرید 23:36, ۱۶ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
- موافقم. بنابراین تغییرمسیرهای لاتین میتواند کماکان وجود داشته باشد ولی صفحهٔ اصلی یا حروفنگاری است و یا ترجمه. --شروین افشار 10:12, ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظر من نیازی به صفحه تغییر مسیر لاتین نیست، یا بایستی موارد استفادهاش به شدت محدود شود. کاوه ب ۲۸ فروردین ۱۳۸۴ (۱۷-۰۴-۲۰۰۶)، 19:20
-
-
-
- به نظر من وجودشان ضرری ندارد و در برخی موارد مفید است. ما باید خود را با ویکیپدیاهایی که خط لاتین (و حتی غربی) ندارند مقایسه کنیم (مانند ویکیپدیای ژاپنی که نمونه رشدیافته ویکیپدیاهای اینچنینی است). در ویکیپدای ژاپنی از این جور تغییر مسیرها زیاد است. محمود 20:11, ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
-
- زبان ژاپنی مثال خوبی نیست، چون از کاراکترهای چینی استفاده می کنند و اصولا برای فهم درست کلمات خارجی ناچار به مقایسه با مورد اصلی هستید. جریان نام کوکاکولا که معرف حضورتان هست. کاوه ب ۲۸ فروردین ۱۳۸۴ (۱۷-۰۴-۲۰۰۶)، 20:22
-
-
-
-
-
-
-
-
- تا حدودی موافقم. در واقع نز دیکترین ویکیپدیا به ما ویکیپدیای عبری است. البته ویکیپداهای عربی و اردو و ... به ما نزدیکترند ولی از آنها چیزی نمیتوان آموخت (وضعشان بهتر از ما نیست). محمود 20:49, ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- در ویکیپدیای عبری نیز از این مثالها زیاد است (مانند LAN، MAN و IEEE 802.11 ) محمود 20:54, ۱۷ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- در کل با اینکه نباید برای هر فیلم، کتاب و ترانهای یک صفحهٔ تغییر مسیر به زبانی دیگر داشته باشیم موافقم. نگهداریاش وحشتناک میشود و تعداد تغییرمسیرهای دوتایی - در بهترین حالت - یا تغییرمسیرهای خراب - در بدترین حالت - سر به فلک میزند. در هر صورت برای مخففها که مسئله قطعیست. برای نرمافزارها هم به نظر من باید باشد. برای موارد دیگر میتواند بسته به مورد بررسی شود. --شروین افشار 15:10, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
-
اتفاقاً من سؤالی در مورد مخففهای لاتین داشتم:
بهتر است هرچه زودتر بر سر عنوانهای مخفف توافقی صورت بگیرد تا یک نظمی پیدا کنند.مثالها را ببینید؛
- اچتیامال ، که در آن از فاصلهی مجازی استفاده شده.
- آی بی ام که درآن از فاصلهی معمولی استفاده شده.
- قطار ت.ژ.و که من آن را به ت ژ و منتقل کردم و در آن از نقطه استفاده شده؛ در این مورد استفاده از فاصلهی مجازی غیر منطقی به نظرم آمد،چون ژ و و به هم نمیچسبند.
در همین مورد: ت ژ و (فرانسوی) یا تی جی وی (انگلیسی) مناسبتر است؟ یعنی تلفظ در زبان اصلی ملاک باشد یا در پرکاربردترین زبان؟
یک سؤال دیگر: نامهایی که به صورت کد هستند را چه کنیم؟ مثلاً IEEE-488 , ISO 9000 , کاغذ A4 یا ایرباس A300-600R
به نظر من که فارسیسازی لغت به لغت این عبارات خندهدار و دنکیشوتوار میماند، آن هم در حالی که حتی در مورد نامگذاری خودروی ملّیمان(؟) این حساسیت را به خرج نمیدهند: «سمند LX» و نه مثلاً «سمند ل خ» یا «سمند ال اکس». Raamin ب 16:15, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
