شیخ عبدالکریم حائری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از مجتهدان و مراجع تقلید شیعه و بنيانگذار حوزه علمیه قم بود. او از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ ریاست تامّه و مرجعیت کامل شیعه را داشت.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
شیخ عبدالکریم حائری در سال ۱۲۳۱ هجری خورشیدی در روستای مهرجرد(ميبد) یزد بدنیا آمد. پدرش محمد جعفر نام داشت.
در شش سالگی یکی از بستگانش معروف به میر ابوجعفر که آخوند بود به مهرگرد آمد و تحصیل عبدالکریم را عهده دار شد و با رضایت پدر و مادرش، او را به اردکان برد و به مکتب سپرد. عبدالکریم روزها در درس استادان حاضر میشد و شبها در خانه میر ابوجعفر به سر میبرد و گاهی در شبهای جمعه به منظور دیدار با پدر و مادر راه مهرگرد را پیش میگرفت. با درگذشت پدر مدتّی از تحصیل باز ماند امّا بعد از چندی به حوزه علمیه یزد رفت و در مدرسه محمدتقی خان سکنی گزید و به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.
[ویرایش] عراق
در ۱۸ سالگی به همراه مادرش با کاروان زیارتی به عراق رفت. چند سالی در کربلا در محضر آیتالله فاضل اردکانی بود و پس از آن با راهنمایی استادش به سامرّا و به محضر میرزای شیرازی رفت.
میرزای شیرازی مرجع زمان و سرپرست حوزه علمیه سامرّا بود. وی از آنجا که به آیتالله اردکانی احترام زیادی میگذاشت شیخ عبدالکریم را مورد توجه قرار داد. میگویند وقتی نامه فاضل اردکانی را خواند به شیخ عبدالکریم گفت: «من به شما اخلاص پیدا کردم»، و او را در منزل خود جای داد. حائری پس از اینکه به اجتهاد رسید از این دروان به نیکی یاد کرده و از خاطرات خانه میرزا این گونه میگوید:
سرداب خانه میرزا هم محل مطالعهام بود و هم محل استراحتم و در ماه رمضان سحری را نیز در آنجا میخوردم امّا برای افطار به خانه میرزا باز نمیگشتم، بلکه به علت گرمای طاقت فرسای هوا، به سوی فرات رفته، آب مفصلی میخوردم و شنا میکردم.
شیخ عبدالکریم دوازده سال در سامرّا به تحصیل پرداخت و در این مدت از درسهای فقیهانی چون آیتالله سید محمد فشارکی و آیتالله نوری سود برد.
شیخ عبدالکریم پس از رحلت میرزای شیرازی به نجف و پس از مدت کوتاهی از آنجا به کربلا رفت. اینجا بود که او لقب حائری را برای خود برگزید. (حائر در لغت به گودالی گفته میشود که در آنجا آب جمع میشود. زمین کربلا را حائر میخوانند.)
آیتالله حائری در این مدّت دو درس عمده خارج اصول و فقه آموزش می داد و باقی اوقاتش را در اختیار طلاب قرار داد و علاوه بر اینها، چون آیتالله میرزا محمدتقی شیرازی مرجع تقلید شیعه احتیاطات خود را به ایشان ارجاع داده بود، پاسخگویی به مسائل دینی مردم را نیز بر عهده گرفت.
حائری در ۱۲۹۳ خورشیدی هنگامی که دامنه آشوبهای ضد انگلیس در بینالنهرین به شهر کربلا نیز کشیده شده به دعوت مردم سلطان آباد (اراک بعدی) به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۰۱ خورشیدی که به قم رفت در حوزه علمیه اراک بود. آیتالله حائری به مدّت هشت سال در این حوزه تدریس کرد و در کنار مسؤولیت مرجعیت از پرورش استعدادهای طلاب جوان نیز غافل نبود.
[ویرایش] قم
آیتالله حائری در اواخر زمستان ۱۳۰۰ هجری ش. (۲۲ رجب ۱۳۴۰ ق.) با فرزند بزرگش حاج شیخ مرتضی حائری به همراه آیتالله محمدتقی خوانساری به قصد اجابت دعوت گروهی از مردم، از اراک به سمت قم حرکت کردند و در میان انبوه جمعیت استقبال کننده وارد شهر قم شدند.
