مسلم ملكوتى
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
آیتالله العظمی مسلم ملکوتی از مراجع عظام شیعه است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] ولادت
مسلم ملکوتی در هفتم شهریور سال 1302 هجری شمسی مطابق با 17 محرم 1342هجری قمری در خانواده ای مذهبی بدنیا آمد. پدرش مشهدی یوسف كشاورزی متدین ، خیر و خوشنام بود و باعلمای منطقه ارتباط مستمر داشت. وی كه به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقه مند بود به مکتب خانه می رفت و فرزندش مسلم را نیز با خود بدان جا می برد. مادر او بانویی مدیر و مدبر و پرکار بود. مشهدی یوسف اداره امور زندگی را به او سپرده بود و او نیز به نحو احسن کارها را انجام می داد. والدین مسلم بر اساس اعتقادات مذهبی خوداین نام را برای او برگزیدند. دوران رشد و طفولیت مسلم در خانواده ای سپری شد که اعضای آن به باورهای دینی پایبند و به احکام الهی ملتزم بودند.
[ویرایش] تحصیلات
از پنج سالگی نزد پدرش به آموختن روخوانی و حفظ قرآن پرداخت ، در شش سالگی حافظ سوره های قرآن (از اوّل تا سوره قاف) بود ، سپس نزد یكی از علمای منطقه که از منسوبانش بود به تکمیل آموخته های خود پرداخت و با هوش و استعداد فوق العاده ای كه داشت در مدتی اندک خواندن ، نوشتن و قرآن مجید را فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به شهر سراب در چهار کیلومتری زادگاهش رفته و در آن شهر کتابهای متداول ادبی از قبیل مقدمات ، سیوطی ، شرح جامی ،مغنی ، مطول و مقداری از منطق و اصول فقه مانند کتاب های حاشیه ومعالم را نزد علمای آن زمان همچون آقایان ، میرزا رضا قلی، میرزا یعقوب، میرزا غلامعلی اصغری و میرزا حسین محدثی فرا گرفت. در هفده سالگی برای ادامه تحصیل به تبریز مهاجرت و در مدرسه طالبیه به تحصیل مشغول گشت. در تبریز به مدت چهار سال از علمای نامور آن عصر، کتاب های شرح لمعه ، رسائل ، مکاسب و کفایه را فراگرفت. اساتید او در این زمان آیات سید مهدی انگجی ، حاج میرزا فتاح شهیدی (نماینده آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی ) ، حاج میرزا محمود دوزدوزانی و حاج سید محمد بادکوبه ای و جمعی دیگر بودند. در طول اقامت وتحصیل مستمر در حوزه علمیه تبریز، به عنوان مدرسی پرکار و دقیق کتاب هایی را که پیشتر خوانده بود به طلاب تدریس می کرد.
[ویرایش] مهاجرت به قم
در سال 1321بعد از اتمام دوره سطح در حوزه علمیه تبریز، برای ادامه تحصیلات و بهره گیری از محضر علماء و دانشمندان بزرگوار ، به شهر مقدس قم عزیمت کرد در آن زمان به دلیل تلاش ها و زحمات مؤسس حوزه علمیه قم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری فضلاء و علمای بنامی در این حوزه تربیت شده و حضور داشتند که بعد از فوت آقای حائری هرکدام در حد وسع وتوان خویش در راستای تربیت و تعلیم طلاب جوان و مشتاق تلاش می¬کردند . استقرار در¬حوزه علمیه قم با آن کیفیت بالا با حضور¬مجتهدان و عالمانی بنام، نهایت آرزوی او بود .لذا از همان آغاز ورود بدون از دست دادن کمترین فرصت با عشق و علاقه مشغول تحصیل در نزد علمای موجود شد. وی از حوزه درسی فقه واصول آیات عظام آقایان شیخ عبدالنبی نمازی ، فیض ، سید محمد حجت کوه کمری بهره برده در زمره طلاّب ممتاز درس حضرات محسوب می شد، آیت الله ملكوتی همچنین از شاگردان برجسته امام خمینی و مورد علاقه و عنایت وی بود ، در حوزه ی درس علوم عقلی او حضوری مداوم داشت و تا آخرین سالهائی که امام خمینی تدریس فلسفه میكرد جزء شركت كنندگان دروس آن استاد بزرگ بود . زمانی که امام خمینی تدریس خارج را شروع كرد ،آیت الله ملکوتی مشتاقانه از محضر درس امام فیض برده و دیگران را نیز به این كار ترغیب می نمود.
