سید جعفر پیشه‌وری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

 در بی‌طرفی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد.
لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید.


سید جعفر پیشه‌وری فعال سیاسی و روزنامه‌نگار ایرانی و رهبر فرقه دموکرات آذربایجان و دولت ملی آذربایجان.


فهرست مندرجات

[ویرایش] زندگینامه

در سال 1272 خورشیدی سید جعفر پیشه وری با نام اصلی پرویز جواد زاده خلخالی در روستای زاویه خلخال متولد شد

[ویرایش] عضو ۵۳ نفر

پیشه‌وری وقتی در زندان قصر رضاشاه زندانی بود عده‌ای از کمونیستهای جوان را دستگیر کرده و به آنجا منتقل کردند. این گروه جدید به ۵۳ نفر مشهور شدند. گاهی پیشه وری را جزو این گروه محسوب می‌کنند ولی از نظر سابقه مبارزاتی پیشه‌وری پیشکسوت گروه ۵۳ نفر محسوب می‌‌شد. زمان رضا شاه به مدت طولانی(حدود بیش از ۱۰ سال) تحت محکومیت سیاسی در زندان بود. اعضای این گروه بعد از تبعید رضا شاه آزاد شده و حزب توده را ایجاد نمودند.

[ویرایش] پیشه‌وری و حزب توده ایران

سید جعفر پیشه وری با افکار رهبران حزب توده و بخصوص آقای ارانی، بنیانگذار اصلی حزب و رهبر گروه ۵۳ نفره، که خود آذربایجانی بزرگ شده تهران بود آشنائی قبلی داشت. پیشه وری بشدت استدلال فکری رهبران حزب را در روزنامه آژیر که پس از خلاصی از حبس به نشر آن در تهران مشغول بود انتقاد می‌کرد. ایشان بر این باور بود که نه دولت و نه احزاب سیاسی بخصوص حزب توده علاقه چندانی به مشکلات اقلیتهای زبانی و منطقه‌ای ندارند. لذا به مشورت چند آشنا از تهران به تبریز می‌رود و در سال ۱۳۲۳ بنمایندگی برای دوره ۱۴ مجلس شورای ملی کاندید می‌شود. ایشان با اینکه با بیشترین آرا انتخاب شدند سایر نمایندگان مجلس با رد اعتبارنامه اش وی را از نمایندگی مجلس محروم ساختند. دکتر مصدق بر خلاف اکثر نمایندگان از نمایندگی پیشه وری حمایت نمود. [نیاز به ذکر منبع]

در بعضی از منابع تاریخی به اشتباه ویا مغرضانه گفته می‌شود که حزب توده نمایندگی پیشه وری از تبریز را پیشنهاد داده بود در حالی که اکثر اسناد تاریخی نشانگر این است که ایشان با اعتقاد عمیق به افکار مارکسیستی و چپی، پی در پی حزب توده را انتفاد می‌کرد. بهر حال با وجود ۸ نماینده حزب توده در مجلس شورای ملی آقای پیشه وری موفق به نمایندگی منتخبین خود در مجلس نشد.[نیاز به ذکر منبع]

پیشه وری روز دوشنبه دوازدهم ۱۳۲۴ با دو تن از اعضای سابق حزب کمونیست دکتر جاوید و آقای کاویان اعلام تشکیل سازمان جدیدی بنام فرقه دموکرات آذربایجان در تبریز می‌کند و در نخستین بیانیه خود اعلام می‌کنند که فرقه طرفدار باقی ماندن آذربایجان تحت حاکمیت ایران هست، اما خواستار:

ـ استفاده زبان آذربایجانی در کنار زبان فارسی در مدارس و ادارات دولتی در آذربایجان

ـ صرف درآمدهای مالیاتی محلی برای رشد و توسعه خود منطقه

ـ تشکیل انجمنهای ایالتی مقرر در قانون اساسی ایران

می‌‌شود.[نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] پیشه‌وری و فرقه دمکرات آذربایجان

