شروین پسر رستم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

شِروین پسر رستم (درگذشته‌ٔ حدود 318 قمری/93 میلادی) از پادشاهان آل باوند (کیوسیان) شمال ایران بوده است.

پس از کشته شدن رستم پسر سرخاب، پسرش شروین همچنان در بند بود تا آن که «رافع بن هَرثَمه» از عمرو لیث شکست خورد و کشته شد و این یکی نیز اسیر «اسماعیل سامانی» گشت. امیر سامانی، لشکری به سرکردگی «محمد بن هارون» برای سرکوب «محمد بن زید» به طبرستان روانه کرد. محمد بن زید به سال 287 قمری (900 میلادی) شکست خورد و کشته شد و شروین از بند رست و با اطاعت از سامانیان در قلمروی پدر به فرمانروایی نشست.

آن گاه که محمد بن هارون با «ناصر کبیر» همداستان شد و بر امیر سامانی شورید، شروین به یاری «ابو العباس عبدالله بن محمد نوح» که از سوی سامانیان امارت طبرستان یافته بود، برخاست. در پیکاری که در 290 قمری (903 میلادی) روی داد، عبدالله بن محمد نخست شکست خورد، اما سرانجام محمد بن هارون و ناصر کبیر را عقب راند[1]. این اقدام، ارتباط شروین را با امیران سامانی استحکام بیشتری بخشید، چنان که وقتی همان «ابوالعباس عبداله»، خواست بر احمد سامانی بشورد (به سال 297 ق/910 م)، شروین او را از این کار باز داشت. پس از مرگ ابوالعباس (298 ق/911 م) و شکست جانشین او - «محمد بن صعلوک» - از سپاه ناصر کبیر، شروین از «نصر بن احمد سامانی»، سپاه خواست تا به پیکار ناصر رود. نصر بن احمد، سپاهی به سرکردگی «الیاس بن الیَسَع» به طبرستان فرستاد، اما این سپاه در برابر ناصر کبیر تاب نیاورد و کار به صلح انجامید (301 ق / 914 م) و طبرستان به تصرف ناصر کبیر درآمد.

شروین نیز به ناچار و از بیم ناصر کبیر با او صلح کرد [2] و پیمان خود را تا روزگار «حسن بن قاسم»، داعی صغیر و جانشین ناصر کبیر، همچنان نگاه داشت. اما داعی بر آن شد که شروین را از میان بردارد و بر سراسر طبرستان چیره شود. از سوی دیگر، ابوالحسین - پسر ناصر کبیر - که با داعی صغیر پنهانی کینه می‏ورزید، شروین را از عزم داعی مطلع ساخت. شروین گریخت و داعی به ولایت او تاخت و خرابی‌های بسیار به بار آورد. جالب آن که زمانی که ماکان بن کاکی به یاری ابوالقاسم و ابوالحسین - پسران ناصر کبیر - بر داعی تاختند، شروین جانب داعی را گرفت [3]. با این همه، پس از مرگ داعی (316 ق/928 م) به ماکان کاکی پیوست تا قلمرو خود را حفظ کند.

آخر بار از شروین در وقایع سال 317 قمری (برابر با 929 میلادی) آن گاه که «ابو زکریا یحیی سامانی» از بند گریخت و بر «نصر بن احمد» شورید، یاد شده است [4]، اما تاریخ دقیق درگذشت شروین دانسته نیست.

[ویرایش] جستارهای وابسته

[ویرایش] پانویس

  1. ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، صفحهٔ 262 ^ 
  2. همان، صفحهٔ 272 ^ 
  3. مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص 121 ^ 
  4. ابن اثیر، الکامل، ج 8، ص 209 ^ 

[ویرایش] منبع

دانشنامه رشد.