واستو
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
عموماً واژة (واستو) (Vaastu) را به منزل , مأواي و مسكن ترجمه كرده و دانش و هنر (واستو) تعيين و مديريت انرژيهاي عمدة طبيعي است كه از جهات گوناگون به هر محيطي وارد و خارج مي شود. اين انرژيهاي بنيادين از نيروهاي مذكر و مونث (Shakti & Shakta) تا انرژي خورشيد , گوناهاي سه گانه (Tri Guna) , انرژي عناصر , انرژيهاي ستاره اي و انرژيهاي ظريفتر حيات را در بر مي گيرد. با شناسايي كاروري هر مكان مي توان به نحوي انرژيهاي فوق را به گردش درآورده و مديريت كرد تا عاليترين امكانات زندگي را مهيا سازد. هدف اصلي اين دانش تحقق آرامش , شادي و پايداري در مكان زندگي و فراهم ساختن چيدماني است كه ما را قادر به نيل به خواسته هايمان در آن مكان بسازد.
[ویرایش] جايگاه " واستو " در حكمت ودايي
در حكمت ودايي از چهار اوپاودا ( Upaveda ) يا وداهاي فرعي و ثانوي صحبت مي شود كه عبارتند از :
1 ) دانور ودا (Dhanur veda) يا هنرهاي رزمي ودايي بويژه هنر كمان گيري.
2 ) آيور ودا (Ayur veda) يا دانش و هنر درمانگري كه شامل درمان جسم و ذهن مي شود.
3 ) گانداروا ودا (Gandarva veda) كه شامل هنر موسيقي , رقص و ادبيات مي شود.
4 ) استاپاتيا ودا (Sthapatya veda) هنر معماري و چيدمان ودايي .
اين وداهاي ثانوي وابسته به وداهاي اوليه (ريگ , ساما , ياجور و آتاروا) و شاخه هاي اصلي ودا (Vedanga) مي شوند. در اين ميان (استاپاتيا) , اوپا وداي آتاروا و وابسته به دانش جيوتيش در ميان ?ودانگا?ست. در كهن ترين متون (استاپاتيا) و (واستو) مثل (ماياماتا) (Mayamata) و (ماناسارا) (Manasara) به اهميت موهورتا (= تعيين زمانهاي خجسته نجومي) براي ورود و بناي خانة نو اشاره شده است. اصولاً در نمودار نجومي , خانة چهارم بر سكونت , منزل و مأوا , آرامش و شادي همينطور مفهوم مادر دلالت دارد. در نگرشهاي ودايي مادر بر سه مفهوم مادر نَسَبي , مادر زمين و نفس دلالت مي كند. همانطور كه پدر با مفاهيم پدر شخصي , آسمان و عقل مربوط مي شود. بنابراين اختصاصيات خانة چهارم حتّي مفهوم مادر كه در اينجا منظور همان زمين است تماماً مرتبط با دانش ?استاپاتيا? مي شود. از طرف ديگر عدد 4 با چهار جهت اصلي (شمال , جنوب , شرق و غرب) قابل انطباق است . همانطور كه قبلاً ذكر شد ?واستو? نيز دانش تعيين, اندازه گيري و مديريت انرژيهايي است كه از جهات گوناگون وارد و خارج مي شوند .
(استاپاتيا) اشاره به ساختار بنيادين هستي دارد . اين ساختار اوليه در تمام اجزاء كيهان اعم از ذرات بنيادين تا منظومه ها و كهكشانها حائز قوانيني مشترك است . قوانين ناظر بر مهندسي اشكال هستي , دارماهاي استاپاتيا تلقي مي شوند. در صورتي كه ما بخواهيم ساختمانهايي بمنظور تأمين آرامش , سرور و آسايشي پايدار بسازيم بايد آنها را در همسويي با (دارماهاي استاپاتيا) طراحي كنيم . بنابراين استاپاتيا الگوي اوليه طراحي كيهاني است و (واستو) الگوي طراحي هاي بشري است كه براي امكان بقا و حداكثر خجستگي از ساختار و دارماهاي استاپاتيا تبعيت مي كند.
