امپراتوری روسیه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
امپراتوری روسیه دولتی بود که از ۲۲ اکتبر ۱۷۳۱ تا سرنگونی آن در ۲ مارس ۱۹۱۷ به دست انقلاب فوریه سرکار بود. نام حاکم این امپراتوری "تزار" بود و از این رو آن را "روسیه تزاری" نیز می خوانند. پایتخت این امپراتوری سنت پترزبورگ بود و زبان رسمی آن روسی بود. واحد پول آن روبل بود. اولین پادشاهش, پطر کبیر و آخرین آن, نیکلاس دوم بود.
[ویرایش] پیشینه و آغاز
بیش از دو سده روسیه تزاری (به روسی: Росси́йская Импе́рия) بخشی از امپراتوری مغول بود. اما در سده پانزدهم، ولایت مسکووی که ناحیه کوچکی از سرزمین روسیه امروزی را در برمی گرفت، قدرت یافت، تا حدی که مغولانِ اردوی طلایی را به مبارزه طلبید. شاهزاده هاديان، ایوان بزرگ، از پرداخت خراج به مغولها سر باز رد، فرمانروای بعدی ایوان چهارم، قلمروی ولایت مسکووی را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او میترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
[ویرایش] رومانف ها
رومانفها یک خاندان اشرافی قدرتمند در مسکو بودند. نخستین تزار روسیه، ایوان مخوف (۸۴ – ۱۵۳۰م) با خاندان رومانف وصلت نمود. رومن زاخارین جد اعلای رومانفها برادر آناستازیا همسر ایوان مخوف تزار روسیه بود و پسری نیز به نام نیکیتا داشت که پدربزرگ اولین تزار رومانف یعنی میخائیل فئودوروویچ رمانف است. این خانواده به دلیل قرابت با ایوان مخوف (ایوان چهارم) و نیز به این دلیل که در دسائس و توطئه های درباریان در حوادث پس از مرگ ایوان مخوف شرکت نداشتند محبوب مردم روسیه بودند. ضمن اینکه فئودور نیکتایویچ رومانف پدر میخائیل رومانف اولین تزار روسیه مورد تایید یک مقام مورد احترام روحانی در روسیه بود که حین جنگ با لهاستانیها در دوران هرج و مرج رهبری مردم روسیه را بر عهده داشت. پس از شکست لهستانیها مردم میخاییل فئودورویچ رمانف را به سلطنت برگزیدند. این خانواده تا ۳۰۰ سال تا جنگ جهانی اول و زمان ظهور کمونیسم در روسیه با اقتدار حکومت می کردند.
[ویرایش] عصر ناآرامی
پسر ایوان، فئودور اول، بوریس گودونف (۱۶۰۵- ۱۵۵۱م) به عنوان تزار روسیه، جانشین او شد. وقتی او در سال ۱۶۰۵ م از دنیا رفت، روسیه در هرج و مرج افتاد.
از سال ۱۶۰۵ م تا ۱۶۱۳ م هرج و مرج دوام یافت. اشراف برای سلطنت با یکدیگر جنگیدند و برزگران شورش کردند. دشمنان اصلی روسیه؛ لهستان و سوئد؛ هرج و مرج را غنیمت شمردند. در سال ۱۶۱۱م نیروهای لهستانی شهر سمولنسک روسیه را فتح کردند. یک سال بعد لهستانیها مسکو را اشغال کرده و شاهزاده لهستانی را بر تخت تزار نشاندند. سپس سوئدیها در سال ۱۶۱۳م شهر نووگورود را اشغال کردند.
[ویرایش] نخستین تزار رومانف
روسها برای واپسراندن لهستانیها از مسکو یکپارچه شدند. آنان میخائیل رومانف ۱۷ ساله را (۱۶۴۵- ۱۵۹۶م) را در سال ۱۶۱۳م به مقام تزاری منصوب کردند. او فرزند بطرک مسکو فئودور نیکتایویچ رومانف بود. او بر خلاف میل باطنی و توسط مردم روسیه به سلطنت انتخاب شد. اعقاب میخائیل اول تا زمان جنگ جهانی اول به مدت بیش از ۳۰۰ سال، تا زمان انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ م، بر روسیه فرمانروایی کردند.
[ویرایش] تزار الکساندر دوم
تزار الکساندر دوم فرزند تزار نیکلای اول معروف به تزار آزادیبخش پس از پدرش به تخت سلطنت روسیه نشست. درسال۱۸۶۱ تزار الکساندر دوم سرفداری را در روسیه لغو میکند. تزار امیدوار است روسیه را مانند کشورهای اروپای غربی در راه مدرن سازی به حرکت در آورد. اما این اقدام به سودثروتمندان تمام میشود و گروه قلیلی از دهقانان موفق به تهیه زمین میشوند. اکثر دهقانان فقیرتر از آن هستند که زمینی بخرند. این دهقانان از نظر فرهنگی عقب مانده تر از طبقات رنجبر اروپای غربی هستند.
او در ابتدای سلطنت با مشکلات مربوط به جنگ کریمه که در زمان پدرش آغاز شده بود دست به گریبان بود و البته توانست به شکلی آبرومندانه با دول متخاصم (انگلیس, فرانسه و عثمانی) صلح کند. او مردی روشنفکر بود که قصد آزاد سازی سرفها را داشت. از شوخیهای تاریخ اینکه این تزار روشنفکر که در صدد انجام اصلاحات در کشورش بود بیشتر از دیگر تزارها توسط تروریستها مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً در اثر یکی از همین سوءقصدها به شدت زخمی شد و در حالی که انجام اصلاحات وی نتیجه ای نداده بود فوت کرد. از عوامل ناکامی تزار در انجام اصلاحات می توان به مخالفت بویاردها (اشراف روسیه) و ایرادات نظام اداری روسیه اشاره کرد.
[ویرایش] تزار الکساندر سوم
تزار الکساندر سوم مانند پدرش سیاستهای مدرن سازی را دنبال میکند. کارخانجات جدید در سن پترزبورگ و مسکو احداث میشوند. جمعیت کارگری عظیمی در حومه این شهرها زندگی میکنند. اما آزادیهای اجتماعی را برخلاف پدرش کاهش میدهد. روسیه باید پیشرفت کند بی آنکه خللی در خاندان سلطنت ایجاد کند. سانسور و حکومت پلیسی افزایش مییابد. تعقیب و آزار اقلیتها خصوصا یهودیها شدت میگیرد.
[ویرایش] تزار نیکلای دوم
در ۱۸۹۴ نیکلای دوم بجای پدرش به سلطنت میرسد و راه او را ادامه میدهد. در ۱۸۹۸ حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه مخفیانه نخستین کنگره اش را در مینسک روسیه بر پا میکند. برنامه حزب برمبنای مارکس و انگلس که پلخانف تشریح میکند تدوین میشود. پلخانف با ترور مخالف است و معتقد است که روسیه نخست باید دوره رشد سرمایه داری را طی کند تا سپس بتواند به دموکراسی و سوسیالیسم برسد.
[ویرایش] حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه
در ۱۹۰۳ دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در بروکسل وسپس لندن تشکیل میشود. در لندن حزب به دو دسته تقسیم میشود: بلشویکها (اکثریت) منشویکها (اقلیت). بلشویکها معتقدند که نباید منتظر ماند تا پس از دوره سرمایه داری به سوسیالیسم برسیم. رهبر بلشویکها " لنین " دو بار به دلیل فعالیتهایش به سیبری تبعید شد و از سال ۱۹۰۰ در اروپای غربی زندگی میکرد.
[ویرایش] جنگ روسیه - ژاپن
در سال ۱۹۰۴ روسیه تزاری علیه ژاپن اعلام جنگ میکند تا حکومتش را به منچوری و کره برساند. تزار انتظار یک پیروزی آسان را دارد اما شکستهای سختی میخورد. همزمان در روسیه تظاهرات آرامی در ۵ ژوئیه ۱۹۰۵ در مقابل کاخ زمستانی تزار در سن پترز بورگ برگزار میشود که به خاک و خون کشیده شده و به یکشنبه خونین مشهور میشود. رهبر تظاهرات یک کشیش به نام پدر گاپون است.
با این واقعه و تسلیم شدن روسیه به ژاپن در ۱۹۰۵ اعتصابات کارگری افزایش مییابد. شوراهای کارگری برای هماهنگی اعتصابات تشکیل میشود. شورای سن پترزبورگ به رهبری لئو تروتسکی یکی از یاران سابق لنین نقش مهمی در این واقعه دارد. قیام کارگری سرکوب میشود. اعضای شورا دستگیر میشوند و تروتسکی به سیبری تبعید میشود اما از آنجا میگریزد. تزار قول میدهد اصلاحاتی به عمل آورد و آزادیهای مدنی به عمل آورد.
[ویرایش] انتخابات دوما
در ۱۹۰۶ و ۱۹۰۷ سه انتخابات برگزار میشود. در دومای اول که به صورت انتخابات محدود برگزار میشود مخالفان تزار رای میآورند. تزار انتخابات را باطل میکند و انتخابات مجدداً برگزار میشود. این بار مخالفان تندتری رای میآورند. تزار باز هم دوما را منحل میکند. انتخابات سوم برگزار میشود واین بار مطیعان تزار وارد دوما میشوند. در ۱۹۱۲ بلشویکها راه خود را از دیگر گروههای سوسیال دموکرات جدا میکنند و حزب مستقلی ایجاد میکنند.
[ویرایش] ورود روسیه به جنگ جهانی اول
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول میشود. نخست فقط بلشویکها مخالف جنگ هستند اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل میرساند. در اوایل مارس ۱۹۱۷ اکثر کارگران در پطروگراد و مسکو دست به اعتصاب میزنند. شورش به پادگانها میرسد. در ۱۱ مارس تزار دوما را منحل میکند. اما نمایندگان متفرق نمیشوند. در ۱۵ مارس تزار به نفع گراند دوک میخائیل کنار میرود. میخائیل حاضرنمیشود سلطنت را بپذیرد. دوما حکومت موقتی از اعتدالیون را به رهبری شاهزاده لووف به کار میگمارد. شورای پطروگراد که منشویکها و سوسیالیستها در آن اکثریت دارند به صورت رقیب شورای موقت در میآید.
[ویرایش] نخستین کنگره شوراها
حکومت آلمان با هدف کارشکنی و خرابکاری در روسیه لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پطروگراد میآورد. تروتسکی نیز از امریکا وارد پطروگراد میشود. او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز میشود که حکومت موقت حکومت بورژوایی است. سازمان دهندگان بلشویک با شعار لنین " به جنگ خاتمه دهید ." تمام زمینها برای دهقانها " و" تمام قدرت در دست شوراها " به میان مردم میآیند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها،کارگران و دهقانها برگزار میشود. از میان بیش از ۶۰۰ نماینده ۱۰۵ نفر از بلشویکها هستند اما کم کم به آنان افزوده میشود. حکومت موقت کرنسکی همچنان در پی ادامه جنگ است اما شکستهای متوالی باعث فرار سربازان از جبهه میشود.
[ویرایش] قیام بلشویکها
آشفتگی عمومی باعث میشود بلشویکها به دنبال قیام باشند اما قیام شکست میخورد و لنین به مرز فنلاند فرار میکند. بلشویکها به اتهام جاسوسی برای آلمان دستگیر و زندانی میشوند. شاهزاده لووف استعفا میکند و کرنسکی جای او را میگیرد. محافظه کاران و اعتدالیون پشت ژنرال کورنیلوف جمع میشوند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت بلشویکها و سوسیالیستها را که حالا از زندان آزاد شدهاند به یاری میخواند. سپاه کورنیلوف شکست میخورد. حالا بلشویکها هم در شورای پطروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت دارند. دهقانان قیام میکنند و زمینها را از دست اشراف در میآورند.
[ویرایش] کمیته انقلابی شورای پطروگراد
لنین به پطروگراد میآید و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت میکند. کمیته انقلابی شورای پطروگراد به رهبری تروتسکی ساختمانهای دولتی را اشغال میکنند و کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر به اشغال در میآورد. کرنسکی میگریزد و اعضای حکومت موقت دستگیر میشوند.
[ویرایش] شورای کمیسرهای خلق
بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بوجود میآورند و لنین صدر شورا و تروتسکی کمیسر امور خارجه میشود. مسکو به تصرف بلشویکها در میآید و دومین کنگره شوراها برگزار میشود. مالکیت خصوصی لغو و کلیه امور به شوراهای روستایی واگذار میشود. تمام زمینها میان مردم تقسیم میشود. در ۱۹۱۸ بلشویکها رسما نامشان را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر میدهند. ترس از ادامه هجوم آلمانیها حکومت جدید شوروی را وادار میکند تا پایتخت را از پطروگراد به مسکو منتقل کند .
[ویرایش] پیمان برست لیتوفسک
در مارس ۱۹۱۸ تروتسکی و لنین سایر اعضای حزب را وادار میکنند تا پیمان برست لیتوفسک را بپذیرند. این پیمان که با آلمان و اتریش و مجارستان بسته میشود بسیار به ضرر روسیه است. ولی درگیری را در روسیه پایان میدهد. پیروزی متفقین در جنگ باعث میشود تا شوروی از اجرای مفاد پیمان سرباز زند .
[ویرایش] جنگ داخلی
از اواخر ۱۹۱۸ تا اواخر ۱۹۲۰ شوروی درگیر جنگ داخلی است. ارتش سرخ به رهبری تروتسکی با گاردهای سفید ضد انقلابی میجنگند. عملیات نظامی سفیدها ابتدا در جنوب متمرکز است و نیروی اصلی آن را نیروهای تحت نظر کورنیلوف تشکیل میدهند. ارتش سرخ گاهی با سپاهیان لهستان در غرب، سپاهیان ژاپن و سفیدهای تحت حمایت لژیون چک در شرق، سفیدهای تحت حمایت امریکاییها و فرانسویها و بریتانیاییها در شمال مجبور به جنگ بود.
در ۱۹۲۰ شوروی عملا بر روسیه مسلط میشود که این امر دو علت اساسی دارد .اول رهبری هوشمندانه تروتسکی و دوم عدم هماهنگی سفیدها. سفیدها همچنین از پشتوانه مردم برخوردار نبودند چرا که مردم میترسیدند زمینی را که در نتیجه انقلاب تصاحب کردهاند از دست بدهند.
[ویرایش] گاهشمار رویدادها
۱۳۳۰م
ایوان اول، گراندوک مسکووی، از راه گردآوری خراجهای روسیه برای مغولان «اردوی طلایی»، ثروت و قدرت فراوانی به دست میآورد و به ایوان «ثروتمند» مشهور میشود.
۱۳۸۰
در جنگ دشت کولیکووا، گراندوک دیمیتری نیروهای «اردوی طلایی» (قزلاردو) را شکست میدهد، اما چیرگی مغولان بر ولایت مسکووی یک سده دیگر ادامه مییابد.
۱۴۵۳
قسطنطنیه پایتخت مسیحیان ارتدوکس به دست ترکان مسلمان عثمانی میافتد.
۱۴۷۲
ایوان سوم (ایوان بزرگ) با زوئی که در روسیه با نام سوفیا شناخته میشد و خواهر (برادر) زاده آخرین امپراتور بیزانس بود، ازدواج میکند.
۱۴۸۰
ایوان بزرگ از پرداخت خراج به «اردوی طلایی» امتناع میورزد و شهرهای بیشتری را تحت نظارت ولایت مسکووی در میآورد.
۸۴ـ ۱۵۴۷
ایوان چهارم (ایوان مخوف) نظام ارباب و رعیتی را مرسوم میگرداند. طبق این نظام، رعایا مجبور هستند تا بر روی املاک زمینداران به زندگی و کار بپردازند.
۱۳ – ۱۶۰۵
وقتی تزار بوریس گودونف میمیرد، روسیه وارد «عصر ناآرامی» میشود. قزاقها، لهستانیها، سوئدی ها، اشارف رقیب و زارعان شورشی برای به چنگ آوردن شهرهای روسیه و سلطنت تزار میجنگند.
۱۶۱۳
نیروهای متفق روسی با لهستان و سوئد صلح برقرار میکنند. میخائیل رومانف جوان، نخستین تزار سلسلهای میشود که تا سال ۱۹۱۷م بر روسیه حکمرانی خواهد کرد.
[ویرایش] آلکسیس مقدس
آلکسیس (۱۳۷۸- ۱۲۹۰م) به عنوان اسقف اعظم مسکو از سرزمینهای خارجی دیدن میکرد و کلیساهای جدید را گشایش میداد. بطوری خرافاتی گفته میشود که او به طرز معجزه آسایی بیماران را شفا میداد. آلکسیس ۷۰ سال پس از مرگش به عنوان قدیس شناخته شد.
[ویرایش] حقایق ثبت شده
به دژهای عظیمی که در مرکز شهرهای قرون وسطایی روسیه بنا میشد کِرِملین گفته میشود. درون دیوارهای مرتفع یک کرملین ساختمانهای مهم از خطر تهاجم در امان بودند. کاخ کرملین مسکو همچنان مرکز فرماندهی حکومت روسیه میباشد و کلیسای جامع سنت باسیل و قصر تزار را در بر دارد. کار ساخت این کاخ در سال ۱۱۵۶م، آغاز شد. دیوارها و برجهای مستحکم آن در سدههای آشوب زده چهاردهم و پانزدهم تقویت گشتند.
[ویرایش] منابع
یکی از منابع: دانشنامه رشد.