- استانداردها را که همانطور نگه میداریم. چیزهایی هستند که حتی ارقامشان نباید فارسی شود، شمارهٔ استانداردها، نسخههای نرمافزارها (فایرفاکس 1.5.1) و بعضی چیزهای دیگر. دقیقاً درست میگویید باید زودتر به یک استاندارد برسیم. --شروین افشار 16:46, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظر من همهٔ ارقام به فارسی باشد بهتر است. همه چیز یککاسه شود. مسألهٔ عادت چشم است.بهآفرید ۰۱:۴۰٬ ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- استانداردها را که همانطور نگه میداریم. چیزهایی هستند که حتی ارقامشان نباید فارسی شود، شمارهٔ استانداردها، نسخههای نرمافزارها (فایرفاکس 1.5.1) و بعضی چیزهای دیگر. دقیقاً درست میگویید باید زودتر به یک استاندارد برسیم. --شروین افشار 16:46, ۱۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
- راستش با اینکه با این قضیه موافقم که یکدستی بوجود میآید اگر همهٔ ارقام فارسی باشند، اما فکر میکنم در مواردی که گفتم لازم است که لاتین نوشته شود. البته باید بگردم ببینم در شیوهنامههای موجود چطور این مساله را مطرح کردهاند و راهکارشان چیست. کسی شیوهٔ کتاب ادیب سلطانی را دارد؟ --شروین افشار ۰۵:۱۶٬ ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- ارقام فارسی در کنار حروف انگلیسی چندان هم غریب نیست. تمام آموزش ریاضی فیزیک و شیمی در ایران بر همین اساس است مگر نه؟ یعنی همیشه در کتابهای درسی فارسی مینویسند X۲ و نه X2 یا ۲م. یا مثلاً در شیمی: H۲O. بر همین منوال چه مشکلی دارد که بنویسیم ISO۹۰۰۰، یا فایرفاکس ۱.۵.۱؟بهآفرید ۰۸:۳۵٬ ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- راستش با اینکه با این قضیه موافقم که یکدستی بوجود میآید اگر همهٔ ارقام فارسی باشند، اما فکر میکنم در مواردی که گفتم لازم است که لاتین نوشته شود. البته باید بگردم ببینم در شیوهنامههای موجود چطور این مساله را مطرح کردهاند و راهکارشان چیست. کسی شیوهٔ کتاب ادیب سلطانی را دارد؟ --شروین افشار ۰۵:۱۶٬ ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
من با ISO۹۰۰۰ مشکل خاصی ندارم؛ مشکل من مثلاً کاغذ آ۴ هست، یا پاپ۳(POP3)، یاسی-۱۳۰، یا ایرباس آ-۳۰۰ و امثالهم! Raamin ب ۱۹:۵۹, ۳۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
-
- من الان که فکر میکنم حتی با ISO۹۰۰۰ هم مخالفم و ایزو۹۰۰۰ را ترجیح میدهم. حتی آ۴ هم آنقدر غریب نیست. هم به این صورت (آ۴) در روزنامهٔ همشهری به کار رفتهاست هم در روزنامهٔ شرق. (جستجوی گوگل). به نظرم اگر استانداردی قوی داشته باشیم به هیچ روی با مشکل روبرو نمیشویم.
- استاندارد فرضاً به این گونه خواهد بود:
- برای نام مدلها که در آنها حرف لاتین به کاررفتهاست و تمام نامهای مخففی که حرفها در آنها به صورت جداجدا خوانده میشود فارغ از زبان کشور تولیدکننده حرفها به صورت زیر تبدیل میشوند:Aآ Bب Cث Dدی Eئی Fاف Gجی Hاچ Iآی Jژ Kکی Lال Mام Nان Oاو Pپ Qکیو Rر Sاس Tت Uیو Vو Wدبلیو Xایکس Yوای Zز. ملاک در معادل فارسی تلفظ نام بودهاست. اگر نام نویسهٔ فارسی (که تلفظش شبیه تلفظ حرف لاتین متناظر است) جز صدای آن باشد تلفظ نام حرف لاتین آوانویسی میشود وگرنه همان نویسهٔ فارسی آورده میشود.استثنا: «اف» و «اچ» به خاطر کثرت کاربرد). برای مثال اگر بنویسیم «ن» یک فارسی زبان ممکن است آن را «نون» یا «نِ» بخواند. برای همین N به صورت «ان» حرفنویسی میشود تا ابهام پیش نیاید. ولی اگر بنویسیم «ت» همواره همان «تِ» خوانده میشود از این رو T به صورت «ت» حرفنویسی میشود.