در زمان اقامت وی در قم ، آیت الله العظمی بروجردی که تا آن زمان بعد از مراجعت از نجف اشرف در شهر بروجرد اقامت میكرد بنا به دعوت جمعی از بزرگان قم از جمله امام خمینی به قم آمد و آیت الله ملکوتی تا زمان مهاجرت به نجف اشرف در دروس او شرکت می کرد.
آیت الله العظمی ملکوتی در علم فلسفه از محضر آیت الله حاج میرزا مهدی مازندرانی ،آیت الله شیخ ابوالقاسم اصفهانی ، آیت الله میرزا مهدی آشتیانی و آیت الله علامه طباطبائی استفاده کرده و قسمت الهیات شرح منظومه را در حضور علامه طباطبائی به صورت خصوصی استفاده نمود. آیت الله ملکوتی در ضمن اقامت و تحصیل در قم، مدتی نیز همراه دوستانش، همچون احمدی میانجی، موسوی اردبیلی، و حقی سرابی به مشهد مقدّس عزیمت کرد و در مدرسه خیرات خان سکونت گزید. در این حوزه نیز از استادانی چون سید یونس اردبیلی و میرزا مهدی غروی اصفهانی، فقه و معارف دینی را تحصیل کرد و نزد آیت الله شیخ محمّد رضا کرباسی، ریاضیات و هیئت را آموخت. بخشی از شرح اشارات را نیز نزد آیت الله شیخ سیف الله ایسی میانجی فرا گرفت و آنگاه دوباره به قم بازگشت.آیت الله ملكوتی آنگونه که پیشتر به صورت گذرا اشاره شد در کنار تحصیلات مداوم خود همیشه به عنوان مدرسی محقق و محققی متتبع مشغول تربیت طلاب در علوم مختلف بودد و قبل از تشرف به نجف اشرف در حوزة علمیة قم جزء اساتید بنام فلسفه ، کلام، فقه واصول به شمار می آمد. مجالس درس وی جزء مجالس پرجمعیت وحوزه تدریسش از حوزه های گرم و پر بار حوزه مقدسة قم بود.
[ویرایش] مهاجرت به نجف اشرف
آیت الله ملکوتی، پس از سیزده سال اقامت و تحصیل مداوم و استفاده عمیق از استادان بزرگ فقه، اصول و فلسفه در قم و مشهد، در سال 1334ش. برای تکمیل اندوخته های علمی و کسب معارف بیشتر، از استادان حوزه علمیه نجف اشرف، عازم این شهر شد و پس از ورود در درس های خارج فقه و اصول آیت الله سید محسن حکیم، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی، آیت الله سید محمود شاهرودی، آیت الله سید ابوالقاسم خویی و آیت الله شیخ حسین حلّی حاضر شد و به مدت دوازده سال از این استادان بهره برد و در این مدت یک دوره کامل درس اصول آیت الله خویی را به رشته تحریر درآورد و از شاگردان بارز وی بود. او با بیش از سه دهه تلاش و فداکاری در وادی تحصیل و تحقیق در علوم مختلف حوزوی و علوم غریبه، سرانجام به قله اجتهاد رسید و از استادان بزرگی همچون آیت الله حجت، آیت الله سید عبدالهادی شیرازی، آیت الله حکیم و آیت الله خویی، اجازه اجتهاد دریافت کرد و با شخصیت هایی مانند: آقابزرگ تهرانی، و علامه امینی ارتباط علمی و دوستی پیدا کرد و از محضر این دو بزرگوار نیز موفق به کسب اجازه روایت شد.
