کاربر:Reza18b

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

روشهای تحلیلی مقایسه ارزشهای مورد انتظار حسابرسی با اقلام مندرج در صورتهای مالی و حدود تغییراتی است که ممکن است بطور معقول در ارزش ها رخ داده باشد . هرگونه تغییر در ارزشها با دو کاربرد یکی توجه مستقیم ودیگری جایگزین آزمونهای محتوایی مورد توجه و رسیدگی حسابرسان قرار می گیرد . در اینجا به بررسی مراحل سه گانه روشهای تحلیلی و کاربردهای آن و انواع روشهای تحلیلی شامل مدلهای تحلیلی و اطلاعات مدل قضاوتی (ارزیابی ذهنی) مدل تجربی (راه تجربی) مدل روند نمایی (تفسیر روند زمانی) مدل ساختاری (تحلیل همبستگی) و مقاسیه این مدل ها می پردازیم . پیشینه روشهای تحلیلی به سال 1972 میلادی برمی گردد. در آن سال روشهای مذکور در استاندارد شماره 23 حسابرسی به عنوان کمک کار حسابرسان در برنامه ریزی و یکی از شواهد حسابرسی مطرح شد . استاندارد مذکور حدود 16 سال مورد استفاده حسابرسان مستقل بود تا اینکه در سال 1988 میلادی استاندارد شماره 56 جایگزین استاندارد قبلی گردید . انواع روشهای تحلیلی هرچند که در استاندارد حسابرسی شماره 56 ذکری از انواع روشهای تحلیلی به میان نیامده لکن در متون معتبر حسابرسی روشهای متعددی معرفی و کاربرد آنها ارائه شدهاست . در این منابع عمدتا به 5 روش تحلیلی اشاره شده است . در این روشها اطلاعات مختلف مقایسه می شوند . این روشها عبارتند از : 1- مقایسه اطلاعات مربوط به صاحبکار با شاخص های صنعت 2- مقایسه اطلاعات صاحبکار با اطلاعات مشابه دوره های قبلی 3- مقایسه اطلاعات صاحبکار با نتایج مورد انتظار از سوی صاحبکار 4- مقایسه اطلاعات صاحبکار با نتایج مورد انتظار حسابرس با استفاده از اطلاعات مالی 5- مقایسه اطلاعات صاحبکار با نتایج مورد انتظار حسابرس با استفاده از اطلاعات غیر مالی مدل های تحلیلی و اطلاعات ارزیابی و تصمیم گیری در مورد نتایج حاصل از انواع روشهای تحلیلی در قالب مدل های تحلیلی و اطلاعات انجام می شود . مدل ایده آل وبهینه مدلی است که نتایج آن با حداقل داده و ساده ترین شیوه پردازش قابل مقایسه با ارزشهای مورد انتظار حسابرس بوده و قابل تایید توسط دیگران باشد .متاسفانه اغلب مدل های موجود نیازمند داشتن داده های فراوان شیوه های نسبتا پیچیده پردازش و اغلب پر هزینه می باشند . مدل قضاوتی (ارزیابی ذهنی) مدل اصلی که احتمالا امروزه بیشتر از سایر مدل ها مورد استفاده حسابرسان است مدل قضاوتی یا ارزیابی ذهنی است . در این مدل به مدد دانش تجربه قضاوت حرفه ای اطلاعات موجود ویژگی های صاحبکار و داده های محیطی ارزیابی ذهنی توسط حسابرسان کار آزموده صورت می گیرد . داده های محیطی که خارج از واحد مورد رسیدگی کسب می شوند یکی از مبانی ارزیابی ذهنی است (مثل نرخ بهره بانکی توروم و...)که به همراه داده های داخلی که از که به داده های داخلی که از درون واحد مورد رسیدگی کسب می شود (مثل مدارک تولید و بهای تمام شده کالای ساخته شده و...) مبنای قضاوت حرفه ای قرار می گیرند . یکی از مزایای عمده مدل قضاوتی آن است که هر داده قابل اتکا را می توان به کار برد . بنا براین نتایج انواع روشهای تحلیلی در این مدل قابل استناد و استفاده است . عمده ترین اشکال این مدل ماهیت ذهنی آن است و نتایج عینی و بی طرفانه نیست . به عبارت روشن تر نتایج این مدل قابل تایید توسط اشخاص ثالث و از جمله مدیران و شرکای موسسه حسابرسی که کنترل های کیفی و نهایی را انجام میدهند نیست .