- اگر مخففی به طور معمول به صورت دیگر حرف نویسی میشود عنوان به عنوان معمولتر تغییر مسیر داده میشود. مثال: اچتامال -> اچتیامال
- برای مخففهایی که در زبان اصلی به صورت پیوسته (کلمه) خوانده میشوند مثل «ISO» تلفظ به فارسی حرف نویسی میشود. اینکه تلفظ در چه زبانی ملاک است. بستگی به کشور سازندهٔ آن دارد. مثال دیگر «پاپ۳»
- اندر ادامه:سر این یکی آنقدر هم مطمئن نیستم. شاید بهتر باشد برای سهولت آنها را هم حرف-نویسی کرد. آرمان من این است که بتوان بدون شبهه و اشکال از یکی گونه به گونهٔ دگیر رفت. از فارسی به لاتین و بالعکس. یعنی یک نگاشت یکبهیک داشته باشیم. اگر بنویسیم ایزو ممکن است کسی فکر کند معادل لاتین آن izo است.بهآفرید ۲۳:۰۸, ۳۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
- برای نام مدلها که در آنها حرف لاتین به کاررفتهاست و تمام نامهای مخففی که حرفها در آنها به صورت جداجدا خوانده میشود فارغ از زبان کشور تولیدکننده حرفها به صورت زیر تبدیل میشوند:Aآ Bب Cث Dدی Eئی Fاف Gجی Hاچ Iآی Jژ Kکی Lال Mام Nان Oاو Pپ Qکیو Rر Sاس Tت Uیو Vو Wدبلیو Xایکس Yوای Zز. ملاک در معادل فارسی تلفظ نام بودهاست. اگر نام نویسهٔ فارسی (که تلفظش شبیه تلفظ حرف لاتین متناظر است) جز صدای آن باشد تلفظ نام حرف لاتین آوانویسی میشود وگرنه همان نویسهٔ فارسی آورده میشود.استثنا: «اف» و «اچ» به خاطر کثرت کاربرد). برای مثال اگر بنویسیم «ن» یک فارسی زبان ممکن است آن را «نون» یا «نِ» بخواند. برای همین N به صورت «ان» حرفنویسی میشود تا ابهام پیش نیاید. ولی اگر بنویسیم «ت» همواره همان «تِ» خوانده میشود از این رو T به صورت «ت» حرفنویسی میشود.
- پیرامون مورد خاص تژو فارغ از اینکه از استاندارد خاصی پیروی کنیم یا نه به نظرم اگر حرفها قابلیت اتصال به هم داشته باشند باید نیمفاصله به کار برد وگرنه بدون فاصله. اتفاقاً من مدتهاست که میخواهم این نکته را در شیوهنامه بگنجانم و هی فراموش میکنم.
- نظر من به طور کلی اینست که باید به گونهای با قضیه برخورد شود که گویی اصلاً صفحهکلید ما قابلیت واردکردن ارقام و حروف لاتین را ندارد. این درست همانگونهایاست که آنان با کلمههای دخیل از زبان ما برخورد میکنند. هرچند «زین حسن تا آن حسن فرقیاست ژرف».
- بهآفرید ۲۲:۴۸, ۳۰ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
-
-
ببخشید؛ ولی دلایل بالا همچنان من را قانع نمیکند. من اینهمه تعصب روی فارسی نوشتن را درک نمیکنم! البته تأکید من روی استانداردها و کدها است. چرا در زبانهای روسی، یونانی، عبری، عربی و امثالهم این تعصب وجود ندارد؟ چرا باید فرض کنیم که صفحهکلیدمان لاتین تایپ نمیکند،در حالی که همگی میدانیم که چنین نیست.فکر نکنم اینطوری بتوان از زبان فارسی پاسداری کرد.در مورد زبانهای دیگر هم:آمریکاییها و آلمانیها نیستند که نیاز دارند در پاسپورتشان نامشان را با املای عربی داشتهباشند؛ در گذرنامههای ماست که ناممان به انگلیسی هم موجود است.(منظورم اینه که کاریش نمیشود کرد که انگلیسی رایجترین زبان دنیاست، از آنگلوساکسونها و ... هم انتظاری ندارم تا فارسی یاد بگیرند تا در ویکی انگلیسی محمد خاتمی به عنوان ورودی داشتهباشیم؛گو اینکه بعضیها در حد بضاعتشان سعی میکنند تا به زبان اصلی وفادار بمانند.
در مورد استانداردها و کدها، نظر من این است که عین کدها به عنوان ورودی در نظر گرفته شود؛البته با ارقام فارسی هم مشکلی ندارم (مثلاً ISO ۹۰۰۰)، اما هر کار میکنم میبینم که با «ایزو ۹۰۰۰» یا «اف-۱۴» یا «کاغذ آ۴» نمیتوانم کنار بیایم.