[ویرایش] تدریس
آیت الله ملکوتی از همان دوران ابتدایی تحصیل در سراب و تبریز، به تدریس اهتمام داشت. او در کنار تحصیل، آموخته های خود را به طلاّب و روحانیون دیگر تعلیم می داد و در طول تدریس در حوزه های علمیه سراب، تبریز، قم، مشهد و نجف، طلاّب و روحانیون بسیاری را تعلیم و تربیت نمود و هم اکنون اغلب شخصیت های برجسته حوزوی و بیشتر روحانیونی که در مسئولیت های سیاسی و اجرایی فعالیت می کنند، از شاگردان او به شمار می آیند. آیت الله العظمی ملكوتی در اوایل دهه سی، در حوزه علمیه قم، از استادان برجسته سطوح عالی به شمار می آمد و از این جهت، مورد توجه مراجع بزرگوار و طلاّب و روحانیون این حوزه بود. او علاوه بر کتاب های رسائل، مکاسب و کفایه، کتاب شفای بوعلی را در قم برای طلاّب تدریس می کرد به طوری که آوازه علمی اش به حوزه نجف رسیده بود. از این رو، چون وارد این حوزه کهن شیعی شد با این که قصد داشت تنها به استفاده علمی از محضر بزرگان این حوزه بسنده کند و تدریس را موقتاً کنار بگذارد، با استقبال و درخواست طلاّب و روحانیون نجف مواجه شد و او را به تدریس و تعلیم علمی واداشتند از این رو، وی در حوزه نجف، در مقبره میرزای شیرازی به تدریس رسائل، مکاسب، کفایه ، شرح اشارات، شرح منظومه، اسفار، ریاضیات و علم هیئت همّت گماشت. آیت الله ملکوتی علاوه بر فقه و اصول، در فلسفه نیز صاحب نظر می باشد و بر کتاب های اسفار، منظومه سبزواری و شفای بوعلی حاشیه نگاشته است. نام «میرزا مسلم سرابی»، حوزه نجف را تحت شعاع قرار داده بود. تدریس فلسفه و در حوزه نجف شهره آفاق شد و این در حالی بود که در اثر مخالفت برخی محافل، تدریس فلسفه در این حوزه ممنوع بود و کرسی درس فلسفه شخصیت های بزرگی همچون، شیخ صدرای بادکوبه ای و میرزا باقر زنجانی منتهی به تعطیلی و انزوا شده بود.جسارت علمی، اهتمام ذاتی و اعتقاد قلبی آیت الله ملكوتی به راه و مبانی خویش از یک سو و حمایت و عنایت برخی مراجع تقلید از شخصیت علمی او از سوی دیگر، آیت الله ملکوتی را در ادامه مسیر مقاوم و استوار ساخت و موفق شد تا آخرین روز اقامت خود در آن حوزه ،علاوه بر فقه، اصول و... همچنان به تدریس فلسفه ادامه دهد ، به گونه ای که درس فلسفه او در نجف منحصر به فرد شده بود.
[ویرایش] مراجعت به شهر مقدّس قم و تدریس
آیت الله ملكوتی در سال 1347 ش. برای صله ارحام، دیدار با بستگان و دوستان ، با هدف بازگشت به نجف به ایران آمد. کمی پس از ورود به ایران روابط دولت های ایران و عراق تیره شد و دولت عراق، اقدام به اخراج ایرانیان کرده و دیگر امکان بازگشت او به نجف نبود در حالیکه کتابخانه و نوشته های علمی اش در نجف مانده بود ، برای همین تصمیم گرفت تا در شهر مقدس قم اقامت كند ، سرانجام پس از یک سال با پی گیرهای بسیار شاگردان پاکستانی اش توانست کتابخانه را به قم انتقال دهد که در این نقل و انتقال، بعضی از کتاب های خطی و نفیس و یادداشت ها و تقریرات او خسارت اساسی دید ، آیت الله ملکوتی پس از استقرار در حوزه علمیه قم ، بنا به درخواست استادان و عالمان بزرگ این حوزه، به تدریس خارج فقه و اصول اقدام کرد. درس خارج فقه و اصول او تا انقلاب اسلامی به مدت یک دهه، همچنان به طور مستمر و پرنشاط ادامه پیدا کرد. او از استادان برجسته درس خارج در این حوزه مطرح و مورد توجه و احترام همگان گشت . آیت الله ملکوتی علاوه بر فقه، اصول، در فلسفه، حدیث، رجال، درایه که از علوم رایج در حوزه های علمیه به شمار می آیند و نیز در رشته هایی همچون ریاضیات، هیئت، تاریخ اسلام و تاریخ گذشته و معاصر ایران نیز بسیار کار کرده و در هر کدام از این رشته ها صاحب نظر است.
