سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
[ویرایش] نگاهی به تاريخچهٔ سازمان فدایيان خلق ايران (اكثريت)
از آغاز تا امروز ۱۳۷۵ - ۱۳۴۹ (۱۹ بهمن) پیش گفتار
به دنبال كودتای ۱۹۵۳ و سقوط دولت ملی و دموكراتیك به نخست وزیری دكتر مصدق، سیاست سركوب و قتل توسط رژیم محمد رضا شاه پهلوی علیه آزادیخواهان ایرانی به اجرا درآمد.
با هدف قرار دادن مهمترین سازمانهای سیاسی آن زمان یعنی حزب تودهٔ ایران و جبههٔ ملی ایران كه پایگاه اصلی فعالیتهای آزادیخواهانهٔ مردم ایران بودند، سیاست سركوب موفق گردید كه اپوزیسیون سازمان یافته ایران را درهم بشكند. لیكن در اوایل دههٔ ۶۰ میلادی زمزمههای مخالفت با رژیم دیكتاتوری شاه از نو شنیده شده و محافل روشنفكری تبدیل به مراكز فعالیت سیاسی گردید.
دانشآموزان و دانشجویان ایرانی نسبت به جنبشهای آزادیخواهانه و انقلابی كه طی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در كشورهای مختلف به ویژه در كوبا و ویتنام جریان داشت گرایش زیادی پیدا كرده بودند. استقلال، دموكراسی، سوسیالیسم و پیشرفت اجتماعی آماجهای اصلی مبارزهٔ روشنفكران ایران بود. از آنجا كه برای رهبری جنبش سازمانهای قوی و با تجربه عملا وجود نداشت، بحث محافل روشنفكری روی چگونگی پركردن این خلاء متمركز بود.
از تأسیس تا انقلاب ۱۹۷۹
نخستین اجلاس جنبش فداییان خلق در سال ۱۹۶۳ توسط بیژن جزنی و یارانش برگزار شد. آن ها به این نتیجه رسیده بودند كه نفوذ قدرتمند آمریكا در ایران و سركوب آزادی خواهان مخالف دولت، فعالیتهای سیاسی مسالمتآمیز را به كلی غیرممكن ساخته است.
در این ارتباط بود كه مبارزهٔ مسلحانه تنها راه موثر برای دستیابی به آزادی شناخته شد. تلاشهای جمع روشنفكران ایرانی، با حمله به یك پست ژاندارمری در جنگلهای شمال ایران، ۸ فوریه ۱۹۷۱ ثمر داد و تأسیس سازمان چریكهای فدایی خلق ایران اعلام شد.
در دورهٔ ۸ سالهٔ از ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۹ فداییان توسط رژیم دیكتاتوری حاكم زیر شدیدترین حملات قرار داشتند. بیش از هر سازمان مخالف دیگری، یعنی نزدیك ۳۰۰ فدایی خلق توسط رژیم شاه به قتل رسیدند. در این سال ها طی چهار دوره ضربه، اكثریت رهبران سازمان دستگیر و یا كشته شدند. اما سازمان پابرجا ماند. بزرگترین ضربه زمانی بود كه بیژن جزنی و ۶ نفر دیگر از موسسان سازمان به صورت مخفیانه در زندان ترور شدند. این واقعه در ۱۹ آوریل ۱۹۷۵ در زمانی رخ داد كه ۸ سال از دستگیری و محكومیت آنها در زندانهای رژیم گذشته و محاكمهٔ دومی هم انجام نشده بود.
فداییان در جریان انقلاب ۱۹۷۹ كه عمدتاً توسط پیروان آیت الله خمینی رهبری گردید، نقش موثر و فعالی را ایفا كردند. در این هنگام، بسیاری از نیروهایی كه مخالف یك دولت مذهبی بودند از فداییان پشتیبانی كردند.
