برنج
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
کاربر: مهمان
Expression error: Unrecognised punctuation character "�"
*
واژه شلتوک از کلمه هندي چلتو (chalto ) گرفته شده و در زبان انگليسي به شلتوک ( دانه برنج همراه با پوست آن ) Rice Paddy گفته مي شود. نام برنج از زبان هندي گرفته شده که به آن Arisi مي گويند.
در زبان انگليسي به برنج،Rice گفته مي شود که همان نام عمومي برنج است . در زبان فرانسهRiz ، درزبان ايتاليايي Rizo ، روسيRis و در زبان آلمانيRies مي گويند. نام علمي آنOryza Sativa L. ميباشد. در استان گيلان به برنج «بج» ( Bej ) به خوشه آن « ورزه » (Vorze) و به شلتوک آن «جو» گفته مي شود.
پيشينه برنج در ايران | کشت برنج در ايران
موطن اصلي برنج آسياي جنوب شرقي است . به عقيده ب- م- ژوکوفسکي، هند و چين و اندونزي موطن اصلي برنج است.
شلتوک از هند و برمه ( ميانمار ) به تدريج به ساير نقاط جهان راه يافته است . کشت برنج که امروزه جزء لاينفک حيات ميليونها مردم در سراسر جهان است، درچين و هند سابقه اي هفت هزار ساله دارد و پس از آن کشورهاي تايلند، فيليپين، ژاپن، ويتنام، کره شمالي وجنوبي، مالزي و تايوان نيز در آسياي جنوب شرقي به اين مجموعه اضافه شده اند. در حال حاضر 90 درصد برنج دنيا در چين، هندوستان، ژاپن، کره، جنوب شرقي *
ويژگيهای گياهشناسی برنج
برنج گياهي يک ساله، علفي با ساقه تو خالي و دارا ي 8 تا 12 گره درطول ساقه مي باشد. اين گياه از تيره گندميان (Gramineae) از جنس Oryza در آسيا و Glabrima درآفريقا است . برنج داراي دو جنس ياد شده و چندين رقم ( واريته ) مي باشد که دربيش از 140 ميليون هکتار از اراضي قاره آسيا و ديگر مناطق جهان کشت مي شود.
گلهاي برنج داراي 6 پرچم است، دانه هاي سفيد رنگش را زبانچه گل، کاملاً فرا گرفته که « شلتوک » ناميده مي شود، ساقه اين گياه مانند ساقه هاي گندم بند بند است و ارتفاع آن تا حدود 5/1 متر مي رسد.
آسيا و جزاير مجاور اقيانوس آرام ( قاره آسيا ) و 10 در صد بقيه در ديگر قاره ها کشت مي شود.
کشت برنج در آسياي مرکزي در حدود قرن هفتم پيش از ميلاد رواج داشته است . برنج کاري از کشورهاي جنوبي تر آسيا که درآنها زراعت غلات رواج داشته، از حدود هزاره ششم تا پنجم قبل از ميلاد شروع و سپس به آسياي مرکزي آمد. درنيمه دوم هزاره سوم و ابتداي هزاره دوم، سطح زير کشت برنج افزايشي چشمگير يافت. باستان شناسان معتقدند که در اين دوره در اثر ادغام دو فرهنگ، تمدني شهر نشين در جنوب آسياي مرکزي به وجود آمد، اين دو فرهنگ شامل سومر و ايلام (عيلام ) در غرب و تمدنهاي باستاني دشت رود سند در جنوب بودند. بدون شک پيوند با هند به زراعت برنج آبي در آسياي مرکزي کمک کرد. براي تعيين تاريخ دقيق اين دوره هنوز شواهد باستان شناختي کافي به دست نيامده است .با ايجاد کانالها در دوره سلسله هخامنشي ( قرن ششم تاچهارم قبل از ميلاد ) که بر بخش وسيعي از آسياي مرکز ي تسلط داشت، توسعه کشاورزي تسريع شد و گندم، جو، ارزن و محصولات متعدد ديگري ازجمله انگور و احتمالاً برنج توليد مي شده است و درزمان پيشروي اسکندر به سوي هند (327 ق.م ) برنجکاري در باکتريا ( بلخ ) رواج داشت. کشت برنج درخاور ميانه، بابل و سوريه در قرن سوم تا دوم پيش از ميلاد و درمصر و اسپانيا در قرن هشتم ميلادي صورت گرفته است . اگر چه آقاي نقي بهرامي عقيده دارد که « شلتوک براي اولين بار در دوره پادشاهي خسرو انوشيروان ( 531 تا 579 ميلادي ) از هندوستان به ايران آورده شده است »، ليکن اي ،پ ،پتروشفسکي مورخ شهير روسي در بحث از تاريخ برنج معتقد است که «تاريخ کشت و گسترش برنج در ايران به طور کامل معين نشده است، اما کشت برنج درمقياس محدود، در پايان دوره ساسانيان (236 تا 651 ميلادي) و گسترش وسيع آن از قرن 10 ميلادي به بعد صورت گرفته است» .
