بحث تصویر:Ghatname.jpg

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

تصویر اثری منتج از عکس‌هایی دارای حق تکثیر (یا حداقل با حق تکثیری نامعلوم) است. بنابراین نمی‌توان اجازهٔ استفاده از آن را تحت مجوز گنو داد. به‌آفرید ۰۸:۰۸, ۱۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)

تصویر یک عکس است که عکس‌بردارش تصمیم گرفته آن را تحت مجوز گنو منتشر کند؛ اسکن از جلد کتاب که نیست. مطمئنید در این موارد هم حق تکثیر نامشخص است؟! Raamin ب ۱۷:۴۰, ۱۹ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
اثر منتج است و از آن استفادهٔ در همان مورد انتاج شده‌است. درواقع اصلاً مشکل حق تکثیر دارد. مثل این است که یکی بیاید عکس همهٔ پوسترها را کنار هم بگذارد و یک پستر جدید درست کند. باز هم اثر منتج است.: منتها من زدم «نامعلوم» چون فکر کردم جناب عزیزی می‌رود از ناشر اجازهٔ چاپ جلد کتاب را می‌گیرد و خلاصه کمی فرصت دادم. به‌آفرید ۰۹:۴۱, ۲۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
فکر کنم دقیقاً متوجه منظورم نشدید و سیب رو با گلابی مقایسه کردید! به‌نظرم این اقدام (عکس انداختن، طوری که کاملاً مشخص است کسی با دوربین عکس انداخته) در محدوده‌ٔ خاکستری قوانین قرار می‌گیرد، و ما لازم نیست کاسهٔ داغ‌تر از آش شویم؛ مگر این‌که شما من رو با مدرک قانع کنید که چنین کاری از لحاظ حقوق نشر مشکل دارد. (یعنی مثلاً چنین تصویری هم مشکل حق نشر دارد؟) Raamin ب ۱۹:۲۸, ۲۰ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
بنده برایتان مثال انتاج را زدم. حرف من این است که این سیب نوع دیگری از آن گلابی‌است. به‌آفرید ۱۱:۲۵, ۲۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
این را هم ببینید. به‌آفرید ۱۱:۲۹, ۲۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
این مورد و مورد بعدش را هم ببینید. به‌آفرید ۱۶:۲۹, ۲۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
قانع شدم. :) Raamin ب ۱۶:۳۵, ۲۳ مارس ۲۰۰۷ (UTC)
رامین عزیز از تلاش‌تان برای حفظ تصویر متشکرم اما متوجه نشدم چطور قانع شدید مثالی که خودتان آوردید چه می‌شود؟ از آدم زنده می‌شود عکس گرفت از جلد کتاب نه؟ از ساختمان و مجسمه و تابلوی نقاشی و... می‌شود عکس گرفت از جلد کتاب نه؟ عزيزی ۲۱:۴۴, ۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
آدم زنده را اثر خدا فرض می‌کنید؟ کتاب اثر است ولی آدم زنده طبق بندهایی که در قانون ذکر شده مورد حمایت قانون کپی‌رایت قرار نمی‌گیرد. آدم زنده را اثر خدا فرض می‌کنید؟ کتاب اثر است ولی آدم زنده طبق بندهایی که در قانون ذکر شده مورد حمایت قانون کپی‌رایت قرار نمی‌گیرد. از مجسمه و تابلوی نقاشی هم نمی‌توانید عکس بگیرید و با مجوزی مستقل منتشر کنید. حسام ۰۷:۵۱, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
همهٔ اینها ذکرش در قوانین رفته‌است. می‌توانید مطالعه کنید. به‌آفرید ۲۱:۴۸, ۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

