ادبیات اسپانیا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ادبیات اسپانیا به مجموعه نوشتههای نویسندگان در کشور اسپانیا در طول تاریخ اطلاق میگردد.
[ویرایش] دوره نخست
اولین نمونه منثور ادبیات اسپانیائی «سوگند مولا» (حماسه السید) است که به سده 12 میلادی تعلق دارد. در آن داستان، شرح قهرمانیهای میهن پرستانه قهرمان میهنی رودزیگو دیاث دیفیفار مشهور به آقای مغوار است.
در سده 13 اشعار حماسی دیگری ظهور کرد و از آنجمله است قصائد حماسی و غنائی نژادی و قومی که از روزگاران پیشین سینه به سینه نقل گردیده بود و اولین شاعر اسپانیائی معروف القس جونثالودی برسیو است که تعدادی قصائد دینی در سده سیزدهم سرود. همچنین شاه آلفونسو دهم (1221-1284). مشهور به حکیم، شاعر و نویسندهای بود که باعث انتقال ادبیات عربی به مغرب اروپا بود. و مهمترین کتاب سده 14 لوبیث دیایالا بود در قصائدی که در آن اوضاع اجتماعی سده چهاردهم وصف شده است است. و فیران بیریث دی جوثمان و امیر دون خوان مانویل خواهر زاده پادشاه آلفونسودهم معروف و مشهور به صاحب نخستین کتاب قصههای کوتاه بزبان اسپانیائی کتاب دوستی پاک را تألیف کرد و از لحاظ شیوائی در زبان اسپانیائی دارای اهمیت است. در نیمه اول سده پانزدهم دو شاعر مهم ظهور کردند: خواندی مینا و مارکز سانتیلیانا متأثر از ادبیات ایتالیائی بودند.
در اواخر سده پانزدهم زبانها و لهجه محلی مختلف از جمله گالیسی، «والنسیائی ، کاتالونی و اندلسی در کشور اسپانیا رواج داشت، زبان گالیسی جزو زبان پرتغالی و لهجه کاسیتلی زبان رسمی اسپانیا در عهد فرماندوایزابلاگشت و از آن زمان تاکنون زبان اسپانیائی بر پایه لهجه کاستیلی ترقی و تکامل یافت و نویسندگان و شاعران به این زبان آثار عظیم و با ارزشی پدید آوردند.
در سده شانزدهم عدهای از نویسندگان اسپانیائی از جمله: آنتونیودگوارا de Guevara آثاری پر تصنع و آمیخته بصنایع لفظی و معنوی بدیعی پدید آوردند. گاهنامه شاهزادگان (1529) از آثار دگوارا است.
مایه و مضمون اصلی بسیاری از آثار ادبی بزبان اسپانیائی نغمه دین، عشق و جنگ بود و داستانهای پهلوانی، و حماسی فراوانی پدید آمد که سرآمد آنها داستان دن کیشوت اثر معروف و معتبر سروانتس بود. همچنین کتاب دیانا در دام عشق را که در سال 1542 بهوسیله خورخه مونتمایور Montemayor پدید آمد میتوان برشمرد گرچه اثر اخیر را تقلید گونهای از کتاب آرکادیا که در سال 1504 بهوسیله سانازارو شاعر نیمه اسپانیائی و نیمه ایتالیائی است، دانستهاند.
آرکادیا اثری آمیخته به نظم و نثر و مقتبش و متأثر از ادبیات ایتالیا است. کتاب درباری اثر کاستیلونه را خوان بوسکان به نثر ترجمه کرد، و قالب غزل در اسپانیا رواج یافت. از جمله، گارسیلازودلاوگا de La Vega قالب غزل را در اسپانیا تکامل بخشید. لاوگا مردی سلحشور و از خانواده اشرافی و در بیرون راندن ترکان از وین سخت دلاور بود و سرانجام بر اثر جسارت و بیباکی فراوانی در سی و سه سالگی کشته شد.
اشعار این شاعر بصورت کتاب در دو قطع کوچک به طبع رسید و در همه جا بهوسیله سربازان اسپانیائی انتشار یافت و مرگ وی مورد تحسر و اندوه بسیاری از مردم این سامان گشت آهنگسازان اشعارش را بصورت تصنیف درآوردند. نمایشانمه نویسان از اشعار دلاوگا سود فراوان جستند و از آنها الهام گرفتند.
نمایشنامه نویسی در اسپانیای سده شانزدهم به آهستگی پیش میراند و در میدانها جلو سرسراها یا در کاخ اعیان و امیران کمدیهای یک پردهای اجرا میشد. لوپ دروئدا Lope do Rueda نمایشنامههائی پدید آورد.
