محمد زکریای رازی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
محمد زکریای رازی،(۲۵۱ ه.ق، ۸۶۵ ؛ ۳۱۳ ه.ق، ۹۲۵) پزشک، فیلسوف و شیمیدان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد مشهور است.
مجسمهٔ زکریای رازی در پارک ملت، تهران
|
|
زمینه فعالیت | دانشمند و فیلسوف |
تولد | شعبان ۲۵۱ هجری قمری، ۲۷ اوت ۸۶۵ میلادی ری |
مرگ | ۳۰۴ هجری خورشیدی، پنجم شعبان ۳۱۳ هجری قمری، ۱۵ اکتبر ۹۲۵ ری |
گفتاورد | |
«ادیان و مذاهب علت اساسی جنگها و مخالفت با اندیشههای فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتابهایی که بنام مقدس آسمانی معروفاند ، کتب خالی از ارزش و اعتباراند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون و ارسطو و سقراط خدمت مهمتر و مفیدتری به بشر کردهاست.» |
این دانشمند ایرانی از آنجا که کتابهای خود را به زبان عربی مینوشت. به جالینوس عرب[۱] نیز مشهور است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و رازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری متولد شده و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به کار زرگری مشغول شد و پس از آن به کیمیاگری روی آورد، وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان معتضدی را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
رازی در پنجم شعبان ۳۱۳ هجری (۱۵ اکتبر ۹۲۵ میلادی) در ری وفات یافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.
[ویرایش] در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی
مهمترین سند تاریخی دربارهٔ تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهٔ ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غرهٔ شعبان ۲۵۱ هجری قمری و درگذشت او در پنجم شعبان ۳۱۳ هجری قمری ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بطور دقیق آوردهاست.» [۲] اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست. ؛تولد
- حدود ۲۴۰ هجری قمری[۳]
- ۲۵۱ هجری قمری [۴]
- ۲۵۰ هجری قمری[۵]
- ۲۴۹ هجری قمری، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه[۶] و در لاروس بزرگ[۷] تاریخ تولد رازی ۸۵۰ میلادی آورده شدهاست.[۸]
؛مرگ در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ۳۱۳ ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ۳۲۳ ه.ق.» [۹] و در لغتنامهٔ دهخدا نیز پس از ذکر همان ۳۱۳ ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از ابنالندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ۳۱۱ ه.ق. نوشتهاست»[۱۰]
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظراست، مثلا قفطی و ابنصاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ۳۲۰ هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریبا همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ۲۹۰ و اندی و یا ۳۰۰ و کسری و به اعتبار دیگر ۳۲۰ آوردهاست.» [۱۱]
[ویرایش] استادها و شاگردان
درباره استادان و پیشکسوتهای رازی میان کارشناسان و تاریخنویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علیبن ربن طبری و ابوزید بلخی میدانند اما عدهای دیگر بنا بر شواهد و دلایلی این موضوع را رد میکنند. ناصرخسرو در زادالمسافرین صفحهٔ ۹۸ از شخصی بهنام ایرانشهری بعنوان «استاد و مقدم» محمد زکریا نام میبرد اما هیچ نشانی از این شخص بهدست نیامدهاست. این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست: یحیی بن عدی، ابوالقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسفبن یعقوب، محمدبن یونس و ابوالحسن طبری.
[ویرایش] اخلاق و صفات رازی
رازی مردی خوشخو و در تحصیل کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان تشخیص بیماری دست از آنها برنمیداشت. نسبت به فقرا و بینوایان بسیار رئوف بودهاست. رازی برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و امراء و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشتهاست. ابنالندیم در کتاب الفهرست خود میگوید: وی مردی کریم و نیکوکار بود و نسبت به مردم خیرخواه و با فقرا و بزرگان باحسن رافت بود و کوشش بسیار در تحصیل علم و کسب معرفت میکرد[۱۲]. رازی در کتابی به نام صفات بیمارستان چنین نگاشتهاست که هر کس لایق طبابت نیست و عقیده داشته که طبیب باید دارای صفاتی باشد که بتواند نام طبیب بر خود گذارد. وی نخستین پزشکی است که درباره جاهل عالمنما ذهن عامه را متوجه ساختهاست، او با افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند و اطرافیان بیمار که در طبابت دخالت میکردند به شدت مخالفت کرده بود و به همین سبب مخالفانی داشت.
