آزارگری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] آزارگری جنسی (Sexual sadism)
[ویرایش] وجه تسمیه
به گفته دکتر بهنام اوحدی (1379)، نام سادیسم یا آزارگری جنسی از نام مارکی دوساد، مولف و افسر نظامی فرانسوی در قرن هجدهم گرفته شده است. این شخص بارها به دلیل اعمال خشن جنسی علیه زنان به زندان افتاد.
[ویرایش] تعریف
به گفته اوحدی (1379)، شروع این اختلال از 18 سالگی است و اکثر مبتلایان مرد هستند. طبق نظریه روانکاوی، آزارگری (سادیسم) دفاعی علیه ترس از اختگی است. افراد دچار آزارگری جنسی، با دیگران همان کاری را میکنند که میترسند بر سرشان بیاید و از ابراز غرایز پرخاشگرانه خود لذت جنسی میبرند. آزارگری جنسی با تجاوز به عنف ارتباط دارد، هر چند تجاوز به عنف نوعی ابراز قدرت تلقی میشود و این طرز تلقی مناسبتری برای آن است. ولی برخی آزارگرانی که اقدام به تجاوز به عنف میکنند پس از رابطه جنسی با قربانیان آنها را به قتل میرسانند، که این پدیده اصطلاحا قتلهای شهوانی نام گرفته است. در بسیاری از موارد این افراد اختلال اسکیزوفرنی زمینهای نهفته دارند.
[ویرایش] ریشههای اختلال
جان مانی معتقد است که قاتلین شهوانی اختلال هویت تجزیهایی (Dissociative identity disorder) دارند و شاید سابقه ضربه از سر نیز داشته باشند. او پنج عامل را در آزارگری جنسی موثر میداند: زمینه ارثی، اختلال هرمونی، روابط بیمارگونه،سابقه سوء رفتار جنسی و وجود سایر اختلالات روانی (همان منبع).
[ویرایش] ملاکهای تشخیص
بر اساس اثر اوحدی (1379)، ملاکهای تشخیصی DMS-IV برای آزارگری جنسی عبارتند از: • در طول یک دوره حداقل 6 ماهه، رفتارها، تخیلات برانگیزنده و امیال جنسی مربوط به اعمال واقعی (و نه وانمودی) وجود دارد که طی آنها زجر دادن روانی یا جسمی قربانی (از جمله تحقیر کلامی) شخص را از لحاظ جنسی تحریک میکند. • رفتار، تخیلات و امیال جنسی از لحاظ بالینی سبب ناراحتی چشمگیر و یا اختلال کارکرد شغلی، اجتماعی یا سایر حوزههای مهم کارکردی میشوند.
منبع:
تمایلات و رفتارهای جنسی انسان، دکتر بهنام اوحدی، 1379، فصل دهم، ص220، انتشارات صادق هدایت