به دنبال پیروزی انقلاب، دفاتر فعالیت علنی سازمان در اغلب شهرهای ایران تأسیس شد. این دفاتر بعدا تبدیل به مركز تجمع جوانان غیرمذهبی و عدالتخواه گردید. در نخستین انتخابات بعد از انقلاب فداییان ۱۰ درصد از آرا را به خود اختصاص دادند و بقیهٔ آرا به نفع نیروهای مذهبی به صندوقها ریخته شد. در این بین بحثهای درون سازمانی میان فداییان در مورد انقلاب به جریان افتاد. در صدر این مسائل، نحوهٔ مبارزه و چگونگی برخورد با حاكمیت، مهمترین موضوع مورد بحث بود. اكثریت بزرگی ازاعضا دیگر اعتقادی به مبارزهٔ مسلحانه نداشتند، آنها خواستار اتخاذ خطمشی همراهی با تودههای مردم بودند. تودههایی كه پیرو رهبران مذهبی جامعه بودند. این اختلافات به انشعاب اقلیتی كه در برگیرنده ۱۰ درصد از اعضای فعال سازمان بود منتهی گردید. سرانجام در روز اول ماه مه ۱۹۸۱ اجتماع عظیم یكصد هزار نفری فداییان در میدان آزادی تهران برگزار گردید. در این روز رهبری سازمان خط مشیهای جدید سازمان را اعلام كرد. از جمله اعلام شد كه سازمان فداییان دیگر یك جنبش چریكی نیست و یك سازمان سیاسی متعلق به طبقهٔ كارگر ایران است. از این روز سازمان، رسما سازمان فداییان خلق ایران (اكثریت) نامیده شد.
تا اوایل دهه ۱۹۸۰ كه هنوز دولت اسلامی به طور كامل بر اوضاع مسلط نشده بود، سازمان فعالیتهای نیمه علنی خود را ادامه داد. ارگان رسمی سازمان "نشریهٔ كار" با تیراژی بین صد تا سیصد هزار در هر هفته منتشر میشد. طی چهار سال تلاش برای ساختن ستون فقرات سازمان تعداد اعضا تشكیلات به ۲۰۰۰۰ نفر افزایش یافت. در میان این اعضا یك سوم زن، یك پنجم كارگر و سه پنجم دانشجو و دانشآموز بودند. سن متوسط در میان اعضا سازمان كمتر از ۲۴ سال و در میان كادر رهبری ۳۲ سال بود. سازماندهی بخش قابل توجهی از جوانان مترقی غیرمذهبی و تأسیس یك سازمان سیاسی سكولار و با نفوذ، در جامعهای شدیدا مذهبی برجستهترین اقدام سازمان فداییان خلق بود.
سالهای سركوب
علیرغم سیاست های سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) مبنی بر احتراز از قرار گرفتن در حالت تقابل مستقیم با حكومت، آشكار بود كه بنیادگرایان حاكم نمیتوانستند فعالیتها و موجودیت فداییان را تحمل كنند.
با این كه در سالهای ۱۹۸۲ - ۱۹۸۰ كه سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)از سیاستهای حكومت در زمینههای مختلف از قبیل اختلافات با عراق، مواضع ضد آمریكایی و جنبههای خاصی از اصلاحات اقتصادی، عمدتاً پشتیبانی میكرد، قانونا اجازه فعالیت نداشت. حتا در همان سالها احكام اعدام برای فداییان صادر شده و صدها فدایی در زندان به سر میبردند.
تعقیب و سركوب همه جانبهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در بهار ۱۹۸۳ زمانی آغاز شد كه دولت اسلامی ساختارهای سیستم جمعآوری اطلاعات و شبكههای پلیسی خود را كامل نمود. دولت اسلامی در نابود كردن بخش مهمی از رهبری سازمان ناكام ماند و رهبری به خارج از كشور منتقل گردید.
در سال ۱۹۸۸ خمینی قبل از مرگش دستور قتل عام زندانیان سیاسی ایران را صادر كرد. هزاران نفر از جمله بیش از صد فدائی را در زندانها بدون محاكمه سربه نیست كردند. از این جنایت هولناك به نام فاجعه ملی یاد میكنند.
