عهدنامه گلستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مرز ایران و روسیه پیش از معاهده گلستان
مرز ایران و روسیه پیش از معاهده گلستان

'معاهده گلستان

معاهده گلستان‎ ‎در سال‎) ‎‏۱۸۱۳‏‎ (‎میلادی‎ ‎بین‎ ‎ایران‎ ‎و‎ ‎روسیه‎ ‎امضا شد‎.‎

هم زمان با فعاليت های گاردان انگليسی برای تقويت قوای نظامی ايران، به دنبال قتل تسی تسیانف،‎ ‎‎(Tsitsianof)‎‏ فرماندهی سپاه روسیه به عهده گوداوویچ ‏‎(Goudawitch)‎‏ افتاد. ‏

گوداوویچ در سال‎ ‎‏۱۲۲۳‏‎ ‎ه. ق به صورت ناغافل به ایروان حمله برد. اما شکت خورد و برگشت‎. ‎عباس میرزا‎ ‎برای تنبیه سپاه روسیه از‎ ‎تبریز‎ ‎به‎ ‎نخجوان‎ ‎رهسپار شد و طی چند نبرد در اطراف شهر‎ ‎ایروان‎ ‎و‎ ‎دریاچه ‏گوگچه‎ ‎سپاهیان روس را مغلوب کرد. ‏

در سال ۱۲۲۵ه .ق. حسین خان قاجار حاکم ایروان‎ ‎علیه روسها شورش کرد و جمع زیادی از روسها را به ‏اسیری گرفت و عازم تهران‏‎ ‎کرد. این روزها (۱۲۲۶- ۱۲۲۵ه .ق) مقارن با خروج گاردان از ایران و ورود‎ ‎هیات نظامی انگلیسی به ایران است. ‏

در این زمان روسها خواستار صلح با ایران‎ ‎شدند با اين شرط که سرزمين های متصرفه در تصرف آنها باقی ‏بماند و نیز ایران‎ ‎به آنها اجازه عبور از داخل کشور برای حمله به‎ ‎عثمانی‎ ‎را بدهد. دولت قاجاری ایران این ‏تقاضا را نپذیرفت. ‏

پس از ورود سرگور اوزلی به‏‎ ‎علت رابطه دوستی که میان انگلیس و روسیه ایجاد شده بود در پی آن شد که ‏بین‎ ‎ایران و روسیه، صلح برقرار کند و خواستار آن بود که افسران انگلیسی که در‎ ‎سپاه ایران بودند از جنگ ‏با روسیه دست بردارند‎. ‎

جنگ به اصرار عباس میرزا ادامه یافت و سپاه ایران در محل‎ ‎اصلاندوز‎ ‎کنار‎ ‎رود ارس‎ ‎مقیم شدند. در این ‏هنگام روسها غافلگیرانه به اردوی ایران حمله کردند. اگرچه سپاه ایران مقاومت زیادی نشان دادند اما به علت ‏اختلافاتی که بین‎ ‎سپاه ایران پیش آمد، نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به سمت‎ ‎تبریز‎ ‎شدند. ‏

يکی از عللی که موجب شکست قوای ايران شد اين است که همواره دولت قاجار به يک دولت بيگانه اعتماد و ‏دل می بست و انتظار داشت آن دولت از سرزمين ايران حفاظت و مراقت بکند. گاهی به فرانسه اعتماد ميکردند ‏گاهی به انگليس و زمانی هم به روسيه. چون عباس ميرزا در گذشته فتوحاتی کرده بود که انگليس منافع خود ‏را در خطر می ديد انگليسی ها در صدد بودند که به نحوی جلوی طولانی شدن جنگ های روسيه و ايران را ‏بگيرند. ‏

بهمين دليل با نيرنگ های گوناگون ضمن تهييج ايلات ايرانی آنها را به شورش واداشتند، از سوی ديگر اسرار ‏داشتند که ايران و روس قرارداد صلح با روسيه را امضا کند.‏

فرمانده سپاه روسیه پس از فتح اصلاندوز، آذربایجان را از هر دو طرف‎ ‎مورد تهدید قرار داد. در این زمان ‏ترکمانان خراسان نيز سر به شورش گذاشتند. در این‎ ‎میان شاه ایران که درصدد آماده کردن سپاهی برای ‏سرکوب نیروهای روسی بود به‎ ‎علت اوضاع نا آرام در چند جبهه تقاضای صلح کرد. انگليس ها از يک سو با ‏ايران قرار داد داشتند که در مواقع خطر سرباز های انگليسی در لباس ايرانی با دشمن بجنگد. ولی پس از ‏ورود سرگور اوزلی و رابطه دوستی که با روس ها بوجود آورده بود و قراری که با روسها بسته بود سربازان ‏خود را از جبهه ها فراخواند و ضعف قوای نظامی ايران، شورش های محلی و نا بسامانی در آذوقه و مهمات ‏فتحعلی شاه قاجار را مجبور به صلح با روس ها کرد. ‏