- :-) این دیگر اختلاف سلیقهاست. کاریاش نمیتوان کرد. من کلاً اعتقاد دارم در یک دانشنامهٔ فارسی یا هر محیط فارسیزبانی در رایانه دانستن یک زبان خارجی باید یک امتیاز محسوب شود و نه یک ضرورت. صفحهکلید خارجی هم همینطور. من هیچ دوست ندارم که یک فارسیزبان در اینترنت احساس شهرونددرجهدوبودن بکند. حتی اگر انگلیسی زبان مطرح دنیا باشد. اگر کسی انگلیسی بداند کارش جلو میافتد ولی اگر نداند نباید کارش بلنگد! من دوست دارم یک بچهٔ کلاس سوم دبستان در یک روستای دور افتاده وقتی میشنود «کاغذ آ۴» و برایش سؤال پیش میآید که «آیا کاغذ آ۳ هم داریم یا نه» به ویکی پدیا بیاید و همان چیزی را که شنیده تایپ کند و نتیجه بگیرد. این بچه چرا باید برای پیشبرد کارش الفبای انگلیسی یاد بگیرد. مگر خون آنها از ما رنگینتر است؟ محیط باید تا حد ممکن بومی باشد. این مهمترین شرط طراحی درست است. با پذیرفتن خطر متهم شدن به رودهدرازی یک مثال میزنم. الان در آمریکای شمالی بسیاری از امور مربوط به خدمات پس از فروش و پاسخ به سؤالات و رفع مشکلات از طریق تلفن، توسط افرادی در هند صورت میگیرد. یعنی شما شماره تلفن را که میگیرید یک نفر در هند گوشی را بر میدارد. چون کارگر در آنجا ارزان است. برای هندیها کلاس میگذارند تا لهجهٔ انگلیسیشان را درست=آمریکایی کنند تا مشتری که تلفن زدهاست احساس بهتری بکند. در حالی که میتوان گفت چشمتان کور دندهتان نرم هر که خربزه میخورد پای لرزش هم وامیایستد. کارگر ارزان میخواهید لهجهاش را هم تحمل کنید. هند غول اقتصادی خواهد شد باید به لهجهشان عادت کنید. ولی یک آمریکایی حتی حاضر نیست پشت تلفن لهجهٔ هندی بشنود. میرود از جایی محصول میخرد که پای تلفن با لهجهٔ خودش با او صحبت کنند. احتمالاً شما هم این حرفها را تا حد زیادی قبول دارید. بیشتر سؤال این است که تا کجا باید پیش رفت و خط قرمز کجاست. نظر شخصی من این است که به هیچ وجه من الوجوه نباید کوتاه آمد و تا آخرش باید رفت. البته تحقیقات شما نشان دادهاست که زبانهای دیگر تا این مرحله پیش نرفتهاند و هرآینه «صلاح مملکت خویش خسروان دانند». اما نظر من چنین نیست. تا نظر بقیه دوستان چه باشد.بهآفرید ۱۰:۰۳, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- البته با این که ورودیای هم برای استاندارد به صورت اصلی داشته باشیم هیچ مخالفتی ندارم. یعنی ISO 9000 میتواند (و احتمالاً باید) وجود داشته باشد. ولی به نظر من باید به آیاساو ۹۰۰۰ یا ایزو۹۰۰۰ تغییر مسیر داده شود. تأکید میکنم که این تنها نظر من است.بهآفرید ۱۰:۱۰, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- من همه بحث را نخوانده ام ولی نظری را می افزایم:
به نظر من اگر ما در همه عنوانها فقط از حروف و ارقام فارسی استفاده کنیم این مزیت را هم دارد که مراجعهکنندگان به ویکی پدیای فارسی تکلیفشان روشن خواهد بود و یاد می گیرند که در اینجا همه چیز یکدست است و هرچه را می خواهند بیابند با تایپ حروف و ارقام فارسی خواهند یافت. اگر بخواهیم استثناهای مختلف برای آن قائل بشویم بازدیدکننده هم گیج می شود و باید هر بار در فکر این باشد که رویه ویکی پدیا در فلان مورد چه بوده و چه هست. برای ایجاد استثناء هم بایستی کلی تغییر مسیر ایجاد کرد که پیچیده خواهد بود. به نظر من یکدستی و روشن بودن تکلیف از مهمترین چیزها است. --ماني ۱۰:۱۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- با نظر بهآفرید کمابیش موافقم و قضیهٔ استثمار فرهنگی در مسائل مربوط به برونسپاری خدمات و دیگر مسائل هم مثال دقیقی بود. اما اصل قضیه؛ با پیشنویسی که نوشته شده موافقم به شرطی که یکی دو بند به آن اضافه شود؛
- اول، در مورد مخففها (مثل اچتیامال) از نقطه بهیچوجه استفاده نشود و شرایط استفاده از فاصله و نیمفاصله هم مشخص گردد؛
- به نظر من اگر حروف بدون فاصله نوشته میشوند ما در فارسی باید آنها را با نیمفاصله بنویسیم. مگر اینکه در املای فارسی آن دوحرف بههم نچسبند که در آن صورت بیفاصله نوشته میشوند.بهآفرید ۲۲:۰۴, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- دوم، برای مخففها حتماً صفحهٔ تغییر مسیر به زبان اصلی داشته باشیم؛
- تغییر مسیر از زبان اصلی یا به زبان اصلی؟بهآفرید ۲۲:۰۴, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- سوم، برای آن مخففهایی که در زبان مبداء هم بصورت یک کلمه خوانده میشوند (ARPA, POP3, ...) به همان شکل حروفنگاری شود. تاکیدم روی مبداء به این دلیل است که مثلاً از خود رامین شنیدم که آلمانیها اسم شرکت SAP را بصورت حرف به حرف میخوانند ولی آمریکاییها «سَپ» میخوانند یا مثلاً فرانسویها به Wi-Fi میگویند «وی-فی».
