مرداد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مُرداد یا امرداد در تقویم رسمی ایران و نیز در تقویم زرتشتی پنجمین ماه سال است.
در تقویم رسمی ایران این ماه همواره ۳۱ روز دارد و از روز ۱۲۵م سال تا روز ۱۵۵م سال است.
در تقویم زرتشتی این ماه همواره ۳۰ روز دارد و از روز ۱۲۱م سال تا روز ۱۵۰م سال است.
امرداد به معناي جاودان و ناميرااست و در نتيجه استعمال واژه مرداد كه به معناي ميراست كاملا اشتباه است. مفهوم « امرداد » نمیرایی است « مرداد » نماندنی و میرایی است مرداد همان به که امرداد شود این واژه «امرتات» اوستایی است (استاد توران شهریاری) واژ ه ی امرداد از سه بخش درست شده است: الف) ا = حرف نفی در پارسی باستان در مواردی برای نفی کردن و منفی کردن واژه بر سر آن واک (ا) می آوردند در این صورت مفهومی منفی را از واژه به دست می آوردند مانند ئوش (که به اشتباه بعد اسلام در فارسی دری شده هوش ) به معنای مرگ که با (ا) نفی می شود ائوش به معنای بی مرگ و جاودان ویا برای نفی به ان (ان) می افزودند مانند ان ائیریه در اوستا که به معنی غیر آریایی است و یا مانند واژه ی مشهور پهلوی ساسانیک ان اران(در فارسی نوین انیران) به معنای غیر ایرانی و بیگانه ب)مر= مردن ، میرایی واژه مر با مصدر به او اومر ava.mar به چم مردن اهریمنی (در اوستا واژه ها بیشتر به دو بخش می شوند اهورایی و اهرمنی) در برابر واژه ی رئث به مصدر پر که پررئث para.raesa مردن اهورایی قرار دارد . از ریشه ی مر در فارسی باستان مرتی به مصدر در او واژه ی اومرتی ava.mereti به معنای مرگ( اهرمنی) در برابر واژه ی ایریستی در مصدر به پر واژه ی پرایریستی para.iristi مردن (ایزدی) را داریم. همچنین واژه های مرک marek به معنای کشته شدن ، مرد ( جنس نرینه ) به معنای میرا ، مار به معنای کشنده و مرتن در گیه مرتن = گیه مرت = گیومرث به معنای زنده ی میرا را داریم و واژه ی مرگ که خوب نشان دارد از خود و واژگان دیگر را.... مترادف با مر واژه ی ئوش osh و مش mesh را داریم ( که در هردو (ا) نفی صدق می کند ). ج) داد = داد و آیین و روش این واژه به صورت پسوند به سر واژه ی امر افزوده شده است . در اوستا تات و در پهلوی دات وداد آمده است به معنای داد ، آیین ، قانون و برای هوشنگ است که لقب می شود و اورا در اوستا پردات para.data به معنای نخستین قانون گذار می نامند وسلسله ی پیش دادیان را پایه می گذارند . در اوستا واژه ی دائیتیه به معنای موافق قاعده و مطابق قانون برگردان شده است این همان واژه ای است که در پهلوی ساسانیک دایتیک (دایتی) نامیده می شود که رود مقدسی در ایران ویچ است. با کنکاشی کوتاه پی به چم این واژه امرداد بردیم که می توان این گونه معنا کرد برآیین بی مرگی یا همان جاودانگی در اوستا امره تات و در پهلوی امرداد یا امردات و در فارسی امرداد گفتیم به معنای جاودانگی و بی مرگی است .درگاهان یکی از فروزه های اهورا مزدا است واما در اوستا ی نو به صورت امشاسپند بانویی درآمده وبیشتر موارد (می شود گفت همیشه) با امشاسپند بانوی دیگری به نام خرداد(کمال و رسایی) همراه است. امرداد در جهان مینویی نماینده ی پایداری و جاودانگی اهورا مزدا و در جهان استومند(گیتایی) نگهبان گیاهان و خوردنی ها خویشکاری اوست . دستور« تاراپور والا» امرداد و خرداد و سپندارمذ را گروه سه گانه امشاسپند بانوان و نماد مادر- خدایی اهورا مزدا می داند و به شمار می آورد. پنجمین ماه از سال خورشیدی و هفتمین روز از هرماه اوستایی به نام این فروزه شده است و گل زنبق نشان او است . ایزدان رشن وارشتات و زامیاد از یاران وهمکاران امرداد و « زیریچ » دیو گرسنگی که یکی از سر دیوان و دستیاران اهرمن است همستار اوست . در بندهشن در مورد این فروزه این چنین می خوانیم :« امرداد بی مرگ و سرور گیاهان بی شمار است زیرا اورا به گیتی گیاه خویش است . گیاهان را رویاند و رمه گوسفند را افزاید زیرا همه ی دام ها از او خورند و زیست کنند. به فرشکرد وسوشیانت ونوسازی جهان نیز انوش از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد ان گاه امرداد(از او) آسوده یا آزرده بود ...» همچنين ابوريحان در صفحه ۲۵۰ ترجمه فارسی آثارالباقيه می نويسد ((مرداد ماه روز هفتم آن مرداد روز است و آنروز را بواسطه اتفاق افتادن دو اسم با هم جشن می گرفتند معنای مرداد آنست که مرگ و نيستی نداشته باشد مرداد فرشته ايست که بحفظ گيتی و تربيت غذاها و دواها که اصل آن نباتات است وزائل کننده گرسنگی و ضرر و امراض می باشد موکل است))