بحث:طاق

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

  آشنایی با تاریخ - جغرافیا و فرهنگ روستای طاق دامغان
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               فهرست :                                                                                                                                                                                                                                                                                                           مقدمه                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                          وجه تسمیه روستا                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         تاریخچه                                                                                                                                                                                 
  موقعیت جغرافیایی و تولیدات
                                                                                                                                                                                                                 اماکن تاریخی و تفریحی           
                                                                                                                                                                                                          اماکن مذهبی و فرهنگی     
                                                                                                                                                                                                        فرهنگ ومذهب   
                                                                                                                                                                                                                                  پیوست :( لغات واصطلاحات محلی – غار شیربند– مزرعه تالو –غار چاه دیو - مزرعه سورند –)                                                                                                                                                                                                                                                                                                     مقدمه :                                                                                                                                                                                                                    دهکده طاق یکی از روستاهای قدیمی بخش دامنکوه شهرستان دامغان می باشد . این روستا در فاصله 12 کیلومتری شرق دامغان و در مسیر جاده دامغان شاهرود واقع شده است از آنجا که در نقشه های جغرافیایی ایران نامی از این روستا ذکر نشده است ومحققین از قلم فرسایی پیرامون  ان اغماض کرده اند   شناخت این روستا و نواحی اطراف ان میتواند به عنوان یک موضوع بکر تحقیقاتی مطمع نظر علمای تحقیق قرار گرفته  تا زوایای ناشناخته ای از فرهنگ وجغرافیای ایالت باستانی قومس به جهانیان معرفی شود. لذا ما دراین مقاله در پی انیم تا گامی هر چند کوچک در راه شناخت فرهنگ و   جغرافیای این منطقه برداریم                                                                                                                                                                                                                   وجه تسمیه روستا :

طاق در زبان فارسی معانی متعددی دارد از ان جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد : به معنی سقف محدب – اسمانه – درونسو یا جانب داخلی سقف به یک دست ایوان یکی طاق دید زدیده بلندی او ناپدید . ( فردوسی) به معنی جامه ای پوشیدنی و چادرسر تغییر یافته کلمه تاگ = تاک = تاغ =تاج به معنی دست مانند یک طاق ( دست ) پارچه به معنی تک – مقابل جفت – یکتا و بی همانند – جدا و تنها طاق با جفت هردوان جفتند زانکه توحید نیست زیر بیان .( ناصر خسرو) نام درختی به نام سایه خوش که هیزمش را می سوزانند و نام محله ای است در بغداد . همچنین احتمال می رود که کلمه طاق بر خلاف صورت عربی آن کلمه ای فارسی وتغییر یافته کلمه تاگ باشد چرا که مورخین یونانی از وجود تونلی به نام تاگه آ در کنار روستایی به همین نام در شرق هکاتم پلیس یاد کرده اند که اسکندر شبی را درانجا منزل کرده است . تاریخچه: متاسفانه درباره پیشینه تاریخی این منطقه تحقیقات نوینی انجام نگرفته است و در منابع تاریخی نیز جز اشاراتی مبهم ذکری از این منطقه نشده است یاقوت حموی در معجم البلدان از حصاری به نام طاق نام می برد که در کوههای طبرستان واقع شده است و مسیر ان از ایالت قومس میگذرد . وی نوشته است که در این موضع غاری وجود داشته است که ورودی ان بسیار تنگ بوده ودر داخل گشاد می شده است این غار خزانه پادشاهان پیش ازاسلام بوده ودر ان اسلحه و مایحتاج لشگر نگهداری میشده است ( پس از سقوط