رامین عزیز! اگر قرار است قوانین جمهوری اسلامی ایران را قبول کنیم و بگوییم طبق این قوانین استفاده منصفانه از جلد کتاب تعریف نشده است و مبهم است(که البته به‌نظر من چنین نیست و درک کسانی که تصور می‌کنند در این قوانین استفاده‌ی منصفانه از جلد کتاب تعریف نشده است نادرست است.) پس باید منتج بودن یا نبودن اثر و مقاله را هم در همین قوانین پی‌گیری کنید. در قانون ایران فقط در ماده‌ی نوزده در این مورد صحبت شده است که در آن‌جا هم آمده است: «ماده 19 . هر گونه تغيير يا تحريف در اثرهاي مورد حمايت اين قانون و نشر آن بدون اجازه پديد آورنده ممنوع است.» که مسلما عکس گرفتن از جلد کتاب شامل تغییر یا تخریب نمی‌شود. باید نشان داده شود که طبق کدام ماده‌ی قانونی در قوانین ایران عکس گرفتن از جلد چند کتاب یا چاپ‌های محتلف یک کتاب حق‌نشر را نقض می‌کند. نمی‌توان با تکیه بر قوانین آمریکا این کار را کرد مگر آن‌که یکسره قوانین آمریکا را ملاک بگیریم. عزيزی ۲۲:۳۴, ۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

وقتی برچسب گنو زده‌اید یعنی اجازهٔ تحریف و تغییر را هم داده‌اید. به‌آفرید ۲۲:۴۲, ۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

جناب به‌آفرید پس از این ماجرا و ماجرای قبلی من تصمیم گرفتم دیگر با شما وارد هیچ ‌گفت‌وگویی نشوم. این را هم نوشتم که پاسخ ندادنم حمل بر بی‌ادبی‌ نشود. به هر حال اگر مدیر دیگری مایل به پی‌گیری موضوع و گفت‌وگو در این باره بود خوش‌حال می‌شوم این بحث به سرانجام برسد. عزيزی ۲۳:۰۹, ۵ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