در دورهٔ حكومت جمهوری اسلامی چندین هزار فدایی به زندان افكنده شدند، صدها نفر از جمله ۸ عضو رهبری اعدام شده و هزاران نفر به خروج و فرار از كشور مجبور شدهاند.
سالهای بحران
در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، نتایج تلخ انقلاب ایران و سرنوشت سوسیالیسم در اتحاد شوروی به بحران ایدئولوژیك و سیاسی و تشكیلاتی منجر شد.
محور اصلی بحث های دوران بحران را، ارزیابیهای غلط از جمهوری اسلامی، «سوسیالیسم موجود» و ساختار غیردموكراتیك درون سازمانی تشكیل میداد.
این بحران تأثیر فلج كنندهای روی بسیاری از بخشهای سازمان داشت. بحثهای درونی در سرتاسر سازمان منتشر گردید. در تابستان ۱۹۸۸ میلادی حقوق اعضا برای ابراز آزاد نقطه نظرات شخصی و مستقل برقرار گردید و این تحول كه نخستین گام در تجدید ساختار سازمان بود، راه را برای تدارك نخستین كنگره هموار كرد.
سالهای دههٔ ۱۹۹۰
در اوت ۱۹۹۰ نخستین كنگرهٔ سازمان در خارج از كشور برگزار گردید. كنگره توجه خود را به بررسی مجدد برنامهٔ سازمان، سیاست گذشته، وضعیت سیاسی و روابط داخلی معطوف نمود. به علاوه كنگره مواضع رهبری را به یك گروه جدید سپرد و فراخوان برای برگزاری كنگرهٔ دوم در سال بعد را اعلام نمود. نحوهٔ سازماندهی كنگره و دست آوردهای آن، وحدت ارادهٔ سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) را احیا كرد و اعتماد متقابل و همبستگی میان فعالان و درون سازمان را تحكیم بخشید.
سالهای دههٔ ۱۹۹۰ تغییرات عمدهای را در جنبش فداییان به همراه داشت. به دنبال تحلیل تاریخچهٔ گذشتهٔ سازمان، دموكراسی به عنوان هدف فوری و اساسی سازمان اعلام گردید. تلاشهای قبلی در جهت وحدت ایدئولوژیك در سازمان به كنار گذاشته شد و به جای آن تفاوتهای ایدئولوژیك و تفكر مستقل به طور رسمی پذیرفته و مورد پشتیبانی قرار گرفت. كنگرهٔ نخست، سوسیالیسم را به عنوان هدف نهایی خود اعلام كرد. كنگرهٔ دوم تصمیم گرفت كه هر دو سال یك بار كنگرهٔ سازمانی فراخوانده شود. از آن زمان تصمیم فوق به طور كامل به اجرا درآمده است.
در سال ۱۹۹۵ چهارمین كنگرهٔ سازمان برگزار گردید به خاطر همزمانی این گردهمایی با بیست و پنجمین سالگرد ترور بنیانگزار سازمان بیژن جزنی، این كنگره بنام او نام گذاری شد. در تاریخ سازمان دههٔ ۱۹۹۰ تنها به عنوان دههٔ پذیرش و انتشار اصول دموكراتیك میان تشكیلات شناخته نخواهد شد، بلكه به عنوان دورهٔ همكاری و روابط بهتر میان سازمان و جنبشهای لیبرال، اصلاح طلب و دموكراتیك ایران ثبت خواهد شد.
آخرین کنگره سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)، کنگره نهم، از نهم تا دوازدهم شهریور ماه ۱۳۸۴ برگزار شد. این کنگره به مناسبت همزمانی با هفدهمین سالگرد کشتار جمعی زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی و به یاد عزیزانی که در گلزار خاوران خفتهاند، «با خاوران» نامیده شد.