ولی فقیه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

حکومت ولایت فقیه (که در تشیع از آن به عنوان جانشین امام و مجری حکومت اسلامی عنوان می‌‌شود) پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی (۱۹۷۹) طبق نظریه روح الله خمینی به عنوان حاکم و بالاترین مقام جمهوری اسلامی پیشنهاد گردید. در دوازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸، ۹۸.۵٪ مردم ایران با حضور در همه پرسی، رای به تشکیل جمهوری اسلامی ایران و در راس آن ولایت فقیه دادند. چند ماه بعد به دستور روح الله خمینی (ولی فقیه وقت)، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با حضور شش تن از فقهای اسلامی که ریاست آنها را آیت الله حسین علی منتظری به عهده داشت تدوین شد. طبق این نسخه قانون اساسی، ولی فقیه فرمانده کل قوا شد و همچنین امضای حکم رئیس جمهور منتخب مردم و عزل او، عزل و نصب رییس قوه قضاییه، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی و ریاست سازمان صدا و سیما از جمله وظایف رهبر یا همان ولی فقیه است. روح الله خمینی در آخرین روزهای عمر خود دستور به ویرایش بعضی بخش‌های قانون اساسی داد که از جمله مهم‌ترین این تغییرات بحث ولایت مطلقه فقیه بود .برداشت آقای سید علی خامنه ای از ولایت فقیه ،معنای سرپرستی نیست. ایشان در یکی ازسخنرانی های خود به این موضوع اشاره داشتندکه ولایت(باکسره واو به معنی سرپرستی )صرفا شایسته مقام معصوم است که اجازه دخل وتصرف در زندگی مردم را به طور مطلق داراست ولی در زمان غیبت معصوم(امام دوازدهم)فقیه جامع الشرایط که ازسوی مردم هم انتخاب شده باشد(به طور مستقیم یا غیر مستقیم)رابطه ولایتی(با فتحه واوبه معنی دوستی ومحبت)با مردم دارد ودر محدوده ای که مردم از طریق قانون به اواجازه داده اند حق دخل وتصرف خواهد داشت.این برداشت ،رهبری را در جایگاه مظهر وحدت بخشی به مردم (که در بسیاری از کشورهای صاحب دموکراسی متداول است)قرار میدهدواو نقش داور رادر حل وفصل اختلافات وغیره بر عهده خواهد داشت. ولی فقیه یا رهبر در برخی سازمان، اداره، [[وزارتخانه ]نماینده می تواند داشته باشد [[نماینده ولی فقیه ] که وظیفه پیگیری امور مربوط به رهبری (در بخش مرجعیت مذهبی که اخذ وجوهات مانند خمس وزکات وغیره است که محل مصرف آنها هم شرعا تعیین شده است ویامواردی که دخالت در مدیریت سازمان،اداره وغیره نباشد)را دارد.خبرگان رهبری برکار رهبر وزیرمجموعه های تحت مدیریت او نظارت دارند ضمن اینکه عدالت شرط اصلی استمرار وبقای ولایت فقیه است ودر صورتیکه ملکه عدالت در وجود شخص ولی فقیه به هر صورتی ضعیف شود یا ازبین برود او در همان لحظه[شرعا] از مقام خود ساقط است .این مکانیزم خود کنترلی، صرفا در فقه شیعه وامامت جامعه به رسمیت شناخته شده است که در ادبیات سیاسی امری نو محسوب می شود.