[ویرایش] شیوه تدریس و تحقیق
روش علمی و شیوه تحقیقی آیت الله ملکوتی در تحقیق و تدریس، در مرحله نخست، بررسی آرا و نظرات استادان خود و نیز نقد و بررسی مبانی و اقوال استادانِ استادانش مانند میرزای نایینی، شیخ محمّد حسین کمپانی، آقا ضیاء عراقی و آخوند خراسانی است. پژوهش و تحقیق آیت الله ملكوتی در مسائل اصولی، فقهی و فلسفی، بسیار ژرف و گسترده است. برای او پیشرفت كمی در تحقیق و تدریس اهمیت نداشته و آنچه كه برای او از اهمیت بسیاری برخورد است این است که مسئله ای را که مطرح می کند، به گونه ای درست، دقیق و اطمینان آور، درباره آن تحقیق و تفحص و ریشه یابی نماید. آیت الله ملکوتی به نظر علمای اهل سنت اهمیت ویژه ای می دهد و به سیر تاریخی موضوعات و مسائل، توجه و عنایت خاصی دارد و نقطه آغاز و روند تکاملی آن را به خوبی مورد بررسی قرار می دهد و در این راستا، چه بسا به موارد حساسی می رسد ، گاهی معلوم می شود که یک مسئله از اصل منحرف و غلط عنوان شده و اصلا نمی بایست مطرح می شد، ولی دیگران برای دست یابی به مقاصدی، به آن اقدام و مطرح کرده اند. آیت الله ملکوتی در شأن و جهت صدور روایات، موقعیت تاریخی و اجتماعی آن روز و مخاطب را مورد توجه و ریشه یابی قرار می دهد ، به آرا و اقوال عالمان متقدم و متأخر اسلام و تشیع به دیده احترام می نگرد و در طرح و نقد نظر بزرگان و حتی مخالفان، کمال امانت و احترام را رعایت می نماید و در عین حال، به طور جدی به نقد آرای آنان می پردازد. آیت الله العظمی ملكوتی استقلال رأی عجیبی داشته و هرگز تحت تأثیر عوامل کاذب و فضاسازی های برخی محافل و افراد واقع نشده و از اعتماد به نفس کم نظیری برخوردار می باشد .
[ویرایش] فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
با این که آیت الله ملکوتی از دهه سی به نجف اشرف هجرت کرد و در سال های آغازین و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم حضور نداشت، ولی به اعتبار این که از شاگردان خاص امام خمينی به شمار می آمد، ناگزیر مسائل انقلاب را در نجف دنبال می کرد. هنگامی که امام خمینی در سال1344ش. به نجف تبعید شد، وی جزو اوّلین کسانی بود که در منطقه خان یونس، مکانی در میان کربلا و نجف، به استقبال امام خمینی رفت و وقتی اکثر علمای مقیم نجف جهت دیدار او به صف ایستاده بودند، چون امام خمینی با وی مواجه شد، خیلی با محبت و چهره ای گشاده از شاگردش احوال پرسی کرد و بعد برای بازدید، به منزلش آمد. از آن پس، دوباره ارتباط استادی و شاگردی همچنان در میان آن دو استمرار یافت تا این که آیت الله ملکوتی در سال 1347ش. به ایران آمد. با این حال، ارتباط معنوی و انقلابی این شاگرد با استادش، همچنان ادامه پیدا کرد; به گونه ای که آیت الله ملکوتی در فعالیت های تبلیغی و اجتماعی خود، از مبانی فکری و انقلابی امام خمینی الهام می گرفت و وقتی برای تبلیغ به شهر سراب و روستاهای اطراف آن می رفت، مسائل انقلاب و ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی را با ظرافت با مردم درمیان می گذاشت; در یك مورد مأموران ژاندارمری، وی را تهدید كردند تا در پایان سخنرانی هایش، برای سلامتی شاه دعا کند آیت الله ملكوتی خیلی قاطع در میان مردم، جواب دندان شکنی به آنان داده و از دعا کردن خودداری کرد تا این که مورد تعقیب و اذیت و آزار ساواک قرار گرفته و ناگزیر به ترک منطقه شد. در آبان ماه سال 1356ش. که حرکت انقلاب با شهادت حاج آقا مصطفی، روند تکاملی خود را آغاز کرد، آیت الله ملکوتی به عنوان عضو برجسته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در عرصه های مختلف و سرنوشت ساز انقلاب حضوری پررنگ داشت و در اکثر اعلامیه های جامعه مدرسین که در آن شرایط بسیار دشوار و خطرناک دوران ستمشاهی صادر می شد آیت الله ملکوتی اوّلین یا دومین امضا کننده بود. این حقیقت، جایگاه ویژه ای به آیت الله ملكوتی در میان اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داده است و عمق شخصیت انقلابی او را به خوبی آشکار می سازد ، چنان که در بیانیه معروف و موصوف به خلع شاه از سلطنت امضای آیت الله ملکوتی اوّلین امضای در این بیانه است. موضوعات بعضی از این بیانیه ها که در دوران خفقان ستمشاهی از سوی جامعه مدرسین صادر شد و امضای آیت الله ملکوتی هم در آنها به چشم می خورد، عبارتند از:
1. قیام 29 بهمن مردم تبریز
2. فجایع شهر یزد
3. درباره اوضاع سیاسی ایران.
