ری بردبری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ری داگلاس بردبری شاعر آمریکایی و نویسندهٔ ژانرهای فانتزی، وحشت و علمی-تخیلی است. بردبری را در ایران بیشتر به خاطر اثر مشهورش، فارنهایت ۴۵۱، میشناسند. اثر مشهور دیگر وی تاریخچهٔ مریخ است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
وی در ۲۲ اوت ۱۹۲۰، در ایلینویز آمریکا، از مادری سوئدیتبار و پدری آمریکایی به دنیا آمد. در سال ۱۹۳۴ به همراه خانوادهٔ خود به لسآنجلس نقل مکان کردند. وی در ۱۹۳۸ دبیرستان را تمام کرد، اما تصمیم گرفت به دانشگاه نرود و در کتابخانهٔ محلی به آموزش خود بپردازد. او برای گذران زندگی در آن دوران روزنامه میفروخت. اولین اثر او به سال ۱۹۴۱ و اولین کتاب مستقلش (دریاچه) در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسیدند. در سال ۱۹۴۵، داستان کوتاه بازی بزرگ سیاه و سفید او برندهٔ جایزهٔ بهترین داستان کوتاه آمریکا شد. در سال ۱۹۴۷ با مارگارت مککلر ازدواج کرد و از او ۴ فرزند دختر دارد.
وی تا کنون ۳۰ کتاب و بیش از ۶۰۰ داستان کوتاه نوشته است. او از جمله نخستین کسانی است که جایزه استاد بزرگ را که انجمن نویسندگان علمیتخیلی آمریکا به پاس یک عمر فعالیت موفقیتآمیز در زمینه داستان نویسی علمی-تخیلی اعطا میکرد، به دست آورد.
[ویرایش] فعالیتها
وی نویسندهای پرکار است که جا دادن آثارش در دستهٔ خاصی دشوار مینماید. اگرچه بسیاری او را به عناون نویسندهٔ ژانر علمی-تخیلی میشناسند، اما خود وی میگوید:
«نخست اینکه من علمی-تخیلینویس نیستم. تنها کتاب علمی-تخیلی من فارنهایت ۴۵۱ است. علمی-تخیلی توصیف واقعیت است و فانتزی شرحی خیالپردازانه. از این روست که تاریخچهٔ مریخ علمی-تخیلی نیست، فانتزی است. معلوم است که ممکن نیست چنان اتفاقاتی روی دهد. به همین دلیل است که اثری ماندگار خواهد بود، چون همانند اساطیر یونان است و اسطورهها مانا هستند.»[نیاز به ذکر منبع]
علاوه بر کتابهایی که نوشته، بردبری مجموعه مقالاتی هم درباب مسایل جدی، چون هنر و فرهنگ، دارد.
[ویرایش] اقتباسها
کتابها و داستانهای کوتاه بردبری بارها به صورت فیلم، نمایشنامهٔ رادیویی و تلویزیونی و صحنهای، نیز کتابهای کمیک در آمدهاند. از آن جمله میتوان به فیلم فارنهایت ۴۵۱ بر اساس اثری از بردبری و به کارگردانی فرانسوا تروفو اشاره کرد. چندین داستان از مجموعه داستانهای تاریخچهٔ مریخ در ایران به صورتهای مختلف و از جمله نمایشنامهٔ رادیویی منتشر شدهاند.
[ویرایش] آثار
داستانهای بلند
-
-
- فارنهایت ۴۵۱
- مرد مصور
- تاریخچهٔ مریخ
-
[ویرایش] گفتارها
- جهانبینی: فلسفه من در دو اصل کلی خلاصه میشود: اولی این است که میگویم «به جهنم!» و دومی این که «کارت را انجام بده».
- کودکی: هرگز نباید بر فاصلهای که شما را از کودکیتان جدا میکند، بیفزایید. همه مدام میگویند «بزرگ شو! بزرگ شو!» معنی آن چیست؟ آیا به این مفهوم است که باید پایه زندگی خود را رها کنیم؟ من تا به امروز به اسباب بازی فروشی ها سر میزنم، در واقع داستانهایم برای من حکم اسباب بازی را دارند.
- دربارهٔ تلویزیون: آه از این تصویرنما! این هیولای پُرنیرنگ حیلتباز، مدوزایی که هر شب کرور کرور انفاسِ خیره به خود را بهتزده سنگ میکند. سیرنی که شیرین میخواندت به هوشبر نغمهای، و دلپذیرند آن بیشمار وعدههایش، لیک در انجام بس ناچیز است دادهاش.[نیاز به ذکر منبع]
- علمی-تخیلی: هر چه که به ذهنت میآید تخیل و هر چه انجام میدهی علم است. تمام تاریخ بشر چیزی جز داستانی علمی-تخیلی نیست.[نیاز به ذکر منبع]
- سانسور: برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد...برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند...هر اقلیتی فکر میکند حق دارد، اجازه دارد، وظیفه دارد (روی هر چه نمیپسندد) نفت بریزد و کبریت بکشد. هر ویراستار ابلهی که خود را منبع شوربای ادبیات بیمایهٔ امروز میپندارد، گیوتیناش را آماده میکند و میخواهد سر هر نویسندهای که جرات کند کمی بلندتر از زمزمه سخن بگوید یا چیزی بالاتر از لالایی بنویسد را از تن جدا کند...من به تازگی فهمیدم که چند ویراستار کیوبیکنشین در انتشارات بالانتین، از ترس آلودهشدن جوانان، ذره ذره، هفتاد و پنج قسمت مختلف کتاب فارنهایت ۴۵۱ را سانسور کردهاند. چند دانشجو که این داستان، که به پدیدهٔ سانسور و کتابسوزان در آینده میپردازد را خوانده بودند، برای من نامه نوشتند و مرا از این طنز بدیع با خبر کردند...[نیاز به ذکر منبع]
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] منابع
- ویکیپدیا انگلیسی
- سایت رسمی
- شهر عصر فضا