مدل تجربی (راه تجربی) دومین مدل تحلیلی مدل تجربی یا راه تجربی است . این مدل به روش دوم تحلیلی (مقایسه اطلاعات صاحبکار با اطلاعات مشابه دوره های قبل) شباهت دارد و نتایج این روش مورد استفاده قرار می گیرد . در مدل تجربی ارتباط ساده و مقداری بوسیله مقایسه ارزشهای حسابرسی سال قبل با مدارک و مبالغ مندرج در صورت های مالی و یادداشتهای همراه بر قرار می گردد . در این مدل برآوردی از ارزشهای حسابرسی دوره جاری صورت نگرفته و فقط به تفاوت ها و تغییرات غیر متعارف و غیر معمول توجه می شود . عده ای از صاحب نظران راه تجربی را اصطلاحا رسیدگی اجمالی نیز نامیده اند . هر چند که استفاده از این مدل در استاندارد های حسابرسی توصه و حمایت شده است با این همه مدل ساده راه تجربی نسبت به سایر مدل ها کاراتر نمی باشد . از آنجا که مدل مذکور کم هزینه است ممکن است استفاده از آن از نظر اقتصادی با صرفه باشد و شاید این مهمترین مزیت این مدل است که موجب حمایت از آن در استاندارد های حسابرسی شده است . نتایج این مدل بطور عینی برآورد می شود ولی قابلیت اتکاء به پیش بینی و برآورد آن ذهنی است و این موضوع یکی از اشکالات عمده این مدل است . مدل روند نمایی (تفسیر روند زمانی) در این مدل از اطلاعات کمی استفاده می شود . با این که نتایج نهایی توسط بررسی سایر عوامل موثر بر مانده ها ارزیابی ذهنی (قضاوتی) می شود با این همه نتایج بر مبنای عینی و بیطرفانه بکار میرود . در مدل روند نمایی مشاهدات روند گذشته مبنای ارزیابی مانده های دوره جاری قرار می گیرد . اطلاعات کمی و مقداری به سهولت از ارزشهای حسابرسی شده سال قبل استخراج و روند گذشته مشخص می گردد . از آنجا که اشتباهات حسابداری اصلاح نشده بر ارزیابی نتایج دوره جاری تاثیر می گذارد . در هنگام استفاده از این مدل یا مدل ساختاری (تحلیل همبستگی) که در ادامه توضیح داده می شود حسابرس باید آثار این اشتباهات را که در هنگام رسیدگی به آنها برخورد نموده است را مد نظر قرار دهد . برای استفاده از این مدل به عنوان مثال حسابرس می تواند میزان فروش سال گذشته واحد مورد رسیدگی را در محور عمودی و دوره های زمانی ماهانه را در محور افقی یک محور مختصات ترسیم نماید . حجم و روند فروش گذشته در دوره های زمانی مذکور می تواند مبنای ارزیابی ذهنی فروش دوره جاری قرار گیرد . طرف دیگر تفسیر روند زمانی استفاده از روش حد بالا و حد پایین و یا نمودار نقاط پراکنده می باشد . بنابر این ارزیابی مانده های دوره جاری به یکی از طرق روند نمایی می تواند بیشتر عینی و بی طرفانه بوده و قابل تایید توسط اشخاص ثالث باشد . یکی از مزایای عمده این مدل عینیت قابل ملاحظه ارزیابی آن است . با این همه تحقیقات تجربی انجام شده حاکی از آن است که حتی روش های آماری پیشرفته فاقد قدرت پیش بینی با دقت بالا می باشد . مدل ساختاری (تحلیل همبستگی) چهارمین مدل رایج که تاثیر تغییرات محیطی بر مانده های حساب مندرج در صورتهای مالی را تشریح و تفسیر می کند مدل ساختاری یا تحلیل همبستگی نام دارد . به عنوان مثال شاخص قیمت ها و تغییرات مربوط به نرخ دستمزد و بهای تمام شده مواد اولیه دوره جاری نسبت به دوره قبل می تواند تغییرات بهای تمام شده کالای فروش رفته و تعداد آن را توجیه کند . به عبارت روشن تر همبستگی تغییرات محیطی با اقلام مندرج در صورتهای مالیمی تواند تغییرات آنها را تفسیر نماید . قدرت تشریحی و تحلیلی تفسیر همبستگی بسیار بالا است . همبستگی 90 درصد و یا بیشترین تغییرات محیطی و مانده های مندرج در صورت های مالی و یادداشتهای همراه نسبتا معمول است . وجود این نوع همبستگی دلالت به نزدیکی و وابستگی بین تغییرات محیطی و اقلام مندرج در صورتهای مالی دارد . این همبستگی می تواند موجب کاهش برنامه و اجرای برخی از روشهای حسابرسی شود . تحلیل همبستگی دامنه تغییر ارزشهای مورد قبول را برای حسابرس بطور عینی و معقول مشخص می نماید . عینی بودن و قابل تایید بودن نتایج توسط اشخاص ثالث از محاسن این مدل است . در عین حال بهای تمام شده نسبتا بالا و مشکل تعیین همبستگی برای تغییرات محیطی و ارتباط آن با تمامی اقلام مندرج در صورتهای مالی از معایب این مدل می باشد . مقایسه مدل های تحلیلی و اطلاعات در جدول زیر مدل های چهار گانه بر اساس ویژگیهای داده های بکار گرفته شده نحوه برآورد و قابلیت اتکاء برآوردها با یکدیگر مقایسه شده اند .

نوع مدل داده های بکار گرفته شده نحوه برآورد قابلیت اتکاء برآوردها قضاوتی (ارزیابی ذهنی) هرگونه داده قابل استفاده (نتایج هریک از روشهای تحلیلی) ذهنی ذهنی تجربی (راه تجربی) ارزشهای حسابرسی سالهای قبل (نتایج روش دوم تحلیلی) عینی ذهنی روند نمایی (تفسیر روند زمانی) ارزشهای حسابرسی سالهای قبل (نتایج روش دوم تحلیلی) عینی ذهنی ساختاری (تحلیل همبستگی) ارزشهای حسابرسی سالهای قبل (نتایج هریک از روشهای تحلیلی) و هر نوع اطلاعات محیطی عینی عینی

  نتیجه گیری

هر چند که نتایج تحقیقات انجام شده با تاکید بر عینی بودن و قابلیت تایید حاکی از اثر بخشی و کارایی انواع روشهای آماری برای مدل های تحلیلی و اطلاعات دارد با این همه تجربه نشان داده است که حسابرسان کارآزموده قادر به ارزیابی ذهنی مناسب بوده و از طریق سایر روشهای حسابرسی نسبت به مستند سازی و تهیه شواهد پشتوانه نسبت به برآورد انجام شده اقدام خواهند نمود . بنابراین به نظر می رسد که هر مدل در شرایط مشخص و با توجه به دانش و تجربه استفاده کننده از آن قابلیت کاربرد مناسب را خواهد داشت . در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر می آید که در کشورمان شناخت اندکی درباره ماهیت و قابلیت های روشهای تحلیلی در تئوری و عمل و استفاده از مدل های مذکور وجود دارد .