ساسانیان این قلعه و غار ان بوسیله عمال خلیفه عباسی غارت شد) . ابن فقیه از سلیمان ابن عبدالله نقل می کند که در نزدیکی روستای طاق محلی است که اگر کسی انجا را به کثافت الوده کند بادی تند می وزد و بارانی سخت می بارد تا ان کثافت را پاک کند . احتمال میرود قلعه ای را که یاقوت حموی در کتاب خود جزو بلاد طبرستان ذکر کرده طاق دامغان باشد زیرا در کتب تاریخی گذشته گاه روستاهای دامنکوه و حتی خود دامغان را جزو بلاد طبرستان می نامیدند و غاری که یاقوت از ان نام برده است می تواند غار شیر بند و یا غار چاه دیو باشد که نزدیک این روستا قرار دارد وگفته میشود غار چاه دیو بوسیله تونلی در زیر زمین به قلعه طاق متصل میباشد و مشخصات ان با نقل یاقوت نزدیکتر است و محلی که ابن فقیه نقل کرده است که با الوده کردن آن باد بر میخیزد می تواند چشمه بادخوان کلاته باشد که مردم دامغان معتقدند هر کس انرا الوده کند باد سختی به طرف دامغان می وزد برای همین اهالی در ان مکان همیشه نگهبانی می گذاشته اند تا کسی انرا آلوده نکند . مورخین یونانی در سفر نامه اسکندر مقدونی از تونلی به نام تاگه آ نام برده اند که در نزدیکی روستائی به همین نام ودر یک منزلی دامغان واقع شده است و پس از اینکه داریوش در بستجان ( حاجی اباد کنونی ) به دست یکی از سربازانش (بسوس ) در کنار نهر ابی به قتل می رسد اسکندر او را با احترام دفن کرده و شب را در قلعه تاگه آ گذرانده و روز بعد به راه خود ادامه میدهد احتمال می رود قلعه تا گه ا همین طاق امروزی باشد زیرا در یک منزلی دامغان و نزدیک بستجان روستائی دیگر به این نام شناخته نشده است درباره سیر گذر تاریخی این روستا متاسفانه منبع موثقی وجود ندارد ( مگر پاره ای روایات غیر مطمئن )از آنجمله گفته میشود در کاروانسرای شرقی این روستا درخت سنجدی بوده است که محمد حنفیه فرزند حضرت علی (ع ) پس از اتراق در این کاروانسرا اسب خود را پای ان درخت بسته است از این رو آن مکان وان درخت ( امروزوجود ندارد ) نزد اهالی تقدسی خاص داشته است . در قبرستان این روستا سنگ قبری به نام سید کمال الدین قربان طاقی وجود دارد که روی ان سال 1007 هجری قمری حک شده است و مصادف با عصر صفویه در ایران می باشد صاحب این قبر خود بانی مقبره پیر نعمان ( یکی از خادمان امام رضا )در روستای بق میباشد . مقبره سید کمال الدین در سال1380 شمسی بوسیله یکی از اهالی خیر تعمیر شده و گنبدی اجری بر روی ان ساخته شده است . علی اصغر کشاورز در کتاب تاریخ دامغان اورده است که روستای طاق دارای دو قلعه است که داخل قلعه بزرگتر تپه ای است که طبیعی نبوده و روی ان عمارت مجللی ساخته شده و مسکن یکی از خان های قاجار به نام الله یار خان بوده که در زمان فتحعلیشاه و محمد شاه می زیسته و طاق – بق و باغ صبا (کلاتو ) متعلق به او بوده است . این عمارت گچ بری زیبائی داشته وروی یکی از گچ بریهای بخاری توی دیواراین بیت نوشته شده بود . دهان گشاده بخاری بسان بی ادبان رسانده کار بجائی که چوب می خواهد . وی از فردی به نام اقا علی طاقی نام برده که دو پسربه نامهای اقاباباخان و حمزه خان داشته است . ویکی از پسرهای اقاباباخان به نام اسد الله خان در زمان حکومت امیر اعظم سرکرده سوار بوده و لقب محتشم الدوله یافته است او پس از کشته شدن امیر اعظم حاکم شاهرود شده است ومردی با سواد و خوش خط بوده است. موقعیت جغرافیایی * جمعیتی و صنعتی * کشاورزی - طاق روستای طاق از توابع بخش مرکزی دامغان ودر مسیر جاده دامغان شاهرود واقع شده است . فاصله این روستا تا شاهرود 52 کیلومتر وتا دامغان 12 کیلومتر است مزرعه کلاتو (باغ صبا ) در غرب و تالو و سورند (نصرت اباد ) در شمال و سیاه زمین در شرق این روستا از توابع ان هستند . روستاهای نزدیک طاق عبارتند از بق – حاجی اباد بستجان – جزن و ابوالبق که در فا صله های یک تا سه کیلومتری از طاق واقع شده اند . جمعیت این روستا مطابق سرشماری سال 1381 شصت خانوار(معادل 270 نفر) می باشد که حدود ده درصد انها غیر بومی هستند ( جمعیت این روستا در سالهای اخیر مهاجرت کرده و نرخ رشد جمعیت ان منفی است ) این روستا دارای سه بند حق آبه از آب چشمه علی دامغان میباشد واراضی ان عمدتا خصوصی بوده و موقوفات اندکی دارد به جز اب چشمه علی این روستا دارای چهار حلقه چاه اب کشاورزی میباشد که شخصی میباشند (علی رغم وجود این منابع ابی این روستا در تابستان با کم ابی شدیدی مواجه می شود) . عمده محصولات باغی این روستا در درجه اول پسته و سپس انگور و زرد الو و سیب و البالو و.... میباشند . محصولات زراعی و صیفی این روستا اندک است و عمدتا شامل گندم و جو و خربزه و هندوانه میباشند . دا مداری این روستا رشد قابل توجهی داشته است و اخیرا یک مجتمع گاوداری هزار راسی در شمال روستا در حال ساخته شدن است که قسمت بیشتر ان به بهره برداری رسیده ودر اطراف روستا نیز تعدادی گاوداری و مرغداری در حال فعالیت هستند . از واحدهای صنعتی روستا می توان از چهار کوره اجر پزی در جنوب روستا و یک ماسه شوری در شرق روستا و چند معدن فعال سنگ ساختمان وزغال سنگ واهک را نام برد که عمدتا در حوالی مزارع تالو و سورند هستند . (در شمال مزرعه سورند معادن سرب واهن نیز وجود دارد که غیر فعال هستند ). این روستا با توجه به نزدیکی به مرکز شهرستان و پتانسیلهای بالقوه موجود