قدرت و جلال

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

قدرت و جلال ( The Power and the Glory) اثر گراهام گرین نویسنده انگلیسی است. این رمان در سال 1940 منتشر شده است.

گراهام گرین این کتاب را پس از سفر به مکزیک در سال 1938 نوشت و در آن به وضعیت اسف بار مردم این کشور در زمان اجرای قوانین ضدمذهبی اشاره می کند. این اثر که هم در موضوع و در محتوا به دفاع از ایمان مسیحی می پردازد در زمره ادبیات مذهبی غرب قرار می گیرد، هرچند که تشبیه کشیش میخواره و متزلزل داستان به مسیح موجب تقبیح این اثر از سوی کلیسای کاتولیک شد.

گراهام گرین قدرت و جلال را در کنار کنسول افتخاری دو کتاب محبوب خود معرفی کرده و در یکی از مصاحبه هایش اقرار می کند؛ در میان قهرمانان داستان هایش به کشیش الکلی قدرت و جلال شباهت بیشتری دارد.

این کتاب با نام جاده های بی قانون (The Labyrinthine Ways ) نیز شناخته می شود.

[ویرایش] خلاصه داستان

جان کلام داستان قدرت و جلال عبارت است از سرگذشت کشیشی در مکزیک که هم به خاطر کشیش بودنش تحت تعقیب است و هم به جهت اعتیادش به الکل. زیرا حکومت انقلابی با مصرف و قاچاق مشروبات الکلی به شدت مبارزه می کند. کشیش، کشیش کلیسا پسندی هم نیست. زیرا زمانی پنهانی با زنی روستایی رابطه داشته و یک دختر کوچک نیز ثمره این گناه بزرگ اوست. هنگامه ترس و تعقیب نمی گذارد او حتی دستی پدرانه برسر این فرزند بکشد. ایمان کشیش شکسته-بسته است. اما هرگز از بین نمی رود و چه بسیار مراسم مذهبی که برای توده های مردم برگزار می کند. نمایش ایمان شگفت انگیز نفوذ یافته در اعماق روح مردم که آن را به آرمان های خشک انقلابی ترجیح می دهند از نکات چشمگیر این کتاب است.


[ویرایش] جملات برگزیده

  • مرگ در راه خوبی یا زیبایی، به خاطر وطن یا بچه ها یا یک تمدن، کار بسیار آسانی است – برای مردن در راه دودلی و فساد به وجود یک خدا نیاز است. (ص 134)
  • وقتی انسان بتواند چهره زن یا مردی را بدقت درنظر مجسم کند، همیشه می تواند به او احساس ترحم نیز داشته باشد – این صفتی است که با تصویر خدا قرین و همراه است. وقتی انسان خطهای گوشه چشمها و شکل دهان کسی را ببیند و ببیند که موهایش چگونه رشد می کنند، دیگر محال است بتواند به او نفرت داشته باشد. نفرت تنها از کمبود و درماندگی نیروی تخیل سرچشمه می گیرد. (ص 183)
  • امید غریزه ای است که تنها ذهن استدلالی و معقول بشر می تواند آن را از بین ببرد. (ص 197)
  • غریزه مانند حس وظیفه است – آدم آن را براحتی با وفاداری اشتباه می کند. (ص 198)

[ویرایش] منبع

  • قدرت و جلال ، ترجمه: هرمز عبداللهی ، ویراسته و مقدمه: بهاءالدین خرمشاهی ، طرح نو ، 1373
زبان‌های دیگر