ژان دارک

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

ژان دارک، نقاشی شده سال ۱۴۸۵.
ژان دارک، نقاشی شده سال ۱۴۸۵.

ژان دارک (فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه باکرهٔ اورلئان (* ۶ زوئیه ۱۴۱۲ در دومرمی-لا-پوسل، لورن؛ † ۳۰ می ۱۴۳۱ در روآن)، قهرمان ملی فرانسه و قدیسه ای در کلیسای کاتولیک.

در جنگ صد‌ساله بر ضد انگلستان، رهبری فرانسوی‌ها را برعهده داشت. بعد از خیانت، توسط بورگونی‌ها اسیر شد و به انگلیسی‌ها فروخته شد. ژان دارک در یک دادگاه کلیسایی، توسط اسقفِ بووه، پیر کوشون به جرم ضدیت با قوانین کلیسا، محکوم و در میدان ویومارشه شهرِ روآن سوزانده شد. چندی بعد، در یک دادگاه تجدید نظر در سال ۱۴۵۶، شرافت این دوشیزه قهرمان باز اثبات شد.

[ویرایش] زندگی

ژان دارک در منطقهً تاریخی لورن، در خانواده کشاورز، در هنگام جنگ صدساله در روستای دونرمی واقع در مرز شرقی فرانسه به دنیا آمد.

پدرش ژاک کشاورز و کدخدای دهکده بود.مادرش ایزابل زنی دیندار و پاکدامن بود.ژان آخرین فرزند خانواده بود.سه برادر و خواهر بزرگترش به ترتیب ژاکمن،کاترین، پیر و ژان نام داشتند.


کاترین در سال ۱۴۹۲ به مرگ طبیعی درگذشت. ژاک پدر ژان و ژاکمن پسر بزرگ خانواده نیز چند سال بعد از شهادت ژان فوت کردند.

دو برادر دیگر یعنی پیر و ژان در نبردها خواهرشان را همراهی میکردند.


شمال فرانسه در آن زمان توسط انگلیسی‌ها اشغال شده بود که با بورگوندی‌ها متحّد بودند. در جنوب کشور هم، ولیعهد فرانسه (به عبارتی دوفن) که بعدها به اسم شارل هفتم تاجگذاری کرد، حکومت می‌کرد. ,ولی پادشاه انگلستان، هنری پنجم حکومت وی را به رسمیت نمی‌شناخت زیرا هنری بر طبق قرارداد ترویس، مدعی حکومت فرزند خود بر فرانسه بود.

قرارداد ترویس سال ۱۴۲۰ بین هنری پنجم و شارل ششم، پادشاه فرانسه، به منظور پایانِ جنگ صدساله و جبران کشتارِ نبرد ایجینکورت بسته شده بود. طبق شرایط این قرارداد، ازدواج هنری پنجم با کاترینا، دختر پادشاه فرانسه ایجاد شده بود تا شاهزاده‌خانم جوان، حکومت پدرش را پس از مرگ وی به‌دست آورد و اتحّاد همیشگیِ دو پادشاهی را ایجاب کند. این قرارداد با مخالفت نجیب‌زادگان فرانسوی همراه بود، چراکه دوفین، دیگر به عنوان ولیعهد فرانسه شناخته نمی‌شد.

ژان دارک ادعا می‌کرد که صدای قدیس میشل و کاترین مقدس و مارگارت مقدس را شنیده است، که به او ماًموریت داده‌اند، فرانسه را آزاد کند و دوفن را به سلطنت برساند. ژان از همان ابتدا به عنوان یک دختر شانزده ساله، خواهان خدمت در ارتش دوفین شارل بود، که به وی چنین اجازه‌ای داده نشد. یک سال بعد به وی اجازه داده شد که دوفین را در چینون ملاقات کند. او با پوشش مردانه‌اش (گفته می‌شود که ژان دارک، این گونه پوشش لباسیش را تا آخر عمرش حفظ کرده است.) به سوی چینون سفر کرد و توانست در آنجا شارل را که خود را بین درباریانش پنهان کرده بود، پیدا کند و وی را از ماًموریتش مطلع سازد. بعد از اینکه ژان توسط کلیسا بازجویی شد، شارل با نقشه او در مورد آزادی اورلئان موافقت کرد، چرا که در آن زمان این شهر در محاصره انگلیسیها بود.