[ویرایش] پزشکی
رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود که در زمان خود شهرت بهسزایی داشتهاست. رازی از پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز مورد قبول است، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. کتابها و رسالات رازی مدتها مورد استفاده طالبان علم طب بودهاست. ابنسینا رازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف قانون از حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
[ویرایش] آبله و سرخک
رازی اولین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشتهاست. وی در کتاب آبله و سرخک خود به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمر از راه خون دانستهاست و ضمن معرفی آبله و سرخک بهعنوان بیماریهای حاد، نشانههایی از بیخطر یا کشنده بودن آنها را بیان میدارد و برای مراقبت از بیمار مبتلا به این بیماریها روشهایی را توصیه میکند از جمله به عنوان اولین طبیب استفاده از پنبه را در طب آورده و به منظور زخم نشدن بدن بیماران آبلهای از آن بهره میبرده و در مراقبت از چشمها و پلک و گلو و بینی این بیماران توصیه فراوان کردهاست. در کتاب آبله و سرخک رازی در مورد آبله و سرخک چه قبل از ظهور بیماری و چه بعد از آن و جلوگیری از عوارض بیماری به اندامهای بدن تدابیری آورده شدهاست.
[ویرایش] تشریح
در دوران رازی تشریح جسد انسان رواج نداشت و این کار را ناپسند و خلاف آموزههای دینی میدانستند و عموما به تشریح میمون میپرداختند. رازی در کتابهای خود از جمله کتاب الکناش المنصوری از تشریح استخوانهای و عضلات ، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده و کیسه صفرا و.. سخن گفتهاست و طرز قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخها و زائدههای آن و نخاع شوکی را به خوبی شرح دادهاست. رازی اولین پزشکی است که بعضی از شعب اعصاب را در سر و گردن شناخته و راجع به آنها توضیحاتی دادهاست.
[ویرایش] درمان بیماریهای داخلی
درمان رازی مبنی بر سادگی بودهاست. رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند، وی معتقد بودهاست تا ممکن است مداوا با غذا و در غیر اینصورت با داروی منفرد و ساده وگرنه با داروی مرکب به عمل آید. رازی میگوید: «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیدهاست»[۱۳] وی بسیاری از داروها را روی حیوانات امتحان نموده و اثرات آنها را درک کرده و در موارد استعمال دانسته آنها را درباره انسان بهکار میبرد.
[ویرایش] جراحی
گرچه رازی به عنوان پزشک مشهور است اما بعضی از مورخان او را به نام جراح میشناسند. از مطالعه آثار وی چنین برمیآید که در جراحی صاحبنظر بودهاست. وی درباره «سنگ کلیهها و مثانه» کتابی نگاشته و درآن تاکید کردهاست در صورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت و در این کتاب از اسبابی که با آن عمل سنگ مثانه را انجام میداده، نام میبرد. رازی اولین طبیبی است که در عالم طب از سل مفصلی انگشتان صحبت کردهاست. در شکستهبندی و دررفتگیها قدمهایی برداشته و آثاری از خود به جا گذاشتهاست.
[ویرایش] تغذیه
رازی کتابی درباره تغذیه دارد به نام «منافعالاغذیه و مضارها» که یک دوره کامل بهداشت غذایی است. و در آن از خواص گندم و سایر بقول و خواص و ضررهای انواع آبها و شرابها و مشروبات غیرالکلی و گوشتهای تازه و خشک و ماهیها و... سخن گفتهاست و فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و ورزش و غذاهای گوارا و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها دارد.
[ویرایش] شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را قبل از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست.عمدهٔ تاثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار شیمی نوین است، با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد.«هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند. ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.»[۱۴] در کتاب «سرالاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز(به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتیمیکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبه فلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است. در شیمی کشفیات بسیار دارد.
- رازی کاشف جوهر گوگرد و الکل است.
