آنتوان دو سنت‌اگزوپری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

 مجسمه سنت اگزوپری و شازده کوچولو در لیون
بزرگ شود
مجسمه سنت اگزوپری و شازده کوچولو در لیون

آنتوان دو سنت‌اگزوپری از نویسندگان فرانسوی است.

فهرست مندرجات

[ویرایش] آغاز زندگی

او فرزند سوم ژان دو سنت‌اگزوپری بود و در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۰۰ در شهر لیون به دنیا آمد. پدر و مادر او اهل لیون نبودند و در آن شهر نیز سکونت نداشتند، بنابراین تولّد آنتوان در لیون کاملاً اتّفاقی بود. چهارده سال بیشتر نداشت که پدرش مرد و مادرش به تنهایی نگهداری و تربیت او را به عهده گرفت. دوران کودکی او با یک برادر و دو خواهر در سنموریس و مول که املاک مادربزرگش در آنجا بود سپری شد و او دورهٔ دبستان را در مان به پایان رسانید. در آغاز دورهٔ دبیرستان نزد یکی از استادان موسیقی به آموختن ویلن پرداخت. آنتوان در دوران تحصیل در دبستان و دانشکده، گاهی ذوق و قریحهٔ شاعری و نویسندگی خود را با نگاشتن و سرودن می‌آزمود و اغلب نیز مورد تشویق و تقدیر دبیران و استادانش قرار می‌گرفت. در سال ۱۹۱۷ تنها برادرش فرانسوا به بیماری روماتیسم قلبی درگذشت و بار مسئولیّت خانواده یکباره به گردن او افتاد.

[ویرایش] بزرگسالی

اگزوپری قصد داشت به خدمت نیروی دریایی درآید، امّا موفّق نشد به فرهنگستان نیروی دریایی راه یابد. به همین دلیل او در ۲۱ سالگی به عنوان مکانیک در نیروی هوایی فرانسه مشغول به کار شد و در مدّت دو سال خدمت خود، فنّ خلبانی و مکانیک را فراگرفت، چنان که از زمرهٔ هوانوردان خوب و زبردست ارتش فرانسه به شمار می‌رفت. در سال ۱۹۲۳ بعد از اتمام خدمت سربازی قصد داشت به زندگی معمولی خود بازگردد و حتی مدتی نیز به کارهای گوناگون پرداخت، ولی بالاخره با راهنمایی و اصرار یکی از فرماندهان نیروی هوایی که سخت به او علاقمند بود، به خدمت دائمی ارتش در آمد. بعد با پروازهای بسیارش به سرزمینهای گوناگون و به میان ملّت‌های مختلف با زیبایی‌های طبیعت و چشم اندازهای متنوّع جهان و با جامعه‌های گوناگون آشنا شد و طبع حسّاس و نکته سنجش بیش از پیش الهام گرفت و از هر خرمنی خوشه‌ای یافت. در سال ۱۹۲۵ داستان کوتاهی از او به نام «مانون» در یکی از گاهنامه‌های پاریس چاپ شد امّا کسی او را در زمرهٔ نویسندگان به‌شمار نیاورد، و خود او نیز هنوز به راستی گمان نویسندگی به خود نمی‌برد. در همین اوان بود که برای یک مأموریّت سیاسی به میان قبایل صحرانشین مور در جنوب مراکش رفت و چون به خوبی از عهده اجرای این مأموریّت برآمد مورد تشویق فرماندهان و زمامداران وقت قرار گرفت. «پیک جنوب» اثر دیگر اگزوپری یادگار زمانی است که نویسندهٔ هوانورد در میان قبایل صحرانشین مراکش به سر می‌برد. هنگام بازگشت به فرانسه نخستین ره آوردی که با خود آورد، دستنویس کتاب پیک جنوب بود. او این نوشته را به وسیلهٔ پسر عمویش به چند تن از ادیبان و نویسندگان فرانسه نشان داد، و آنان بیش از حدّ انتظار تشویقش کردند. در همین اوان یکی از ناشران سرشناس پاریس قراردادی برای انتشار پیک جنوب و چند نوشته دیگر با او بست و آنگاه اگزوپری به ارزش کار خود پی برد.

در سال ۱۹۲۷ برای انجام مأموریت دیگری به امریکای جنوبی رفت و در آنجا وقت بیشتری برای پیگیری افکار خویش یافت. دو کتاب جالب او به نام «زمین انسان‌ها» و «پرواز شبانه» یادگار آن زمان است. در سال ۱۹۳۰ بار دیگر به فرانسه بازگشت و در شهر آگه که مادر و خواهرش هنوز در آنجا اقامت داشتند، عروسی کرد. در سال ۱۹۴۱ اثر زیبای او به نام پرواز شبانه که مورد تقدیر و تحسین آندره ژید نویسندهٔ بزرگ فرانسوی واقع شده بود، منتشر گردید و چندی نگذشت که به چند زبان اروپایی ترجمه شد و مقام ادبی و شخصیّت هنری اگزوپری را به اثبات رسانید. در سال ۱۹۳۵ با هواپیمای خود در کشورهای مدیترانه‌ای سفر کرد و بیش از پیش با زیبایی‌های محیط آشنا شد. سپس در کشورهای آلمان نازی و اتّحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده امریکا به گردش پرداخت و از هریک از آن کشورها و از این سفرهای تفریحی و سیاسی نوشته‌ای اندوخت و ارمغانی آورد که در روزنامه‌ها و مجلّه‌های پاریس به چاپ میرسید. در سال ۱۹۱۷ از امریکا بازگشت ولی چون براثر سانحه هوایی که در گواتمالا برای هواپیمای او پیش آمد، سخت آسیب دیده بود، مدّتی بستری شد.