- ضمناً حالا که در حال تصمیمگیری در این مورد هستیم برای مسالهٔ نامهای میانی افراد که بصورت حروف مخفف میآیند، فکری بکنیم. (یک نگاهی به این بیاندازید؛ جی.ر.ر. تالکین، جی آر آر تالکین و جی آر تالکین که این آخری به وضوح غلط است و بدون داشتن استاندارد بزودی سر و کلهٔ ج.ر.ر. تالکین، ج.آر.آر. تالکین و... هم پیدا میشود.)--شروین افشار ۱۳:۱۲, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- نظر من در این مورد حرفنویسی بر اساس استانداردی مشخص با یکدندگی هرچه تمامتر است. بین حرفها فاصله و بعد از هر سرحرف نقطه بیاید. بنابر استاندارد پیشنهادی «ژ. ر. ر. تالکین».بهآفرید ۲۲:۰۴, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
بهآفرید عزیز،WOW! عجب متن غرّایی! درود بر احساسات وطنپرستانهی شما ؛)
و اما چند نکته که به نظرم میآید:
۱-منطورتان از شهروند درجه۲ در متن بالا را متوجه نشدم (خنگیم رو ببخشید) .
- خواهش میکنم دوست گرامی. یعنی اینکه احساس کند این فضا در اصل متعلق به او نیست و برای دیگران طراحی شدهاست.بهآفرید ۲۱:۳۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
۲-گفتید که «اگر کسی انگلیسی بداند کارش جلو میافتد ولی اگر نداند نباید کارش بلنگد!» فکر کنم برای اینکار (به طور کلی) کمی دیر شده است! چون اگر این دوره و زمانه کسی انگلیسی بلد نباشد واقعاً کارش لنگ میماند (حرص خوردن من و شما هم وضعیت رو عوض نمیکنه)؛ ضمن اینکه بحث در اینجا اصلاً بلد بودن زبان انگلیسی نیست! صحبت سر دانستن ...A B C D هست.
- ما باید سعی خود را بکنیم که اینطور نباشد. من قبول دارم مسئلهٔ ABCD آنقدر غامض نیست. مهم جهانبینیایاست که پشتش خوابیدهاست.بهآفرید ۲۱:۳۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
۳-بچههای مملکتمان را خیلی دستکم گرفتید! من خودم A B C رو در مهدکودک یاد گرفتم. برایم خیلی جالب خواهد بود که یک بچهٔ کلاس سوم دبستان در یک روستای دور افتاده را ببینم که پای کامپیوتر نشسته و فرق AوB را نمیداند. در این روستای دورافتاده به نظرتان اصولاً چند درصد امکان دارد که کامپیوتری یافت بشود؟ و اگر هم یافت بشود آیا بچههای ما اینقدر نادان هستند که ندانند A چیست و یا 2 چه معنی میدهد؟ بچههای مملکت ما پای لینوکس فارسیسازی شده نمینشینند! با Windows XP و امثالهم سرگرم هستند که بخواهیم یا نخواهیم محیطی به زبان انگلیسی است. یک لحظه ایدهآلها را رها کنید و به دنیای واقعی نظری افکنید؛ تا پروژههای مورد علاقهی شما (فرض میکنم فارسیسازی و بومیکردن تمام محیطهای نرمافزاری باشد) در این سرزمین به بار بنشیند (اگر که اصلاً چنین اتفاقی بیفتد) مدتهای مدیدی خواهد گذشت (فکر کنم من و شما تا اون موقع پیر شده باشیم؛اگر تا اونوقت من عمرم رو نداده باشم به شما).
- در همان ویندوز XP بچهٔ آمریکایی وقتی چیزی را نمیداند دکمهٔ help را فشار میدهد و توضیحات را به انگلیسی میخواند. چرا بچهٔ ایرانی باید از چنین حقی محروم باشد و مجبور شود آنقدر با رایانهاش ور برود تا با شیوهٔ کوشش و خطا مشکلش را حل کند. زمان به بار نشستن پروژهها چندان اهمیت ندارد هرچند که هرچه زودتر باشد بهتر است. اما مطابق نظرات شما اصلاً آغازکردن این پروژهها بیهودهاست.بهآفرید ۲۱:۳۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
۴-در مورد هند و چین: من که فعلاً قصد مردن ندارم،پس با هم یک چند سالی صبر میکنیم،ببینیم کار این کشورها که خودشان را به آمریکا فروختهاند(؟؟) به کجا میرسد. فکر نکنم که از انگلیسی صحبت کردن با لهجهی غلیظ آمریکایی ضرری بکنند (ژاپنیها و مردمان کرهی جنوبی ضرر کردهاند؟ نمیدانم!).