- از تاثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
- از تاثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود
- با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
- از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
- برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
[ویرایش] فلسفه
رازی از تفکرات فلسفی رایج عصر خود که فلسفه ارسطویی- افلاطونی بود، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی اهل فلسفه همعصر و پس از خود قرار گرفت.همچنین عقایدی که درباره ادیان ابراز داشت سبب شد موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از اینرو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی و اسلامی نامید. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تاثیراتی از افکار هندی و مانوی در فلسفه وی به چشم میخورد. با این وجود هرگز تسلیم افکار مشاهیر نمیشد بلکه اطلاعاتی را که از پیشینیان بدست آورده بود مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میدارد و این را حق خود میداند که نظرات دیگران را تغییر دهد و یا تکمیل کند. از آراء رازی اطلاع دقیقی در دست نیست جز در مواردی که در نوشتههای مخالفان آمدهاست. در نظر رازی جهان جایگاه شر و رنج است اما تنها راه نجات، عقل و فلسفهاست و روانها از تیرگی این عالم پاک نمیشود و نفسها از این رنج رها نمیشوند مگر از طریق فلسفه... در فلسفه اخلاق رازی مساله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد. از دید وی لذت امری وجودی نیست، یعنی راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی بهوسیله امری اثرگذار و اگر امری ضد آن تاثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، ایجاد لذت میکند. رازی فلسفه را چنین تعریف میکند که چون «فلسفه تشبه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی» و چون آفریدگار بزرگ در نهایت علم و عدل و رحمت است پس نزدیکترین کسان به خالق، داناترین و عادلترین و رحیمترین ایشان است. رازی با وجود آنکه به خدا و ماوراء الطبیعه اعتقاد داشت، نبوت و وحی را نفی میکرد و ضرورت آن را نمیپذیرفت و در دو کتاب «فیالنبوات» و «فی حیل المتنبین» به نفی نبوت پرداختهاست. [۱۵] «از تعلیمات او این بود که همه آدمیان سهمی ا ز خرد دارند که بتوانند نظرهای صحیح درباره مطالب عملی و نظری بهدست آورند، آدمیان برای هدایت شدن به رهبران دینی نیاز ندارند، در حقیقت دین زیانآورد است و مسبب کینه و جنگ. نسبت به همه مقامات همه سرزمینها شک داشت.» [۱۶] این تفکرات رازی موجب خشم علمای اسلامی بر علیه او شد و او را ملحد و نادان و غافل خواندند و آثار او را رد کردند.
[ویرایش] آثار رازی
در مورد آثار رازی در لغتنامهٔ دهخدا آمدهاست:«ابنالندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یکصد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یکصد و هشتاد و چهار دانستهاند. «کتابهای رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی میشود: ۵۶ کتاب در طب، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران،۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یکصد و هشتاد و چهار مجلد میشود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمیشمارد. [۱۷] محمود نجمآبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ بوسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرستهای ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شدهاست و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شدهاست.
الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و سایر
[ویرایش] گفتارهایی از رازی
- «اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.»
- «ادیان و مذاهب علت اساسی جنگها و مخالفت با اندیشههای فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتابهایی که بنام مقدس آسمانی معروفاند ، کتب خالی از ارزش و اعتباراند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون وارسطو و سقراط خدمت مهمتر و مفیدتری به بشر کردهاست.»
- «تجربه بهتر از علم طب است.»
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] منابع
- نجمآبادی، محمود. محمد زکریای رازی. تهران: انتشارات دانشگاه رازی، ۲۵۳۵شاهنشاهی.
- آیزاک آسیموف. دایرةالمعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول. ترجمهٔ محمود مصاحب. چاپ دوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۲۶۶، ۱۲۷.
- دهخدا، علیاکبر. لغتنامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل۱۹۵. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، ۱۳۳۴، ۵۷۷.
- خلاصه زندگینامه علمی دانشمندان. ترجمهٔ بیرشک، بهروز و دیگران. زیر نظر احمد بیرشک. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی، ۱۳۷۴، ۷-۰۱-۵۵۱۵-۹۶۴، ۴۶۳.
- وبگاه فلاسفه، کیاوش ماسالی، بازبینی شده در تاریخ ۱ اسفند ۱۳۸۵
- معین، محمد. فرهنگنامه فارسی جلد پنجم. چاپ نهم، تهران: موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵، ۳-۰۱۶۴-۰۰-۹۶۴، ۵۷۰.
- «علوم کاربردی،کیمیا و دیگر علوم خفّیه». علم در اسلام. احمد آرام. تهران: سروش، ۱۳۶۶، ۲۷۲.
[ویرایش] مطالعه بیشتر
مطالب این بخش براساس منابع و ماخذ کتابهای «محمد زکریای رازی»[۱۸] و «حکیم رازی»[۱۹] تنظیم شدهاست.
[ویرایش] فارسی
- الفهرست، ابنالندیم، تهران، ۱۳۵۰.
- ایران بعد از اسلام، عباس خلیلی، جلد۱و۲، تهران، ۱۳۳۵.
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، تا اواسط قرن پنجم هجری، دکتر ذبیحالله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۳۶.
- فرهنگ نفیسی، دکتر ناظمالاطباء، پنج جلد، تهران، ۱۳۴۳.
- فیلسوف ری، دکتر مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۰.
- یک نابغه بزرگ ایرانی (رازی طبیب ایرانی)، دکتر محمود نجم آبادی، ۱۳۴۱.
- اساطیر ایرانی، مهرداد بهار، تهران، بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۲.