4. اعتراض به حمله مزدوران شاه به منازل مراجع.
5. درباره حادثه 19 اردیبهشت قم.
6. به مناسبت تحریم جشن نیمه شعبان به عنوان اعتراض.
7. محکومیت جنایت میدان ژاله(17 شهریور) تهران
8. اعتراض به تشکیل دولت نظامی ازهاری
9. پیام به کارکنان شرکت نفت
10. پشتیبانی ازاعتصاب کارکنان شرکت نفت.
11. درباره راهپیمایی تاسوعا و عاشورا.
12. خلع شاه از سلطنت
13. به مناسبت سالگرد قیام خونین قم
14. حمایت از استادان دانشگاه ها.
15. تلگرام به رئیس جمهور فرانسه، برای ورود امام به پاریس
16. اعتراض به جنایات عمال شاه.
17. اعتراض به روی کار آمدن شاهپور بختیار
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله ملکوتی با حکم کتبی امام خمینی برای حل اختلافات شهرستان زنجان مأموریت یافت و اختلافات عمیق و حساس را که بین عالمان و برخی گروه های دیگر آن جا وجود داشت، به نحو شایسته ای حل و فصل کرد . یک بار نیز به همین منظور به استان آذربایجان شرقی و تبریز اعزام شد ه و این مأموریت خطیر را با موفقیت به انجام رساند
[ویرایش] امامت جمعه در تبریز
این مجتهد نستوه در طول زندگی پیوسته به دنبال وظیفه الهی، انسانی و اجتماعی خود بود و هرگز به نتیجه و منافع شخصی خود نیاندیشیده است. در اوایل پیروزی انقلاب با 10 سال سابقه تدریس خارج فقه و اصول و نزدیک به سی سال تدریس سطوح عالی در نجف و قم، با اینكه زمینه مرجعیت کاملا برایش فراهم شده بود ،اما هنگامی که پای وظیفه انقلابی به میان آمد و امام خمینی او را به عنوان نماینده ولی فقیه در آذربایجان و امام جمعه شهر تبریز برگزید، او تمام سوابق تدریس در حوزه، شاگردان و سایر تعلقات ظاهری دیگر را کنار گذاشته و مانند یک سرباز از جان گذشته، در خدمت رهبرش، انقلاب و مردم قرار گرفت و زانوی ایثار و فداکاری در مقابل رهبرش بر زمین زد. وی در شرایطی این مسئولیت خطیر را بر دوش گرفت که قبلا دو شخصیت بزرگ از سلسله روحانیت در این سِمت در تبریز به شهادت رسیده بودند و اوضاع آذربایجان و تبریز، به خاطر فعالیت های وابستگان به حزب جمهوری خلق مسلمان، آبستن حوادث ناگواری بود و کنترل آن بس دشوار و حتی غیر ممکن به نظر می آمد و قبول این مسئولیت، به نوعی استقبال از مرگ بود. متن حکم امام خمینی به آیت الله ملکوتی برای امامت جمعه تبریز به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«چون جناب مستطاب حجة الاسلام والمسلمین آقای مشکینی ـ دامت افاضاته ـ به طور موقت اقامه جمعه شهر تبریز را می نمودند و پس از تعطیل دروس قم، لازم است به محل خود، حوزه علمیه قم مراجعت نمایند، پس از تشکر از معظم له که قبول زحمت نمودند، جناب مستطاب عمادالاعلام و حجة الاسلام آقای حاج شیخ مسلم ملکوتی ـ دامت افاضاته ـ را که سوابق ایشان و مراتب علم و تقوای معظم اله معلوم است، به سمت نمایندگی از جانب خویش و منصب امامت جمعه منصوب نمودم. امید است که جناب ایشان در تمشیت امور و رسیدگی به احتیاجات محل و خدمت به اسلام و مسلمین، موفق باشند و از اهالی محترم آذربایجان، خصوصاً علمای اعلام و حجج اسلام ـ دامت برکاتهم ـ تقاضا می نمایم که در پشتیبانی ایشان توجه داشته باشند. ان شاءالله تعالی، معظم له با مشورت حجج اسلام در خدمت به جمهوری اسلامی توفیق حاصل نمایند. سلامت و سعادت همگان و عظمت اسلام و مسلمین را از خداوند متعال خواستارم.