[ویرایش] وستو ( Vastu ) و واستو ( Vaastu )
بنابر نگرشهاي ودايي , تمامي پديده ها از سطوح ژرف و ظريف حيات طبق نقشه و الگوهايي دقيق به سطوح ضمخت و مادي وارد مي شوند . در واقع دنياي مادي رسوب و برون افكني نقشه و طرحهاي عالي سطوح لطيفتر حيات هست . اين پديده هاي مادي از آن حيث كه حائز روح و آگاهي هستند مرتبط با منشأ و ريشة حيات اند و " وستو " ناميده مي شوند. و از آن حيث كه حائز شكل و ماده هستند و محكوم به فنا واستو (Vaastu) ناميده خواهند شد. پايايي اين اشكال منوط بر همسويي كامل آنها به طرحهاي اوليه و بنيادين هستي خواهد بود .
وس (Vas) در ادبيات سانسكريت بمعناي بر تن كردن , بودن و درخشيدن ذكر شده است , كه هر سه به نوعي از نفوذ و ورود به مرحله اي و حضور در آن مرحله سخن مي گويند . به اين معنا آگاهي و نيروي حياتي كه از سطوح ظريف براي تحقق و هدايت هر پديده اي به اين دنيا وارد مي شود , وستو (Vastu) ناميده مي شود كه قابل انطباق با مفهوم جيواتما (Jivatma) يا روح فردي در هيات بشري است. تداوم حضور اين پرتوي ظريف و بهره وري كامل از ظرفيت حياتي آن بر 2 عامل مبتني است :
1 ) زمان ( Kaala )
2 ) فضا ( Akasham )
به عبارت ديگر اگر بهترين امكانات به لحاظ زماني , براي اولين باري كه انرژي (Shakti) به سطح مادي وارد مي شود لحاظ نشود , دنياي مادي قادر به حفظ و كنترل كامل آن انرژي نخواهد بود. از طرف ديگر , ورود شاكتي و حفظ آن در دنياي مادي نيازمند دعوت آن به يك شكل و ساختار معين خواهد داشت . در صورتي كه اين ساختار در تناسب با نقشه هاي اصيل طبيعي نباشد , شاكتي قادر نخواهد بود به طور تعادل عرضه كنندة ظرفيت حياتي خود باشد.
مفهوم فوق به زيبايي در داستان پيدايش (واستو پوروشا) طرح شده است . در (ماتسيا پورانا) (Matsya Purana) اشاره شده در جريان تكوين و پيدايش خلقت توسط (برهما) (بُعد خلّاقه الهي) انرژي نامنظم و منهدم كنندة عظيمي شكل مي يابد بنام (واستو پوروشا) . لرد برهما و ساير ايزدان و روحانيون سعي در مهار و كنترل اين نيروي عظيم مي كنند تا در نهايت او را به زمين كوبيده و برهما در مركز آن مي نشيند و ساير ايزدان و قديسين هر كدام در گوشه اي از پيكرة او مي نشينند و با خواندن (مانتراها) و سروده هاي الهي او را رام و مهار مي كنند تا حدي كه واستو پوروشا خود از سرسپردگان برهما مي شود و به او مي گويد: چگونه مي توانم به شما خدمت كنم ؟ و پاسخ مي شنود كه همين جا روي زمين باقي بمان و نمايندة ما در تمامي ساختمانها و بناها باش. او مي پذيرد و مي گويد در دوران و عصر ساتيا (Sathya) , ترتا (Treta) و دواپارا (Dwapara) مردم خانه هاي خود را مطابق با قوانين دارميك و اصول ?واستو? خواهند ساخت و با عشق پروردگار را پرستش مي كنند امّا در عصر كالي (Kali) مردم خانه هايي را مي سازند كه به من فشار مي آورد (چون مطابق قوانين واستو نخواهد بود) و هيچ عبادتي نخواهند كرد و غذايي به من نمي بخشند در آن صورت من چگونه در آن خانه ها زنده بمانم و برهما به او اجازه مي دهد كه در چنين شرايطي مي تواني ساكنين اين مكانها را ببلعي ! و اين به معناي صدمه اي است كه مردم از انرژي (شاكتي) خانه هاي نامتناسب خواهند خورد .