دران چندین برابر جمعیت خود کارگرغیربومی جذب کرده که در مراکز صنعتی یا کشاورزی مشغول به کار هستند وبه عنوان یک قطب تولیدی در دامغان شناخته میشود اماکن تاریخی وتفریحی روستای طاق : اب انبار زیر زمینی روستا : این اب انبار در جلوی مسجد روستا بنا شده وهم اینک غیر فعال می باشد . دیواره داخلی این اب انبار با ساروج اندود شده ومسقف است . حوضچه وشیر اب ان در عمق 20 متری از سطح واقع شده است که برای رسیدن به ان باید از پلکانی اجری که دارای شیب زیادی می باشد عبور کرد . اب این اب انبار از حق آبه آب چشمه علی تامین میشده است . این اب انبار احتمالا در اوایل دوره قاجار ساخته شده است زیرا در قبرستان ابادی سنگ قبری وجود دارد که به قول اهالی صاحب ان سازنده اب انبار است این مقبره متعلق به دختریست که در جوانی فوت کرده وروی سنگ قبر اشعاری زیبا به همراه تاریخ فوت نوشته شده است که مقارن با دوره قاجاریه می باشد ( ماه رمضان سال 1252 هجری قمری ). حمام روستا : حمام روستای طاق در زیر زمین ساخته شده است این حمام به سبک گرمابه های قدیم ایران دارای دو بخش می باشد قسمت اول سکوهای رختکن حمام که در انتهای راهروی ورودی در زیر زمین ساخته شده وشامل 4 سکوی بزرگ و 2 سکوی کوچک وهمچنین قسمت پاشویه می باشد پس از رختکن وارد راهروی باریکی می شویم که در انتهای ان تالار شستشو و حوضچه های حمام قرار دارد .( قبلا در این محل خزینه وجود داشته و در دوره پهلوی خزینه ها را خراب کرده اند و به جایش دوش کار کذاشته اند ) این حمام چون در زیر زمین واقع شده است در زمستان به راحتی گرم می شود و همچنین نیازی به اب پر فشار ندارد . تاریخ دقیق ساخت حمام مشخص نیست ولی گفته میشود حمام با اب انبار مجاور ان باهم توسط زنی که قبلا معرفی شد ساخته شده اند .(در دوره قا جار) قلعه وبار قلعه روستا : روستای طاق دارای دو قلعه می باشد قلعه پایینی بزرگتر است و مسکونی می باشد و در وسط ان تپه ای وجود دارد که خود خرابه های قلعه ای قدیمی تراست و در میان خاکهای ان کوزه های سالم وشکسته و استخوان و کفشهای اهنی و انگشتر یافت شده است که نشان میدهد این قلعه به طور ناگهانی بر در گذشته اهالی بالای این تپه خانه ساخته بودند و زندگی می کردند ولی امروزه کسی انجا زندگی نمی کند برخی از قدما معتقدند این قلعه از زیر زمین با غار چاه دیو که در فاصله دو کیلومتری از این قلعه وجود دارد راه دارد. دیوار های قلعه از خود قلعه جدید تر است وگفته میشود بوسیله فردی به نام استاد محمد که از روستای ورکیان به طاق امده بود درحدود 250 سال پیش ساخته شده است . قلعه بالای روستارا مردم قلعه نو می نامند زیرا بعد از قلعه پایین ساخته شده وتا 70 سال پیش مسکونی بوده است . همچنین خرابه های دیگری در حد فاصل مزرعه کلاتو تا روستای طاق دیده میشود که فاصله ان تا روستا حدود 700 متر و در بخش غربی روستا واقع شده اند . در این مکان کوره های اجر پزی متروکه وتعدادی گور به چشم می خورد . برخی از اهالی در گذشته برای این خرابه ها تقدسی قائل شده ونذوراتی میکرده اند . مزرعه سورند( نصرت اباد ) این مزرعه در نه کیلومتری شمال روستای طاق واقع شده است وراه ان شوسه می باشد . این مزرعه شخصی بوده و دو چشمه دارد یکی در بالای مزرعه که از داخل قناتی بیرون میاید و دیگری در پایین مزرعه که مظهر ان داخل استخری می باشد . در این ابادی دو استخر اب وجود دارد که یکی طبیعی و دیگری مصنوعی میباشد و داخل انها ماهی نیز پرورش داده میشود . عمده درختان این مزرعه گردو است ودرختان زرد الو وسیب نیز پرورش داده میشوند . این مزرعه در بین دو رشته کوه قرارگرفته و از نظر اب وهوا وزیبایی خوش اب و هوا تر از چشمه علی میباشد و بازدید ان برای عموم ازاد است . سازمان اب اخیرا چند چاه عمیق در بالای این مزرعه حفر کرده است ( در مسیر چشمه دربنمه ) و با لوله اب انرا جهت شرب به دامغان اورده است وبا جاده جدیدی که در مسیر لوله های اب از مسیر اب بخشان کشیده شده فاصله مزرعه تا دامغان کمتر شده است. مزرعه تالو تالو در زبان مازندرانی به معنی اب تلخ است . زیرا اب این مزرعه اهکی بوده و تلخ مزه است . مزرعه تالو مانند مزرعه سورند درختان زیادی ندارد و ابش کم است . در این مزرعه یک استخر اب با مقداری زمین کشاورزی وجود دارد . فاصله این مزرعه تا روستای طاق نه کیلومتربوده و جاده ان خاکی می باشد . در شمال مزرعه معدن زغال سنگ وچشمه ای به نام زراسبه وجود دارد همچنین اب اشامیدنی منطقه شهر سازی دامغان از چاه ابی در کنار این مزرعه تامین میشود . این مزرعه در شرق مزرعه سورند واقع شده و فاصله ان دو با یکدیگر حدود سه کیلومتر می باشد . مزرعه کلاتو ( باغ صبا ) این مزرعه در یک کیلومتری غرب روستای طاق واقع شده است و اب ان از قنات تامین می شود ( ابش اهکی است ) این مزرعه دو قلعه دارد ودر سابق چندین خانوار در انجا زندگی میکردند ولی هم اکنون غیر مسکونی است و رونق گذشته راندارد . در گذشته اب این مزرعه را به روستای طاق می اوردند و کشاورزی میکردند اما با خصوصی شدن مزرعه مالک جدید ان آبش را در خود مزرعه مصرف می کند . این مزرعه دارای یک استخر اب و حدود یک صد هکتار زمین کشاورزی می باشد . غار چاه دیو این غار در هفتصد متری شمال مزرعه کلاتو واقع شده است و مبدا ورودی ان در داخل چاهی بزرگ قرارگرفته