ژان دارک هنگام تاجگذاری شارل هفتم، نقاشی شده توسط: ژان آگوست دومینیک اینجرس (۱۸۵۴).
ژان دارک هنگام تاجگذاری شارل هفتم، نقاشی شده توسط: ژان آگوست دومینیک اینجرس (۱۸۵۴).

با درایت، شجاعت و اعتماد به نفس خود، ژان دارک توانست اعتماد سربازهای نا‌امید فرانسوی را به دست بیاورد و محاصره اورلئان توسط انگلیسیها را در سال ۱۴۲۹ بشکند. بعد از این پیروزی چشمگیر، ژان دارک به باکرهً اورلئان (فرانسوی: la Pucelle d’Orléans) مشهور شد. پس از چند پیروزی دیگر هم مقابل انگلیسی‌ها، وی توانست دوفین را متقاعد به لشکرکشی سوی رایمز کند که در آنجا وی شاهد تاجگذاری دوفین به عنوان شارل هفتم فرانسه ۱۷ جولی ۱۴۲۹ شد.

در قدم بعدی، ژان سعی کرد، پادشاه را برای آزادی پاریس از دست بورگوندی‌ها متقاعد کند، که بی نتیجه ماند. بعدها خود ژان، حمله‌ای را به سوی پاریس آغاز کرد، که آن نیمه کاره باقی ماند. در تلاش دیگری برای آزادی کومپژن، در سال ۱۴۳۰ توسط بورگوندی‌ها اسیر شد. وی دو بار سعی به فرار کرد (برای دومین بار با پریدن از یک برج بیست متری) و در نهایت به پیر کاوچون اسقفِ بیاووایس ویکی از متحدّان انگلیسی‌ها فروخته شد.

ژان به جادوگری متهم شد و ۲۱ فوریه ۱۴۳۱ در دادگاهی در شهر راون حضور پیدا کرد. اتهام‌های وارده بر وی عبارت بودند از: اصرار بر دریافت وحی مستقیم از خداوند، پوشش مردانهً و همچنین، اقدام او به فرار از زندان(پریدن از برج بیست متری که البته هیچ آسیبی در این ماجرا به او نرسید).

هنگامی که ژان لوازم شکنجه‌اش را دید، شهادت داد که همهً اظهاراتش را انکار می کند تا اینکه قاضیان از شنکجه‌اش منصرف شدند.دوک و دوشس بدفورد نیز ممنوع کرده بودند که با ژان بدرفتاری بشه.خلاصه اینکه ژان هرگز شکنجه نشد. ولی چندی بعد، دانشگاه پاریس (سوربون)، که برای قضاوت خوانده شده بود، ژان را مجرم شناخت و ژان احتمالاً برای نجات جانش، صداهایی را که مدعی شنیدن آنها بود انکار کرد و اعتراف نامه‌ای را به امضا رسانید که بر طبق آن بر مقبولیت رای کلیسا نیز تاًکید می‌کرد. اما دو روز بعد و پس از انکه نداها به سراغش آمدند، ژان دارک اعتراف نامه‌اش را پس گرفت و گفت که از روی ترس اعتراف کرده بود.

ژان دارک، هنگام سوزاندنش در ۳۰ مای ۱۴۳۱ بارها نام عیسی را صدا می‌زد و بعد از شهادتش خاکستر وی و قلبش را که نوسخته بود در رودخانه سن ریختند. با سعی و خواهش مادر و دو برادر ژان، برای او یک دادگاه تجدید نظر توسط پاپ کالیکستوس سوم برقرار شد، که بر طبق آن و پس از شهادت ۱۵۰ نفر به بیگناهی دوشیزه، محکومیت وی به طور کامل نقض شد. در ۱۶ مای ۱۹۲۰، ژان دارک از طرف کلیسای کاتولیک، مقدّس شناخته شد، البته وی قبلا به سال ۱۹۰۹ نیز به عنوان نیکو‌کار شناخته شده بود.

[ویرایش] جمله منصوب

از احساس عشق یا تنفری، که خداوند نسبت به انگلیسی‌ها دارد، اطلاعی ندارم، ولی می‌دانم که آنها از فرانسه بیرون رانده خواهند شد، به غیر از آنهایی که همینجا می‌میرند.

-ژان دارک، هنگام محاکمه (۱۵ مارس ۱۴۳۱)

[ویرایش] منابع