از نظر من در بهترین حالت کاری که شما کردید طبق قوانین ایران اثر مشترک محسوب می‌شود. اثر مشترک اثری است که با همکاری دو یا چند پدیدآورنده به وجود آمده باشد و کار یکایک آنها جدا و متمایز نباشد. حقوق ناشی از اثر مشرکت حقوق مشاع پدیدآورندگان است. (حقوق ادبی و هنری، شیرین عبادی. چاپ ۱۳۸۰. ص ۱۰۹) همچنین مدت حمایت قانون از اثر مشترک سی سال پس از فوت آخرین پدیدآورنده است. این جوابی هم که در بالا دادید اگر نمی‌دادید حمل بر بی‌ادبی نمی‌شد! حسام ۱۳:۱۸, ۶ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
شما یادتان می‌آید قبلا در این مورد گفت‌وگو کرده باشیم و نظر شما چه بوده است؟ ضمنا خیر اثر مشترک محسوب نمی‌شود چون اشتراک در پدید آوردن اثر باید با توافق تمام پدیدآورنده‌گان باشد. در ضمن فراموش نکنید ما داریم اثر را در عکس‌مان نقل می‌کنیم و این طبق ماده‌ی ۷ آزاد است. «نقل» چند جلد کتاب در تصویری مستقل ازآنان که آشکارا نقل مشخص باشد و به منظور «انتقاد و تقريط» باشد مصداق بارزیست برای ماده‌ی هفت. عزيزی ۰۶:۳۳, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
چرا سانسور می‌کنید؟ باید مقاصدش هم آموزشی و ... باشد. باید استفادهٔ تجاری از تصاویر ویکی‌پدیا آزاد باشد. شما حتی منصفانه منتشر نمی‌کنید بلکه جی‌اف‌دی‌ال منتشر می‌کنید بدون اینکه مجوزی از پدیدآورندهٔ اصلی داشته باشید. در قوانین امریکا استفادهٔ منصفانه مختص مقاصد آموزشی (و...) نیست ولی در قوانین ایران هست. در ضمن کجا گفته شده اشتراک در پدیدآوردن اثر باید با توافق پدیدآورندگان باشد؟ باید همکاری باشد و آثار هم غیرقابل تمایز. ممکن است همکاری یکطرفه باشد! نمی‌توانید با تفسیر و تعریف همکاری قانون را دور بزنید. در ضمن برای همین گفتم در بهترین حالت. بهترین حالت اینست که پدیدآورندهٔ اصلی به عنوان دوست شما همانجا بوده و پایهٔ دوربین شما را هم تنظیم کرده! بهترین حالتش اینست که اثر مشترک محسوب شود در غیراینصورت نقض حق تکثیر توسط شما است. حسام ۰۶:۵۸, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
در ضمن اگر شما از اثری منصفانه استفاده کنید و آن را بازپخش کنید مجوز شما بر روی اثر تقدم نمیابد. انگار شما در لابه‌لای کتابتان به قصد نقد از اشعار شاملو استفاده کنید کتاب هم جی‌اف‌دی‌ال منتشر کنید. سپس نسخه‌ای تجاری از کتاب منتشر کنید و مطالب دیگر به جز اشعار را حذف کنید! یعنی در دو مرحله کپی‌رایت اشعار شاملو را دور زده‌اید؟ یا اینکه حداکثر مجوز خودتان را می‌توانید نادیده بگیرید؟‌ اینکار تنها تعداد دارندگان حقوق مادی را افزایش می‌دهد ولی حقوق را منتقل نمی‌کند. حسام ۰۷:۱۱, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
این «چرا سانسور می‌کنید؟» خیلی جالب است. اگر من به کسی گفته بودم الان یا دست‌رسی‌ام قطع شده بود یا هشدار دریافت می‌کردم که به دیگران برچسب سانسورچی بودن نزنید! چه چیز را سانسور کرده‌‌ام؟ قبلا نص صریح این قانون را آورده‌ام و در موردش گفت‌وگو هم کردیم که هست می‌توانید بروید ببینید. ضمنا حافظه من به دلیل کهولت سن مغشوش است شما که از جوانی حافظه بهره‌مندید یادتان می‌آید که یک‌بار گفتید شروین در مقاله‌یی چند جلد کتاب را گذاشته است و عکس گرفته است و توصیه کردید من نیز چنین کنم؟ ضمنا یادتان می‌آید در بحثی با دوست دیگری که نمی‌خواهم نام‌اش را ببرم شما گفتید: عکس داستان‌اش با متن در ویکی ‌فرق دارد و استفاده از عکس‌ها به‌جز مورد استفاده در ویکی به عهده‌ی استفاده کننده ثانوی است. ضمنا یادتان می‌آید چند ماه پیش قرار بود پیش وکیل بروید برای این موضوع و من گفتم هر وقت بفرمایید من هم حاضر هستم در خدمت‌تان باشم. در هم‌کاری در پدید‌آمدن یک اثر مسلما اجازه پدیدآورنده‌ی اول شرط است. وگرنه هر کس می‌توانست اثر دیگری را بردارد و تغییر دهد و اثر جدید به‌وجود آورد که این مخالف ماده‌ی ۱۹ است. ضمنا متوجه ربط بقیه استدلال‌های شما با حرف‌های خود نشدم. به هر حال انتظار دارم مدیران ویکی‌پدیای فارسی بیشتر از کاربری مانند من دل‌شان به حال ویکی‌ بسوزد و سعی در حال این مشکل (که البته مشکلی نیست و به دلیل تفسیر غلط بعضی از مدیران ویکی‌پدیای فارسی به‌وجود آمده است). بردارند. عزيزی ۱۰:۳۱, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