ميرزا‎ ‎ابوالحسن ايلچی به عنوان نماينده و سرگور اوزلی نيز به عنوان واسطه از‎ ‎تهران عازم روسيه شدند. ‏دولت روسيه نيز چون در اين زمان سخت گرفتار درگيری‎ ‎و کشمکش با‎ ‎ناپلئون‎ ‎بناپارت بود از رسيدن سفير ‏روسيه و تقاضای صلح استقبال کرد. قرارداد صلح‎ ‎در قريه گلستان از محال قره باغ منعقد شد. اين عهدنامه به ‏وساطت و شفاعت (ناظر وفضول)‏‎ ‎سرگور اوزلی، نماينده روس رديشچوف (رديشخوف) در مقام فرماندهی ‏نيرو های گرجستان و نماينده تهران ميرزا ابوالحسن خان ايلچی‏‎ ‎به تاريخ ۲۹ شوال (۱۲۲۸ه .ق) در يازده ‏فصل و يک مقدمه امضا شد‏‎.‎

عهدنامه گلستان يکی از شوم ترين معاهداتی است که در تاريخ ايران به‎ ‎امضا رسيده و اولين عهدنامه شومی ‏است که اوليای ايران از شدت بی خبری با‎ ‎يک دولت اروپايی بسته اند. اين عهدنامه سبب شد با وجود اين که ‏روس ها در بدترين شرايط‎ ‎جنگی با فرانسه بودند، نه تنها از گرفتاری های ايران آسوده شده بلکه سرزمين ‏های‎ ‎جديدی به متصرفات خود اضافه کنند. عهدنامه گلستان سبب شد برای اولين بار‎ ‎مرزهای طبيعی ايران ‏تغيير کند و بسياری از نواحی شمال رود ارس از دست ايران‎ ‎خارج شود‎.‎

از جمله مناطقی که از ايران جدا شد عبارتند از: ‏ محال قره باغ، گنجه، خانات موشکی، شيروان، قبه، دربند، باکو، هرجا از ولايات طالش را که بالفعل در ‏تصرف روسيه بود، و تمامی داغستان و گرجستان به روسيه منتقل شد.‏

‎ سرزمين کنوني ايران، تنها بخشي از ناحيه‌اي است که در تاريخ با نام‌هاي‎ «‎ايران‌زمين» يا «ايرانشهر» و در ‏جغرافيا با نام «فلات ايران» شناسانيده‎ ‎مي‌شود‎.‎ ‎ گستره سرزمين‌هاي جدا شده از ايران در قراردادهاي شوم استعماري از اين قرار است‎: آران: 86600 کيلومتر مربع؛ ارمنستان: 29800 ک .م؛ گرجستان: 69700 ک.م؛‎ ‎داغستان: 50300 ک.م؛ ‏اوستي شمالي: 8000 ک.م؛ چچن: 15700 ک .م؛ اينگوش‎: 3600 ‎ک. م و بلغارستان: 12500 ک.م؛ (جمع ‏کل قفقاز 276200 کيلومتر مربع).‏ ‎ افغانستان: 625225 ک.م؛ بخش‌هايي از مکران: 250000 ک.م؛ (جمع کل سرزمين‌هاي شرقي: 975225)‏‎ ‎ ‎ ترکمنستان: 488100 ک.م؛ ازبکستان: 447100 ک.م؛ تاجيکستان: 141300 ک.م؛‎ ‎بخش‌هاي ضميمه شده ‏به قزاقستان: 100000ک.م؛ بخش‌هاي ضميمه شده به‎ ‎قرقيزستان: 50000 ک.م؛ (جمع کل سرزمين‌هاي ‏فرارودان: 2161720 کيلومتر‏‎ ‎مربع).‏ ‎ جمع کل همه سرزمين‌هاي جدا شده از ايران دروني در دوران قاجاريه 3 ميليون و چهارصد و سيزده هزار ‏کيلومتر مربع


[ویرایش] جستارهای وابسته

جنگ های ايران و روسيه در دوره قاجار


این نوشتار دربارهٔ تاریخ ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.