قوم هزاره
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
هزارهها مردمی اند : صادق درستکار آرام و صلح جو و در عین حال شجاع پرکار و زحمتکش مشاغل طاقت فرسا ولی کم در آمد هم چنین اغلب کارهای تولیدی و سازندگی کشور بدوش این مردم میباشد .
افغانستان یکی از فقیر ترین کشورهای جهان است و هزاره فقیر ترین مردم آن هوای سرد طبیعت خشن سر زمین کم حاصل هزاره جات از یکسو استبداد و حشیانه رژیمها از سوی دیگر سبب شدهاست که این مردم در عین عقب ماندگی علمی و فرهنگی به یک ملت سخت سر مقاوم و اهنین تبدیل شوند . آنان از قتل عامها ی فجیع و توطئههای بسیار تو انستهاند جان سالم بدر برند تحمل این قوم در برابر تهاجم ناملایمات روزگار سرمای شدید محیط گرسنگی و تشنگی فوق العاده زیاد است و با تمام فشارهایی که علیه انان اعمال شده باز تو انستهاند پرچم تشیع را در قلب کشور بر افراشته نگهدارند بقسمی که در اذهان عامه مردم از ذکر اسم هزاره تشیع نیز تبادر میکند تقریبا ۹۰٪ هزارهها پیرو مکتب تشیع بوده و در اعتقاد به مبانی اسلام و انجام فرایض راسخ و استوا ر میباشند یکی از نویسندگان خارجی مینویسند (( اگر سراسر جهان را کفر فرا بگیرد اسلام در داخل درههای جبا ل هندوکش و بابا بر ای ابد خواهد ماند ))
جامعه هزاره از بعضی مفاسد تباه کننده مانند : فحشا بچه بازی قمار شراب اعتیاد به مواد مخدر و دریوزگی بر کنار ماندهاند این یک ادعا نیست . جهانگردانی که در باره هزاره تحقیق نموده به این حقیقت ا ذعان دارند بعضی از انها تحت تاثیر قرار گرفته از روی تعجب نوشتهاند (( با اینکه این مردم در منتهای فقر بسر میبرند اما تن به گدایی و دریوزگی نمیدهند ))مردم ما باید قدر این نعمت را بدانند و نگذارند که این گونه مفاسد در جامعه شان رخنه کنند .
هزاره در برابر تهاجمات خارجی همواره از افغانستان دفاع نمودهاند و تا کنو ن هیچ نیروی استعماری نتواستهاست قلب افغانستان را تسخیر کنند مبارزات این مردم علیه استعمار انگلیس در گذشته و مبارزات امروزی شان علیه نیروهای متجاوز روی گواه بر این حقیقت میباشد و حتی از دو ر ترین زمانها تا جایی که تاریخ بیا د دارد هزارهها سد استواری در برابر تهاجمات خارجی بودهاند چنانچه در برابر حملات کوروش اسکندر چنگیز تیمور شیبانی از خود مقاومت عجیبی نشان دادهاند همایون وقتی با یک نیروی خارجی به قندهار حمله نمود هزارههای داخل شهر قندهار سر سختانه به دفاع پرداختند .
هزاره دارای نیروی خلاقه و استعداد شگرف میباشند که متاسفانه بخاطر اعمال تبعیض نژادی از سوی دولت استعداد این مردم راکد مانده و حتی خودشان متوجه نیروی سر شار مغزی شان نگردیدهاند و نمیدانند که سرمایههای مغزی شان به چه سادگی دارد هدر میرود اگر این قوم خواسته باشند مقام شایسته خویش را باز یابند چارهای ندارند جز اینکه با یک تلاش انقلاب گونه نسل تازه خویش را به فرا گرفتن دانش وا دارند تا در برابر خدا و نسل شان مسول نباشند دانشی که جهان را روشن کرده و ملل عالم در پرتو ان به کجاها که نرسیدهاند آخر چرا فقط ما از نعمت آن محروم باشیم ؟
گویش هزاره لهجهای از زبان فارسی ( دری ) میباشد نجیب مایل هروی در باره خصوصیات این لهجه مینویسد (( گونه فارسی هزاره از اصیل ترین و کهن ترین خصیصه مربوط به زبان فارسی بر خوردار است . بطوریکه خصیصههای معمول در گونههای زبان فارسی سده چهارم و پنجم را دارا میباشد .
از مردم هزاره یک سلسله بنام (( ارغونیه هزارجات )) در افغانستان حکومت کردهاند که من در موقعش از انها سخن خواهم گفت تاریخ هزاره را به سه دوره میتوان تقسیم کرد دوران اقتدار و عظمت و ابهت که از آغاز تاریخشان تا قرن دوازه هجری ( تا زمان هوتکیان و سدوزاییها ) طول کشید است . دوران متوسط و بین ا لبین که در این دوارن هزارهها از حیث قدرت فرهنگ و اقتصاد مساوی با سایر اقوام بوده و این دوره تا ظهور عبد ا لرحمن به بعد شرو ع میشود . هزارهها در زمان عبدا لرحمن دو ثلث از جمعیت و سر زمین خود را از دست دادند . فرهنگ صنعت و ثروت شان غارت شد از همه بد تر روحیه خود ار از دست دادند و دیگر هرگز نتوانستند که ا ز زیر بار ان همه ظلم و ستم قد راست کنند .
منبع : پژوهشی در تاریخ هزارهها نوشته : کاظم یزدانی افغانستان در پنج قرن اخیر نوشته :میر محمد صدیق فرهنگ تاریخ افغانستان بعداز اسلام نوشته : عبدالحی حبیبی . و........