در زمینه تاریخ نویسی گونزالوفر نادز داووید بهعنوان تاریخ نگار (دنیای جدید) دربار شارل پنجم کتابی قطور اما نامنظم تحت عنوان تاریخ عمومیو طبیعی هندیان غربی در سال 1535 تألیف کرد این تاریخ نویس چهل سال در امریکا در جستجوی طلا بود و ثروت فراوان اندوخت و به سرخپوستان در استخراج طلا مانند سایر ستمگران اسپانیائی ظلم فراوان کرد.
کاملترین تاریخ اسپانیا و معروفترین رمان اسپانیائی که در سده شانزده در اسپانیا بهوسیله دیگوهورتا دودمندوزا نوشته شد. این مرد در فرهنگ و زبان عربی و لاتینی و یوانی و فلسفه و حقوق تسلط داشت و متون کلاسیک را برای شاهزادگان دوره رنسانس جمعآوری کرد. قهرمان اصلی داستان – زندگی و ماجراهای لازاریلودترس دزد بیسرپائی است که نسخت کودک بیسرپرسی بود در ابتدا در استخدام گدائی کور برای عصا کشی در کوچه و بازار جیببری و دله دزدی را فرا میگیرد آنگاه در خدمت اشخاص معتمدی چون کشیش و راهب و پیشنماز و قاضی شهر و فروشنده رحمت خداوند ست بجانایات بزرگتری میزند حتی در وقتی که دزدی حیلهگر میشود و میگوید: «باید اعتراف کنم که من هم مانند بسیاری از مرم دیگر تا مدتی فریب اربابم را خوردم و او را معجزه عالم تقدس میدانستم.» علاوه بر این هجوهای تند دیگر نسبت به روحانیان مسیحی درین رمان بچشم میخورد.
از این رمان ر اروپا تقلید فراوان میشود از جمله ژیلبلاس که بهوسیله الن لوساژ در سده هجدهم تصنیف گردید، میتوان ذکر کرد.
مندوزا پس از یک ماجرای شمشیر کشی از دربار فیلیپ دوم اخراج گردید و در شهر گرانادا گوشهگیری اختیار کرد و بسرودن شعر پرداخت اما اجازه چاپ اشعارش به وی داده نشد.
کتابی تحت عنوان تاریخ جنگ گرانادا از سال (1568-1570) با کمال بیطرفی تألیف کرد که هیچ ناشری جرئت چاپ آن را نداشت تا اینکه در سال 1601 بصورت ناقص منتشر شد.
مندوزا از سالوست، تاسیتوس اقتباس کرد واز شیوه آنها تقلید مینمود وفات وی در سال 1575 اتفاق افتاد.
[ویرایش] عصر درخشان ادبیات اسپانیائی
در بین سالهای (1560-1660) نوابعی بزرگ در زمینه ادبیات، علوم تاریخ، جغرافیا، علوم مذهبی در اسپانیا ظهور کردند، گرچه حکومت و دستگاه تفتیش عقاید مانع تحصیل دانشجویان اسپانیائی بجز دانشگاه رم، بولونی و کوامبرا در خارج میشد یکنوع اختناق فکری همراه با شکستها و پیروزیها اسپانیائی را مشغول داشته و بازار داستاننویسی، تارخی نویسی، شعر، درام، مجسمه سازی و نقاشی نسبتاً گرم شده بود.
مطالعه در زمینه ادبیات کلاسیک خیلی مورد توجه مردم اسپانیا بود، شوق به تحصیل در مردم اسپانیا شدت یافته بود بطوریکه در سال 1551 سالامانکا Salamanca به تنهائی 5850 تن دانشجو داشت، به ادیبان بهوسیله اشراف و دربار انعام وصله داده میشد.
یکنفر کشیش یسوعی بنام گراسیان Grassian کتابی در سه جلد بنام انتقاد نوشت که در آن از غرق کشتی یکی از مدرم اسپانیا در سواحل جزیره سنت هلن و تربیت آدمی وحشی وس فر ایندو در جهان و انتقاد آنان از تمدن اروپائی و انفر اینان از زن و … شاید مآخذی برای روبینسون کروزوئه اثر دیفوئه انگلیسی بود. این کتاب مورد توجه بسیار قرار گرفت از جمله شوپنهاور که آن را به آلمانی ترجمه کرد یکی از بهترین کتابهای جهان نامید. تاریخ نویسی در اسپانیا اهمیت فراوان یافت و از جمله میتوان ژاون دوماریانا را نام برد وی درباره اسپانیا تاریخ جالبی نوشت که فصاحت و روانی و امانت در آن بخوبی رعایت شده است.
