عیاران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
عیاران گروهی از جوانمردان بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتیِ ویژهای را برگزیده و جوانمردی را پیشه خود ساخته بودند.
پیشینة تاریخیِ عیاران را باید در ایران پیش از اسلام جست و جو کرد، اگر چه نه در منابع تاریخی ایران پیشا-اسلامی و نه در منابع تاریخی ایران پس از اسلام آنچنان که باید به این گروه سراسر شور و جنبش و حرکت عطف توجهی نشده است. آن چه در فرهنگها درباره واژه عیار نوشته شده است، حاکی از آن است که این واژه در برگیرنده مفهوم چالاکی و شجاعت و جوانمردی است.
مرحوم ملک الشعرای بهار اعتقاد داشته است که لفظ عیار همان «اییار» فارسی و «ادییار» پهلوی است. برخی نیز واژه عیار را مترادف دزد و طرار و شبرو دانسته اند، اگر چه این نامها عمدتاً از سوی مخالفان آنان به آنها داده شده است.
از منابع بسیار مهمی که درباره عیاران آگاهیهای گرانسنگی در اختیار ما میگذارد، «قابوسنامة امیر عنصرالمعالی» و «سمک عیار فرامرز بن خداداد بن عبدالله الکاتب الارجانی» میباشد.
آن چنان که در آن کتابها و برخی کتب دیگر میخوانیم، عیاران بسختی به اصول خود که اصول جوانمردان بود پایبند بودند و هرکس آن اصول را زیر پا میگذاشت به شدت کیفر میدید. اصل و ریشه جوانمردی از دیدگاه عیاران سه چیز بود: یکی آن که هر چه گویی بکنی و دیگر آن که خلاف راستی نگویی و سوم آن که شکیب را کار بندی.
اما آن اصول عملی که در طول زندگی خود به کار میگرفتند، عبارت بود از رازداری, راستگویی, یاریِ درماندگان, عفت, فداکاری, استغنا و بی نیازی, دوستِ دوست بودن و دشمنِ دشمن بودن, بیباکی و دلیری, دعوی نکردن, بازجست نکردن از کار کسان, پیمانداری, سوگند نشکستن, غمازی نکردن, گشاده دستی. شاید بی مناسبت نباشد، اگر بگوییم روزگار صفاریان اوج درخشش فعالیت عیاران بوده است، اگرچه بعد از صفاریان نیز فعالیت عیاران متوقف نشده است. فعالیت عیاران را میتوان به آتش زیر خاکستر تشبیه کرد که در زمانهای بایسته شعلهور شده و در مقابل دشمنان مردم و کشور سینه سپر کرده اند.
«نجم دایه» در «مرصاد العباد», عیاری را یکی از مراحل سیر و سلوک شمرده است و حافظ و مولانا و عطار خصایل عیاران را ستوده اند.
آنچه به نظر مهم میآید، توجه به ویژگیهای عیاران است که خود برخاسته از فرهنگ پرمایه و انسانیِ ایرانزمین است.
[ویرایش] برگرفته از
نوشتار: پژوهشی در خصوص «عیاران»، میرحسین دلدار بناب - کارشناس ارشد تاریخ