و مسیران به سمت جنوب می باشد دهانه ورودی غار هم اکنون با شن وماسه پوشیده شده است و بسیار باریک میباشد پس از عبور از این دهانه مسیرغار گشاد شده و سه ورودی جدید نمایان می شود . انتهای غار مشخص نیست اما احتمالا با غاری که دردو کیلومتر بالاتر از این غار دربین تپه های خاکی واقع شده است ارتباط دارد . مار چشمه مار چشمه در دو کیلومتری شمال روستای طاق در مسیر رودخانه واقع شده است . این چشمه از میان سنگهای اهکی دامنه سیاه کوه بیرون می امد و اب انرا پس از استحصال به روستای طاق می اوردند و کشاورزی می کردند( در حال حاضر اب این چشمه خشک شده است .) اماکن مذهبی و فرهنگی روستای طاق : روستای طاق دو مسجد و یک حسینیه دارد . مسجد جدید نوساز بوده ودر جای مسجد قبلی که خشتی و گنبدی بوده ساخته شده است . این مسجد روبروی حمام و اب انبار روستا واقع شده است . ( مسجد قدیمی در بیرون روستا میباشد ) . حسینیه روستا در شرف تکمیل است و هم اکنون نود درصد کارش به اتمام رسیده است این حسینیه دارای دو طبقه جداگانه مردانه وزنانه می باشد که در ایام محرم در انجا شبیه خوانی وسوگواری می کنند . زینبیه روستا نیز در شرق ابادی رو بروی کاروانسرای قدیمی احداث شده ودر مراسم گوناگون استفاده می شود . روستای طاق یک دبستان مختلط به نام ناصر خسرو دارد که در حال حاضربا هشت دانش اموز و یک معلم در پنج پایه به کار خود ادامه می دهد . در گذشته تعداد دانش اموزان بیشتر بوده اما به علت مهاجرت اهالی امروزه از شمارشان کاسته شده است . همچنین این روستا دارای یک باب درمانگاه می باشد که در زمان پهلوی ساخته شده ودر ساعات اداری به اهالی خدمات میرساند . فرهنگ و مذهب مردم روستا : همه مردم روستای طاق مسلمان و پیرو مذهب تشیع می باشند . در ایام محرم در حسینیه روستا مراسم تعزیه خوانی برگزار میشود و عده زیادی از شهر های دور و نزدیک برای اجرای این مراسم و شرکت در عزاداری به روستا میایند به گونه ای که در این ایام جمعیت روستا چندین برابر می شود . مراسم تعزیه بعد از ظهر برگزار می شود و تعزیه خوانان بدون اینکه مزدی دریافت کنند ساعتها به اجرای نمایش می پردازند . در ایام محرم مردم قبل از شام طوق وسله را که نمادی از محرم می باشد از خانه صاحب خرج ان روز بیرون اورده و همراه نوحه خوانی و سینه زنی به داخل حسینیه می اورند . در روز هشتم محرم اهالی روستای طاق پذیرای عزاداران روستای بق هستند که طی مراسمی که پیش از ظهر انجام میشود در حسینیه بایکدیگر عزاداری ونوحه خوانی می کنند . در روز نهم محرم نوبت اهالی طاق است که به روستای بق بروند و در انجا عزاداری کنند . در شب دهم محرم اهالی روستا در طی حرکتی نمادین که از حسینیه روستا شروع می شود دور روستا شروع به عزاداری میکنند. انها ابتدا به منزل خانواده شهدا می روند و پس از دور زدن روستا به مسجد خشتی قدیم روستا رفته و بعد وارد زینبیه شده ودر پایان دوباره به حسینیه باز میگردند. در روز یازدهم محرم مردم صبح زود اماده شده و پس از خوردن صبحانه در حسینیه به صورت گروهی به سوی شهر حرکت میکنند وهمراه عزاداران روستاهای دیگر به سوگواری می پردازند . مراسم ازدواج و عروسی در روستای طاق مانند سایر شهرها در روزی فرخنده ومیمون انجام می گیرد در این روز داماد را به حمام می برند و مردم در حال جشن وپایکوبی بر سرش پول می ریزند . در گذشته رسم شاباش رایج بود بطوریکه هر یک از مدعوین به داماد کمکی می کرد و نامش بلند خوانده میشد . امروزه این رسم منسوخ شده است . همچنین مرسوم بود که داماد را بر روی اسبی می نشاندند وداماد فرار می کرد و تعدادی از جوانان با اسب دنبالش می کردند .اگر کسی میتوانست کلاه داماد را بردارد داماد سرشکسته و خجل میشد و در غیر این صورت داماد احساس غرور و بزرگی می کرد .در روزقبل جشن عروسی مراسم سفیدی وروز بعد جشن مراسم پاتختی برگذار می شود که نزدیکان عروس و داماد هر یک هدایائی به این دو زوج تقدیم کرده وبرای انها ارزوی خوشبختی می کنند . زبان مردم این روستا مانند دامغان فارسی است و لهجه خاصی ندارند . از نظر خلق و خوی برون گرا بوده وبه حرکتهای نمادین و صوری بها می دهند .مخصوصا در مراسم مذهبی و مجالس سعی می کنند خودنمائی کنند و وکارها را به صورت گروهی و با هم خوب انجام می دهند . تا اندازه ای مغرور هستند وخود را برتر از انچه که هستند جلوه می دهند همچنین به ظاهر دیگران بیشتر ازباطنشان اهمیت می دهند ومانند دیگر ایرانیان همواره انتقاد کننده ونق زننده وهیجانی هستند وچشم دیدن موفقیت یکدیگر را ندارند ومانند مردم دامغان ( البته خیلی کمتر ) علاقه دارند پشت سر یکدیگر بد بگویند وزیر اب هم را بزنند با این وجود نزد غریبه ها از یکدیگر حمایت میکنند. ازنظر مهمان داری مهمان دوست بوده و در پذیرایی از مهمان سنگ تمام می گذارند . از نظر نژاد چون این روستا در مسیر جاده ابریشمم می باشد تر کیبی از گونه های مختلف در ان ساکن شده اند . اما نژاد عمده انها آریایی می باشد که ممکن است ژنوم هایی از نزاد ترک یا عرب یا اقوام دیگر در بافت انها وجود داشته باشد از نظر چهره نسبتا زیبا هستند و عمدتا دارای پوست سبزه و چشمان میشی هستند . بدن انها لاغر وکشیده و فرز و چابک هستند و به ورزش و فعالیتهای بدنی علاقه مندند . واز نظر تیپ روان شناسی عمدتا واقع گرا هستند .

