کاربر:Eagoob

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

شماره سوره 1 نام سوره فاتحه تعداد آيات 7 مکي به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى. به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى. « 1» همه ستايش ها، ويژه خدا ، مالك و مربّى جهانيان است . « 2» رحمتش بى اندازه و مهربانى اش هميشگى است . « 3» مالك و فرمانرواى روز پاداش و كيفر است . « 4» [ پروردگارا ! ] تنها تو را مي پرستيم وتنها از تو كمك مي خواهيم . « 5» ما را به راهِ راست راهنمايى كن . « 6» راه كسانى [ چون پيامبران ، صدّيقان ، شهيدان و صالحان كه به خاطر لياقتشان ] به آنان نعمتِ [ ايمان ، عمل شايسته و اخلاق حسنه] عطاكردى ، هم آنان كه نه مورد خشم تواند و نه گمراه اند . « 7» «1»

شماره سوره 2 نام سوره بقره تعداد آيات 286 مدني به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى. الم « 1» در [ وحى بودن و حقّانيّت ] اين كتابِ [ با عظمت ]هيچ شكى نيست ; سراسرش براى پرهيزكارانْ هدايت است . « 2» آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مي دارند و از آنچه به آنان روزى داده ايم ، انفاق مي كنند . « 3» و آنان كه به آنچه به سوى تو و به آنچه پيش از تو نازل شده ، مؤمن هستند و به آخرت يقين دارند . « 4» آنانند كه از سوى پروردگارشان بر [ راهِ ] هدايت اند و آنانند كه رستگارند . « 5»بى ترديد براى كسانى كه [ به خدا و آياتش ] كافرند مساوى است چه [ از عذاب ] بيمشان دهى يا بيمشان ندهى ، ايمان نمي آورند . « 6» خدا [ به كيفر كفرشان ] بر دل ها و گوش هايشان مُهرِ[ تيره بختى ] نهاده ، و بر چشم هايشان پرده اى [ از تاريكى است كه فروغ هدايت را نمي بينند ] ، و براى آنان عذابى بزرگ است . « 7» و گروهى از مردم [ كه اهل نفاق اند ] مي گويند : ما به خدا و روز قيامت ايمان آورديم ، در حالى كه آنان مؤمن نيستند . « 8» [ به گمان باطلشان ] مي خواهند خدا و اهل ايمان را فريب دهند ، در حالى كه جز خودشان را فريب نمي دهند ، ولى [ اين حقيقت را ] درك نمي كنند . « 9» در دلِ آنان بيمارىِ [ سختى از نفاق ] است ، پس خدا به كيفرِ نفاقشان بر بيماريشان افزود ، و براى آنان در برابر آنچه همواره دروغ مي گفتند ، عذابى دردناك است . « 10» چون به آنان گويند : در زمين فساد نكنيد ، مي گويند : فقط ما اصلاح گريم ! « 11» آگاه باشيد ! يقيناً خود آنان فسادگرند ، ولى درك نمي كنند . « 12» چون به آنان گويند : ايمان آوريد چنان كه ديگر مردم ايمان آوردند مي گويند : آيا ما هم مانند سبك مغزان ايمان آوريم ؟ ! آگاه باشيد ! قطعاً اينان خود سبك مغزند ، ولى [ از شدت كوردلى به اين حقيقت ] آگاه نيستند . « 13» و هنگامي كه با اهل ايمان ديدار كنند ، گويند : ما ايمان آورديم و چون با شيطان هايشان [ كه سرانِ شرك و كفرند ] خلوت گزينند ، گويند : بدون شك ما با شماييم ، جز اين نيست كه ما [ با تظاهر به ايمان ] آنان را مسخره مي كنيم . « 14» خدا آنان را [ به كيفر اين كار منافقانه در دنيا و آخرت ] عذاب خواهد كرد ، و آنان را در سركشى وتجاوزشان مهلت مي دهد [ تا در گمراهى شان ] سرگردان وحيران بمانند . « 15» آنان كسانى هستند كه گمراهى را به جاى هدايت خريدند ، پس تجارتشان سود نكرد و از راه يافتگان [ به سوى حق ] نبودند . « 16سرگذشت آنان مانند كسانى است كه [ در شب بسيار تاريك بيابان ] آتشى افروختند [ تا در پرتو آن خود را از خطر نجات دهند ] ، چون آتش پيرامونشان را روشن ساخت ، خدا [ به وسيله توفانى سهمگين ] نورشان را خاموش كرد و آنان را در تاريكى هايى كه مطلقاً نمي ديدند واگذاشت. « 17» كر و لال و كورند، به اين سبب آنان [ از گمراهى و ضلالت به سوى هدايت و حقيقت ] بازنمي گردند . « 18» يا [ سرگذشت آنان ]سرگذشتِ [ دچار شدگان به ] رگبارى شديد از