والسلام علی عبادالله الصالحین.
21 آبان 1360/ 15 محرم 1402
روح الله الموسوی الخمینی
این فقیه بزرگ در طول 14 سال اقامت در تبریز، شبانه روز تلاش کرد و در راه تحقق آرمان های امام و انقلاب از آبرو و حیثیت خود مایه گذاشت. و با برخوردهای پدرانه و بزرگوارانه، در منطقه ای چون آذربایجان و در شهری مانند تبریز تحولی بس عظیم به وجود آورد که هر کدام به نوبه خود، قابل تقدیر و ستایش است.
[ویرایش] خط مشى ها
همزمان با ورود آیت الله ملکوتی به تبریز،حزب جمهوری خلق مسلمان منحل و وابستگان آن از صحنه سياسى خارج شده و به کشورهای همسایه گریخته بودند و این مشکل در ظاهر برطرف شده بود، ولی پیامدهای ناگوار و شکننده آن در سطح آذربایجان و به ویژه در تبریز، همچنان باقی بود. عده زیادی از روحانیون که معمولا مقلد و طرفدار آيت الله شریعتمداری بودند، به همین سبب، به عضويت حزب جمهوری خلق مسلمان درآمده و در این غائله به انزوا کشیده شده بودند و بعضی از آنها به اتهاماتی دستگیر و محاکمه شده، در زندان به سر می بردند. علاوه بر این، در همین ایام، موضع گیری هایی که از سوی برخی برضد آیت الله خویی انجام گرفته بود، تعداد دیگری از روحانیون را نسبت به انقلاب دلسرد کرد و آنان را به انزوا کشانده بود. بدین ترتیب، اکثر مساجد در تبریز و حومه به علت نبودن امام جماعت، به تعطیلی گراییده و این موضوع، در میان توده مردم نیز تأثیر بدی گذاشته بود ، در این میان، آیت الله ملکوتی با برخوردهای معقول و بزرگوارانه ای که در پیش گرفت، در نقش يك پدر مهربان، تعداد زیادی از این افراد، اعم از روحانی و غیر روحانی را که در این ماجرا به ضد انقلاب تبدیل شده بودند، به عناصر انقلابی، کارآمد و در خدمت نظام و انقلاب تبدیل کرد و همه را به جرگه طرفداران امام خميني بازگرداند. آیت الله ملکوتی در برخورد با جریان های مخالف سعی می کرد طرز تفکر و اندیشه های ناشایست آنها را به نقد بکشد و هرگز در این وادی تسلیم هیچ کس و گروهی نمی شد ولی به مخالفين به دیده احترام می نگریست و با برخوردهای پدرانه، طرز تفکر و رفتارهای آنها را اصلاح می کرد و این هنری بود که اختصاص به خود او داشت. آیت الله ملکوتی برای شخصیت ها و سرمایه های علمی; فرهنگی و مذهبی استان، اعم از روحانی و غیر روحانی، احترام ویژه ای قائل بود و در همین راستا توانست شاعر کم نظیر معاصر ایران، سید محمّد حسین شهریار را که تا آن هنگام در گوشه ای از محله های تبریز انزوا گزیده بود، به صحنه اجتماع، انقلاب، جبهه جنگ و جهاد و شهادت بکشاند. این شاعر بزرگ قبل از ورود آيت الله ملكوتى به تبریز، به دست فراموشی سپرده شده بود و جز عده معدودی از شبه روشنفکران کسی به سراغش نمی رفت و حتی در محله اش، بسیاری از وی شناختی نداشتند; ولی آيت الله ملكوتى با این اقدام، شهریار را به مردم تبریز و آذربایجان شناساند. شهریار هم به آیت الله ملکوتی ارادت و اعتماد خاصی داشت; چنانکه روزی ضمن تقدیم یک رباعی ترکی، از آيت الله ملكوتي درخواست لباس