- مهم نیست که آنها ضرر میکنند یا نه. اصلاً کسی از دانستن انگلیسی ضرر نمیکند. شما مثال من را به گونهٔ دیگری برداشت کردهاید. نظر من به آمریکاییان بود. به این معنا که یک آمریکایی حتی حاضر نیست لهجهٔ بیگانه بشنود. برای همین است که هندیان اندر پی یادگیری لهجهٔ آمریکاییاند. آمریکایی سر لهجه کوتاه نمیآید چرا ما باید سر زبان کوتاه بیاییم؟بهآفرید ۲۱:۳۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
۵-گفتید که «به هیچ وجه من الوجوه نباید کوتاه آمد و تا آخرش باید رفت.» لطفاً من رو معاف کنید. من فقط نصف وجودم ایرونی هست و در این موارد رگ غیرتم به جوش نمیآید.(اصولاً در بعضی موارد موضع هموطنانم را درک نمیکنم؛مثل پروندهی هستهای)
۶-در نهایت میبخشید که نوشتهام به درازا کشید.ولی دوست داشتم که استدلالهای محکمتر و مستندتری برای قانع کردن من یکدنده مینوشتید. -پیر شدم تا این همه رو تایپ کردم ؛)- --Raamin ب ۱۴:۱۴, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- بنده از اول عرض کردم که مسئله سلیقهایاست بنابراین سعی کردم به احساسات شما متوسل شوم. ظاهراً یک سری مسائل برای من مهم است که برای شما مهم نیست. یا اصطلاحاً رگ غیرت شما را به جوش نمیآورد. من در این مورد کاری نتوانم کرد. پرسش من از شما این است که آیا تغییر مسیر عنوانهایی با الفبا و ارقام لاتین (استانداردها) به عنوانی با الفبا و ارقام فارسی در تضادی آشکار با جهانبینی شماست یا نه؟ به نظر من اگر هر دو را داشته باشیم هیچکداممان دچار یأس فلسفی نمیشویم! :-) و اگر استانداردی برای حرفنویسی استانداردها و کدهای لاتین داشته باشیم تنها یک صفحهٔ تغییر مسیر داریم و بس.
بهآفرید ۲۱:۳۸, ۲ مه ۲۰۰۶ (UTC)
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نظر محمود
برای عنوانهای اصلی استانداردها، حروف اصلی (لاتین، یونانی یا هر چیز دیگر) و اعداد فارسی را ترجیح میدهم (چون موضوع کمی سلیقهایست، سردلیل توضیح نمیدهم). برای مخففهای موسسات و الگوریتمها و ... تا حد امکان نام کامل را برای عنوان اصلی میپسندم. برای راحتی دسترسی تمام عنوانهای فرعی پرکاربرد را باید نگاه داشت (سادگی دسترسی خوانندگان مقدم بر سادگی کار ویکینویسان است). چند مثال:
- برای استاندارد IEEE 802.11، عنوان اصلی استاندارد IEEE۸۰۲/۱۱ باشد و عنوانهای فرعی IEEE 802.11 و IEEE۸۰۲/۱۱ وجود داشته باشند.
- برای IEEE، عنوان اصلی موسسه مهندسان برق و الکترونیک باشد (اگر به جای انستیتو معادل بهتری می شناسید جای موسسه بگذارید) و عنوانهای فرعی IEEE، آیایایای و آیتریپلای وجود داشته باشند. محمود ۱۵:۱۲, ۳ مه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] چند نکته
به نظر من:
- این حرف شما که همهچیز به حروف اصلی باشد خیلی خطرناک است. یعنی برای استانداردهای چینی عنوان اصلی به خط چینی باشد؟بهآفرید
-
- فعلا که در استانداردهای جهانی تنها از حروف لاتین در آنها استفاده میشود (بحث چینی و ... منتفی است). اینکه در آینده بر فرض مسلط شدن زبان چینی چه باید کرد را بهتر است به آینده سپرد. پرسشی که ممکن پیش آید در مورد برخی نامهای توابع، اعداد و یا مجموعههای ریاضی است که از حروف یونانی (و در برخی موارد نادر از حروف عبری) استفاده میکنند. در مورد آن نیز، چون موضوع بسیار خاص است، بهتر است بحث آن را جدا کرد (بهتر است در اینجا راجع به آن بحث نکنیم). محمود ۰۲:۲۷, ۵ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- در مورد نام مؤسسهها با شما موافقم. اما هنگامی که نام مخفف با چیزی ترکیب شدهاست تا عنوان جدیدی ایجاد شود به نظر من در این حالت نباید صورت کامل آن را نوشت. در ویکی انگلیسی هم همینطور است.بهآفرید
-
- مخالفتی ندارم.محمود ۰۲:۲۷, ۵ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- به نظر من نقطه در نام استانداردها باید به صورت نقطه باشد نه آنکه آن را تبدیل به ممیز کرد. حتی اگر میخواهید آن را تبدیل به ممیز کنید نویسهٔ صحیح برای ممیز «٫» است. خصوصاً اینکه گاهی ممکن است چند نقطه داشته باشد مثلاً 12.3.3.
