آندره-ماری آمپر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


آمپر خانواده و تعليمات آندره ماري آمپر در بيست و دوم ژانويه 1775 در ليون فرانسه متولد شد. آمپر تنها پسر ژاک آمپر و ژان آنتوانت دسوتيته سارس بود که از بازماندگان خانواده‌هاي بازرگانان مرفه ابريشم در ليون بودند. يکي از دو خواهر او در جواني فوت کرد و ديگري بعدها خانه‌دار خانه وي در پاريس شد. آمپر از کودکي به رياضيات علاقه داشت و مقدمات حساب ديفرانسيل و انتگرال را نزد يکي از دوستان پدرش مطالعه نمود. آمپر بر اساس اصولي که در کتاب اميل روسو مطرح شده بود تربيت گرديد، او در برابر کتابخانه در خور توجهي قرار گرفت، به وي اجازه داده شد که خود را مطابق آنچه ذوقش به او تلقين مي‌کند پرورش دهد. احتمالاٌ مهمترين تأثير بر او از دائره المعارف (ژان لوروند دالامبرودنيس) بود، اما کاملاٌ مطابق آئين کاتوليک نيز تعليم ديد. در سال 1793 که آمپر 18 ساله بود، يعني در حکومت وحشت و پر هرج و مرج‌ترين دوران انقلاب فرانسه ، پدرش ناعادلانه محکوم به اعدام با کيوتين شد و پس از مرگ پدرش در آن سال ناراحتي عجيبي او را احاطه نمود، بطوريکه مدت يکسال طول کشيد تا به وضع عادي خود برگشت. ازدواج در همين هنگام که بيست و يکسال بيش نداشت، به عشق دختري بيست و سه ساله گرفتار گرديد. در سال 1799 آمپر با کاترين آنتوانت کاروان ازدواج کرده و در 1800 پسر آنها ژان ژاک به دنيا آمد. اما پس از مدت کوتاهي ، مادر تندرستي خود را از دست داد و در 1803 فوت کرد. بر اثر اين حوادث غم انگيز دوران جواني ، آمپر همواره شخصيت افسرده از خود نشان مي‌داد. علايق و زمينه‌هاي فعاليت آمپر هيچگونه آموزشي رسمي نديده ، پدرش او را به زياد خواندن تشويق مي‌کرد و آمپر جوان همه مقالات دايره المعارف مشهور ژان لوروند دالامبرودنيس ديد روي را بخاطر سپرد. پدر و مادر او کاتوليکهاي معتتقدي بودند و آمپر همواره از تنش ميان تمايلات روشنفکرانه و باورهاي مذهبي رنج مي‌برد. يکي از اولين رشته‌هاي مورد علاقه‌اش گروه بندي گياهان بود و نيز استعداد زود رسي در رياضيات از خود نشان داد. آمپر پس از کمي تدريس خصوصي و عمومي در بورگ و ليون ، در 1804 براي تدريس رياضيات در مدرسه پلي تکنيک ، که موسسه معتبري در زمينه آموزش علوم در پاريس بود، انتخاب شد. وي چندين يادداشت رياضي درباره معادلات ديفرانسيل جزئي نوشت و در 1814 عنوان رياضيدان به عضويت فرهنگستان علوم فرانسه برگزيده شد. در اين دوره آمپر در کنار رياضي به تکميل و بسط در زمينه شيمي نيز پرداخت. وي مفهومي کاملا هندسي از ساختار مولکولي طرح کرد، طرحي در دسته بندي عناصر شيميايي ارائه داد و آنچه را که بطور کلي فرضيه آووگادرو ناميده مي‌شود، نيز بصورتي مستقل عرضه کرد. آمپر در پاريس با ديدن دختري به نام ژان پوتو تمام غم و اندوه خود را فراموش نمود ولي کار اين ازدواج به جايي رسيد که يک روز زنش او را از خانه بيرون کرد، در اين موقع آمپر سمت استادي مدرسه پلي تکنيک را داشت. ديدگاهها بر طبق نظر آمپر دو سطح شناخت جهان خارجي وجود دارد، نمودها که مستقيماٌ‌ از راه جوابي به ما عرضه مي‌شوند و بودها که علل