در سال ۱۹۳۹ اثر معروف اگزوپری به نام زمین انسان‌ها برای نخستین بار منتشر شد و چندان مورد توجّه واقع شد که از طرف فرهنگستان فرانسه به دریافت جایزه نایل شد. اگزوپری در همان سال بار دیگر به آلمان رفت و به رهبری اوتو آبتز مرد سیاسی آلمان هیتلری و مدیر انجمن روابط فرهنگی و فرانسه از مدارس برلن و از دانشگاه دیدن کرد. به هنگام بازدید از دانشگاه، از استادان پرسید که آیا دانشجویان می‌توانند هرنوع کتابی را مطالعه کنند و استادان جواب دادند که دانشجویان برای مطالعه هرنوع کتابی که بخواهند آزادند ولی در شیوهٔ برداشت و نتیجه گیری اختیار ندارند، زیرا جوانان آلمان نازی به جز شعار «آلمان برتر از همه» نباید نظر و عقیده‌ای داشته باشند. اگزوپری در همان چند ساعتی که در دانشگاه و دبیرستانها به بازدید گذرانید، از فریاد مدام «زنده باد هیتلر» و از صدای برخورد چکمه‌ها و مهمیزها ناراحت بود، در هنگام بازگشت به اوتو آبتز گفت: من از این تیپ آدمها که شما میسازید خوشم نیامد. در این جوانها اصلاً روح نیست و همه به عروسک کوکی میماند. اوتو آبتز بسیار کوشید تا با تشریح آرا و نظرات حزب نازی نظر نویسندهٔ جوان را با خود همداستان کند ولی موفّق نشد.

پس از تسلیم کشور فرانسه به آلمان، اگزوپری به امریکا تبعید شد و کتابهای زیبایی چون «قلعه»، «شازده کوچولو» و «خلبان جنگی» را در سالهای تبعید نوشت. شازده کوچولو یکی از مهم‌ترین آثار اگزوپری به شمار می‌رود که در قرن اخیر سوّمین کتاب پرخواننده جهان است. او این کتاب را در سال ۱۹۴۰ در نیویورک نوشته است. او در این اثر خیال انگیز و زیبایش که فلسفه دوست داشتن و عواطف انسانی در خلال سطرهای آن به ساده‌ترین و در عین حال ژرفترین شکل تجزیه و تحلیل شده و نویسنده در سرتاسر کتاب کسانی را که با غوطه ور شدن و دلبستن به مادّیات و پایبند بودن به تعصّبها و خودخواهیها و اندیشه‌های خرافی بیجا از راستی و پاکی و خوی انسانی به دور افتاده اند، زیر نام آدم بزرگها به باد مسخره گرفته است.

به هنگام گشایش جبههٔ دوم و پیاده شدن قوای متّفقین در سواحل فرانسه، بار دیگر با درجه سرهنگی نیروی هوایی به فرانسه بازگشت. در۳۱ ژوئیه‌ی ۱۹۴۴ برای پروازی اکتشافی برفراز فرانسه اشغال شده از جزیره کرس در دریای مدیترانه به پرواز درآمد، و پس از آن دیگر هیچگاه دیده نشد. دلیل سقوط هواپیمایش هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشهٔ هواپیمایش اینطور به نظر میرسد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانها واقع نشده است زیرا بر روی هواپیما اثری از تیر دیده نمی‌شود و احتمال زیاد می‌رود که سقوط هواپیما به دلیل نقص فنی بوده است.

[ویرایش] آثار

  • پیک جنوب
  • زمین انسان‎ها
  • پرواز شبانه
  • قلعه
  • شازده کوچولو
  • خلبان جنگی

داستان "شازده کوچولو" نوشته اگزوپری توسط چند تن از مترجمان توانای فارسی از جمله محمد قاضی، ابولحسن نجفی و احمد شاملو به فارسی برگردانده شده و بارها تجدید چاپ شده است.

[ویرایش] منابع

  • یکی از مآخذ: دوسنت اگزوپری، آنتوان. شازده کوچولو. ترجمه محمد قاضی. انتشارات کتاب‎های شکوفه. تهران: چاپ یازدهم، 1364.


ویکی‌گفتآورد
مجموعه‌ای از نقل‌قول‌های مربوط به
در ویکی‌گفتاورد موجود است.