مشعشعیان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

مُشَعشَعیان دودمانی حاکم بر منطقه خوزستان در جنوب غربی ایران بودند.

[ویرایش] پیشینه

سید محمد مشعشع که عرب زبان بود، در زمانی میزیست که مذهب شیعه رواج یافت. او درسال 840 قمری دعوی مهدی گری را آشکارساخت. او درنهایت به خوزستان دست یافت. پسرش مولی علی دعوی خدایی کرد و بیش از پدر به قتل و غارت مردمان آن منطقه پرداخت. به قدری به جنایت پرداخت که نهایتا به قتل رسید. او درحالی مدعی مهدی گری بود که سواد اندکی هم ازتاریخ مذهب اسلام داشت. مشعشیان به خوزستان و تا بخشی از عراق جزایر اطراف با خون و خرافات حکومت کردند. و خود را شیعه و پیرو مهدی گری خواندند.

مشعشعیان هم به دست ترکها و نهایتا به دستور شاه اسماعیل تارومارشدند. تاخت و تازهای شاه اسماعیل باعث ویرانی کشور و تاخت و تازهای ازبکان، عثمانیان شد. ولی کار شاه اسماعیل برکندن مشعشیان از خوزستان شد. هفتاد سال حکومت مشعشیان به پایان رسید ولی سهوهای شاه اسماعیل و مجال دوباره حکومت مشعشیان باعث فراوانی اعراب در منطقه خوزستان شد. همچنان خوزستان میدان تاخت و تاز قبایل عرب و ترک شد. درآن زمان گرفتار بودن حکومت ایران با تاخت و تاز عثمانیان و ازبکان مجالی برای کنترل خوزستان و کنترل هرج و مرج آن باقی نمی‌گذاشت. درزمان شاه عباس بود که او قدرت نواحی عراق را مجدداً به ایرانیان بازگرداند. ولی با خیانت والی هویزه و همکیشان عربش در زمان شاه سلطان حسین صفوی پایتخت ایران اصفهان به دست افغانها افتاد و آنان شش سال به کرمان و فارس و عراق دست یافتند و شهرهای غربی ایران و خوزستان به دست عثمانیان افتاد. نادرشاه افغانها را ازایران دفع کرد.

او درخوزستان اعراب اوباش و والیان آنجا را به بند کشید. عثمانیان را نیز دفع کرد. او بساط اعراب در بخشی از خوزستان را که اعراب آن را بخشی از عربستان می‌خوانند برهم میزند. درزمان کریمخان قومی از اعراب درخوزستان میرانند که به دزدی و راهزنی معروف بودند. و بالاخره کریمخان این قوم راهزن کعبیان را که به ایران آمده و سکنی گزیده بودند ازایران راند، الا یکی ازآنان که از در آشتی با کریم خان درآمد و با صلح و اقتدار خوزستان را اداره کرد و کشتی‌ها ساخت و بنادر را رونق داد ولی با این وجود وجه راهزنی او دراو ریشه داربود و به کشتی‌هایی که دست می‌یافت غارت می‌کرد و ازجمله کشتی‌های انگلیسی که به این ترتیب نام کعبیان به گوش اروپایی‌ها هم رسید. با کشته شدن کریم خان، مجدداً شورش ایران و بویژه خوزستان را در برگرفت. تا زمان فتحعلی شاه که خوزستان بتدریج آرام گرفت و به دوبخش اصلی بخش شمالی که شوشتر و دزفول و حویزه بود که به کرمانشاهان تعلق گرفت و جنوب که جزو فارس شد.

[ویرایش] انگلیسیان و مشعشعیان

انگلستان به خارک لشکرکشی می‌کند و آماده حمله به ایران می‌شود ولی با لشکرکشی و درایت منوچهر معتمدلدوله، دست فتنه انگیزی انگلستان از ایران کوتاه می‌شود. و بدین ترتیب درخوزستان پای دولت ایران درزمان قاجاریه محکم شد. ولی این هم دیرنپائید و لشکر کشی انگلستان به خوزستان توام با شکست‌های پی درپی ایران از روسیه آغاز شد.

انگلیسیان تا اهواز پیش آمده و برآن استوارگردیدند. ولی انگلیسیان خود اهواز و محمره ( خرمشهر) را ترک کردند. این جنگ درسی به دولت قاجار داد که خوزستان را‌بی‌ لشکر و توپ نگذارد. و بدین ترتیب شورش اعراب درخوزستان را کنترل کنند و مردم اعراب نیزبه جای تاخت و تاز به کشاورزی بپردازند. و پس آرامش خوزستان بود که بختیاران به این سرزمین راه یافتند و آنجا را زمستانگاه خوبی یافتند.

مشروطه سررسید و پریشانی کشور را گرفت، ولی انگلیسیها که دلبستگی خاصی به خوزستان یافته بودند درتلاش بودند که درآنجا شورشی به وقوع نپیوندد و بدین ترتیب به شیخ خزعل که رابطه دیرینه‌ای با انگلستان داشت یاری داده و برهمه عشایر او را استوار کردند. او زنجیر ایرانگری را از گردن برداشته در آرزوی نامیدن وی به عنوان پادشاه عربستان بود. میدان استخراج نفت انگلستان "میدان تفتون" و یا مسجد سلیمان به آبادی گذاشت و کارگران زیادی را برای کارجذب کرد. درسال 1332 قمری که جنگ اروپا درگرفت، با وجودی که دولت ایران اعلام‌بی‌طرفی کرد ولی شیخ خزعل اشکارا و خودسرانه به حمایت ازانگلیسیان پرداخت. انکلیسی‌ها پس از راندن ترکان ازخوزستان با خدمات شیخ خزعل به تمام خوزستان مسلط شدند. رییس الوزراء به حکومت خودسر شیخ خزعل پایان می‌دهد.

[ویرایش] منابع

  • احمد کسروی: حکومت مشعشیان خوزستان، پایتخت مهدی گرایان
  • برگرفته از پیک‌نت