مرمت
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مرمت : - واژهای است کلی، مشخص، مداخلههای فنی ـ عملیکه به منظور تضمین تدام زمانی یك اثر هنری صورت میگیرند.
- مرمت آن لحظه شناسائی یك اثر از لحاظ تركیب فیزیكی و تاریخی، هنری، بمنظور انتقال به آینده را تشكیل میدهد ... روندی انتقادی و سپس اقدام خلاقانه، یكی به عنوان جدایی ناپذیر از دیگری.
- مرمت عبارت از لحظه شناسایی یك اثر از نظر تركیب فیزیكی و تاریخی و هنری، به منظور انتقال به آینده.
انواع مرمت: 1- مرمت علمی و آركئولوژیك (با مطالعه و تأمل انجام گرفته و بسیار ساده میباشد. محكمکردن بناها، سواركردن الملنهای جدا شده اثر، حفاری بناهای دورانکلاسیك بخصوص یونان و روم، عملكرد بنا عوض میشود).
2- مرمت آرتیستیك و یا هنری (مرمتگر اجازه خلق و ابداع دارد. قسمتهای از بین رفته با روحیات جدید مرمتگر ترمیم میشود، بناهای دوران گوتیك و رنسانس، بناها یا دارای عملكرد هستند و یا اینكه ما برای ادامه حیات بنا باید به آنها عمكرد بدهیم).
روشهای مختلف باززندهسازی: 1- مرمت یا باززندهسازی حفاظتی: حفاظت و تعمیرکلیت بنا ـ بیشتر در زمان مطالعه بنا انجام میگیرد
2- باززندهسازی سبكی، آناستیلوز: جایگذاری مجدد تكهها و عناصر پس از بررسی دقیق سبك، بطوریکه آخرین تركیب آنها بیشترین شباهت را به اولین صورت داشته باشد ـ در این سبك مجاز به ساخت فقط عنصر اتصال دهنده هستیم.
3- پاك سازی سبكی: برداشتن الحاقات نامناسب بناکه اصالت بنا را زیر سؤال برده است.
4- مرمت تكمیلی: بازسازی بخشهای از دست رفته بنا به منظور بازگرداندن آن به محیط و زندگی شهری و عمومیکه مرتبط با نظریه و فلسفهای خاص باشد.
مرمت در قرون وسطی (قرن 5 الی14) :
1- بازسازی از نظر شكل و فرم 2- توجهی به اصول زیباشناسی و مسائل باستان شناسی نمیشد.
مرمت در دوره رنسانس (قرن 14 الی 16): 1- استفاده از اثر به صورت مدل 2- دستكاری در بنا امری عادی بود (افزدون و یا تكمیل قسمتی) 3- اصل زیبایی مد نظر معمار بوده 4-معماران این دوره عقیده داشتند بنای تاریخی را آنچنانکه می بایست باشد (و به عللی ناقص مانده) باید تكمیل نمود.
مرمت در دوره باروك : اهمیت به بخش مرمت شده بصورتیکه اصل اثر در درجه دوم اهمیت قرار میگرفت. در این دوره اختیارات زیر را برای مرمتکننده داده بودند: 1- خلق اثر جدید بخاطر بهرهگیری از خصوصیات معماری زمان مرمت 2- تكمیل اثر هنری با استدلال: ممكن است روزی چنین بوده باشد. 3- استفاده ازکارهای هنری جدا شده از اثر بصورت عامل تزئینی یا دكور.
مرمت در دوران انقلاب صنعتی: هنرهای سهگانه این دوران (معماری ـ نقاشی ـ مجسمهسازی) بخاطر اینكه به روی ماهیت اشیاء و تجربه گذشتگان بنیانگذاری شده اند بصورت یك طبیعت ثانی در آمده اند.
سیستم معماریکلاسیك: خصوصیات لازمی راکه ماوراء محدودیتهای تاریخی قرار دارند در یكکار بخصوص متجلی میسازد.
در سال 1730م بررسی آثار ماقبل تاریخ در پاریس مورد بحث قرار گرفته شد.
در سال 1732م اولین موزه عمومی مجسمههای باستانی در رم در «كامین دولیو» افتتاح شد.
در سال 1739م مجموعه واتیكان در معرض دید عموم قرار گرفت.
در سال 1750م مجموعههای هنری در پاریس و لوكزامبورگ در معرض تماشای عموم قرار گرفت.
مكتب «هیستوریسیزم» را میتوان به عنوان لغو ضمنی فرهنگ رنسانس شناخت. یكی از نتایج مستقیم این مكتب تقسیم وظایف معمار است.
در این دوران به عكس قرون وسطیکه طرح از روی مدل اجرایی بوجود میآمد، اكنون اجرا میتواند خود را با طرح منطبق ساخته و از این راه به هماهنگی برسد.
مرمت در دوره نئوكلاسیسم و رومانتیسیسم: در دوره «نئوكلاسیسم» سعی میشودکه توجه هنرمند به دورهکلاسیك معطوف شده، ارزش حقیقی را فقط متعلق به این مكتب قلمداد نمایند. در صورتیكه در دوره «رومانتیسیسم»که دوره بعد از نئوكلاسیسم میباشد، برای هنریکه واقعاً ارزش هنری دارد، ارزش قائل میشوند.
طرح نمونههای مرمت در دوره «نئوكلاسیسم» مشكل است، زیرا یا اصلاًکار مرمت صورت نگرفته و یا مرمت آنچنان انجام شدهکه هیچ تفاوتی با اصل اثر ندارد و تمامی مراحل مطالعه و تحقیق توسط باستانشناسان صورت گرفته و برنامهریزی میشده است.
مرمت بناهایکلاسیك بخاطر اهمیت دادن به دورهکلاسیك چه برای فروش و چه برای حفظ آثار ـ در صورت نبود مداركکافی، مرمت حتا با حدس و گمان نیز انجام میشد.
- روش سلسله مراتب (Filologico): روش علمیکه در آنکار مرمت بیشتر به صنعت نزدیك شده تا به هنر وطی ان باستانشناسان با مطالعات علمی اثر را تكمیل میكردند و بیشتر توجهشان معطوف به فرهنگ بصری بوده است.
مرمت قابل قبول در این دوره: 1- مرمت از روی سبك شناسی (جوانیکازانوا) 2- رعایت سلسله مراتب (وینكلمن)
- ریشه تئوریها و نظریههای مرمت معماری را باید در نیمه دوم قرن 18 جستجوکرد.