بادباوری در هرمزگان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مردم جنوب و جنوب شرقی ایران, به ویژه مردم بندرها و جزایر خلیج فارس و هرمزگان، ارواح و اجنّه‏‏‎‍ را به صورت باد می‌‌پندارند و معتقدند که باد در درون پیکر آدمیزادگان می‌رود و آنان را تسخیر و گرفتار و به اصطلاح «بادزده» و «هوایی» می‌کند و او را به گونه اسب و مُر‏کَب خود درمی آورد. بادها را به چند نوع و دسته و از لحاظ جنسیت به نرینه و مادینه رده‌بندی می‌کنند و برای هریک ویژگی‌ها و کردارهایی برمی شمارند. یکی از ویژگیهای شیوه اندیشه ایرانی، دوگانه‌باوری و تقسیم بندیِ دوگانة جهان، و هرآنچه در آن هست, به دو نمود فروغ و تاریکی و یا نیک و بد است. براساس این اندیشه, ایرانیان از دیرباز به دو گونه وُیو(vayu) (باد) با شخصیتی واحد, لیکن با سیما و گوهری متفاوت از یکدیگر, باور داشتند. بادی را ایزدِ سودرسان و باد دیگر را دیوی زیان کار می‌‌انگاشتند. دیو، بادی هراس انگیز, بی رحم و آسیب رسان بود و با تباهی و مرگ، هم ذات و همراه بود و کسی را از او گریز نبود.

در فرهنگ اسلامی, باد را مشابه جنّ و همچون او موجودی هوایی انگاشته و به دو گروه اجبار و اشرار یا مؤمن و کافر طبقه بندی کرده اند. مثلاً, مجلسی باد را کنایه از جنّ گرفته و آن را «باد – ‍جنّ» می‌‌نامد و بیماری ریح‏‎ُ الصِبًیان یا باد‏‎ِ کودکان را در اثر باد – جنّ می‌‌داند.

در برخی از جامعه‌های مسلمان جهان, از جمله ایران, میان جن-بادها و گروه بندی هایِ اجتماعیِ درون جامعه، پیوند و همبستگی وجود دارد. برای نمونه جامعه‌های افریقایی که بر بنیاد گروه‌های دودمانی سازمان یافته اند, هر گروه از بادها را اعضای یکی از دودمان‌ها و یا وابسته به آن می‌‌دانند. در میان مردم ساحل نشین جنوب ایران, باد – جن‌ها بیشتر در میان قشرها و لایه‌های پایین و فقیر جامعه عمل می‌کنند و برخی از بادها, مانند باد مشایخ با گروه‌های اجتماعیِ معینی، پیوند معنوی و روحانی دارند.

در میان مردم، باورداشت‌های مربوط به طبیعت و اسباب بروز بادزدگی (حالت بیمارگونة ناشی از تسخیر باد) و راه‌های چاره جویی و درمان بادزدگیِ یک نظام اجتماعی و فرهنگیِ مجرد پیوسته و وابسته به یکدیگر را پدید آورده است.

شیوة جن – بادزُدایی در میان جامعه‌های معتقد به این نوع جن– بادها عموماً به دو روش پایا و گشتاری انجام می‌گیرد. در درمان به روش پایا, شخص مسخّرِ جن باد, بیماری اش بهبود می‌‌یابد و به حالت عادی و مطلوب پیشین بازمی گردد. در صورتی که در درمان به شیوه گشتاری, دگرگونیِ ژرفی در شخصیت و حالات بیمار رخ می‌‌دهد و هویت او به کلی تغییر می‌کند. بیمار در هویت جدید با روح یا باد تسخیر کننده اش پیوند می‌‌خورد و از این پس به گروهی می‌‌پیوندد که دارای هویت اجتماعی ویژه و کیشی خاص در جامعه است.

[ویرایش] برگرفته از

نوشتار: هویت سازیِ اجتماعی از راه بادزُداییِ گشتاری، علی بلوکباشی - عضو شورای عالی دانش‌نامه بزرگ اسلامی