- ری باستان، حسین کریمان، دو جلد، انجمن آثار ملی،.۱۳۴۶
- مولفات و موصنفات رازی، محمود نجم آبادی، دانشگاه تهران، ۱۳۳۹.
- ترجمه تاریخ علم، جورج سارتن (به انگلیسی: George Sarton) ، احمد آرام، تهران، ۱۳۳۶.
- ترجمه میراث ایران، به قلم سیزده تن از خاورشناسان، تهران، ۱۳۳۶۳.
- میراث باستانی ایران، ریچارد فرای، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۴۴.
- الانیه عن حقایق الادویه، موفقالدین ابومنصور علیالهروی، ترجمه توسط عبدالخالق آخوندوف بادکوبهای – انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
- تاریخ ادبیات ایران، انگلیسی، پرفسور ادوارد براون، ترجمه رشید یاسمی، تهران ۱۳۱۶
[ویرایش] عربی
- فهرست کتب محمدبن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، به کوشش پاول کراس، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
- تاریخ آداب اللغه العربیه، جرجی زیدان، پنج جلد، مصر ۱۹۱۲ میلادی.
- تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، تهران، ۱۳۳۶.
- تاریخ البیمارستانات فی الاسلام، دکتر احمد عیسی بیک، دمشق، ۱۳۳۷.
[ویرایش] زبانهای اروپایی
- پزشکان بزرگ، انگلیسی، (به انگلیسی: The great Doctors )، هنری ا. سیجریست (به انگلیسی: Henry E. Sigerist )، نیویورک،۱۹۵۸ میلادی
- تاریخ طب، انگلیسی، (به انگلیسی: History of Medicine )، دکتر راف. ه. میجر (به انگلیسی: Ralph H. Major )، ۱۹۵۴ میلادی.
- تاریخ طب در ایران، انگلیسی، (به انگلیسی: A Medicine History of Persia) ، دکتر سیریل الگود (به انگلیسی: Dr. C. Elgood)، کمبریج (انگلستان)، ۱۹۵۱ میلادی.
- زندگی و کارهای رازی، انگلیسی، (به انگلیسی: Life and work of Rhazes) ، س. ا. رنکینکس انگلیسی، (به انگلیسی: S.A. Rankings)) ، لندن، ۱۹۱۳ میلادی.
- تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، فرانسوی، (به فرانسوی: Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire) )، با شرکت عدهای از دانشمندان تاریخ طب به سرپرستی پرفسور لینیل لاواستین (به انگلیسی: Prof. Laignel Lavastine) ، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶ میلادی.
- اطباء مشهور، فرانسوی، رنه دومینان (به فرانسوی: Réné Dumenil ) ، ژنو، ۱۹۷۴ میلادی.
- تاریخ ادبیات عرب، آلمانی، (به آلمانی: Geschichte der Arabichen Litteratur)، کارل برکلمان (به آلمانی: Karl Brockelman)، لیدن (هلند)، ۱۹۳۷ میلادی.
- تاریخ اطباء و علماء علوم طبیعی، آلمانی، (به آلمانی: Geschichtte der Arabichen Aerzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن (آلمان)، ۱۸۹۰ میلادی.
[ویرایش] پانویس
- ↑ علیاکبر دهخدا، ۵۷۷
- ↑ محمود نجمآبادی، ۲
- ↑ احمد بیرشک، ۴۶۳
- ↑ علیاکبر دهخدا، ۵۷۷
- ↑ ایزاک آسیموف، صفحهٔ ۱۲۷
- ↑ M. N. Bouillet, paris ۱۸۹۵
- ↑ Grand Larousse, Paris, ۱۹۲۲.
- ↑ محمود نجمآبادی، ۲
- ↑ محمد معین، ۵۷۰
- ↑ علیاکبر دهخدا، ۵۷۷
- ↑ محمود نجمآبادی، ۲۷
- ↑ محمود نجمآبادی، ۳۵
- ↑ محمود نجمآبادی، ۱۶۲
- ↑ احمد آرام، ۲۰۸
- ↑ وبگاه فلاسفه، کیاوش ماسالی
- ↑ احمد بیرشک، ۴۶۳
- ↑ علیاکبر دهخدا، ۵۷۷
- ↑ محمود نجم آبادی، ۲۶۰- ۲۴۵
- ↑ پرویز اذکائی، ۸۵۴- ۸۳۳
آثار اصلی محمد زکریای رازی |
---|
پزشکی: الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • القراباذین الکبیر • القراباذین الصغیر • کتاب الجدری و الحصبه • القولنج • اوجاع المفاصل • دفع مضار الاغذیه • الابدال • کلام الفروق بین الامراض • برء الساء • فی الفصد
|