داستانها، قصههای عاشقانه قهرمانی و چوپانی خیلی مورد علاقه و توجه مردم اسپانیا بودو از عامی و عالم بخواندن و شنیدن آنها راغب بودند و کار قصه نویسی رفته رفته رویه ترقی نهاد و زمینه برای رماننویسی کم کم آماده شد از جمله در سال 1553 کتابی بنام لازاریلو اهل تورمس که اولین رمان سبک شیطنت آمیز است است و در آن مردمی فرومایه را قهرمان داستان کرده و فقر را با عصیان و عصیان را با بذلهگویی جبران میکرد. در سال 1599 ماتئو آلمان Mateo Aleman رمانی بنام زندگی شخص فرومایه و شوخ و شنگی بنام کوزمان دوالفراچه پدید آورد و چند سال بعد سروانتس با در آمیختن این دو قصه رمان دن کیشوت را نوشت.
[ویرایش] سروانتس (1547-1616)
میگل دوسروانتس در خانوادهای متوسط به دنیا آمد پدرش پزشک بیجواز دوره گردی بود که میگل را نیز با خود شهری بشهری میبرد، ظاهراً میگل تحصیلات منظمی نداشت، مدت ده سال بعلت یک دوئل از اسپانیا تبعید و در ایتالیا نظام شد و در چنگهائی چند شرکت کرد و دست چپش از کار افتاده و در راه بازگشت به اسپانیا گرفتار دزدان دریائی گردید و درالجزایر چند سال برده بود تا اینکه پولی از طرف مادر و پدرش فرستاده شد و اسپانیا بازگشت در مشاغل مختلف ارتشی مدتی خدمت کرد مدتی امور مالیاتی را بعهد داشت روی هم رفته همواره دچار فقر مالی بود، اولین اثرش ظاهراً در دبستان بصورت شعر انتشار یافت، اما اثر جالبی در زمینه داستان چوپانی عاشقانه بنام گلاتئه Galatea نوشت و آن را بقیمت نسبتاً خوبی فروخت. مدت بیست و پنج سال حدود سی نمایشنامه نوشت که وقتی روی صحنه میآید چندان مورد استقبال واقع نمیشود سرانجام در سال 1605 کتاب زندگی و ماجراهای دن کیشوت مانشی اثر معروف سروانتس انتشار یافت و بجز منتقدان همه آن را پسندیدند و واقعاً یک اثر جالب و زنده است و خود نویسنده ارزش و اهمیت آن را علام کرده بود.
طرح داستان دن کیشوت اثر سوانتس گرچه کاستیهایی دارد و گهگاه وقایع و داستانهای فرعی ضمن داستان اصلی میآید که موقتاً ماجرای اصلی رها میشود ماند گم شدن خر سانچو پانزا و پیدا شدن بیدلیل آن همانطور که دن کیشوت افسار اسب را رها کرده تا بهر جا میخواهد برود سروانتس نیز طرح داستان را آزاد میگذارد و در نتیجه یک نواخی و یک پارچگی از دست میرود ولی با اینحال مطایبات دلربا، کشش داستان و کلمات حکیمانه سانچوو هزاران نکته سنجی و داستانهای فرعی دیگر این اثر را پر ارزش ساخته است که در عین حال سرگذشتی گیرا از مردم و زندگی مردم اسپانیای زمان خود سروانتس است.
سروانتس در ابتدای رمان دن کیشوت یاد آور شده است که اصل آن از روی یک اثر مکتوب از یکنفر مؤلف عرب نام سید حامد ابن انجلی اقتباس گردیده است سروانتس داستانهای عاشقانه، افسانههای شوالیه گری را در دن کیشوت بباد هزل و هجو گرفت بود و در این اثر مطالب اخلاقی و کلمات حکیمانه از قبیل: پزشک نسخه خود را با دیدن ظربان جیب شما میدهد. هر کسی بصورتی است که خداوند او را آفریده است، و گاهی بدتر، میان آری و نه گفتن زن سرسوزنی فاصله نیست، هر قدر هم به یکدیگر نزدیک باشند. «زن و ماکیان بر اثر ولگردی از دست میروند» دیده میشود. همچنین گفته است از وقتی مال من – مال تو بمیان آمد بدبختی بشر آغاز شد.
سروانتس پیش از مرگ 8 نمایشنامه دیگر نوشت که یکی از آنها به نام لانومانسیا است. همچنین در اواخر زندگی خود داستان عاشقانهای بنام پرسیلس ای سیجیسموندا نوشت. قبل از مرگ پیشبینی کرد که رمان دن کیشوت 30 میلیون نسخه بفروش خواهد رسید اما تاکنون این اثر تقریباً به همه زبانهای زنده دنیا ترجمه و بیش از 30 میلیون نسخه بفروش رفته است علاوه بر این سبک سروانتس در خلق دن کیشوت که آئینه تمام نمائی از خلقیات و آداب و رسوم مردم است راه را به لوساژ، فیلدینگ اسمولت Somolett و استرن Stern نشان داد.