کلانتر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

کَلانتر معنای بزرگ‌تر را می‌‌رساند.در گذشته بزرگ یا معتمد مردم در منطقه‌ای ویژه را می‌‌گفتند.امروزه سرپرست کلانتری را می‌‌گویند و از کلانتر به جای واژه فرانسوی کُمیسر سود می‌‌برند.

[ویرایش] منصب "کلانتر" در تاریخ ایران

از عهد سلجوقیان در جنوب ایران منصبی به‌نام «رئیس» برقرار شد. رئیس نماینده ‏رسمی مردم منطقه یا عشیره یا صنف و محله خود در نزد حکومت محلی محسوب ‏می‌شد و دارای اختیاراتی وسیع‌تر از «کلانتر» عهد صفوی بود. امروزه، لقب «رئیس» در ‏نواحی عشایری جنوب ایران یادگاری از این ساخت سیاسی عهد سلجوقی است. ‏ در دوران صفوی، منصب رئیس عهد سلجوقی متروک شد و به جای آن منصب ‏جدیدی به نام کلانتر وضع گردید. «کلانتر» مانند «رئیس» بیش‌تر نماینده مردم صنف خود ‏بود تا یک مأمور دولتی و به عبارت دیگر، منصب «کلانتری» از یک مضمون دمکراتیک و ‏مردم‌سالارانه برخوردار بود. «کلانتر» تنها در شهرها و محلات و صنوف شهری وجود ‏نداشت، بلکه نواحی روستائی و طوایف عشایری نیز دارای «کلانتران» خود بودند. در ‏جماعات عشایری معمولاً صالح‌ترین و مقتدرترین فرد، معمولاً نه الزاماً از دودمان سران ‏سنتی طوایف، «کلانتر» می‌شدند. منصب کلانتری، به عنوان یک ساخت سنتی سیاسی، تا ‏چند دهه پیش در عشایر، به‌ویژه در فارس، وجود داشت و در سال 1335 ه‍.ش. رسماً ‏ملغی شد. با توسعه دیوانسالاری غربی در ایران در اوائل دهه 40 شمسی آخرین بقایای ‏این ساخت سنتی قدرت نابود شد.‏

[ویرایش] منابع

  • آن لمبتون، سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام، صص 165 ـ 164.‏
  • عبدالله شهبازی، مقدمه‌ای بر شناخت ایلات و عشایر، صص 53، 62-63.