       مراسم ازدواج در روستا                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  در طاق و برخی از روستاهای دامغان مرسوم بوده که پس از بيرون آمدن داماد از حمام او را سوار اسب کرده و بر سر او کلاه شاپو می گذاشتند. داماد با اسبش از روستا فرار می کرد و تعدادی از جوانان (سوار بر اسب) تعقيبش می کردند و سعی می کردند که در حين حرکت کلاه داماد را از سرش بردارند اگر يکی از جوانان موفق به انجام اين کار می شد، برای او افتخاری محسوب می گشت اما برای داماد سرشکستگی ايجاد می کرد. داماد بايد تعقيب کنندگان را پشت سر می گذاشت و به خانه عروس می رفت و در آنجا مراسم عروسی با جشن و پايکوبی ادامه می يافت. 

در شب عروسی مراسم شواش (شا باش) برگزار می شد، در اين مراسم هر يک از نزديکان عروس يا داماد وجهی را به عنوان پيشکش توی بقچه داماد می ريختند و جارچی نام هديه دهنده را با صدای بلند اعلام می کرد و مردم برای او کف زده و اظهار شادمانی می کردند. مراسم عروسی با اجرای نمايش و سياه بازی تا پاسی از شب ادامه می يافت عموماً داستان اين نمايش ها درباره فرد فقير يا سياه چرده ای بود که به خواستگاری دختری زيبا و ثروتمند می رفت و پس از يک سری کشمکش که در متن نمايشنامه گنجانده شده بود، به آرزوی خود می رسيد. در اين نمايش ها جنبه ای از آرزوهای پنهانی طبقه متوسط و ضعيف جامعه نيز نهفته بود. در حين اجرای مراسم ، پيران فاميل به ملاقات عروس و داماد می آمدند و هر يک جداگانه مديحه ای (اکثراً رباعی و دو بيتی) خوانده و برای آن دو آرزوی خوشبختی و سلامتی می کردند.


پایان --------------------------------------------------------------------------

    پیوست :                                                                                                                                                                                            برخی از لغات واصطلاحات بومی روستا :

ماچ کل = نوعی سوسمار اورتنگلو = الاکلنگ نسام = سایه نوکول = بهانه برزق = رنجش شین = درد سر دده = خواهر بزرگ خانابدان = خانه ابادان ( نوعی تشکر ) وروری = چشم و هم چشمی اشنفه = عطسه گل پر = سرخک کلش زدن = سرفه کردن دلنگان = اویزان گیان = پستان حیوان ماده چغله = گردش ناترینگ = با انگشت ضربه زدن شخی = زمین بایر دادشه = کلوچه مس مس کردن = معطل کردن هامنده = زمین اماده کشت لابو = اب برنج ابکشی پیچاک = خوب * محکم *مناسب * ادم چابک متر نسیم = کنایه از ادمی فعال وپر جنب وجوش سسکه= ترشح و تراوش اب غار شیر بند روستای طاق ( گزارش بازدید ): با پيشنهاد تعدادی از بچه های روستای جزن، صبح روز دوشنبه، در يک روز گرم تابستانی جهت بازديد از غار شيربند عازم روستای جزن شديم، پس از گذشتن از روستای جزن در فاصله اندکی (حدود يک کيلومتر) وارد روستايي کوچک به نام ابوالبق شديم که علی رغم جمعيت اندک آن (حدود بيست خانوار) از نظر فضای روستايي به گونه ای زيبا تجهيز شده بود که نشان از تلاش و همت مردم آن روستا می داد. پس از عبور از روستای ابوالبق وارد جاده ای خاکی شديم که به سمت شمال امتداد داشت و پس از طی حدود 12 کيلومتر به مزرعه ای به نام محمد آباد رسيديم، اين مزرعة خصوصی، در دامنه کوه بين دو مزرعه شيربند و سورند (نصرت آباد) قرار گرفته است، آب اين مزرعه از چشمه ای گچی در شمال آن تامين می شود و به علت کيفيت نامطلوب (آب و خاک) آن، کشاورزی در آنجا وضعيت مناسبی ندارد. به سمت استخر طبيعی بالای مزرعه حرکت کرديم و در کنار استخر سر و روی خود را آبی زده و نشستيم. پس از مدتی دو جوان موتور سوار جهت آبیاری مزرعه نزدیک استخر شدند پس از احوالپرسی با آن دو از انها سراغ غار شیربند را گرفتیم . انها با خونگرمی خاصی سوار موتور شده و ما را به سمت جاده ای که انتهای ان به غار ختم می شد هدایت کردند ، اين جاده (که فقط نشانی از آن بود) از کنار مزرعه محمد آباد شروع می شد و پس از گذر از داخل رودخانه و روی چند تپه انتهای آن به غار شيربند می رسيد، در برخی از نقاط، جاده