آسمان است كه در آن تاريكى ها و رعد و برقى است ، [ آنان ] انگشتانشان را از [ صداىِ هولناكِ ] صاعقه ها به خاطر بيم مرگ در گوش هايشان مي گذارند [ در حالى كه راه گريزى از مرگ براى آنان نيست ] و خدا به كافرانْ احاطه [ همه جانبه ] دارد . « 19» نزديك است كه آن برقِ [ بسيار رخشنده ، روشنىِ ] چشم هاى آنان را بربايد ; زمانى كه آنان را روشنى دهد ، در آن روشنى راه مي روند و چون محيط را بر آنان تاريك كند ، مي ايستند و اگر خدا مي خواست [ شنوايىِ ] گوش و [ بينايىِ ] چشم آنان را نابود مي كرد ; زيرا خدا بر هر كارى تواناست . « 20» اى مردم ! پروردگارتان را كه شما و پيشينيان شما را آفريده است ، بپرستيد تا [ با پرستيدن او ] پروا پيشه شويد . « 21» آن پروردگارى كه زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را سقفى برافراشته قرار داد و از آسمان ، آبى [ مانند برف و باران ] نازل كرد و به وسيله آن از ميوه هاى گوناگون ، رزق و روزى براى شما بيرون آورد ; پس براى خدا شريكان و همتايانى قرار ندهيد در حالى كه مي دانيد [ براى خدا در آفريدن و روزى دادن ، شريك و همتايى وجود ندارد ] . « 22» و اگر در آنچه ما بر بنده خود ] محمّد (صلى الله عليه وآله) ] نازل كرده ايم ، شك داريد [ كه وحى الهى است يا ساخته بشر ] پس سوره اى مانند آن رابياوريد ، و [ براى اين كار ] غير از خدا ، شاهدان و گواهان خود را [ از فُصحا و بُلغاى بزرگ عو كسانى را كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته [ چون عبادت حق و خدمت به خلق ] انجام داده اند ، مژده ده كه بهشت هايى ويژه آنان است كه از زيرِ [ درختانِ ] آن نهرها جارى است ; هرگاه از آن بهشت ها ميوه اى آماده به آنان دهند ، گويند : اين همان است كه از پيشْ روزىِ ما نمودند ، و از ميوه هاى گوناگون كه [ در طعم و گوارايى و زيبايى ] شبيهِ هم است ، نزد آنان آورند ; در آنجا براى ايشان همسرانى پاكيزه [ از هر آلودگى ] است ; و در آن بهشت ها جاودانه اند . « 25» بى ترديد خدا [ براى فهماندن مطلبى به مردم ] از اينكه به پشه و فراتر از آن [ در كوچكى ] مَثَل بزند ، شرم نمي كند ; اما اهل ايمان آگاهند كه آن مثل از سوى پروردگارشان درست و حق است و اما كافران مي گويند : خدا از اين مثل چه اراده كرده است ؟ ! خدا بسيارى را به آن مثل [ به خاطر عدم دقت و مطالعه ] گمراه مي كند ، و بسيارى را به آن مثل [ به سبب درك صحيح ] هدايت مي نمايد; و جز فاسقان را به آن گمراه نمي كند. « 26» آنان كسانى هستند كه پيمان خدا را [ كه توحيد و وحى و نبوت است ] پس از استوارى اش [ با دلايل عقلى و علمي و براهين منطقى با عدم وفاى به آن ]مي شكنند و آنچه را خدا پيوند خوردن به آن را فرمان داده است [ مانند پيوند با پيامبران و كتابهاى آسمانى و اهل بيت طاهرين و خويشان ] قطع مي نمايند و در زمين تباهى و فساد بر پا مي كنند ، آنانند كه زيانكارند . « 27» چگونه به خدا كفر مي ورزيد در حالى كه [ پيش از دميده شدن روح به كالبدتان تركيبى از عناصر ] مرده بوديد ، پس شما را حيات بخشيد ، سپس شما را مي ميراند ، آن گاه دوباره زنده مي كند ، سپس به سوى او بازگردانده مي شويد . « 28» اوست كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد ، سپس آفرينش آسمان را [ كه به صورت ماده اى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [ همراه با نظامي استوار] درست و نيكو قرار داد ; و او [ به قوانين و محاسباتِ ] همه چيز داناست . « 29»

[ویرایش] متن عنوان

رب به يارى ] فرا خوانيد ، اگر [ در گفتار خود كه اين قرآن ساخته بشر است نه وحى الهى [ راستگوييد . « 23» و اگر اين كار را انجام نداديد ـ كه هرگز نمي توانيد انجام دهيد ـ بنابراين از آتشى كه هيزمش مردم و سنگ هايند ، بپرهيزيد ; آتشى كه براى كافران آماده شده است . « 24»