در ۱۴ شهریور با پیوستن شبستری به فرقه دموکرات نشریه "انجمن آذربایجان " ارگان رسمی فرقه می‌شود و در ۱۶ شهریور تعداد کثیری از اعضای کمیته مرکزی محلی حزب توده و شورای متحده به فرقه دموکرات میپیوند. چند روز بعد در اواسط مهر ماه نخستین کنگره فرقه در تبریز برگزار می‌شود و شرکت کنندگان خواهان حق تعیین سرنوشت آذزبایجان به‌وسیله مجالس ایالتی و ولایتی و همینطور ایجاد سازمان نظامی از داوطلبان مسلح جهت حفظ حقوق آذربایجانیها در صورت عدم پاسخ مطلوب از طرف دولت مرکزی به مطالباتشان می‌شوند. بدنبال آن فدائیان آذربایجان با دستیابی به سلاحهای سبک از ارتش سرخ، بدون خونریزی به تصرف شهرهای آذربایجان یکی پس از دیگری آغاز می‌کنند. در مورد این حوادث کنسول انگلیس گزارش می‌دهد ٌ گرچه غیر قابل تصور است که این جنبش بدون حمایت روسها به نتیجه برسد.... نمی‌توانم باور کنم که این نهضت کاملاً کار روسها باشدٌ. [نیاز به ذکر منبع]

کنگره ملی آذربایجان ۲۶ آبان افتتاح گردید و پس از آن بیانیه خود مختاری (حکومت محلی) اعلام شد. بار دیگر مجلس ملی آذربایجان در ۲۱ آذر تشکیل شد و با اصرار در جدا نشدن آذربایجان از ایران یک دولت محلی به رهبری آقای پیشه وری و بدون وزارت خارجه انتخاب شد. قابل توجه این بود که هیچکدام از وزرا (به غیر از بی ریا، عضو سابق حزب توده) رابطه‌ای با حزب توده که مستقیم از طرف استالین حمایت می‌شد نداشتند. همانطوری که کنسول انگلیس نیز بیان می‌کنند بر خلاف افکار رایج در میان اشخاص ضد فرقه بنظر میرسد که مسکو چاره‌ای جز حمایت محدود از نهضت فرقه نداشت وبرای کنترل کردن آن حتی تعداد زیادی از توده ایها را به پیوستن به فرقه تشویق می‌کند.[نیاز به ذکر منبع]


در عرض حکومت یکساله، فرقه موفق به اصلاحات گسترده‌ای در آذربایجان شد. ـ نخستین بار در تاریخ ایران زنان از حق رای برخوردار شدند[نیاز به ذکر منبع]

ـ نخستین اصلاحات ارضی توسط فرقه اجرا شد[نیاز به ذکر منبع]

ـ تنبیه بدنی ممنوع شد[نیاز به ذکر منبع]

ـ قانون جامع کار به تصویب رسید[نیاز به ذکر منبع]

ـ شوراهای نظارت بر کار نهادهای دولتی تأسیس شد[نیاز به ذکر منبع]

ـ با گشودن فروشگاههای دولتی قیمتهای مواد غذایی ثابت ماند[نیاز به ذکر منبع]

ـ کلاسهای سوادآموزی، مدارس و دانشگاه به زبان آذربایجانی،‌ دانشگاه آذربایجان،‌ (دانشگاه تبریز کنونی) تأسیس شد.

ـ درمانگاههای رایگان در اختیار مردم قرار گرفت[نیاز به ذکر منبع]

ـ خیابانها آسفالت کشی شد و همچنین یک ایستگاه رادیویی تأسیس شد[نیاز به ذکر منبع]


با آن همه اصلاحات، همچنان فرقه در صحنه سیاست ضعیف باقی ماند و با حکومت مرکزی، چپ گرایان تهران و دولت شوروی همواره در بحث و جدال بسرمی‌برد. استالین حکومت خودمختار فرقه آذربایجان را به‌عنوان مهره‌ای در سیاست جهانی مینگریست و پی در پی نگران رشد خارج از کنترل نهضت ناسیونالیستی و تمایل آنها به همکاری با ترکیه بودند لذا ارتش سرخ با تأمین تجهیزات نظامی سبک برای فدائیان آذربایجانی شدیدا مواظب بود که فرقه به سلاح سنگین دسترسی پیدا نکند. از طرف دیگر مسکو از طریق باقروف قول حمایت ارتش سرخ از فرقه در صورت حمله ارتش حکومت مرکزی داده بود. چنانچه اواخر شهریور ماه ۱۳۲۵ ارتش مرکزی از تهران عازم آذربایجان بود اما نیروهای مسلح شوروی اجازه عبورآنها را از قزوین به طرف تبریزندادند و بناچار ستونهای ارتشی به تهران بازگشتند.