به وسيله سيل، بقدری تخريب شده بود که به هيچ وجه امکان عبور از آنجا وجود نداشت و ناگزير پياده به مسير خود ادامه داديم، پس از طی حدود يک کيلومتر، در دامنه يک کوه از دور چشم مان به غاری افتاد، از دامنه کوه بالا رفتيم. به شکاف نسبتاً بزرگی رسيديم که به طور طبيعی در داخل کوه ايجاد شده بود و از آن به عنوان چفت (آغل) گوسفندان استفاده می کردند، اين چفت از قديم به نام غار ديواريان در نزد چوپان ها شناخته شده بود و مساحتی حدود پانزده در يازده متر داشت بر روی يکی از صخره های ديواره غار ديواريان با اسپری قرمز رنگی نوشته بودند: «شرکت جهانگردی غار شيربند» و زير آن را امضاء کرده بودند. درست در روبروی غار ديواريان (بر روی دامنه ديگرکوه) غار شيربند به چشم می خورد که بر روی مدخل ورودی آن نرده ای آهنی را به صورت درب کار گذاشته اند(که کاملاً باز بود) پس از چند متر بالا رفتن از دامنه کوه وارد غار شيربند شدیم، دهانة ورودی غار به ابعاد 5/1 در 4/1 متر بوده و ما در ابتدای ورود (در درون غار) به تالاری به پهنای 6 متر و ارتفاع 140 سانتيمتر رسيدیم، در کناره تالار و مدخل ورودی چاهی به عمق دو متر به چشم می خورد که با دست کنده شده است و گويا افرادی سودجو آنرا به اميد يافتن چيزی کنده اند،در داخل تالار کود پوسيده گوسفندان بر روی زمين ديده می شود که نشان می دهد از اين مکان سالها جهت نگهداری گوسفندان استفاده می شده است. پس از چند متر جلو رفتن فضا کاملاً تاريک می شود به گونه ای که بدون روشنايي هيچ جا ديده نمی شود، در شمال تالار به راهرويي به ارتفاع 140 سانتيمتر می رسيم و در داخل آن با شيب تندی به سمت پايين حرکت می کنيم، در بالای سرمان با فلش هايي قرمز رنگ مسير غار مشخص شده است، در جهت فلشها حرکت می کنيم و پس از طی چند گذرگاه به صخره ای چند متری می رسيم که نردبانی کوتاه بر روی آن کار گذاشته شده است(به وسيله کاشف غار) . در قسمت های داخلی تر، غار وسيع تر شده و به چند شعبه تقسيم می شود، در برخی قسمت ها قنديل های زيبايي به چشم می خورد که از روی آنها آب بر روی زمين می چکد، عليرغم زيبايي محيط غار به علت ضعيف شدن باتری های چراغ قوه هایمان مجبور می شويم هر چه سريعتر برگرديم. در مسير برگشت دوباره به آن دو جوان کشاورز برمی خوريم که مشغول آبياری هستند، با تعارف آنها اندکی می نشينيم و ضمن صرف چای داغ، باب صحبت را با آنها باز می کنيم. آنها می گويند: در سال گذشته عده زيادی برای تماشای غار می آمدند ولی امسال کسی برای بازديد غار مراجعه نکرده است، گويا مردم اين غار را برای بار دوم فراموش کرده اند (همانطور که هزاران سال چوپانان از غار جهت آغل گوسفندان استفاده می کردند و کسی به آن توجهی نمی کرد). البته ناآشنايي مردم به مسير غار (هيچ تابلويي جهت راهنمايي مردم در مسير راه به چشم نمی خورد) و همچنين عدم وجود جاده ای سالم و اتومبيل رو را می توان از دلايلی ذکر کرد که باعث عدم استقبال مردم از اين غار شده است، همچنين با وجود اين که جريان برق در فاصله دو کيلومتری غار وجود دارد اما تاکنون اقدامی جهت برق کشی داخل غار توسط هيچ سازمانی انجام نشده است و به وعده هايي که جهت ساخت قهوه خانه و مهمان سرا و امکانات تفريحی ديگر در نزديکی غار داده شده نيز عمل نشده است وگرنه با ايجاد امکانات رفاهی مناسب اين غار (با توجه به نزديکی به دامغان) می توانست، تفريحگاه و مکانی مناسب جهت جلب توريست به شمار آيد. پس از اندکی استراحت در مزرعه با راهنمايي آن دو جوان در مسير بازگشت از جاده ای خاکی (نزديکتر و سالمتر) که درمسير لوله های آب از مزرعه نصرت آباد تا دامغان امتداد داشت راه افتاديم و پس از طی مسافتی نه چندان طولانی به آب بخشان و سپس دامغان رسيديم

 مزرعه تالوی روستای طاق                                                                 تالو مزرعه ای در شمال دامغان است که در دامنه سلسله کوههای البرز واقع شده ، مسیر این مزرعه از روستای طاق می گذرد. فاصله روستای طاق تا مزرعه 9 کیلومتر و از روستا تا مرکز شهرستان 12 کیلومتر می باشد.