روحانیت برای معمم شدن خویش کرد ، زیرا قبلا در حوزه به تحصیل علوم اسلامی و طلبگی اشتغال داشت آیت الله ملکوتی نیز به درخواست او پاسخ مثبت داد و یک دست لباس روحانیت به او هدیه کرد ولی برخی افراد و محافل تندرو، از این که وی لباس روحانیت بپوشد، جلوگیری کردند. آیت الله ملکوتی با این که عضو جامعه مدرسین و از بنیان گزاران و سیاست گذاران این نهاد به شمار می آمد، اما به عنوان نماینده امام و امام جمعه تبریز، هرگز به یک گروه خاصی گرایش پیدا نکرد و همه گروه های چپ و راست و جناح های دیگر را زیر بال خود گرفت. از این جهت، همه دانشجویان و استادان دانشگاه ها در تبریز آیت الله ملکوتی را از خود می دانستند و دفتر امام جمعه، پناهگاه همه آنها شده بود.
[ویرایش] خدمات عمرانی
آیت الله ملکوتی در مدت حضور و رفت و آمدهای تبلیغی ـ مذهبی در شهرهای سراب و تبریز، با جذب افراد خیرخواه و نیکوکار، اقدام به تأسیس و تجدید بنای مراکز علمی، فرهنگی و مذهبی زیادی، مانند مسجد، مدرسه علمیه، صندوق قرض الحسنه، کتابخانه و مصلا کرده است که هر کدام به نوبه خود در رشد و بالندگی مردم منطقه، تأثیر بسزایی داشته است.
[ویرایش] آثار و تألیفات
این مجتهد پرتلاش، در کنار تحصیل، تدریس، پژوهش،مطالعه و فعالیت های اجرایی و اجتماعی، به نگارش نیز اهتمام دارد: وی در طول تحصیل، اکثر درس های استادان خارج فقه و اصول و فلسفه خود را یادداشت و تقریر نموده است و علاوه برآن، وی در هنگام تدریس هم پیش از حضور در جمع شاگردان، مطالب درس را می نوشت و آن گاه در جلسه درس حاضر می شد; چنان که هنوز هم این روش را ادامه می دهد. تاکنون تعدادی از آثار مکتوب آیت الله ملکوتی به چاپ رسیده، امّا بیشتر آثار او چاپ نشده است.
1- المحاکمات این کتاب نقد و بررسی آرا و نظرات میرزای نایینی، آقاضیاء عراقی و کمپانی در اصول و مقایسه آنها با یکدیگر که در سال 1371 ق. در نجف به چاپ رسیده است.
2- الربافی التشریع الاسلامی این کتاب، 3 جلد است که جلد اوّل، شامل سیر تاریخی ربا، نظرات ادیان و مکتب های اقتصادی درباره ربا و طرح و ردّ اشکالات وارده بر حرمت رباست که در سال 1392 ق. به چاپ رسیده است. جلد دوم و سوم آن درباره ربای قرضی و ربای معامله ای است که هنوز چاپ نشده است.
3- ماالفرق بین الدّین و العلم و الفلسفه این کتاب، دارای بحث های علمی ـ تحقیقی در ردّ مکتب مارکسیسم و فلسفه کمونیستی است که در روزهای گسترش آن در عراق، آیت الله ملکوتی ان را به نگارش درآورده و برای آگاهی طلاّب و دانشجویان عراقی در نجف، آن را تدریس کرده است این کتاب نیز هنوز چاپ نشده است.
4- الامن العام فی الاسلام آیت الله ملکوتی در این کتاب به بحث مبسوط و مفصلی درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن از دیدگاه قرآن، سنت و عقل پرداخته است که در نوع خود، از محتوای بدیعی برخوردار است. این اثر در سال 1403 ق. در تبریر به چاپ رسیده است.
۵- المنافقون فی القرآن والسنة والتاریخ(خطی)
6-تفسیر سوره فاتحه(خطی).