بهآفرید ۲۲:۵۴, ۴ مه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] نظر مازیار
به طور کلی با نظرات بهآفرید موافقم اما چند نکته باقی میماند:
- بر نامی که در زبان فارسی کاربرد بیشتری دارد بیشتر تأکید شود.آیتریپلیی
- با درود! من با خوانش انگلیسی کلمههای مخفف (مثل تریپلئی به جای ئیئیئی) به عنوان عنوان اصلی مخالفم و صد البته با وجود صفحهٔ تغییر مسیر موافق.
- جای حرف C سی بیاید.نه ث زیرا ث بیشتر به عنوان جایگزین th به کار میرود. در ضمن بهتر است برای F و H تجدیدنظر شود و ف و ه بیاید. همچنین کا برای حرف K بکار رود نه کی (به دلیل کاربرد بیشتر)مازیار پریزاده ۱۵:۴۸, ۶ مه ۲۰۰۶ (UTC)
- این حرف C کمی دردسربرانگیز است به این معنی که در حرفنویسیهای قدیمتر ث آمدهاست (بیشتر به خاطر غلبهٔ تلفظ فرانسوی کلمهها). مثلاً در زمانهای گذشته (الان را نمیدانم) نام باشگاه AC Milan به صورت آ.ث. میلان به فارسی نوشته میشد و نه آ سی میلان. یا مثلاً ویتامین C به صورت ویتامین ث نوشته میشد. نکتهٔ دیگر اینکه بحث برسر حرفنویسی عنوانهای مخفف است نه کلمهها. بنابراین TH به صورت T و H تلفظ میشود و نه تکصدای th. حرفی که صدای th بدهد حرف θ یونانیاست (که اگر قرار باشد آن را حرفنویسی کنیم تتا مینویسیم). البته در بعضی موارد هم C به صورت سی آوانویسی میشود مثل زبان سی. نظر من این است که به طور عادی حرفنویسی ث را (که دارای سابقهٔ بیشتریاست) معیار قرار دهیم ولی در مواردی که حرفنویسی سی جاافتادهاست تغییر مسیر بدهیم. لازم به تأکید نیست که من تنها نظر خود را میآورم.
- در مورد H مخالفت خاصی ندارم جز اینکه کمتر چنین دیدهام. ولی در مورد اف. در ته ذهن من چنین بود که معمولاً F را اف حرفنویسی میکنند. مثل اف۱۴ (در مقابل ف-۱۴) یا جان اف. کندی (در مقابل جان ف. کندی).
- در مورد کا با شما موافقم.
بهآفرید ۰۴:۰۴, ۷ مه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] جمعبندی بحث
برای نام مدلها که در آنها حرف لاتین به کاررفتهاست و تمام نامهای مخففی که حرفها در آنها به صورت جداجدا خوانده میشود فارغ از زبان کشور تولیدکننده حرفها به صورت زیر تبدیل میشوند: Aآ Bب Cث Dدی Eای Fاف Gجی Hه Iآی Jژ Kکا Lال Mام Nان Oاو Pپ Qکیو Rر Sاس Tت Uیو Vو Wدبلیو Xایکس Yوای Zز.