در سمت غربی این مزرعه ، آبادی سورند و در شرق آن روستای طزره قرار گرفته که البته دارای جاذبه های طبیعی و تفریحی خاص خود هستند. يک راه شوسه در کنار این مزرعه به سمت شمال امتداد دارد که انتهای آن به معدن زغال سنگ تالو و سپس به چشمه زر اسبه می رسد. این چشمه از دل سنگ بیرون می آيد و بدون اينکه استفاده ای از آن شود در شن های کف رودخانه فرو می رود راه مزرعه تالو تا روستای طاق خاکی می باشد و از روستا تا دامغان جاده آسفالت است. تالو به معنای آب تلخ می باشد زيرا آب این مزرعه آهکی و تلخ مزه است و برای آشامیدن مناسب نیست. آب اين مزرعه از درون چشمه ای در دامنه کوه و از طریق قنات به مزرعه می رسد و در آنجا به یک استخر آب که بر مزرعه اشراف دارد وارد می شودو سپس به مصرف زراعت می رسد .در غرب این مزرعه چاه آبی حفر شده که آب آشاميدنی منطقه مسکونی زغال سنگ البرز شرقی را تامین می کند. اطراف اين مزرعه در جهت شمال کوههای بلندی احاطه کرده اند که برای ورزش کوهنوردی مناسب می باشد و در جهت جنوب اين مزرعه مشرف به دشت کویر می باشد. همچنین در منطقه تالو و در نواحی اطراف آن ، وحوشی مانند آهو، قوچ، پلنگ، يوزپلنگ، گرگ و پرندگانی نظیر کبک، قرقاول، عقاب کوهی ، شاهین، تيهو و کبوتر چاهی زندگی می کنند که تحت مراقبت سازمان حفاظت از محیط زیست قرار گرفته اند. غار چاه دیو روستای طاق مقدمه: غار چاه ديو در فاصله ده کيلومتری از شهرستان دامغان و در شمال مزرعه فرح زاد روستای طاق واقع شده است. فاصله اين غار از اين مزرعه حدود يک کيلومتر و از روستای طاق دو کيلومتر می باشد. ويژگی منحصر به فرد اين غار آن است که بر خلاف تمامی غارهای ايران در دل دشت و در درون چاهی به عمق هفت متر قرار گرفته است. بطوری که دهانه ورودی آن در درون چاه از نگاه رهگذران پنهان مانده است. ما در اين تحقيق در پی آنيم که ويژگی های اين غار مرموز و ناشناخته زيرزمينی را به علاقمندان به اين رشته و جامعه علمی کشور بشناسانيم تا زمينه برای انجام تحقيقات گسترده جهت شناسايي علمی و دقيق اين غار فراهم شود. تاريخچه و وجه تسميه غار: پيشينه تاريخی اين غار به زمانی بس کهن می رسد بطوری که در سفرنامه اسکندر مقدونی از تونلی به نام «تا گِه آ» نام برده شده است که در شمال روستايي به همين نام (روستای طاق) قرار گرفته است. احتمال می رود که منظور از تونل «تا گه آ» غار چاه ديو کنونی باشد که در نزديکی روستای (تا گه آ) يا طاق کنونی قرار گرفته است. وجه تسميه اين غار به دليل اعتقاد مردم بومی منطقه به وجود ديوی به نام (زينَل يا زينَب) می باشد که اين چاه و غار آن به وسيله وی کنده شده است. هرچند که در مورد چگونگی پيدايش اين غار افسانه ها و عقايد مختلفی مطرح است ولی آنچه که به واقعيت امر نزديکتر است اين می باشد که اين غار در دامن دشت و در مسير رودخانه قرار گرفته است و جريان های سيل در طول زمان احتمالاً راهی به درون اين غار باز کرده اند و چاه کنونی آن را به وجود آورده اند. به زعم برخی از قدما و اهالی بومی محل، اين غار در دل زمين قلعه های تاريخی دو روستای طاق و جزن را به يکديگر ارتباط می داده است و محلی جهت فرار سربازان هنگام جنگ و درگيری بوده است. ويژگی ها و جغرافيای غار: اين غار زيرزمينی در دامن دشت «دامنکوه» دامغان و در درون چاهی به عمق هفت مترو دهانه 4/3 متر قرار گرفته است. شکل اين چاه شبيه خمره بوده و در انتها باريک می شود. بطوری که در انتهای اين چاه خمره مانند، چاه باريک کوچکی به ارتفاع 2/2 متر و دهانه 15/1 متر وجود دارد که از چاه اولی جدا می باشد. ورودی اين غار در انتهای اين چاه و در بخش جنوبی آن قرار گرفته است و دارای دهانه ای به عرض 85/0*5/1 متر می باشد. چند متر جلوتر از دهانه ورودی مدخل غار باريکتر شده و به اندازه 30*60 سانتيمتر می رسد. سپس مسير شيبدار شده و پس از چند متر پايين رفتن به راهی بسيار باريک تر بر می خوريم بطوری که بايد سينه خيز حرکت کنيم. بعد از پايان اين مسير تنگ به يک فضای نسبتاً بزرگ می رسيم که در انتهای آن يک مسير باريک ديگری وجود دارد که به سختی می توان از آن عبور کرد. لذا مسير را برمی گرديم و از راهی ديگر که در چهار متری از دهانه غار و به سمت شرق واقع شده است راهمان را ادامه می دهيم. ورودی اين مسير بسيار تنگ بوده بطوری که چند متر را بايد سينه خيز حرکت کنيم. ولی پس از اين مسير باريک غار کاملاً وسيع می شود. بطوری که به تالار بزرگی می رسيم که در پايين آن چاه وسيع ولی کم عمق قرار گرفته است. در اينجا مسير غار به سه بخش تقسيم می شود. يک راه آن به سمت جنوب و به طرف مزرعه فرح زاد می باشد. از آنجا که در شمال غار چاه ديو و در فاصله حدود 5/2 کيلومتری از آن غار زيرزمينی ديگر دردامنه تپه واقع شده است که مسير آن به سمت