پيشينه برنج درايران
بر اساس نظر لائوفر، کشت برنج درايران پس از تسلط اعراب به ايران، رونق گرفته است، به نظر وي، در دوره ساسانيان برنجکاري وجود نداشته است. م.و.پيگوليوسکايا با توجه به اسناد مکتوب، کشت برنج درايران را به دوره ساسانيان منتسب مي داند. پروفسور ام - جي - ميسون نيز در بحث از تاريخ گسترش شلتوک درکشورهاي خاورميانه مي نويسد که :کشت برنج در ايران از اوايل قرن اول ميلادي شروع شده است. اگر چه شلتوک در ايران، اوايل قرن اول ميلادي کشت مي شد، ليکن کشت و گسترش آن درسطح وسيع، به احتمال زياد از قرن 6 تا 7 ميلادي آغاز شده است.
کشت برنج در ايران
بيشترين کشت برنج در ايران در سه استان شمالي کشور گيلان، مازندران و گلستان که اطراف درياي خزر قرار دارند با 71 در صد سطح زير کشت از کل کشور انجام مي گيرد، و از مراکز عمده کشت و توليد برنج به حساب مي آيند. تنوع ارقام محلي و اصلاح شده آنها در اين استانها بسيار زياد است و کليه ارقام درشش گروه تقسيم شده اند. برنج دانه بلند مرغوب، دانه بلند پر محصول، دانه متوسط مرغوب، دانه متوسط پرمحصول، دانه کوتاه مرغوب ودانه کوتاه پر محصول.
به جز نواحي نيمه بياباني کوهپايه اي جنوب البرز، نواحي شرقي کرمان، حوزه اصفهان، سيرجان و نواحي بياباني داخلي و کناره جنوب، در ساير نواحي کشور نيز کشت برنج انجام مي گيرد. بنابراين علاوه بر استانهاي گيلان، مازندران و گلستان، در سه استان خوزستان، فارس و اصفهان نيز برنج کشت مي شود که کثرت ارقام محلي و اصلاح شده نيز در اين سه استان زياد است. پس از اين شش استان، يازده استان ديگر کشور نيز به کشت برنج اشتغال دارند که جمعاً 7/6 درصد از سطح زير کشت کل کشور را به خود اختصاص داده اند ولي تنوع ارقام در اين استانها قابل توجه نيست و بيشتر از يک يا دو رقم در آنجا کشت نمي شود. در ايران حدود 30 تا 40 سال قبل، برنج در بين خانوارهاي متوسط و کم درآمد، به عنوان غذايي گرانقيمت محسوب وبيشتر در ميهماني ها و عيدها مصرف مي شد. اما امروزه با تغيير فرهنگ غذايي، برنج نقشي اساسي درتأمين غذاي مردم کشور داشته وبه غذايي همگاني و ملي تبديل شده است. تهيه انواع پلوها همراه با خورشت، پلوهاي مخلوط، شيريني هاي برنجي، فرني، نان برنجي، رشته خوشکار، آرد برنج، شير برنج، نوعي آش کدو، حلواي برنجي، کوفته برنجي، شله زرد و غيره بيان از مصرف متنوع برنج درکشور دارد
ترکيب و خواص غذايی برنج
در برنج 70 تا 73 در صد نشاسته ، 2 تا 3 درصد قند، 1 تا 2 درصد مواد ازته ، 1 تا 3 درصد چربي، 4 تا 5 درصد سلولز و همي سلولز، 7 تا 8 درصد پروتئين و انواع ويتامينهاي B1،B2 ،B3 و مواد معدني شامل پتاس، منيزيم، آهن و اسيد فسفريک وجود دارد.
در ترکيب برنج چربي، کربوهيدراتها، فيبر و فلزاتي همچون آهن و موادي مانند کلسيم موجود است.
