جامی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

نورالدّین عبد الرّحمن جامی (۲۳ شعبان ۸۱۷ – ۱۸ محرم ۸۹۸ ه‍ ق) (۱۸ اوت ۱۴۱۴ – ۱۹ نوامبر ۱۴۹۲م) ملقب به خاتم الشعرا شاعر و عارف بزرگ ایرانی در خرجرد جام متولّد شد.

پدرش نظام‌الدّین احمد دشتی مردی فاضل از اهالی دشت اصفهان بود که به علّت ناآرام‌شدن آن منطقه به خراسان کوچ‌کرده و در قصبۀ خرجرد ولایت جام مقیم‌شده بود. جامی مقدّمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و چون خانواده‌اش شهر هرات را برای اقامت خود برگزیدند، او نیز فرصت‌یافت تا در مدرسه نظامیه هرات که از مراکز علمی معتبر آن زمان بود، مشغول به تحصیل شود و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق،حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث، قرائت، و تفسیر به خوبی بیاموزد و از محضر استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمّد جاجرمی استفاده‌کند.

در این دوره بود که جامی با تصوّف آشنا و مجذوب آن شد بطوریکه در حلقه مریدان سعد الدین محمّد کاشغری نقشبندی درآمد و به تدریج چنان به مقام معنوی خود افزود که بعد از مرگ مرشدش (۸۶۰ ه‍ ق برابر با ۱۴۵۵ م) خلیفه طریقت نقشبندیه گردید. پس از گذشت چند سالی جامی راه سمرقند را در پیش گرفت که در سایه حمایت پادشاه علم دوست تیموری الغ بیگ به کانون تجمّع دانشمندان و دانشجویان تبدیل شده بود. در سمرقند نیز نورالدّین توانست استادانش را شیفته ذکاوت و دانش خود کند. او که سرودن شعر را در جوانی آغاز کرده و در آن شهرتی یافته بود، با تکیه زدن بر مقام ارشاد و به نظم کشیدن تعالیم عرفانی و صوفیانه به محبوبیتی عظیم در میان اهل دانش و معرفت دست یافت.

جامی به افتادگی و گشاده رویی معروف بود و با اینکه زندگی‌ای بسیار ساده داشت و هیچ گاه مدح زورمندان را نمی‌گفت، شاهان و امرا همواره به او ارادت می‌‌ورزیدند و خود را مرید او می‌‌دانستند. جانشینان الغ بیگ خصوصا سلطان حسین بایقرا و امیر او علیشیر نوایی تا آخر عمر او را محترم می‌‌داشتند و اوزون حسن آق قویونلو، سلطان محمّد فاتح پادشاه عثمانی و ملک الاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند.

جامی سرانجام در سن ۸۱ سالگی در شهر هرات درگذشت. آرامگاه او در حال حاضر معروف به تخت مزار است.

[ویرایش] آثار جامی

از جامی ده‌ها کتاب و رساله از نظم و نثر به زبان‌های فارسی و عربی به یادگار مانده است

۱- آثار منظوم: جامی اشعار خود را در دو مجموعه بزرگ گردآوری کرده است:

جامی دیوان خود را در اواخر عمر به تقلید از امیر خسرو دهلوی در سه قسمت زیر مدون نمود:

الف) فاتحة الشباب (دوران جوانی)

ب) واسطة العقد (اواسط زندگی)

ج) خاتمة الحیاة (اواخر حیات)

  • هفت اورنگ که خود مشتمل بر هفت کتاب در غالب مثنوی است.

۲- آثار منثور: که برخی از آنان عبارت‌اند از: بهارستان، رساله وحدت وجود، شرح مثنوی، نفحات الانس و منشآت.

[ویرایش] جستارهای وابسته