حماس
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] تعریف
“حماس” نام اختصاری “حرکه المقاومه الاسلامیه ” بوده که جنبش مقاومت مردمی ـ ملی است که تلاش می کند زمینه را برای آزادی و رهایی ملت فلسطین از ظلم و جور و همچنین آزاد سازی سرزمین غصب شده و مقابله با طرح صهیونیستی برخوردار از حمایتهای نیروهای استکباری فراهم آورد.
جنبش“حماس” یک جنبش جهادی بمعنای فراگیر کلمه و بخشی از فرآیند نهضت اسلامی است که معتقد است، این نهضت، بهترین شیوده جهت آزاد سازی فلسطین از رود تا دریاست. “حماس” یک جنبش مردمی، و به تعبیری عملی عبارت از جریان گسترده مردمی و ریشه در آحاد مردم فلسطین و امت اسلامی دارد.
“حماس” عقاید و مبانی اسلامی را اصلی ثابت برای هر تلاش علیه دشمن می داند. دشمنی که با مبنائی اعتقادی پرچمدار دشمنی با همه حرکتها و طرح بیدارگری است. جنبش “حماس” همة آنانی را که به اصول جنبش معتقد بوده و آماده پذیرش پیامدهای درگیری و مقابله با طرح صهیونیسم باشد، در صفوف خود جای می دهد.
[ویرایش] آرم جنبش
آرم جنبش متشکل از عکسی از گنبد الصخره در وسط که نقشة کوچکی از فلسطین بر بالای آن قرار دارد و پرچمهای قوسی شکل فلسطین گنبد را در برگرفته اند به گونه ای رسم شده اند که انگارآن را در آغوش گرفته اند بر پرچم سمت راستی عبارت “ لا اله الا الله ” و بر پرچم سمت چپی عبارت “ محمد رسول الله ” نوشته شده است. در قسمت زیرین گنبد عکس دو شمشیر به شکل ضربدر جای دارد و چارچوب زیرین قبه را تشکیل می دهند. کلمه فلسطین در بخش زیرین تقاطع دو شمشیر حک شده و عبارت حرکه المقاومه الاسلامیه ـ حماس ـ ( جنبش مقاومت اسلامی فلسطین ـ حماسـ) نیز در قسمت زیرین آرم و بر روی نواری نوشته شده است.
ناگفته پیداست که عکس مسجد و عبارت لا اله الا الله و محمد رسول الله سمبلی از اسلامیت مسأله فلسطین بوده و ژرفای اعتقادی آن را نشان می دهد. در حالیکه خود نقشه مبین موضع اصولی و ثابت جنبش “حماس” در قبال درگیری موجود با صهیونیستها بوده و اینکه هدف غایی این درگیری همانا آزاد سازی کل فلسطین با مرزهای مشخص شده در قیمومیت از لوث اشغالگری و نیز بیانگر مخالفت جنبش با محدود سازی آرمان فلسطین در محدوده سرزمینهای اشغالی 1948 می باشد. و امّا دو شمشیر که چون همیشه در اندیشه عربی نشانگر توان و پاکی است.
[ویرایش] شکل گیری و توسعه
گرچه جنبش مقاومت اسلامی “حماس” بیانیه اعلام موجودیت خود را در 15 دسامبر 1987 م منتشر ساخت لیکن ریشه های شکل گیری جنبش به دهه های چهل این قرن (میلادی) باز می گردد. به دیگر سخن “حماس” امتدادی از جماعت اخوان المسلمین بشمار می رود. اخوان المسلمین پیش از اعلام موجودیت جنبش اسامی دیگری برای بیان مواضع سیاسی خویش در قبال مسأله فلسطین از جمله “المرابطون علی ارض الاسرا ” و “جنبش مبارز اسلامی ”و.. استفاده کرده بود.
پس از اینکه یهودیان در سال 48 حملات وحشیانه ی خود را با پشتوانه ی انگلیس به فلسطین آغاز کردند و بعد از شکست اعراب در جنگ های سال 67 مسأله ی فلسطین موجب شد تا بیداری در میان فلسطینیان شکل بگیرد .این رشد وبیداری توانست در دهه ی 80 و 90 به صورت فعالانه ای بروز پیدا کرده و چرخ های مقاومت اسلامی فلسطین را به حرکت در بیاورد .
بروز این جنبش از درون فلسطین باعث افتخار و سرافرازی فلسطینیانی شد که تا قبل از آن مورد حقارت ، شکست ، تلفات و خسارت زیادی شده بودند که همگی ناشی از دلبستن به مجامع جهانی ، حمایت های شوروی و دیگر کشورها بود .اما با ظهور مقاومت اسلامی امیدی پیروزی و استقامت در دل مردم جوانه زد . اینکه جنبشی درونی و تفکرات اسلامی و جدا از ایدئولوژی های ناسیونالیستی توانسته بود اینگونه مسیر رشد خود را هموار کند مایه ی امیدواری بود .