مهمترين خاصيت فيزيکي برنج نسبت دو جزء نشاسته به نام ( آميلوز و آميلوپکتين ) است. نرمي يا سفتي برنج پس از پخت مربوط به ميزان آميلوز آن است. اگر مقدار آميلوز برنج بين 15 تا 25 در صد باشد، نرم و خوش خوراک مي شود. آميلوز کمتر از 15 درصد باعث نرمي زياد و چسبندگي برنج مي شود و اگر آميلوز بيش از 25 درصد باشد،برنج پس از پخت سفت مي شود. عامل ديگر کيفيت پخت برنج، درجه قوام و درجه حرارت ژلاتيني شدن آن است.
تجزيه فيزيکي و شيميايي ارقام بومي و اصلاح شده ايران، سال 1990 در مؤسسه بين المللي برنج فيليپين .
گونه های برنج
برنج گياهی با تنوع ژنتيکی و توان سازگاری زيادی است. گونه زراعی مهم برنج Oriza sativa L. است که دارای 24=2n کروموزوم می باشد، يک گونه زراعی ديگر به نام Oryza glaberrima steud وجود دارد، که در جنوب آفريقا کشت می شود، اين گونه نسبت به گونه قبلی دارای قدمت و تنوع ژنتيکی کمتری است.
گونه های وحشی زيادی از جنس Oryza درجهان مشاهده شده که تتراپلوئيد و دارای28=2n کروموزوم می باشند. ارقام و گونه هایO.nivara,O.rufipogon,Sharma,Shastry,Griff از خويشاوندان نزديک برنج زراعی O.sativa L. می باشند. O.rufipogon برنج وحشی دائمی و O.nivara برنج وحشی يک ساله می باشد.
O.sativaاز گونه های مهم برنج است که در قاره های آسيا، اروپا، آمريکا کاشته می شود، برنج های زراعی ايران از اين نوع اند. اين گونه دارای انواع مختلف به شرح زير می باشد:
1- نوع اينديکا (Indica )
از نوع های گرمسيری برنج است که درمقابل خشکی، بيماری و آفت مقاوم بوده و دارای ارقام مختلفی از نظر زمان رويش است. اين نوع، شامل برنج های دانه دراز و ساقه های بلند می باشند که دربرابر ريزش دانه حساس هستند و درکشورهای هندوستان، سری لانکا، تايلند و مالزی کشت می شوند.
2- نوع ژاپونيکا (Japonica)
از نوع معتدل برنج بوده و درمقابل سرما مقاوم است. اين نوع شامل برنج های ساقه نسبتاً کوتاه و دانه گرد بوده و درکشورهای چين، کره، ژاپن، کاليفرنيا و کشورهای اروپائی کشت می شود.
3- نوع جاوانيکا (Javanica)
از نوع های حد واسط برنج است. اين نوع برنج در کشورهای اندونزی، فيليپين، تايوان و ژاپن کشت می شود.
طبقه بندی واريته های برنج
واريته ها يا ارقام مختلف برنج از سوی سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (FAO) به اشکال مختلفی طبقه بندی می شود، که ازنظر طول دانه به چهار گروه زير تقسيم می شوند:
الف- برنج های خيلی طويل که اندازه دانه آنها بيش از 7 ميليمتر هستند.
ب- برنج های طويل که بين 6 تا 7 ميليمتر طول دارند.
پ- برنج های متوسط که طول آنها بين 5 تا 99/5 ميليمتر است.
ت- برنج های کوتاه که طول آنها کمتر از5 ميليمتر است.
در ايران نيز برنج را براساس طول دانه به سه نوع دانه بلند، دانه متوسط و دانه کوتاه تقسيم بندی نموده اند. به برنج هايی که طول دانه آنها بين 61/6 تا 0/7 ميليمتر باشد دانه بلند گفته می شود و از مرغوبترين نوع برنج محسوب می شود، برنج هائی که طول آنها بين 51/5 تا 6/6 ميلی متر است دانه متوسط و به برنج هايی که طول آنها از 5/5 ميليمتر کمتر باشد، دانه کوتاه گفته می شود، اين نوع برنج ها از نظر تجاری ارزش کمی دارند.#
مهمترين علفهاي هرز، آفات و بيماريهاي برنج مهمترين بيماري هاي برنج
مهمترين علفهاي هرز در شاليزارهاي برنج
اين علفها شامل سوروف ، اويار سلام ، قاشق واش ، تير كمان آبي ، بندواش ، سل واش و …….. ميباشند كه هزينه مبارزه با اين علفها بخش اعظمي از اقتصاد كشاورزي برنج را شامل ميگردد .