- موافق
- مخالف
- نظرات
بسیار عالی. به نظر من E را «ئی» بنویسیم بهتر باشد. بهآفرید ۱۶:۱۶, ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- دلیل خاصی برای آن دارید. تا آنجا که از خواندن انواع نوشتار فارسی (به ویژه نویسههای جدیدتر) خبر دارم، استفاده از حرف «ئ» محدودتر و کمتر شده است. به طور مثال، اگر در قدیم «آنجائی»، «خدائی» یا «بلائی» مینوشتند، اکنون «آنجایی»، «خدایی» و «بلایی» مینویسند. در ضمن در این صورت X را هم باید «ئیکس» بنویسیم. همچنین میخواهم پیشنهاد بدهم که F را هم «ف» بنوسیم، یعنی همان کاری که با H کردیم. نظر شما چیست؟ مازیار پریزاده ۱۱:۴۲, ۲۷ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- مشکل من با «ای» ِ تنها و نه مواردی مثل «ایکس» این است که احتمال غلط خواندن به صورت «ایْ» پیش میآید. در مورد «ئی» این مشکل پیش نمیآید. در مورد برتری اف بر ف در بالاتر نظرم را گفتهام.بهآفرید ۰۶:۱۳, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- بسیار خوب. اما یک سوال برای من به وجود آمد. منظور شما از ایجاد این استاندارد، به جز یکسانسازی، چه بوده؟ طراحی این استاندارد را چگونه میبینید؟ ببخشید سوالی بسیار کلی پرسیدم، اما نتیجه آن بسیار مهم است. چون من همین الان مشکل دیگری پیدا کردم. مازیار پریزاده ۱۵:۳۴, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- استاندارد را معمولاً برای یکسانسازی تدوین کنند. دلیل ثانویهٔ دیگری ندارم. دلیل اولیهاش که به گونهای علت است علاقه به خط فارسی و مبارزه با دیگر زبانمحوری (در این مورد بیشتر دیگرخطمحوری) است. سنجش کیفیت طراحی استاندارد را به دیگران وامیگذارم. حالا مشکل دیگر شما چیست؟ بهآفرید ۱۵:۴۱, ۲۸ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- به همین خاطر است که من علاقه بیشتری به «ای» دارم و توجه شما را به این جلب میکنم که همانجور که کاربر فارسیزبان با مشاهده حرف «ز» خواهد فهمید که این کلمه جایگزین Z است، آن شخص با مراجعه به شیوهنامه خواهد فهمید که «ای» جایگزین E است. اما اشکال دیگری که برای من به وجود آمد مانند همان F است. میتوان به جای «دی» از «د» استفاده کرد. (تلفظ به فرانسوی همچون «ب» و غیره) اصولاً عقیده من این است که حروف خلاصهشده به فارسی نزدیکتر باشد. به نظر من «ف» نسبت به «اف» راهکار بهتری را برای پرهیز از دگرزبان محوری (دغدغه مشترک من و شما (البته اگر مرا هم در تیمتان بازی دهید!)) نشان میدهد. مازیار پریزاده ۰۲:۴۴, ۲۹ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- نگرانی من این است که «ای» به صورت «ایْ = A» خوانده شود. به طور عادی هم اگر به یک فارسی زبان بگویید این کلمهٔ دو حرفی را بخواند با ساکن یا خواهد خواند. در مورد D نمیتوان «د» نوشت چون در این صورت «دال» خوانده میشود. بهآفرید ۰۶:۲۹, ۲۹ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- بهتر است که گیر ندهم. تنها یک چیز بگویم، اگر خواستید جواب ندهید. م. ا. بهآذین به انگلیسی چگونه نوشته میشود. امیدوارم شما را خسته نکرده باشم. مازیار پریزاده ۱۴:۳۸, ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- درضمن نگرانی شما را در مورد «ای» درک میکنم. اما اگر قرار باشد که «ای» با «آ» اشتباه شود، پس تهیه شیوهنامه بیمورد است. سال نوی میلادی خوبی داشته باشید! مازیار پریزاده ۱۴:۳۸, ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- م. ا. آذین را M. A. Āḏīn مینویسند. قواعد مشخص برای حرفنویسی حروف فارسی در زبانهای اروپایی وجود دارد. در فارسی وجود ندارد و رسم است که به صورت تلفظ همان حرف مینویسند. ما در اینجا کار ( ِ خیلی) انقلابی نتوانیم کرد. مجبوریم (شاید هم مجبور نیستیم) تا حدی مطابق هنجارها و رسوم پیشین رفتار کنیم و فقط هرجا کارمان گیر کرد با کلی ترس و لرز بدعت جدیدی بگذاریم. اگر دست من بود به هر حرف لاتین یک حرف فارسی نسبت میدادم (X=خ) و والسلام. یعنی اگر قراربود طرحی نو دراندازیم کارها سادهتر میشد. در مورد ئی و ای قضیه این است که شیوهنامه ضمن جامع و کامل و دقیق بودن باید تا میتواند از اشتباه (در این مورد غلطخوانی) ناآگاهان به آن جلوگیری کند. مسلماً میتوان سر احتمال اشتباه و اینها بحث کرد. بهآفرید ۱۶:۰۳, ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)
- پس بیخیال انقلاب. من فقط در مورد «دی» و «اف» پیشنهاد خودم را تکرار میکنم، اگر موافق بودید یا نبودید، لطفاً تغییرات لازم را خودتان اعمال کنید تا رایگیری را انجام دهیم. مازیار پریزاده ۱۰:۵۰, ۳۱ دسامبر ۲۰۰۶ (UTC)