همانگونه که در نام این جنبش نیز دیده میشود مقاومت حرف اول را میزند .
مقاومت و جهاد علیه دشمن اصلی ترین گزینه ای بود که حماس آن را مورد توجه قرار داد و همین آیتم موجب پیروزی های این جریان شد .
این بدین معنی نیست که حماس مخالف صلح و گفتگو باشد . ولی کدام صلح ؟ حماس هیچگاه زیر بار صلحی که در آن منافع مسلمین نادیده گرفته شود ، برای مسلمین چیزی جز خواری و ذلت به بار نیاورد ، نمیرود .
[ویرایش] خط مشی های جنبش حماس
این جریان خط مشی هایی دارد که این تفکرات و استراتژی ها اساسی ترین و بنیانی ترین اصول آن به شمار می رود .
1- سرزمین فلسطین از آن اسلام است . هیچ کشوری اعم از عرب و عجم و هیچ سازمان و گروهی حق معامله ی این سرزمین را ندارد و مالک آن اسلام است .
2- رژیم غاصب صهیونیستی دشمن درجه یک اسلام و تفکر صهیونیستی خطرناک ترین تفکری است که نه تها در یهودیان بلکه در دیگر ادیان و مذاهب نیز میتوانند شکل بگیرد.
3- طرح های صلح که به نام راه حلهای مسالمت آمیز از سوی کنفرانس های جهانی و مجامع جهانی مطرح شده اند ناعادلانه است و سازش با اسرائیل نتیجه ای جز حذف اسلام و سپردن قدرت یه یهود و تثبیت صهیونیسم در پی ندارد .
4- مبارزه ، مقابله و جهاد زیر پرچم اسلام تنها راه موفقیت و آزادی سرزمین فلسطین از دست اشغالگران است .
5- نیروهای غربی سرمایه مدار که تمام حم و غم خود را در حمایت از اسرائیل خرج می کنند نه تنها نمی توانند داورانی برای حل مسئله فلسطین باشند ، بلکه دشمنان آنها بعد از صهیونیست ها هستند .
6- گرامی داشتن اصل شهادت ، اعتقاد به اسلام و توکل به خدا و واجب دانستن دفاع و جهاد .
7- حفظ وحدت میان ملت و اجازه ندادن به دشمنان برای ایجاد تشتت و تفرقه
8- حفظ هویت های فلسطینی ، عربی و اسلامی ، تحت عقائد اسلامی
[ویرایش] فعالیت نظامی در خط مشی "حماس"
دولت عبری بمثابه یک طرح ضد خیزش عربی و اسلامی است و اگر نبود انحطاط و سیر قهقرائی تمدنی و فرهنگی که امت به خود می بیند، بی شک صهیونیست ها نمی توانستند به رؤیای برپائی دولت خود بر روی خاک فلسطین جامه عمل بپوشانند. و این حقیقتی است که صهیونیستها بدان واقف بوده و مخالفت خود را با هرگونه برنامه ای که بر توانمندیهای عربی و اسلامی می افزاید، بالقوه و بالفعل به نمایش می گذارند.
چرا که صهیونیستها بر این باورند که هر تلاش در جهت بیداری و پیشرفت عربی و اسلامی، خطری راهبردی برای اسرائیل محسوب می شود. صهیونیست ها همچنین معتقدند که وحدت توان عربی و یا اتحاد آن بر مبنای طرح خیزشی جامع می تواند خطری بنیادین برای دولت عبری باشد و همین اعتقاد و باور، رهبران دولت صهیونیستی را از بدو شکل گیری بر آن داشت تا با استفاده از سلاح اقتصاد خود را از کیان و موجودیتی بیگانه و ناموزون در فضای عربی ـ اسلامی به بخشی از آن تبدیل کند. و این موضوع بخوبی نشان می دهد که چگونه هواداران سازش زیر بار مسایل اقتصادی بر ترویج طرحهایی اینچنینی پافشاری دارند.
از همین جا می توان نقش فعالیت نظامی در سیاستگذاری جنبش “حماس” را دریافت. فعالیت نظامی ابزار راهبردی جنبش در رویارویی و مقابله با پروژه صهیونیسم محسوب می شود، این ابزار ـ با توجه به نبود طرح جامع عربی ـ اسلامی برای آزاد سازی و رهایی ـ همچنین یگانه ضمانت تداوم درگیری و سرگرم سازی دشمن صهیونیستی و بازداری او از توسعه فرا مرزی خواهد بود. کما اینکه بعد راهبردی فعالیت نظامی، راهکار بنیادین ملت فلسطین برای شعله ور نگاهداشتن درگیری در فلسطین اشغالی و جلوگیری از تلاشهای مذبوحانه اسرائیل برای انتقال کانون بحران و تشنج به سایر نقاط جهان عربی ـ اسلامی بحساب می آید. همچنین فعالیت نظامی بمثابه ابزاری بازدارنده جهت بازداشتن صهیونیست ها از استمرار در هدف قرار دادن امنیت ملت فلسطین می باشد. عملیاتی که جنبش در پاسخ به جنایت باروخ گلدشتاین تروریست ( کشتار نمازگزاران حرم ابراهیمی ) انجام داد، بخوبی کارایی این ابزار به اثبات رسید. همچنین تداوم این مشی و حتی گسترش آن می تواند صهیونیست ها را تحت فشار قرار داده و مجبورشان سازد به اینکه اقدامات خصمانة خود علیه منافع و حقوق شهروندانمان در کرانه باختری و نوار غزه را پایان دهند.