اوایل بهار ۱۳۰۱ خورشیدی پس از دو ماه اقامت آیتالله حائری در شهر قم، در منزل آیتالله پایین شهری ، جلسهای از طرف علما، بازاریان و کسبه تهران تشکیل شد که فقهای قم چون آیتالله بافقی، آیتالله کبیر و آیتالله فیض در آن شرکت داشتند. در این جلسه علما قبول این امر مهم را به آیتالله حائری اصرار کردند و نیز بسیاری از بازاریان و کسبه در تأمین مالی دانشگاه دینی اعلام آمادگی نمودند. آیتالله حائری ابتدا بر این عقیده بود که بزرگان قم خود این کار را انجام دهند. امّا چون اصرار بی حد علما را مشاهده کرد و تکلیف را بر عهده خود ثابت دید این نکته را بیان فرمود:
استخاره خواهیم کرد آیا صلاح است در قم مانده، به فضلا و محصلین دانشگاه دینی اراک که انتظار بازگشت مرا دارند، بنویسم به قم بیایند یا نه؟
وی صبح روز بعد، پس از آنکه نماز صبح را به پایان رساند در حرم حضرت معصومه به دعا و نیایش ایستاد و به قرآن روی آورد. شایع شده که آیتالله حائری به قرآن استخاره کرد و آیه مناسب حالش «... وَ أْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ» خط مشی آینده او را ترسیم نمود و آیتالله حائری را مصمّم ساخت دانشگاه دینی قم را سامان داده، شاگردان خود را از اراک به این شهر فرا خواند. با اقامت گزیدن آیهالله حائری در قم بنیان حوزه علمیه قم نیز نهاده شد و بتدریج رشد کرد و در ردیف بزرگترین دانشگاههای دینی جهان تشیع در آمد.
اساسیترین گام آیتالله حائری پس از تأسیس حوزه قم تعمیر مدارس دینی و تغییر روش آموزشی بود. توجه دادن محصلان علوم دینی به ژرف نگری در درس و بحث علمی و گزینش هیأت ممتحنه برای گرفتن امتحان از دروس حوزوی بود.
[ویرایش] روحيات
ایشان در مقابل حوادث و مسائل سیاسی در اوایل روی کار آمدن رضا شاه پهلوی و ماجرای کشف حجاب همواره صبر و بردباری را پیشه خود ساخت و برای حراست از حوزه نوپای قم تلاش بسیاری نمود و همواره میفرمود: «من حفظ حوزه را اهم میدانم.» آیتالله حائری در ماجرای کشف حجاب بارها با رضا شاه برخورد و ستیز نمود. معروف است که پس از ماجرای کشف حجاب و کشتار مسجد گوهرشاد ایشان هیچ گاه حال و روز خوشی نداشت و این اندوه را تا پایان عمر در دل داشت.
[ویرایش] مرگ
آیتالله حائری در ۸۱ سالگی، در ۱۷ ذیقعده ۱۳۵۵ هجری ق (۱۳۱۵ هجری ش) درگذشت و در جوار آرامگاه حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
[ویرایش] آثار
- کتاب الصلوه - کتاب مفصّلی درباره مسائل نماز است.
- کتاب دور الاصول - این کتاب تقریرات درس آیتالله سید محمد فشارکی است.
گویند آیتالله محمدحسین کمپانی اصفهانی، صاحب کتاب گرانقدر «نهایه الدرایه فی شرح الکفایه» بحثهای درس خارج خود را مطابق با سرفصلهای همین کتاب پیش میبرده و از مؤلف آن با عنوان «بعض الأجله» (یکی از مردان بزرگ) تعبیر میفرموده است.
- کتابهای دیگر آیتالله حائری مجموعه رسائلی است که در ابواب مختلف فقهی مانند احکام ارث، احکام شیر دادن و مسائل ازدواج و طلاق به رشته تحریر در آورده است.
[ویرایش] شاگردان
- آیتالله گلپایگانی
- آیتالله العظمی آٌقای اراکی
- آیتالله العظمی آقای مرعشی نجفی
[ویرایش] پیوند به بیرون
[ویرایش] منبع
- مجله دانشگاه دینی، ش 12، سال 64
- فصلنامه یاد، ش 4، سال 65
- یادداشتهای مرحوم آیتالله شیخ مرتضی حائری (فرزند بزرگ ایشان)
- تاریخ یزد، عبدالحسین آیتی، ص 428
- آشنایی با دانشگاه دینیهای علمیه شیعه، سید حجه موحّدی ابطحی، ج 1، ص 291
- چهل حدیث، امام خمینی، ص 97