مظاهر مصفا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

دکتر مظاهر مصفا(1307-) استاد دانشگاه، شاعر و مصحح معروف معاصرایران.

فهرست مندرجات

[ویرایش] زندگی

دکتر مظاهر مصفا در سال 1311 ه.ش در قم در خانواده‌ای با فرهنگ از اهالی تفرش به دنیا آمد. دوران تحصیلات اولیهٰ خود را در مدرسه حکیم نظامی قم سپری کرد و تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی تا اخذ درجه دکتری از دانشگاه تهران ادامه داد. همزمان با ادامه تحصیل به استخدام آموزش و پرورش درآمد و مدتی هم رئیس فرهنگ قم بود. برادر بزرگتر وی دکتر ابوالفضل مصفا و خواهر وی خانم دکتر مصفا(مادر فؤاد حجازی آهنگساز معروف) از استادان زبان و ادبیات فارسی هستند.

او در جوانی با دکتر امیربانو کریمی(استاد ادبیات دانشگاه تهران) دختر امیری فیروزکوهی(شاعر معروف معاصر) ازدواج کرد و از وی صاحب فرزندانی شد که از آن جمله اند: علی مصفا (بازیگر سینما و تلویزیون و همسر لیلا حاتمی)، کیمیا مصفا (عروس دکتر سید جعفر شهیدی، گلزار مصفا و اسماعیل مصفا.

[ویرایش] جایگاه استاد

بسیاری دکتر مظاهر مصفا را بزرگترین قصیده سرای ایران بعد از ملک الشعرای بهار(محمدتقی بهار) می دانند. آوازهٰ شاعری او مرزهای افغانستان و هند و دیگر کشورهای فارسی زبان را در‌نوردیده است. قصیدهٰ "هیچ" او یکی از بهترین نمونه‌های شعر معاصر است که دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب "چشمهٰ روشن" به بررسی آن پرداخته و پروفسور صلاح الصاوی (شاعر و سخن سنج مصری) در کتاب "العدمیه فی الشعر" آن را ترجمه، نقد و بررسی کرده است. تا کنون چند مجموعه شعر از او به چاپ رسیده که از آن جمله است: "ده فریاد" و "سی سخن".

دکتر مظاهر مصفا در عرصهٰ تحقیقات ادبی نیز از مشاهیر محققان است . او در ضمن حفظ ارزش های علمی ، از ذوق ادبی و قریحه شاعری خود در تصحیح و نقد آثار کمک می گیرد و این امر یکی از وجوه تمایز کارهای این استاد عالی قدر است . او از معروف‌ترین سعدی شناسان معاصر ایران است و تا کنون آثار ارزشمندی از او به چاپ رسیده است .

[ویرایش] آثار

پاسداران سخن

تصحیح مجمع الفصحاء(در چندین جلد)

تصحیح دیوان نزاری قهستانی

تصحیح دیوان سنایی

تصحیح بوستان سعدی

تصحیح جوامع الحکایات عوفی( در چندین جلد)

ده فریاد(مجموعه شعر)

سی سخن(مجموعه شعر)

ده‌ها اثر دیگر.

[ویرایش] اشعار

برخی از مطالع اشعار او به شرح ذیل است:


  • مردی ز شهر هرگزم از روزگار هیچ/

جان از نتاج هرگز و تن از تبار هیچ


  • من آمده ام به بوی علی،به سوی علی،به کوی علی/

رخ ازهمه سوی تافته ام،شتافته ام به سوی علی


  • دردا که آفتاب مروت به خون نشست/

فریاد ای فتی که فتوت به خون نشست


  • دوشینه به میخانه شدم از تو چه پنهان/

مست از دو سه پیمانه شدم از تو چه پنهان

  • تلخ است روزگار من و روزگار تلخ/

امسال ما گذشت چو پیرار و پار تلخ

  • ز پا فتاده ای ای نخل سایه گستر من/

به خون نشسته ای ای آفتاب کشور من

  • آن دست که بنوشت هجای تو شکستم/

آن خامه که بنگاشت جفای تو شکستم