جنوب می باشدبه احتمال زياد اين مسير سوم غار چاه ديو که به سمت شمال می باشد در دل زمين با غار دوم مرتبط است و هر دو غار يکی می باشند. اين خود می تواند توجيهی برای باد ملايمی باشد که ازدهانه شرقی غار به بيرون می وزد و نشانگر اين است که غار چاه ديو با فضای آزاد مرتبط است. ما مسير دوم را که به سمت شرق می باشد جهت حرکت انتخاب می کنيم. ديواره اين مسير با سنگهای آهکی پوشيده شده است و برخی از آنها شکل قنديل را به خود گرفته اند. در طی مسير چاههای عميقی وجود دارد که انتهای آنها مشخص نيست و صدای آب از برخی از آنها به گوش می رسد. دهانه برخی از آنها با قنديل های سست آهکی پوشيده شده است و بسيار خطرناک می باشند، بطوری که اندکی بی احتياطی موجب سقوط بدرون اين چاه ها می گردد. ما به دليل نداشتن وسايل و لوازم غار نوردی و همچنين کم بودن نفرات و خطرناک بودن مسير از ادامه راه منصرف می شويم و برمی گرديم. اين غار در مسير رودخانه واقع شده است و در معرض سيلاب می باشد. سپاه پاسداران منطقه دامغان در جريان يک مانور نظامی در زمان جنگ تحميلی که در اطراف اين غار انجام داد اطراف دهانه ورودی اين غار را خاکريز ريخته است تا تجهيزات و خودروهای آنان به داخل چاه سقوط نکنند وجود اين خاکريز تا اندازه ای مانع ورود سيلاب به داخل غار شده است ولی شن و خاک فراوانی که از اين خاکريز به داخل چاه ريخته است باعث شده دهانه شرقی غار کاملاً بسته شود بطوری که امروزه از باد شديدی که از اين دهانه با صدای زوزه مانندی به بيرون می وزيد و فانوس اهالی کنجکاو را خاموش می کرد خبری نيست. متاسفانه امروزه به علت عدم حفاظت سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری اين غار باشکوه زيرزمينی در معرض انهدام قرار گرفته است بطوری که حفاری های غير مجاز در بالای غار و همچنين ورود شن و خاک فراوان به داخل غار باعث شده دو دهانه از سه دهانه غاربسته شود. اميد می رود با همکاری و مساعدت کارشناسان خبره سازمان ميراث فرهنگی رابطه اين غار با غار دوم که در شمال آن واقع شده است مشخص شود و مسيرهای متعدد اين غار مرموز طی شده و انتهای خروجی آنها مشخص گردد و اين مکان محلی جهت انجام تحقيقات زمين شناسی در خدمت افراد محقق و علاقمند قرارگرفته و مرکزی جهت توسعه صنعت گردشگری اين شهرستان شود تا از خطر انهدام و تخريب بيشتر، محفوظ بماند.



مز رعه سورند روستای طاق: مزرعه سورند در شمال شرقی دامغان و در دامنه رشته کوههای البرزشرقی واقع شده است. راه اصلی ورود به این آبادی از روستای طاق می گذرد که در دوازده کیلومتری شرق دامغان قرار دارد. مسیر جاده تا روستا آسفالت است و بعد از آن خاکی می شود. این مزرعه در هشت کیلومتری شمال روستا واقع شده است. مزرعه سورند دارای دو چشمه می باشد. یک چشمه آن در بالای مزرعه است که از درون قنات بیرون می آید و چشمه دوم در پایین باغ است که مظهر آن داخل یک استخر آب می باشد. بیشترین درختان مزرعه گردو است و به جز گردو درختان سیب و زردآلو نیز در آنجا کاشته شده است. گرداگرد این باغ را ، کوه احاطه کرده است و درختان بلند گردو با باد ملایمی که در درون آنها می وزد فضای خوش و طربناکی ایجاد کرده است که آن را به مراتب دلنشین تر و خوش آب و هواتر از چشمه علی دامغان ساخته است. این مزرعه دارای دو استخر آب می باشد که یکی در بالا و دیگری در پایین مزرعه قرار گرفته است. استخر بالایی کم عمق و مصنوعی است و از آن برای آبیاری باغ استفاده می نمایند و استخر پایینی (که داخلش چشمه آب است) عمیق است و همیشه پر آب می باشد. در درون هر دو استخر انواعی از ماهی ها پروش داده می شوند. در این مزرعه چند ساختمان وجود دارد که یکی از آنها در کنار استخر بالایی و ساختمان های دیگر پایین تر از آن ساخته شده اند. خاک زراعی این مزرعه از نوع ماسه و رس بوده و در آنجا محصولاتی مانند گندم و جو ، خیار ، گوجه فرنگی و... کاشته می شود. این مزرعه در حال حاضر شخصی می باشد ولی بازدید از آن برای عموم آزاد است به طوری که همواره تعدادی از هموطنانمان ایام تعطیل خود را با خانواده در آنجا می گذارنند. کوههای اطراف این مزرعه برای کوهنوردی مناسب می باشد و در ارتفاعات درختان سروکوهی و حیواناتی نظیر قوچ وحشی ، کبک ، قرقاول... دیده می شوند. در سال 1381 با حفر یک حلقه چاه آب در شمال این مزرعه ، آب چشمه (دربنمه) را به شهر دامغان آوردند و در کنار مسیر لوله آب، راه جدیدی نیز احداث کردند که با احداث این راه جدید، مسافت بسیار کوتاه شده و به نصف تقلیل یافته است. منابع : 1 – دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه ، جلد نهم ، ص 13438 2 – کشاورز ، علی اصغر ، تاریخ و جغرافیای دامغان ، انتشارات هیرمند، 1370 3 – حموی ، یاقوت ، معجم البلدان ، جلد 4 ، ص 6