مهمترين آفات برنج در ايران
از مهمترين آفات برنج كه ساليانه خسارات هنگفتي را بر جاي مي گذارد كرم ساقه برنج ( Chilo Suppressalis ) مي باشد . اين آفت ، حشره اي است كه براي اولين بار در سال 1351 در مزارع تنكابن و رامسر طغيان كرد و در مدت كوتاهي با افزايش جمعيت و ايجاد خسارت اقتصادي شديد نظر همگان را جلب نمود .
كرم ساقه خوار برنج كه بعنوان يكي از خطرناكترين آفات برنج در دنيا بشمار مي آيد ، در زمستان بصورت لار و كامل در داخل ساقه هاي خشك برنج و يا علفهاي هرز اطراف مزرعه بسر مي برد و در حدود اوايل ارديبهشت ، هنگاميكه حداقل دماي هوا ، 10 درجه سانتيگراد باشد ، شفيره ها در داخل ساقه هاي باقيمانده برنج سال قبل و يا علفهاي هرز مزرعه ، در اطراف سوراخهاي ايجاد شده توسط لاروها ، تشكيل ميگردد .
در حدود بيستم ارديبهشت ماه ، اولين پروانه ها ظاهر ميشوند كه در اواسط خرداد به حداكثر خود مي رسند . عمر پروانه ها ، حداكثر يك هفته است و در اين مدت بطور متوسط 230 عدد تخم توسط هر پروانه گذرانده ميشود . تفريخ تخمها در دماي حداقل 10 تا 12 درجه سانتيگراد بمدت 5 تا 11 روز بسته به دماي محيط انجام مي گيرد . اين كرم در طول سال 2 تا 3 نسل دارد و از زمان نشاء كاري تا هنگام برداشت برنج در مزارع فعاليت زيستي دارد . خسارات وارده طي نسلهاي دوم و سوم بيشتر است .
امروزه با كرم ساقه خوار برنج به سه طريق ، زراعي ، شيميايي وبيولوژيك مبارزه ميشود از راههاي اساسي براي مبارزه با اين آفت ، ايجاد شبكه مراقبت و پيش آگاهي با استفاده از اطلاعات جوي است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در صورتيكه ثابت شده است ، مراحل سيكل دگرديسي اين آفت ، همبستگي بالايي را با دما و ساير پارامترهاي جوي دارد .
در مبارزه بيولوژيك ، از زنبور تريكو گراما براي پارازيته كردن تخم پروانه ساقه خوار برنج استفاده ميشود كه نحوه و زمان فعاليت اين زنبور نيز تابعي از شرايط جوي بويژه دما مي باشد .
ساير آفات برنج شامل شب پره يك نقطه اي برنج ، سرخوطومي برنج ، زنجره برنج ، كرم برگخوار برنج ومگس خزانه برنج مي باشند .
مهمترين بيماريهاي برنج
از مهمترين بيماريهاي برنج ، به بلاست برنج ( Blast ) اشاره ميگردد كه معمولا“ بعلت انتشار وسيع و تاثير مخربش در شرايط مناسب ، بيماري اصلي برنج بشمار مي آيد كه به عملكرد محصول خسارت قابل توجهي وارد مي سازد .
علايم اوليه بيماري بلاست بستگي به شرايط اقليمي دارد . در نواحي معتدل كه دوران بارانهاي ريز و يا بارندگي خفيف طولاني مي باشد ، بلاست برنج در مرحله پنجه زدن شديد بوده و اغلب بوته ها مي ميرند .بررسيهاي اوليه انجام شده در اداره تحقيقات هواشناسي كشاورزي رشت گوياي اين مطلب مي باشد كه چنانچه 5 روز متوالي رطوبت نسبي هوا از 70% بيشتر و دما بين 25 تا 35 درجه سانتيگراد و ابرناكي بيشتر از 8/6 باشد ، شرايط مساعدي براي طغيان اين بيماري فراهم ميگردد .
بهترين متد مبارزه با اين بيماري ايجاد سيستم پيش آگاهي است كه نقش ادارات تحقيقات هواشناسي كشور در مناطق كشت اين محصول در اين سيستم كاملا“ شاخص است .
ساير بيماريهاي برنج شامل : لك قهوه اي برنج ، بيماري پوسيدگي طوقه ، بيماري سوختگي غلاف برگ ، بيماري پوسيدگي ساقه ، سياهك برنج در درجات بعدي اهميت مي باشند .