سیستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

فهرست مندرجات

[ویرایش] سيستان

سیستان و بلوچستان استانی در جنوب شرقی ایران است. زاهدان مركز استان و در شمال این استان قراردارد. سيستان درخاور ايران ودر شمال استان سيستان وبلوچستان در دشت پست وهمواری در30درجه و18 دقيقه تا31 درجه و20دقيقه پهنای شمالی و61 درجه و10 دقيقه تا61 درجه و50 دقيقه در ازای شرقی ، نسبت به نيم روز گرينويچ قرار دارد. ازشمال به استان خراسان جنوبی ،از جنوب به دریای عمان واز شرق به كشور افغانستان و ازغرب به كوير كرمان محدود است. سيستان جلگه ای است كه شاهرگ حياتی آن رودخانه معروف هيرمند است كه از كوههاي بابا يغما در جنوب سلسله جبال هندوكش سرچشمه وبعد ازطی صدها فرسنگ در محل جاريكه به مرز ايران مي رسد وپس ازمشروب كردن جلگه سيستان ،مازاد آن وارد درياچه هامون شده وسرريز آن از طريق رودخانه شيله(شيلا- شلاق) وارد گودزره در مرز پاكستان و افغانستان می شود. رودخانه هيرمند در سيستان بارها تغيير مسير داده ودلتای جديدی ايجاد كرده است به همين دليل هم در گوشه وكنار اين منطقه آثارحيات انسانی وخرابه های باقی مانده ديده می شود كه يا توسط سيلاب ويا تغيير مسير آب متروك ومردم، آنجا را ترك گفته اند.قديمی ترين مكان سكونتی انسان را در شهر سوخته وتعبيرديگر كاخ گلشن زرنگار در كنار جاده زابل،زاهدان مشاهده می كنيم.

[ویرایش] پيشينه تاريخی

با ورود اخرين دسته از آريايها در حدود سال 128ق- م كه سكه ناميده می شدند از شمال افغانستان به طرف جنوب يعنی قندهار و سپس به طرف غرب راه پيمودند تا به ايالت زرنك و كناره های درياچه زره رسيدند و نام زرنك به واسطه ورود سكاها به سكستان تبديل گرديد و عربها سجستان می گغتند و بالاخره به سيستان تغيير نام يافت.كه امروزه به همين نام خوانده و شناخته می شود. گرچه در قرن 19 توسط بريتانيا قسمتی از سيستان به وسيله ی عهد نامه پاريس از سيستان جدا گرديد،و درآن سوی مرز ماند،اما فرهنگ مردم ،آداب و رسوم،زبان ادبيات آنها همچنان پايدار و پا برجا و يكسان است.


[ویرایش] ديدنی ها

بقايای آتشكده كركوه ، تخت عدالت ، كوه خواجه ، زاهدان كهنه ، قلعه سام ، سه كوهه و شهر سوخته از جاهای ديدنی سيستان می باشد.


[ویرایش] شناسه

مردم سيستان از نژاد آريايی و زبانشان فارسی و با گويش زابلی(زاولی) است،اكثريت شيعه اثني عشری و دارای افتخارات در اين مورد و خصوصا دوران بنی اميه به علت سب نكردن امام علی (ع) هستند. زندگی اكثريت مردم كشاورزی و دامداری می باشد. تاريخ ايران به نام سيستان افتخار مي كند،هر گاه از سيستان نامی به ميان آمده،سلحشوری،شجاعت، مهمان نوازی،مرزداری،اعتقاد،قناعت ووفای اين مردم به نظرآمده است، بی دليل نيست كه فردوسی متون،داستانها و قصه های تاريخی شاهنامه خود را از سرزمين نيمروز (سيستان) انتخاب و قهرمانان آن رااز اين خطه انتخاب نموده است. اگر همت والای مردانی چون يعغوب ليث صفاری نبود كه وقتی در برابرش مدح به زبان عربی مي خواندند،بر آشفت و گفت(چيزی كه من اندر نيابم چرا بايد گفت)چه بسا كه امروزاثری از زبان فارسی نبود0