چپ گرایان پایتخت با دو دلی به حکومت خود مختار پیشه وری مینگریستند. از طرفی حزب توده اصلاحات فرقه را آشکارا در ارگانهای رسمی خود میستود و از سوی دیگر خواستار جنبش کارگری در کل ایران بودند و از فرقه میخواستند به جبهه تازه تأسیس شده احزاب مترقی بپیوندد.[نیاز به ذکر منبع]

امریکاییان نگران توسعه نفوذ کمونیستها در ایران بودند و بخاطر آن ارتش شاه را به خودرو، تانک، سلاحهای سنگین و مشاوران نظامی مجهز کردند. با توجه به حضور ارتش سرخ در آذربایجان و حمایت آنها از حکومت خودمختار فرقه، شاه امکان درگیری مسلحانه مستقیم نداشت. در نتیجه اقدام به راه اندازی شورشهای محلی در آذربایجان کرد. در زنجان به طایفه ذوالفقاری، در اطراف میاندوآب به قبایل افشار و در حومه اردبیل ـ مشکین به شاهسونها سلاح و پول هنگفتی جهت تضعیف حکومت فرقه ارسال شد. بخاطر این بخش عظیمی از فدائیان داوطلب مسلح فرقه مدام درگیر شورشهای قبیله‌ای بودند.

در کنار در گیری با آشوبهای قبیله‌ای و اصلاحات ارضی، بدی آب و هوا به ویژه طغیانها و بارشهای دیر هنگام باعث برداشت ضعیف محصول غلات در تابستان ۱۳۲۵ گردید که موجب نگرانی مردم در کمبود مواد غذایی شد. حکومت خودمختار فرقه غافل از سیاستهای پشت صحنه ابرقدرتها و سازش تهران با مسکو در گیر حل این مشکلات بود تا اینکه ۱۹ آذر ماه ارتش شاه بدون ممانعت روسها عازم تبریز شد. با پخش حمله ارتش شاه مقامات شوروی به آقای پیشه وری توصیه می‌کنند که در مقابل ارتش مقاومت نشان ندهند.

واکنش رهبران فرقه به دو نوع بود. گروهی به رهبری جاوید و شبستری معتقد بودند که ایستادگی در مقابل ارتش شاه مجهز به سلاح سنگین و تانک تنها موجب کشته شدن فدائیان مجهز به سلاح سبک خواهد بود. درحالی که گروه دیگر(اکثریت) به رهبری آقایان پیشه وری و بی ریا اعتقاد به مقاومت و ادامه مبارزه بصورت چریکی در آینده داشتند. پس از یک بحث طولانی و با مداخله کنسول شوروی پیشنهاد جاوید و شبستری غالب میاید و فورا فرمان آتش بس داده شد. بدین ترتیب ارتش بدون ممانعت به طرف تبریز پیشروی کرد و ۲۱ آذر ماه وارد شهر شد.[نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] سرانجام پیشه وری

پيشه‌وري پس از شكست در آذر 1325 به قفقاز گريخت و در 1326 در تصادف اتومبيل كشته شد. كه اين حادثه را به عوامل امنيتي شوروی منصوب مي كنند.[نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] پیوند به بیرون

[ویرایش] منابع

  1. (R.Cottam, Nationalism in Iran (Pittsburgh, ۱۹۶۴, p.۱۲۶َ)
  2. دکتر م. سببی، ۲۱ آذر، روز فجر و شکست، سایت گویا، دوشنبه ۱۰ آذر

۱۳۸۲ British Consul in Tabriz ”Report of visit to Mianeh” india# office/L/P&S/۱۲-۳۴۱۷