من هیچوقت نگفته‌ام که چندتا جلد کتاب کنار هم بگذارید و عکس بگیرید و در مقاله استفاده کنید. کار شروین هم من نمی‌دانم چه بوده است. عکس داستانش فرق دارد و می‌تواند استفادهٔ منصفانه را شامل باشد تا جاییکه آن استفادهٔ‌منصفانه به مقاصد تجاری هم مجاز باشد که در قانون ما چنین نیست. تقریباً‌یک یا دو سال پیش کلیهٔ عکسهایی که استفادهٔ تجاری آنها غیرمجاز بود برچسب حذف در ویکی‌پدیای انگلیسی خوردند. در مورد وکیل هم فکر کردم آن کسی که می‌شناختم بیشتر مایهٔ دردسر شود تا اینکه مشکل ما را حل کند. اگر شما وکیل متخصص سراغ دارید من در خدمتم. در مورد بحث جاری هم فکر کنم قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان شمارهٔ ۷ مادهٔ ۵ از فصل دو مشکل شما را حل کند. حسام ۱۲:۳۰, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
مادهٔ ۵‐ پدید آورنده اثرهای مورد حمایت این قانون می‌تواند استفاده از حقوق مادی خود را در کلیه موارد و از جمله موارد زیر به غیر واگذار کند.
۷‐ به کار بردن اثر در فراهم کردن یا پدید آورندن اثرهای دیگری که در ماده دوم این قانون درج شده است.
استفاده از ماده‌ی ۵ سالبه‌ی به انتفاء موضوع است. چون من این روش عکس گرفتن از کتاب‌ها را برای گذشتن از سد ممنوعیت انتشار جلد کتاب به‌کار بردم برای این که اکراه دارم که برای این کار از ناشران مجوز بگیرم و این کار را زیاد مناسب نمی‌دانم. اما در مورد صحبت با وکیل، با چند وکیل مختلف از جمله مشاوران حقوقی چند نشریه و مدیر صفحه‌ی کتاب یکی از مشهورترین روزنامه‌های سال‌های اخیر گفت‌وگو کردم تمام آن‌ها به‌اتفاق گفتند موضوع استفاده از تصویر جلد کتاب اگر در قانون هم صراحت نداشته باشد چون جزو عرف رایج است و تاکنون هیچ دعوی حقوقی برای‌اش طرح نشده است موضوعی که درگیرش باشند نیست و این اولین بار است که اصولا در این مورد چیزی می‌شنود. به هر حال تصور من این است که این مشکل توسط جیمی ولز به وجود آمده است. چون ایران به کپی‌رایت جهانی نپیوسته است قانونا نیازی به رعایت قوانین کپی‌رایت در ایران ندارد و اگر ایران ‌بخواهد بپیوندد حتما قانون روشن‌تری در این زمینه تدوین خواهد شد. من سعی می‌کنم با ارسال ایمیل برای جیمی ولز موضوع را پی‌گیری کنم چون اصولا توصیه ایشان به نقض نکردن کپی‌رایت ایران توصیه غیرقانونی است و به حقوق شهروندان آمریکایی زیان وارد می‌کند. به هر حال من از حل این مشکل توسط مدیریت ویکی‌پدیای فارسی ناامید شده‌ام و تلاش‌های‌ام در این چند ماه نه پاسخ مناسب گرفته است و نه به نتیجه رسیده است به همین دلیل سعی دارم از طریق جیمی ولز موضوع را پی‌گیری کنم. با سپاس عزيزی ۲۱:۱۱, ۷ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
ویکی‌پدیای فارسی که مخاطبینش عمدتاً در ایران و افغانستان هستند حتماً باید به قوانین حق تکثیر کشورهای ایران و افغانستان احترام بگذارد. آن فتوا (!) برای ویکی‌پدیای انگلیسی بود. قوانین فلوریدا نیز چون سرورها در آنجا هستند باید در نظر گرفته شود. در ضمن خیلی از پروژه‌ها به طور کل استفادهٔ منصفانه را منتفی دانسته‌اند. اگر فکر می‌کنید جیمبو ولز در کار پروژه‌های دیگر دخالت خواهد کرد سخت در اشتباهید. حسام ۱۸:۲۷, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
جالب است! تا حال شما می‌گفتید که به دلیل دستور جیمی ولز مجبور هستید قوانین کپی رایت را رعایت کنند. وگرنه این حرف که چون «مخاطبین ویکی‌پدیا عمدتاً در ایران و افغانستان هستند حتماً باید به قوانین حق تکثیر کشورهای ایران و افغانستان احترام بگذارد.» نه منطقی است نه وجاهت قانونی دارد. اگر باید قوانین جمهوری اسلامی ایران محترم و درنظر گرفته شود پس چرا فقط قوانین حق تکثیر چرا سایر قوانین را اجرا نمی‌کنید؟ می‌خواهید برای‌تان قوانین مربوط به سایت‌های ایرانی را فهرست کنم تا ببینید ایرانی کردن ویکی‌پدیای فارسی چه معنای دارد؟ نحوه‌ی برخورد با کشورهایی که عضو کپی‌رایت جهانی هستند و کشورهایی که عضو کپی‌رایت جهانی نیستند متفاوت است. قبلا این موضوع را کاملا نشان دادم و شما(یادم نیست کدام‌تان شاید خود شما) گفتید جیمبو گفته باید قوانین کپی رایت ایران رعایت شود حالا حرف دیگری می‌زنید. مهم نیست به نظر من ادامه‌ی این بحث ما را به جای باریکی می‌کشاند و موجودیت کل ویکی‌پدیای فارسی را زیر سوآل می‌برد. پس در این دایره‌ی قفقازی برای حفظ جان کودک از حق خود می‌گذرم، بگذار ویکی‌پدیای فارسی باشد هر چند به دلیل اصرار چند مدیر که امکان حذف دارند نتوانیم مقالات کاملی ارائه دهیم. عزيزی ۲۱:۱۶, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
بله جالب است! حسام ۲۱:۱۹, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
به‌زودی جالب‌تر هم خواهد شد! عزيزی ۲۱:۲۴, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