7- مقتل الامام الحسین(علیه السلام)(خطی).
8- شرح مبسوط بر کفایه الاصول(خطی).
9- تقریرات درس مرحوم آیت الله حجت(خطی).
10- حاشیه بر عروة الوثقی که به چاپ رسیده است.
11- حاشیه بر اسفار ملاّصدرای شیرازی(خطی).
12- حاشیه بر شفای بوعلی(خطی).
13- مناسک حج که چند بار چاپ شده است.
14-توضیح المسائل که چندین بار به چاپ رسید.
15- مسجد، مسجد شد
16ـ یکدوره اصول
17ـ وقف نامه
18ـ کتاب الطهارت
19ـ کتاب الصلاه
یکی از آثار ارزشمند این فقیه، کتاب «مسجد، مسجد شد» است. انگیزه نگارش او از این اثر، احیا و تجدید بنای مصلای بزرگ تبریز بود. این کتاب، در سال 1364ش. در دو جلد در تبریز به چاپ رسید. یک بخش آن از تحقیق عالمانه وعمیق تاریخ موقوفات در آذربایجان حکایت دارد و بخش های دیگر آن، درباره رویدادهای مهم تاریخی در آذربایجان و ایران است. این اثر نفیس را می توان یک دوره کامل تاریخ ایران و آذربایجان به شمار آورد.
[ویرایش] کتابخانه شخصی
بیش از پنجاه هزار جلد کتاب، با موضوعات گوناگون به زبان های فارسی، عربی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، لاتینی و... در كتابخانه آيت الله ملكوتى وجود دارد از اين تعداد یک هزار جلد آن متعلق به نسخه های خطی است كه در ميان آنها نسخه هاى نفيس و گرانبها نيز ديده مى شود.
[ویرایش] مرجعیت
آیت الله العظمی ملكوتی در پی درخواست آيت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی و آيت الله علی مشكينی از آيت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی و پس از کسب نظر موافق وی در خرداد ماه سال1373 به شهر قم مراجعت كرد. متن نامه آيت الله خامنه ای خطاب به وی چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب آیت الله حاج شیخ مسلم ملکوتی دامت ایام افاداته
بعدالسلام و التحیه، امید است وجود شریف حضرتعالی مشمول الطاف و تفضلات الهی بوده و از توفیقات عالیه برخوردار بوده باشید. اخیراً بعضی از اعاظم اعلام قم که از دوستان جنابعالی و مرجع حوائج دینی و فقهی خاص و عام می باشند، طی مرقومه های جداگانه از اینجانب درخواست کرده اند که انتقال جنابعالی را به حوزه ی علمیه ی قم صانهاالله عن المکار والفتن و اشتغال علمی در آن مرکز بزرگ تعلیم فقه و اصول و تفسیر و فلسفه و حدیث و کلام خواستار گردم. اینجانب ضمن تقدیر از خدمات با ارزش جنابعالی در شهر تبریز عزیز و خطه عظیم الشان آذربایجان و با دعا برای مردم غیور و انقلابی و سرشار از شور و شعور ایمانی آن سامان، مرقومه ی شریف حضرات آقایان بزرگوار را برای جنابعالی می فرستم و از خداوند متعال مسئلت می کنم که در مقام تدریس و تعلیم در حوزه ی مبارکه ی قم، مشمول اعانت و توفیق الهی بوده باشید. سلام اینجانب را به آقایان علما و مردم تبریز ابلاغ فرمایید.
والسلام علیکم و رحمة الله
15 ذیحجة الحرام 1415 ق.
25/2/1374 ش.
سید علی خامنه ای
پس از ورود به قم آيت الله العظمی ملكوتی ، تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرده و در حال حاضر یکی از مراجع تقلید و شخصیت های برجسته شیعه محسوب مي گردد.سابقه بیش از شصت سال مطالعه، تحقیق، پژوهش و تألیف در عرصه فقاهت و چهارده سال سابقه کار اجرایی و ويژگی اش دراستنباط احكام الهی از بعد حكومتی موجب شده تا از او به عنوان یک فقیه و مجتهد زمان شناس، تیزهوش و آگاه به موضوع ياد شود.[[رده:[[رده:
[ویرایش] منبع
- کتاب " خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی" تدوین: اباذری، عبدالرحیم، 1385، چاپ نخست، رقعى، 352ص. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی