اصطلاحات زورخانه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

  • پیش کسوت:
  • پیش قدم:
  • پیش خیز:
  • نوچه:
  • نوخاسته:
  • ساخته:
  • صاحب زنگ و صاحب ضرب:
  • پهلوانان صاحب تاج:
  • وارد کردن:
  • لنگ انداختن:
  • مریزاد: دست مریزاد:
  • کارهای ایزائی:
  • حرامی گرفتن:
  • بوسیدن. وابوسیدن:
  • حریف:
  • قدر.
  • خاک کشتی:
  • نیک کار:
  • واگیر:
  • سنگ کشتی:
  • بد افت:
  • بدل کار:
  • چرکین کردن. چرکین شدن:
  • کشتی در میان ماندن:
  • کشتی گره شدن:
  • کشتی پاک شدن یا پاک کردن:
  • قاطی شدن:
  • پهلوان پنبه:
  • پهلوان زنده را عشق است:
  • پیش قبض:
  • نطعی:
  • خانه ورزش:
  • چوب تعلیم:
  • سرپا:
  • خوش پرگار:
  • تنکه:
  • واگیر:
  • جست کلاغ:
  • ورزش با میل:
  • این سر و آن سر زدن:
  • مشتمال:
  • مشتمال چی
  • مرشد:
  • نوخاسته:
  • نوچه:
  • حق خوانی:
  • کهنه سوار:
  • گل کشتی:
  • گل کشتی:
  • خاک کشتی:
  • شنای جفتی:
  • شنای کشیده:
  • شنای پیچ:
  • گورگه:
  • شلنگ و تخته:
  • کباده زدن:
  • لنگ:

[ویرایش] جستارهای وابسته