من تا حالا خودم رو زیاد درگیر این بحث بخصوص نکردم. ولی چند جمله هم از من: واقعاً متوجه نمی‌شوم؛ این اصرار شدید به بودن تصویر جلد کتاب در مقاله به چه علت است؟ آیا مقالات ویکی‌پدیای آلمانی و فرانسوی به فرض به‌خاطر استفاده‌نکردن از این‌طور تصاویر ناقص و کم‌اررشند؟! Raamin ب ۲۱:۲۶, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)

رامین عزیز! تصویر جلد کتاب بخش مهمی از معرفی کتاب است و مسلما نقشی موثرتری از چهره‌ی اشخاص در زنده‌گی‌نامه‌ها دارد. ویکی‌پدیا سعی دارد به‌صورت ملتی‌مدیا ظاهر شود و از عکس و صدا و فیلم و... برای ارتباطی موثرتر بهره بگیرد. اما تعجب می‌کنم چرا از این همه پی‌گیری برای حذف تصاویر متعجب نمی‌شوید؟ چرا در صورتی که تمام سایت‌ها، روزنامه‌ها و مجلات و... دولتی و خصوصی از تصویر جلد کتاب برای معرفی کتاب استفاده می‌کنند فقط و فقط ویکی‌پدیای فارسی که تازه ایرانی هم نیست باید جلوی انتشار تصویر جلد کتاب را بگیرد کاری که عملا زیان آن را طراحان جلد کتاب می‌برند که در اینجا به بهانه‌ی دفاع از حقوق‌شان جلوی انتشار کارشان برای نقد و معرفی گرفته می‌شود. ‍عزيزی ۲۱:۳۷, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
فکر نکنم این دقیقاً پاسخ به پرسش اصلیم بوده‌باشد (منظورم در مورد ویکی‌های دیگر است). به‌هر حال به‌نظر من استفاده از این‌طور تصاویر با توجه به وضعیت نامشخص حق نشرشان (که از نظر من هم وضعیتشان نامشخص است -البته از نظر شما مشخص است-) در ویکی‌پدیا شایسته نیست. Raamin ب ۲۱:۵۴, ۸ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)
تصور می‌کنم پاسخ را دادم. من توضیح دادم چرا «نقل» جلد کتاب در معرفی آن مهم است. حالا اگر ویکی‌های دیگر این کار را نمی‌کنند دلیل نمی‌شود که منطق مفید بودن آوردن تصویر جلد کتاب در معرفی کتاب‌ها مخدوش شود.ضمنا شایسته‌گی هم‌واره عملی نفی‌یی نیست در بسیاری از موارد اثباتی است. یعنی همیشه این‌گونه نیست که انجام دادن عملی ناشایست باشد بعضی وقت‌ها انجام ندادن عملی ناشایست است و در این مورد به‌نظر من شایسته نیست که ویکی‌پدیای فارسی وقتی هیچ منع قانونی وجود ندارد از امکان مفیدی بی‌بهره بماند. عزيزی ۰۵:۰۳, ۹ آوریل ۲۰۰۷ (UTC)