راز نو

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

راز نو یک اثر موسیقی آوازی از حسین علیزاده است.

فهرست مندرجات

[ویرایش] قطعات

  • مقام داد و بیداد مقامی اختراعی است از دو گوشه‌ٔ دو دستگاه مختلف: گوشهٔ داد در دستگاه ماهور و گوشهٔ بیداد در دستگاه همایون. نت ایست و نت شاهد در این دو گوشه یکسان است.
  • درآمد
  • رنگ اصول (تار،‌تمبک، دمام)
  • داد و بیداد، (هم‌آوایی)
  • سازو آواز (تک‌خوان: محسن کرامتی)
  • فلک (‌تصنیف داد و بیداد)

[ویرایش] آواز ابوعطا

  • درآمد
  • چهارمضراب،‌ (تنبور)
  • مثنوی خوانی
  • مقام ماوراءالنهر، فرود نوا (هم‌آوایی)
  • ‌راز نو (تصنیف نوا)

[ویرایش] اجرا

رازنو را گروه هم‌آوایان در ۱۷،‌ ۱۸، و ۱۹ اسفند سال ۱۳۷۶ برای اولین بار در تلار وحدت اجرا کرده‌اند. اعضا این گروه عبارت‌اند از:

  • محسن کرامتی، هم‌خوان
  • افسانه رثایی، هم‌خوان
  • هما نیک نام، هم‌خوان
  • ‌ علی صمدپور،‌هم‌خوان،‌ دمام
  • ‌ داریوش زرگری، تمبک
  • حسین علیزاده، تار،‌ تنبور

این قطعات در سال ۱۳۷۷ توسط مؤسسهٔ فرهنگی ماهور منتشر شدند.

[ویرایش] اشعار

چو دریا دُر فشان از جوش منشین سخن سر کرده‌ای خاموش منشین
به دل گو باش خاشاکی به خاکی چو در کف هست خاکی نیست باکی
جهان گر جمله از من رفت گو رو ز مشتی خاک ریزم طرحش از نو
زمان خوشدلی تنگ است دریاب شتاب عمر بین در عیش بشتاب
رها کن عقل را دیوانه می‌گرد چو مستان بر در میخانه می‌گرد
بساط از خانه بیرون نه که وقت است قدم بر طرف هامون نه که وقت است
غم هر هوده و ناهوده تا چند حکایت گفتن بیهوده تا چند


فلک را جور بی‌اندازه گشتست جهان را رسم و آیین تازه گشتست
هَزار امروز هم‌آواز زاغ است گل از بی‌رونقی‌ها خار باغ است
نه خندان غنچه نه سرو از غم آزاد نه گل خرم نه بلبل خاطرش شاد
غم دیرینه گر در سینه داری چه غم گر بادهٔ دیرینه داری
دو چیز اندُه برد از خاطر تنگ نی خوش نغمه و مرغ خوش‌آواز
فلک را عادت دیرینه این است که با آزادگان دائم به کین است

میرزا نصیر اصفهانی (قرن ۱۲)


خوش خرامان می‌روی ای جان جان بی من مرو ای حیات دوستان در بوستان بی من مرو
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو
ای عیان بی من مدان و ای زبان بی من مخوان ای نظر بی من مبین و ای روان بی من مرو

مولانا (قرن ۷)


از واقعه‌ای تو را خبر خواهم کرد وان را به دو حرف مختصر خواهم کرد
با عشق تو در خاک نهان خواهم شد با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد

ابوسعید ابوالخیر (قرن ۴و ۵)


پرده بگردان و بزن ساز نو هین که رسید از فلک آواز نو
تازه و خندان نشود گوش و هوش تا ز خِرَد در نرسد راز نو
بَرجِه ساقی طرب آغاز کن مز میِ کهنه بنه آغاز نو
چون نکنم ناز که پنهان و فاش می‌رسدم خلعت و اِعزاز نو
پِرِّ همایی بگشا در وفا بر سر عشّاق به پرواز نو
بس کن کاین گفت نو نسبت به عشق جامهٔ کهنه ست به بزّاز نو

مولانا (قرن ۷)

[ویرایش] منبع

  • جلد نوار راز نو، انتشارات ماهور، ۱۳۷۷