جنبش “حماس” بر این گمان است که ادغام شدن اسرائیل در منطقه عربی ـ اسلامی به تأخیر در هر طرح بیدارگرانه و خیزشی امت انجامد، چه اسرائیل برخوردار از حمایتهای بیدریغ امریکا و منظومه فرهنگی آن در پی آنست تا از ضعف امت عربی در برابر خود بهره برداری کرده و در خدمت اجرای پروژه سازش درآورد و از خلال آن اقتصاد کشورهای عربی و امکانات گوناگون آنها را در منظومه جدیدی به محوریت اسرائیل پیوند زند.
مقاومت جنبش “حماس” در برابر اشغالگران متوجه یهود به عنوان دین نبوده بلکه علیه اشغالگری، حضور نامشروع و اقدامات سرکوبگرانه آن می باشد. این مقاومت آنگونه که دولت عبری و طرفداران سازش سیاسی مبتنی بر اصل برهم خوردن موازنه قوا مدعی اند، به فرآیند سازش مرتبط نیست، چرا که مقاومت قبل از انعقاد قرار داد مادرید آغاز شده بود. و از طرفی جنبش با هیچ یک از طرفهای بین المللی هیچ گونه خصومت و یا جنگی نداشته و اصولاً حمله به منافع و تأسیسات دیگر کشورها در سیاست آن نیست، زیرا قلمرو مقاومت ضد اشغالگری صهیونیستی خود را در داخل اراضی اشغالی فلسطین محصور می داند و حتی زمانیکه صهیونیست ها تهدید کردند نبرد با “حماس” را به خارج از مرز سرزمینهای اشغالی انتقال خواهند داد. جنبش “حماس” مقام های صهیونیستی را نسبت به عواقب چنین اقدامی برحذر داشتند و این خود علاقمندی شدید جنبش به عدم توسعه دایره و دامنه درگیری را نشان می دهد.
جنبش “حماس” در مقاومت ضد اشغالگری خود پیوسته بر اهداف نظامی تأکید داشته و تلاش می کند حتی الامکان در جریان مقاومت و پایداری اش به غیر نظامیان آسیبی نرسد و حتی در برخی موارد که غیر نظامیان در خلال عملیات مقاومت آسیب دیده اند در وضعیت دفاع از خود و یا مقابله به مثل و در پاسخ به کشتارهای بی رحمانه ای که علیه غیر نظامیان و مردم بی گناه فلسطین بمورد اجرا در آمده بود از خود واکنش نشان نداده است، نظیر کشتاری که حرم ابراهیمی شهر الخلیل اتفاق افتاد و طی آن جمعی از فلسطینیان که در حال ادای نماز در داخل مسجد بودند بدست شهرکنشینان و نیروهای اشغالگر به قتل رسیدند. “حماس” برای اظهار علاقمندی شدید خود مبنی بر عدم تعرض به غیر نظامیان طرفین بارها و بارها پیشناهدات انسان دوستانه را مطرح ساخت که ناظر بر این مطلب بود، از هدف قرار دادن غیر نظامیان خودداری شود و اینکه آنان خارج از دایره درگیری قرار بگیرند. ولی صهیونیست ها این پیشناهدات را رد کرده و نادیده انگاشتند و با این عمل خود بر ماهیت تروریستی و بی مبالاتی آنان نسبت به حفظ خونهای مردم بی گناه فلسطین صحه گذاشت.
جنبش “حماس” سخت مقید است که در فعالیتهای مقاومت خود بر ضد اشغالگر اسرائیلی موازین و تعالیم عالیه اسلامی و نیز مبانی حقوقی بشر و قانون بین المللی را مراعات کند.
مقاومت مشروع حماس بر خلاف عملکرد صهیونیستها برخاسته از تمایل به قتل و خونریزی نمی باشد.
حماس در حال حاضر: پس از پیروزی چشمگیر جنبش حماس در انتخاباتی که در ششم بهمن 1385 برگزار شد 76 کرسی از 132 کرسی پارلمان فلسطین از آن این جنبش شد .حماس پس از سالها تصمیم به مشارکت در انتخابات گرفت و این بار با قدرتی مثال زدنی توانست از این میدان پیروز بیرون بیاید . اما همیشه این نکته باید گوشزد آنها باشد که پیروزی در انتخابات آنقدر دشوار نیست که حفظ و نگهداری پیروزی .