عيني نمودها به شمار مي‌روند. ما مي‌توانيم روابط ميان نمودها و بودها را نيز بشناسيم و اين روابط درست به اندازه بودها واقعيت دارند. شور فکري مداوم زندگي آمپر از سال 1801 تا زمان مرگش دستگاه فلسفي بود، اما اين سالها به پژوهشهاي علمي فوق العاده مبتکرانه نيز اختصاص داشتند. آمپر و علم فيزيک آمپر از 1801 تا حدود 1815 خود را عمدتاٌ وقف رياضيات کرد به تدريج که دلبستگيش به رياضيات کاهش يافت شيفته شيمي گرديد و از 1821 تا 1828 دانش برق پويايي (الکتروديناميک) را پايه گذاري کرد و توسعه داد و همين کار عملي است که او را شهره ساخته و در رديف اول فيزيکدانان جايگاه والايي به او بخشيده است. بزرگترين مقاله رياضي آمپر با عنوان يادداشت درباره محاسبه انتگرال معادلات ديفرانسيل جزئي به بحث پيرامون مسائل گوناگون انتگرال گيري معادله‌هاي ديفرانسيل جزئي مربوط مي‌شود. در سال 1815 آمپر نامه خود به برتوله را منتشر ساخت با عنوان نامه آقاي آمپر به آقاي کنت برتوله درباره تعيين نسبتهاي ترکيب اجسام بر حسب تعداد و حالت مولکولهايي که اجزاي تشکيل دهنده آن اجسام از آنها ترکيب شده‌اند. از نظريه جاذبه عمومي که بطور عادي مايه پيوستگي اجسام دانسته مي‌شود و از اين واقيعت که نور به آساني از اجسام شفاف مي‌گذرد، آمپر نتيجه گرفت که نيروهاي جاذبه و دافعه که با هر مولکولي ملازمند، مولکولهاي ديگر اجسام را در فواصلي از يکديگر نگاه مي‌دارند که به گفته آمپر مقايسه با ابعاد اين مولکولها بي‌نهايت بزرگند، در سال 1821 آمپر هم به عنوان رياضيدان و هم تا اندازه‌اي به عنوان شيميداني نو آور شهرتي بدست آورده بود. آمپر تا 1840 که 45 ساله شده بود، توجه زيادي به فيزيک نداشت. در آن سالها هانس کريستيان اورستد کشف کرد که جريان الکتريسيته مي‌تواند جهت قرار گرفتن آهنرباي آويخته را تغيير دهد. آمپر بي درنگ کار اورستد را دنبال کرد و به اين نتيجه رسيد که دو جريان الکتريکي خطي ، بسته به جهتهايشان نسبت به هم ، يکديگر را جذب يا دفع مي‌کنند. وي سپس نظر داد که همه پدپده‌هاي مغناطيسي در نتيجه نيروهاي مشابهي که بين مدارهاي ظريف مولکولي درون آهنربا وجود دارند ناشي مي‌شوند. او موفق شد که براي اين نيروهاي وارد بر اجزاي بينهايت کوچک مدار ، فرمولي رياضي کشف کند و اين فرمول را براي ترتيبهاي آزمايشي بسيار متنوعي از مدارها و آهنرباها بکار ببرد. بدين سان ، شاخه جديدي از فيزيک که او آنرا "الکتروديناميک" ناميد بوجود آمد. وي در سال 1822 به کشف القايش الکترومغناطيسي بسيار نزديک شده ، ولي افتخار کشف آن در سال 1831 نصيب مايکل فاراده شد. مهمترين خدمات و خلاقيت آمپر در مرحله گذار از نظريه‌هاي الکترو استاتيک و مغناطيس اوايل سده نوزدهم به نظريه ميدان الکتروديناميکي که صورت گرفت. نبوغ او در زمينه‌هاي نظري و تجربي سبب شد که جيمز کلرک ماکسول ، فيزيکدان معروف انگلسيي از او به عنوان نيوتن الکترويسته نام ببرد. در 1881 بکاي جريان الکتريکي به نام او ، آمپر ناميدند. آمپر علاوه بر سهمي که در پيشرفت رياضيات ، شيمي و فيزيک داشت، به فلسفه و بويژه روش شناسي علمي و طرحهاي دسته بندي علاقمند بود. دانشنامه رشد