روان‌شناسی بالینی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

روانشناسی بالینی شاخه‌ای از روانشناسی است كه به درك,پيش بيني و درمان نابهنجاري,ناتواني و آشفتگي هاي شناختي ,هيجاني, زيست شناختي ,روان شناختي, اجتماعي و رفتاري كمك ميكند.و در گستره وسيعي از جمعيتهاي در جستجوي درمان كاربرد دارد(رزنيك,1991). نقش هاي شش گانه آن عبارت است از:ارزيابي و تشخيص,مداخله و درمان,مشاوره,آموزش و نظارت بر كار رواندرمانگر ها,پژوهش و مديريت.غالب كارهاي يك روانشناس باليني در راستاي درمان و تشخيص,آموزش و پژوهش است(دادستان و منصور,1366). چهار مرحله تاريخي برجسته براي روانشناسي باليني در جهان وجود دارد: آغاز حرفه 1892-1914 فرا رسيدن عصر روانشناسي باليني 1916-1954 يكپارچگي و حرفه اي گرائي 1954-1978 خود مختاري و تعهد اجتماعي 1979-... در ايران از اوايل دهه 1350اولين دوره كارشناسي ارشد روانشناسي باليني در بيمارستان روزبه گشايش يافت(شاملو 1370,ص 23).از سال1365و به دنبال تعطيلي دوره فوق انستيتو روانپزشكي تهران عهده دار آن شد و در 1380انجمن علمي روانشناسي باليني ايران در آن داير شد.اولين دانشجوي دكتري روانشناسي باليني ايران در 1381از انستيتو فارغ التحصيل شد(احمدرضامحمدپور,1383,خبر نامه انجمن علمي روانشناسي باليني ايران,ص 12-22). منابع: -دادستان,پريرخ,منصور,محمود.(1366).روانشناسي باليني پرون و پرون-مقدمه تهران: چاپخانه دريا. -شاملو,سعيد.(1370).روانشناسي باليني.تهران:انتشارات رشد. -محمدپور,احمدرضا.(1383).فراديدي برروانشناسي باليني:سير تاريخي,تحمل ابهام وافقهاي فرارو.خبرنامه انجمن علمي روانشناسي باليني ايران.سال دوم,شماره1 .